بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ

ملحدان در فضای منفیِ الحاد و خداوند مقصَد و ملتحَد اولیاء الله

موضوعِ آیاتِ مربوط به ریشه لَحَدَ

در خصوص بحث ملتحَد بودن خدای متعال، ملتحَد بودن از ریشه لَحَدَ این ریشه شش بار در قرآن تکرار شده در شش آیه در چهار آیه بحث الحاد است، الحادی که انسانها نسبت به موضوعات خدایی دارند، الحادی که انسانها در موضوعاتی خدایی دارند، و دو مورد در سوره کهف و سوره جن بحث ملتحَد بودن برای خدای متعال مطرح است، در اون چهار آیه ای که بحث الحاد مطرح است الحاد در یک سری موضوعات خدایی است عرض شد که انسانها برخی از انسانها در موضوعاتی از جمله در سوره اعراف موضوع فی اسماء الله، در سوره فصلت آیه ۴۰ در موضوع فی آیات الله، در سوره نحل آیه ۱۰۳ در موضوع معلم قرآن برای رسول الله ص، و در آیه حج ۲۵ در موضوع قاعده ای حاکم بر فضای سبیل خدا و مسجد الحرام، برخی انسان ها رفتار الحاد دارند. اینجا این بحث الحاد به لحاظ صرف باب افعال هست هر چهار مورد این آیات فضای منفی است.

در بحث الحاد، مُلحِدین موضوعِ خدایی را از جایگاه خدایی بودنش خارج و جاگزینِ دیگری برایش می یابند

عرض شد در بحث الحاد یک گونه جابجایی یک گونه‌ای تفکیک یک گونه ای جایگذاری وجود داره شما جابجا می کنید مثلاً در سوره فصلت آیه ۴۰ مطرح است که إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فىِ ءَايَاتِنَا لَا يخْفَوْنَ عَلَيْنَا [فصلت41: 40] کسانی که الحاد می کنند در آیات ما، در آیات قبل در سوره فصلت آیاتی مطرح است در آیه ۳۷ و ۳۸ و ۳۹ آیاتی مطرح است مثلاً وَ مِنْ ءَايَتِهِ الَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ لَا تَسْجُدُواْ لِلشَّمْسِ وَ لَا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُواْ لِلَّهِ الَّذِى خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ. فَإِنِ اسْتَكْبَرُواْ فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِالَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ هُمْ لَا يَسْأَمُون. وَ مِنْ ءَايَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيهَا الْمَاءَ اهْتزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِى أَحْيَاهَا لَمُحْىِ الْمَوْتىَ إِنَّهُ عَلىَ‌ كلِّ شىْءٍ قَدِير[فصلت41: 39-37] ماجرایی از طبیعت مطرح است ماجرایی از وقایع بیرون وقایع طبیعی مطرح است خدای متعال وقتی این ماجرا رو مطرح میکنه چند تا بحث در دل این ماجرا مطرح میشه 1- اینکه این موضوعات آیه هست 2- خدای متعال از این موضوعات نتیجه میگیره مثلاً در آیه 39 که بحث نزول آب بر زمین و حیات یافتن زمین مطرح است میفرماید که إِنَّ الَّذِى أَحْيَاهَا لَمُحْىِ الْمَوْتىَ[فصلت41: 39] اونی که زمین رو زنده کرد اونی که به زمین حیات داد قطعاً مردگان را هم زنده می کنه إِنَّهُ عَلىَ‌ كلِّ شىْءٍ قَدِير[فصلت41: 39] ببینید یه چنین نتایجی گرفته میشه یه کسانی هستند در ماجرای آیات خدا این موضوعاتی که خدای متعال به عنوان آیات مطرح میکنه این ها رو به شکلی مطرح میکنند به جهتی می‌برند و نتایجی از آن‌ها به دست میارند که این نتایج مد نظر خدای متعال نیست این آیه است، این پدیده، این واقعه، آیه است آیه خداست این رو از آیه بودن خدا خارج میکنند میگن بله زمین هست دیگه یک فرآیند طبیعی وجود داره میلیونها سال بوده باز هم هست از این به بعد هم میلیون‌ها سال ممکنه باشه، پس خدا کجاست؟ چه ربطی به خدا داره؟ اینها ملحد هستند اینها دارند در آیات خدا الحاد می‌کنند پس در این چهار آیه ای که بحث الحاد مطرح است فردی که الحاد میکنه موضوع خدایی را از جایگاه خدایی خارج میکنه یه چیز دیگه جایگزین میکنه این کارش نتایج متعدد داره یه جایی اتصال اون موضوع رو به خدای متعال قطع میکنه یه جاهایی ممکنه اصلا باعث انکار خدا بشه بله یه موقع ممکنه الحاد در آیات به نتیجه انکار خدای متعال بیانجامه یه موقع ممکنه الحاد در برخی از آیات به نتیجه انکار خدا نیانجامه ولی شما اون موضوع را از آیه بودن خارج کردی و اتصالش رو به خدای متعال قطع کردی، الحاد رفتاری است در قبال جایگذاری اشیاء عالم در نظامی که خدای متعال قرار داده به هر شکلی شما اون اشیاء رو از اون جایگذاری که خدای متعال کرده خارج کنید شما دچار الحاد میشید.

ملحد اتصال موضوعات به خداوند را قطع و به موضوع دیگری متصل می کند

در بحث الحاد یک ( ظرفیت معنایی فی ) وجود داره یعنی شما الحاد می‌کنی یا یک فرد الحاد میکنه فی یک موضوع ، ظرفیت معنایی یعنی اون موضوعی که درش الحاد انجام میشه با حرف جرِّ ( فی ) مطرح هست مثلا فی اسمائه[الاعراف7: 180] ، فی آیاتنا [فصلت41: 40] ، مَنْ يُرِدْ فيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ [الحجّ22: 25] کسی که اراده کنه فی یک موضوعی به الحاد به ظلم در اون موضوع در آیه 103 نحل مطرح است الَّذِىنَ يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ [النحل16: 103] ، يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ، به اعتبار اون سه آیه دیگه يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ[النحل16: 103] در چه موضوعی؟ فی هُوَ اون موضوعی که مطرح است، إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَر [النحل16: 103] یا در موضوع اینکه معلم رسول الله صلوات الله علیه کیست در اون موضوع الحاد می کنه پس در الحاد یک ظرفیت معنایی فی، وجود داره اون موضوعی که هست شما در اون موضوع الحاد می‌کنی الی یک شی دیگر یعنی شما فی موضوع 1 الحاد می‌کنید الی موضوع ۲ . فردی که الحاد میکنه اتصال موضوعات به نظام خدا و خدای متعال رو قطع میکنه و به این قطع کردن اکتفا نمیکنه بلکه به جای دیگری به شیء دیگری متصل میکنه، کسانی که الحاد می‌کنند (به معنایی لحد گذاری می کنند) در برخی موضوعات لحد گذاریشون منجر به انقطاع اون موضوع از خدای متعال و به تبع اتصالش به موضوعات دیگر میشه. يُلْحِدُونَ‌ في‌ أَسْمائِه[الاعراف7: 180] ‌ یعنی کسانی که لحد گذاری میکنند.

در فضای مثبت خداوند ملتَحَد است. ملتحِد کیست؟

در مقوله اسماء الله ،دو آیه قرآن داریم که مربوط به خدای متعال هست در کهف 27 و جن ۲۲ که بحث ملتحَد بودن برای خدای متعال مطرح است یعنی مطرح است که وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً[الکهف18: 27] ، دون الله شما به هیچ وجه هیچ کسی را به عنوان ملتحَد نمی تونید پیدا کنید وقتی بحث ملتحَد مطرح است یعنی یک فعل از مصدر التحاد مطرح است و یک فاعل از مصدر التحاد به معنای ملتحِد ما باید پیدا کنیم که ملتحِد کیه و چیه ملتحَد خداست ملتحِد کیه؟ چه چیزی ملتحِد هست چه چیزهایی ملتحِد هستند؟ اون چهار فعلی که برای بحث الحاد مطرح بود همه از باب افعال هستند که منفی هستند این دو واژه که برای خدای متعال مطرح هست ملتحَد از باب افتعال هستند و مثبت هستند چون خدای متعال ملتحَد هست و ملتحَد بودن خدای متعال مثبت است.