بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ
تبیین راهِ رشد از غیّ توسط خداوند برای همه انسان ها و قرار دادن ولیّ و مرشد برای آنان که قصد رشد دارند
رشد تحت لَوای ولایت پس از کفر به طاغوت، ایمان به خدا و تمسک به عُرْوَة الْوُثْقَى
رابطه بین ولایت و رشد یک بحث مهم در قرآن است خدای متعال در چند موقعیت قران از این بحث صحبت میکنه از جمله موقعیتهای شاخصی که خدای متعال است از این مطلب صحبت میکنه یکی از این موقعیت ها آیت الکرسی و دوآیه ی بعدش در سوره بقره هست آیه ۲۵۵، ۲۵۶ و 257 . در آیه ۲۵۶ می فرماید که لَا إِكْرَاهَ فىِ الدِّينِ قَد تَّبَينَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَىِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّغُوتِ وَ يُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَ اللَّهُ سمِيعٌ عَلِيم [البقره2: 256] در دین در چه دینی در الدین این الدین چی هست؟ عند الله الاسلام [آل عمران3: 19] در این دین اکراه نیست قَد تَّبَينَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَىّ [البقره2: 256] . الرُّشْد از الْغَىّ تبیین شدند رشد نسبت به غی تبیین شده و روشن است، خب در ادامه می فرماید که پس کسانی که به طاغوت کافر بشوند و به الله ایمان بیاورند این افراد قطعاً به عروه الوثقی تمسک جستند که این عروه الوثقی پارگی گسستگی درش نیست وَ اللَّهُ سمِيعٌ عَلِيم[البقره2: 256] . در آیه ۲۵۷ می فرماید که خدا ولی هست اللَّهُ وَلىُّ[البقره2: 256] خدا ولی هست ولی الَّذِينَ ءَامَنُواْ [البقره2: 257] خدا ولی الَّذِينَ ءَامَنُواْ[البقره2: 257] است يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّور[البقره2: 257] در مورد نقش جمله يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّور[البقره2: 257] بحث هست که نقش این جمله چی هست؟ خب در مورد این نقش جمله بحث هست برخی نقش جمله رو حالیه میگیرند برخی خبر دوم میگیرند ممکنه نقش های دیگری هم بشه برای این جمله تصور کرد، باید اینجا بررسی بشه آیا میتونه خبر دوم باشه آیا میتونه حال باشه اگه حال هست باید چگونه در معنا لحاظ بشه بله اینجا خدای متعال می فرماید که در این آیه خدا ولی این مومنین هست وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ[البقره2: 257] و کسانی که کافر شدند طاغوت اولیاء آنها است ببینید در آیه ۲۵۷ از ولایت صحبت میشه در آیه ۲۵۶ از الرشد. فرد درون آیه ۲۵۶ که به دنبال رشد هست چه مسیری را طی میکنه کی هست ابتدا يَكْفُرْ بِالطَّغُوتِ وَ يُؤْمِن بِالله[البقره2: 256] کفر به طاغوت و ایمان به الله و و مستمسک شدن به عروة الوثقی این بحث، بحث ذیل از الرشد است آغاز الرشد هست این قدمی است که یک فرد در ابتدا برمیداره بر اساس چی بر اساس تبیین، بر اساس تبیین خدا بر اساس تبیینی که از جانب خدای متعال انجام شده در مسیر رشد این قدم را این فرد برمیداره کفر به طاغوت و ایمان به الله و مستمسک شدن به عروة الوثقی این رو بر اساس تبیین برمیداره قدم بعدی قدمهای بعدی ذیل بحث ولایت هست فرد این قدم رو برمیداره خدای متعال ولایتش رو نثار اون فرد میکنه خدای متعال ابتدا فضای حاکم رو فضای ولایت قرار میده و یک فعل هم برای اون افراد انجام میده و اون خروج اون افراد از ظلمات به سمت نور هست با یک تعبیر و با یک نگاه کل دین یعنی الرشد و عدم پرداختن به الغی چرا دین هست چرا باید دین خدا باشه به خاطر رشد به خاطر الرشد.
هم خوانی آیات 256 و 257 سوره بقره با ماجرای اصحاب کهف ذیل بحث ارتباط رشد و ولایت
رفتن در مسیر رشد و طی مسیر رشد دو وجه داره دو بال داره یه بال بسیار کوچک یه بال بسیار بزرگ بال کوچک خود انسان هست بر اساس تبیین یعنی در واقع بخوایم عرض کنیم رشد دو بال داره بال تبیین بال ولایت. کاری که انسان میتونه انجام بده بر اساس تبیین پا در راه مسیر رشد بگذاره در این ورود اجبار نیست شما دوست نداری در مسیر رشد بیایی نیا. قدم اول را بر اساس تبیین انسان باید برداره قدم های بعدی در مسیر رشد همراه مرشد برداشته میشه مرشدی که ولی است شما قدم اول را برداشتی فضای حاکم از جانب خدای متعال بر شما می شه ولایت و آن ولی مرشد شماست و رشد دهنده شماست و قدمهای بعدی را پیش می بره به چه شرط؟ به شرط قدم اول از جانب شما يَكْفُرْ بِالطَّغُوتِ وَ يُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى[البقره2: 256] ،کفر به طاغوت، ایمان به الله و مستمسک شدن به عُرْوَةِ الْوُثْقَى. بحث ولایت و رشد در موقعیتهای دیگر قرآن هم مطرح است مثل بحث اصحاب کهف در سوره کهف فضایی که بر اصحاب کهف پس از ورود به کهف حاکم شد فضای ولیاً مرشدا است فضای ولایت خدا و مرشد بودن خدا، اصحاب کهف به دنبال رشد بودند در آیه ۱۰ دعاشون این هست رَبَّنَا ءَاتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئّْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا[الکهف18: 10] خدای متعال در استجابت دعا در ازای اون رشدی که اونها طلب کردند این دعا را مستجاب کرد و دست آنها ابزار داد ابزار رفاقت، مِرْفَقًا [الکهف18: 16] در مسیر رشد شما باید با مرشد همراه بشید ابزار نیاز است، اون دعا را خدای متعال مستجاب کرد و در آیه ۱۶ بیان کرد که چگونه مستجاب کردم چه چیزی آنها نیاز داشتند بهشون دادم آنها دعا کرده بودند که برای ما فضای رشد مهیا کن خدای متعال مهیا کرد ابزار در اختیار اونها قرار داد وَ يُهَيِّئْ لَكمُ مِّنْ أَمْرِكمُ مِّرْفَقًا [الکهف18: 16] اینها دیگه میتونند با ولی مرشد همراه بشند میتونند با مرشد همراه بشند این فتیه ها که اهل ایمان به رب هستند إِنهُمْ فِتْيَةٌ ءَامَنُواْ بِرَبِّهِمْ [الکهف18: 13] و اهل دوری از طاغوت و تکفیر طاغوت هستند هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهَةً [الکهف18: 15] تا جایی که می فرماید وَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ [الکهف18: 16] کافر به طاغوت شدند و از طاغوت دور شدند یعنی چه کسانی هستند کافران به طاغوت و مومنان به الله، معادل آیه ۲۵۶ سوره بقره يَكْفُرْ بِالطَّغُوتِ وَ يُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى [البقره2: 256] ، در داستان اصحاب کهف فَأْوُواْ إِلىَ الْكَهْفِ [الکهف18: 16] است. خدای متعال راه رو به سمت کهف برای اینها باز کرد اینها اومدند درون کهف از اینجا به بعد به خاطر اون ایمان به خدا و اون کفر به طاغوت خدای متعال ولی این هاست، و به خاطر این ورود در کهف خدای متعال مرشد این هاست و اینها ابزار دارند، خدای متعال وقتی اینها وارد کهف شدند دستشون ابزار داد، ابزار دارند که با مرشد همراهی کنند.