بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ
ارائه معرفتی جامع از سوی کلام الهی
بهترین راه فهم مفاهیم، کلام قرآن هست، نه مصادیق آن
در کلام قرآن یک موضوعی که وجود داره اینه که عمدهی کلام قرآن مصادیقش دور از دسترس است. برخی از بخش های قرآن برخی از مفاهیم قرآن هست که مصادیقش در دسترسند، در مورد مصادیق عینی تر صحبت می شه. لذا شما میتونید برای درک بهتره این مفاهیم به اون مصادیق عینی هم مراجعه کنی. ضمن اینکه به زمان قوم مراجعه میکنید به اون مصادیق عینی تر هم مراجعه کنید. ولی خوب بخش زیادی از قران هست که مصادیقش در دسترس نیستند. یا تاریخ بودند، گذشتند یا مربوط به غیبیات هستند یا مربوط به آسمان هاست یا مربوط به آینده دور دست هستند که دسترسی به اونجا نداریم. مصداق رو نمی بینیم. راه فهم ما از آن ها این کلام هست. یکی ممکنه بگه این کلام فقط به ما میخواد بگه که یه چیزی مثلاً در بالای آسمان ها هست، شما برید ببینید. راه فهم اون این دیدن هست. یعنی در واقع مسئله اینجاست که شما حد معرفتی که این کلام میخواد از آن مصادیقی که در دسترس نیستند و در ضمن اون مصادیقی که در دسترس هستند، حد معرفتی که قرآن میخواد ارائه کنه چقدر هست؟ اشاره است؟ یک اجمال هست؟ یک توجه دادن هست برای اینکه شما حرکت کنی به اون سمت؟ مسئله اینجاست حد معرفت قرآن چقدر هست؟ وقتی گفته میشه قرآن کلام جامع هست یعنی قرآن معرفت جامع را ارائه میکنه. اگر قرآن از موضوعی که دور از دسترس است صحبت میکنه جامع صحبت میکنه. اون کلام جامع هست. هیچ معرفت لازمی وجود نداره که وجود داشته باشه و قرآن مطرح نکنه. لذا معرفت لازم و کافی مطرح میشه. قران کلام اشاره نیست برای اینکه بگه حرکت کن برو ببین. قرآن کلام کافی است برای اینکه بفهم هر آن چیزی که لازم هست بفهمی.
عمل باید بر اساس مفهوم تام و جامع قرآنی باشد
ممکنه برخی مطرح کنند خب موضوعات قرآن یا مفاهیمی که در قرآن مطرح است به شکل یک اشاره هست که ما بریم سراغشون در عمل و در عمل هست که ما یک درک صحیحی پیدا میکنیم. اینجا یک اشتباه اتفاق می افته. نه، شما میری در عمل و در عمل دچار یه خطا میشی. شما باید مفهوم رو به معنای لازم، به اندازه لازم و کافی از قران دریافت کنی یعنی جامع اون مفهوم را دریافت کنید یعنی تام اون مفهوم را دریافت کنی بر اساس اون مفهوم تام بر اساس اون مفهوم جامع عمل کنی و اگه وارد صحنه ای میشی بر اساس اون مفهوم جامع برداشت کنی از اون صحنه. حتی در عملی که انجام میدی ممکنه دریافت هایی برای شما، معارفی برای شما ایجاد بشه، اون معارفی که منطبق بر اون معرفت جامع دریافتی از قرآن هست، صحیح هست. اونا رو باید بپذیری، سایر معارفی که در عمل برای شما ایجاد میشه ولی منطبق بر اون معارف جامع قرآنی نیست، اونا رو باید کنار بگذاری. این اصل هست. یعنی پرداختن به کلام قرآن، پایه هست، اصل هست. لذا آنجایی که از به خصوص از مفاهیم دور از دسترس صحبت میشه، شما راهی به جز کلام قرآن ندارید. هیچ چیزی ملاک نیست. شهود ملاک نیست. دریافتهای شخصی ملاک نیست. خواب ملاک نیست. حس و حال ملاک نیست. تنها چیزی که ملاک درستی هست مفهوم جامعی است که از کلام قرآن به دست می آید.