بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ
رابطهی فاز دوم طرح بالقران با لغتنامههای موجود
مقایسه بین لغتنامههای موجود و فاز دوم نرمافزار
یه نکته عرض کنیم در مورد فاز دوم نرم افزار و لغت نامه های موجود. رابطه فاز دوم طرح بالقران و لغت نامه های موجود چی هست؟ در یک جمله اگه بخواهیم عرض کنیم لغت نامه های موجود به نوعی یکی از خروجی های فاز دوم نرمافزار هستند، توسط گذشتگان با یه سری تفاوت ها. از جمله تفاوت هاش چی هست؟ اولین تفاوت عمده در استفاده از منبع تولید معانی برای اون لغات هست. در لغت نامه ها عمدتاً یکی از منابع، قرآن بوده. از منابع متعددی، از متون متعددی در کلام عرب استفاده شده برای اینکه اون لغت نامه درست بشه. در فاز دوم طرح بالقرآن تکیه ما روی منبع قرآن هست و بیشترین اولویت را برای منبع قرآن قائل هستیم بعد اولویت بعدی رو برای توسعه منبع مون برای روایات قائل هستیم و برای سایر منابع. تفاوت دیگر در حد پرداختن به منابع هست. لغت نامه ها در یک حدی به یک منبع پرداخته اند. مثلا اگه به یک شعر پرداخته یک واژه ای رو میخواسته ببینه در فلان منبع زبان عرب از اون منبع زبان عرب استفاده کنه معنای این رو به دست بیاره در جهت معنای این. در یک عمقی به آن پرداخته. ما میخوایم چه کنیم در قرآن؟ اینکه عمق عرض میکنیم یعنی چی؟ یعنی ما می خواهیم در قرآن به همه روابط اون واژه در قرآن توجه کنیم. به جزئیات و کلیاتش توجه کنیم. به همون محقق لغت نامه نویس که در گذشته لغت نوشته و برای معنای فلان واژه به عنوان یکی از منابعش وقتی از قران استفاده کرده بخشی از رسم مربوط به کاربرد اون واژه در قرآن را مد نظر قرار داده و برای لغت نامه اش استفاده کرده. ما میگیم که همه رسم اون لغت در قرآن رو میخوایم مورد توجه قرار بدیم. پس در اصل موضوع تفاوتی نیست. اینکه چه لغت نامه ها، چه طرح بالقرآن هر دو از منابع زبان عربی، منابعی که حاوی کلام عرب هستند، استفاده می کنند برای مفهوم یابی. پس هر دو پایه کار اینجاست. در این تفاوتی نیست.
لغت نامه ها در اولویت دادن به منابع و میزان پرداختنِ به واژه متفاوتند
در اولویت دادن به منابع و سطح پرداختن رسم اون واژه در اون منابع، ما تفاوت داریم. به این معنا می شه گفت که پس لغت نامه ها به شکلی شبیه همین خروجی هستند، همین محصولی هستند که ما در فاز دوم میخوایم دنبال کنیم ولی با این تفاوت ها. با این تفاوتها در اولویت بندی و در میزان پرداختن به بکارگیری واژه در اون متن و ویژگیهایی که اون واژه پیدا کرده و تمام رسمی که اون واژه، تمام روابطی که اون واژه در اون متن براش ایجاد شده، با این تفاوت. لذا در واقع لغت نامه ها یک پژوهش جدی هستند در مفاهیم. البته با هم دیگه متفاوتند ولی یک پژوهش جدی هستند. اون لغت نامه ای که منابع قرآنی رو بیشتر استفاده کرده ممکنه شما برای استفاده در معانی قرانی به اون توجه بیشتری کنید.
لزوم دسته بندی مفاهیم ارائه شده در لغت نامه ها
یک نکته دیگه که ما توی لغت نامه ها باید بهش توجه کنیم در کنار اون بحث که لغت نامه ها در واقع یافتن مفاهیم در کلام عرب هست، کلام های عربی است. منابع حاوی کلامهای عربی است. در واقع لغت نامه ها این هستند. در کنار این موضوع یک نکته دیگه ای که ما باید در لغت نامه ها بهش اشاره بکنیم یک نکته دیگری که در لغت نامه ها باید ما بهش توجه کنیم از منابع حاوی کلام عربی هست، یک دسته بندی از مفاهیم ارائه شده هست. این مهمه. ما توجه داریم به یک دسته بندی. به این معنا که مثلاً معنا حقیقی است یا مجازی است؟ اون معنایی که لغتنامه گفته در واقع کدام معنا را خواسته دنبال بکنه؟ گاهی منابع خودشون حاکی از این هستند. مثلا اگر یک واژه عربی رو که مثلاً واژه قامضی هم هست، ممکن دوتا کشاورز یک جایی در فعالیت کاریشون از اون واژه استفاده بکنند، به عنوان یکی از قبایل عرب. این لغت نامه نویس این واژه را از اونها گرفت و اون رو به عنوان معنا درج کرد. اینجا احتمالش زیاده که اون معنایی که داره اینجا مطرح میشه معنای حقیقی نیست. ممکنه معنا، معنای مجازی باشه. لذا خود منابع اون وزن حقیقی مطرح کردن معانی و مجازی مطرح کردنشون، ممکنه متفاوت باشه. یک شعر ممکنه توجه شاعر بیشتر معانی مجازی باشه. شما به اون شعر توجه میکنید معنا رو درک میکنید از اون شعر، ولی معنایی که درک می کنید که مد نظر اون شاعر بوده، اون شاعر اونجا مجازا آن را به کار برده. اینکه منابع چگونه این معانی رو مجازا یا حقیقتاً از معانی صحبت می کنند و تولید می کنند یه بحثه، اینکه ما بهش توجه داشته باشیم.
امکان تفاوت در استفاده حقیقی و مجازی معنای واژه ها، در لغت نامه ها
ما توجه داشته باشیم که معانی که لغت نامه نویس مطرح کرده ممکنه معانی حقیقی یا ممکنه معانی مجازی باشه. اینکه حقیقت و مجاز رو اینجا چگونه تعریف کنیم یه بحثه، این که توجه کنیم که ممکنه منابع حقیقت و مجاز شون با هم متفاوت باشه. یعنی به این معنا که این واژهای که در این منبع همین یک واژه وقتی در این منبع به کار رفته در یک تعریفی این واژه در این منبع معنای حقیقی است و در منبع دیگر معنای مجاز است. اگر لغت نامه نویس از اون منبع دوم از معنا را استخراج کرده باشه، شما لزوما نمیدونی این واژه را برای معنا کردن همین واژه در معنای اول استفاده کنید. لغت نامه نویس رفته از یک قبیله یک واژه ای را احصا کرده معناش رو هم گفته. اون واژه در قرآن هم به کار رفته. آیا اون واژه به اون معناست؟ لزوما اینطور نیست. اصلاً شما ممکنه بگی اون معنایی که در قبیله به کار رفته معنای حقیقیه. من عرض می کنم ممکنه قرآن معنای مجازیش رو به کار برده باشه، نسبت به اون حقیقت. چرا؟ چون این اصلا وجود داره. خود لغت نامه ها به این توجه کرده اند. وجود داره. وقتی یک واژه رو در معانی متعدد در قبایل کلام های مختلف عربی در همان منابع کلام عربی به کار رفته، این وجود داره. این مطلب پذیرفته شده است که یک واژه ممکنه در معانی متعدد به کار بره. اون معانی ممکنه معانی در قالب معانی مجازی یا حقیقی دسته بندی بشه. در واقع یعنی کل صحبت ما اینه که چه لغت نامه ها، چه ما، کلیات روش مون یکسانه. به این معنا که همه مون در طرح بالقرآن و در لغت نامه ها به منابع حاوی کلام عربی مراجعه شده، استعمال این واژه در اون منابع احصا شده بر اساس استعمالات این واژه در اون منابع، معنا استخراج شده یا معانی متعدد استخراج شده. ما اینجا منبع مون قرآن هست. تعدد استعمالات و جزئیات استعمالات و ویژگیهایی که اون استعمالات پیدا می کنند برای ما معنا دار هست، در برخی از منابع دیگه ممکنه معنادار نباشه یا در این حد قطعا معنادار نباشه.