در جامعه مسلمین غالبا به مستشرقین(قرآن پژوهان غیر مسلمان)، به خاطر قرآن پژوه بودنشان به دید احترام نگریسته میشود.
در بحث" مستشرقان " خوب هست که ما بیاییم و بحث مستشرقان را قرآنی بهش بپردازیم و این تقریبا تو جامعهی ما مغفول هست.
یعنی چی قرآنی بپردازیم؟
خب ابتدا ببینین که تو جامعمون مستشرقان کی هستند؟ " مستشرقان کسانی هستند که«اون اصطلاحی که در جامعه تعریف میشه » غیر مسلمانانی که قرآن پژوه هستند. " به این واژه تاکید داشته باشید، "غیر مسلمانانی که قرآن پژوه هستند و مطالعات قرآنی دارند. " تو جامعه ی علمی همین اون فرد را به مستشرق تبدیل کرده، غیر مسلمانی که تحقیق قرآن انجام میده و در مورد دین اسلام و در مورد قرآن مطالعه میکنه و تحقیق انجام میده و بررسی انجام میده، کتاب مینویسه. اون فرد را تبدیل کردند از نظر جامعه ی ما به مستشرق و این رفتار اون فرد را عمدتا در جامعه ی مسلمان محترم کرده و دارای احترام شده. چرا ؟ چون داره به قرآن می پردازه، چون بیست سال هست که داره تحقیقات قرآن انجام میده، چندین جلد کتاب داره در مورد قرآن و دین اسلام.
این یه تعریفی هست که در جامعه در مورد مستشرق وجود داره و به تبع یه رفتاری که وجود داره در جامعه ی مسلمین نسبت به مستشرقان، البته رفتارهای دیگه هم هست ولی عمده رفتار این هست.
نقد آثار مستشرقین رفتاری عام در قبال آنهاست که در مورد آثار علمای اسلامی نیز صورت میگیرد؛ هر چند که گاهی مستشرقین را با احترام بیشتر در نظر میگیرند.
بله ما البته تو جامعه گاهی به مباحث مسشرقین و به بررسی هایی که انجام دادند، به تحقیقهایی که انجام دادند، پرداخته میشه و بررسی میشه و نقد هم میشند، خب نقد شدن که یه رفتار عام هست در جامعه ی علمی. گاهی علمای داخل اسلام هم کتب همدیگه را نقد میکنند. شما به عنوان یک عالم گاهی کتب داخلی را هم نقد میکنی، کتاب یک عالم داخلی را، یک عالم مسلمان را به عنوان یک کتاب علمی و تحقیقاتی نقد میکنی، کتاب یک مستشرق را هم به عنوان یک " اثر علمی " نقد می کنی. پس این یه رفتار عام هست که شما در قبال هر عالمی داری انجام میدی به هر حال مستشرق باشه یا نباشه. این یه رفتار خاص مستشرقین نیست و شما این جا مستشرقین را در این رفتار هم تراز با علمای اسلام قرار دادی و گاهی مستشرق احترامش از یک عالم اسلامی بالاتر هست. فلانی غیر مسلمان هست ولی ببین که چند تا کتاب در مورد قرآن نوشته، چه بررسی هایی کرده، دایرهالمعارف نوشتند در مورد قرآن.
نگاهی توأم با احترام به مستشرقان ناشی از دوری مسلمین از معرفت، برداشت صحیح و شناخت جایگاه قرآن دارد.
این موضوع از چی حاکی میشه؟ خیلی موضوعات این جا وجود داره، یکیش دوری ما از قرآنه، چون که ما از قرآن دوریم، هم به لحاظ معرفت دوریم و هم به لحاظ برداشت هدایت از قرآن دور هستیم و هم جایگاه قرآن را اون جوری که باید نمیشناسیم. همین جوری همین که برامون جالبه یک کسی از خارج از اسلام به قرآن میپردازه سالها به قرآن میپردازه و کتابها مینویسه، همینکه این برامون جالبه و جای تقدیر داره یعنی این که ما قرآن را نمیشناسیم.
قرآن در نظر این فرد گاهی مثل یک کتاب مرموز علمی هست که یک دانشمند خارجی و یک غیر مسلمان هم میتونه بهش بپردازه و پرداخته و ازش نکاتی برداشت کرده و این جای تقدیر داره. این نشون میده که ما نه هدف اصلی قرآن را و نه جایگاه قرآن را میشناسیم. نه هدف اصلی قرآن را میشاسیم و نه جایگاه قرآن را میشناسیم و نه بهش توجه داریم.
پرداختن به قرآن لزوما یک رفتار صحیح نیست، مهمتر این است که چه کسی، با چه صفاتی و و برای چه هدفی به قرآن میپردازد. ثمره پرداختن به قرآن برخی نور، هدایت و شفاست و برای برخی پیزی جز خسارت نیست.
ابتدای قرآن در اوایل سوره بقره قرآن میفرماد که« اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم «الم(1) ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ(2) » در ادامه اوصاف متقین را میفرماد« الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوة ... » .
خب یکی از مهمترین و بالاترین دسته های افرادی که در قبال قرآن را رفتار دارند را معرفی میکنه. نگاهش را به قرآن معرفی میکنه، اوصاف اون افراد را معرفی میکنه و این برای خدا قیمت داره، برای قرآن این افراد قیمت داره، این افراد اگر به قرآن بپردازند قیمت داره. این که هر کسی به قرآن بپردازه لزوما برای خداوند قیمت نداره.
در آیهای خداوند می فرماد که " پرداختن به قرآن یا اصلا خود قرآن برای برخی ها شفا و رحمت هست و برای برخی ها خسارت هست. " إ؟! به قرآن می پردازه ولی براش خسارته.
پس اصل پرداختن به قرآن در اولویت چندم هست، این که کی به قرآن میپردازه برای خداوند مهمه. هر کسی به قرآن بپردازه لزوما بهره نخواهد برد، هر کسی با هر هدفی، با هر نیتی به قرآن بپردازه لزوما توفیق پیدا نخواهد کرد و سرافراز نمیشه. این یه مبحثی هست که در بحث قرآن وجود داره و میشه مفصل بهش پرداخت.
ولی ما در جامعه در رفتار نسبت به مستشرقان این موضوع را لحاظ نمیکنیم. ببینید یه بحث داره در قرآن دیگه، اینکه کی داره به قرآن میپردازه؟ پس اون آدمه مهمه، فردی که قراره که " قرآن پژوه " باشه مهمه. هدفش چیه؟ نیتش چیه؟ صفاتش چیه؟ نگاهش به قرآن چیه؟ نگاهش به آخرت چیه؟ نگاهش به دنیا چیه؟
مثلا قرآن میفرماد که « وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً ». ظالمه یا ظالم نیست، اون ظالمی که در این آیه مطرح هست. ظالمه یا ظالم نیست؟ و بر اساس این موضوع افراد دسته بندی میشند و ثمراتی که افراد بدست میآورند دسته بندی میشه.
چه چیزی بدست میاره؟ هدایت، چقدر هدایت؟ در چه درجه ای؟ چه چیزی بدست میاره؟ نور؟ چقدر؟ در چه حدی؟ هر کی به قرآن بپردازه نور بدست میاره؟ نه بعضیها بدست نمیارند. همهی کسانی که نور بدست میارند و از نور بهرهمند میشند در یه اندازه بهرهمند نمیشند. حتی در بین مومنین، حتی در بین مسلمانها این دستهبندی داره چه برسه به کسی که بیرون از دایرهی اسلام هست. آیا همه به یه اندازه بهرهمند میشند؟
قرآن پژوهی یک رفتار دینی هست که باید برایش نسخهای قرآنی نوشته شود؛ باید به همه قرآن پژوهان به طور عام و به مستشرقین به طور خاص روشهای بهره بردن از قرآن را از درون قرآن ارائه کرد.
قرآن پژوهی یک رفتار دینی هست. مثل مثلا پرداختن به نماز. خداوند نماز گذاران را دستهبندی میکنه، بعضی از نمازگذاران نمازهاشون قیمت نداره و حتی گاهی بخاطر نمازهاشون توبیخ میشند.
بله ما باید یه نگاه جامعتر قرآنی نسبت به قرآنپژوهان در کل و اختصاصا نسبت به قرآنپژوهان غیر مسلمان داشته باشیم، یعنی بدونیم که اونها جایگاهشون چیه؟ البته عرضمون این نیست که به شکلی جلو بره که راه به روی قرآنپژوهان غیر مسلمان یا کسانی که میخواهند در مورد قرآن تحقیق داشته باشند ولو غیر مسلمان هستند بسته بشه، ولی باید هم مسیرشون دقیقا معلوم بشه و هم جایگاهشون معلوم بهشه، در اون بحث مسیرشون اصلا بهشون توصیه بشه، اگر میخواهید صحیح بپردازیم روشش اینه و الا پرداختن شما فایدهای نداره، نه برای خودتون فایدهای داره و نه باری ما.
آیا ما نسخهای برای قرآنپژوهان غیر مسلمان داریم؟ نسخهای برای مستشرقان داریم؟ آیا شده که یک کتاب بنویسیم و بگیم که آقایون علمای غیر مسلمان! اگر میخواهید به قرآن بپردازید اینجوری بپردازید، اگه جور دیگهای بپردازید بدردتون نمیخوره، محصولاتی هم که بدست میارید بدردتون نمیخوره، فکر میکنید که محصول هست ولی هیچ فایدهای براتون نداره و حتی ممکنه که براتون خسارت باشه. یعنی ما یه نسخهی " پرداختن به قرآن " بدیم دست اونها.
متاسفانه ما گاهی کارمون برعکس هست، میگیم که چقدر جالبه، چقدر خوب شد که اونها اومدند و به قرآن پرداختند، چجوری پرداختند؟ اصلا با اجازهی کی پرداختند؟
ببینید ما همین الان در جامعهی مسلمان گاهی یه گروهی، یه تیمی، یه فردی، بخواهند به قرآن بپردازند ما بهشون توصیه میکنیم که شما اصلا با چه اجازهای میخواهید به قرآن بپردازید؟ چجوری میخواهید بپردازید؟ روشتون چی هست؟ نه این راهی که دارید میرید یا میخواهید برید غلط هست و باید این جوری اصلا رفتار کنید.
خب به طریق اولی این رفتار باید در قبال کسانی که اصلا مسلمان نیستند داشته باشیم. طرف عالم هست، عالم چی؟ عالم اسلام که نیست. یه بچه مسلمان عالمتره نسبت به اسلام تا یک عالم غیر مسلمان، تا یک عالم یهود. بالاخره این فردی که مسلمان هست ولو عادی هست عادی هست به اسلام عالمتره تا یک فردی که ولو در یهود عالم هست ولی در اسلام که عالم نیست که. تصمیم گرفته که بیاد به اسلام و قرآن بپردازه. او در نقطهی صفر و گاهی منفی هست. ما باید براش دستورالعمل داشته باشم.
خب باید بیاییم و این را تو قرآن بپردازیم و این را تو قرآن باز کنیم. قرآن برای کسانی که غیر مسلمان هستند و میخواهند به قرآن بپردازند، به کتاب خدا بپدازند دستورالعملی داره؟ چجوری بهشون نگاه میکنه؟ این بحث کلی هست که در مورد کلیهی مستشرقان وجود داره و حتی عامتر هست.
مثلا میبینید که یک فرد عادی و عامی در غرب مثلا یه دانشجوی یکی از دانشگاهها براش قران جلب توجه میکنه و به قرآن میپردازه دو سال به قرآن میپردازه و مطالعه میکنه و بعد مسلمان میشه. این هم فردی هست که در طول دو سال به قرآن پرداخته و ثمرش شد مسلمان شدن. این فرد به عنوان مستشرق در اصطلاح خطاب نمیشه ولی در مفهوم بالاخره کسی بود که به قرآن پرداخت، به دنبال چی بود؟ هدایت.
مستشرقان چه اهدافی در پرداختن به قرآن دارند؟چگونه مستشرقان را بر اساس قرآن میتوان دستهبندی کرد؟ و چه رفتاری باید در قبال مستشرقان داشت؟
مستشرق که در اصطلاح در جامعه مطرح هست بدنبال چی هست؟
این غربیها اصلا در برخیهاشون یک خُرِهای وجود داره، مثلا دوست دارند که به همه چیز بپردازند و کلا فقط هم منظورشون این هست که بپردازند، براشون جالبه که به موضوعات مختلف بپردازند، کنجکاو هستند؟ چرا میپردازی؟ مثل برخیهاشون که مثلا میرند به اقوام و قبیلههای خاصی در آفریقا میپردازند. سالها میرند اونجاها و با اونها اصلا زندگی میکنند که بفهمند اینها اصلا چجوری فکر میکنند، چجوری زندگی میکنند، روش زندگیشون چی هست؟ آداب و رسوم اونها چی هست؟ افکارشون چیه؟ عقائدشون چیه؟ کتاب مینویسند، گاهی نقد میکنند، گاهی فلان میکنند.
خب این یه رفتاری هست که برخی از غربیها دارند. برخیهاشون هم اصلا با همین رویکرد به اسلام و به مسلمانها میپردازند.
نگاه مستشرقان نسبت به مومنین و مسلمانا چگونه است؟ آیا آنان را به دید سفیهان مینگرند؟
یک مستشرق به مسلمانها و اسلام چه نگاهی داره ؟ مثلا در آیات ابتدایی سورهی بقره یکی از نگاههایی که برخی از افراد عرضمون مستشرقان نیست، برخی از افراد نسبت به مومنین و به تعبیر عامش مسلمانها دارند، سفهاء هست. اونها آدمهای سفیهی هستند. آیا یه مستشرق اینجوری نگاه میکنه؟ آیا یه مستشرق بدنبال هدایت هست؟ آیا برخی از مستشرقینی که الان هستند بدنبال این هستند که شبه پراکنی کنند. آیا برخی از مستشرقین بدنبال تقابل هستند؟ قرآن چجوری نگاه میکنه و چجوری مستشرقین را دستهبندی میکنه و ما در نهایت بر طبق قرآن چه رفتاری با مستشرقین داشته باشیم؟
مهمترین سوال در قبال برخی مستشرقین این است که چرا بعد از سالیان سال پرداختن به قرآن ایمان نمیآورند؟
مثلا این عجیب هست که فلان آدم مستشرق هست و بیست سال هست که داره به قرآن میپردازه و چندین جلد در مورد قرآن نوشته، ولی یه سوال داریم، چرا مسلمان نشده؟ قرآن دعوت به ایمان کرده؟ چرا ایمان نیاورده؟ چرا اهل نماز نشده؟ چرا اهل ایمان به غیب نشده؟ چرا اهل اقامه نماز نشده؟ چرا به رسول الله( صلوات الله علیه ) ایمان نیاورده؟ به چیه قرآن پرداخته؟ به اینها هم پرداخته؟ می فرمایید بله، پرداخته ایمان نیاورده یا قبول نکرده؟ عملش نشون میده که قبول نکرده خب پس مستشرقینی داریم که به قرآن میپردازند و با مفاهیم قرآن و یا حداقل با دعوتهای قرآن آشنا میشوند ولی نمیپذیرند. قرآن در مورد اینها چی میگه ؟
اینکه فردی غیر مسلمان مدتها در مورد قرآن تحقیق میکند و ایمان نمیآورد و باز هم در جامعه مسلمین مورد احترام است نشانهای از ضعف جامعه مسلمانان است که باید به آن ضعف پی برد؟
آیا ما در جامعمون ضعف داریم؟ این حاکی از یک ضعف هست که ما برامون جذاب هست و جالب هست که یک فردی غیر مسلمان به قرآن پردازه و کتاب بنویسه و بیست هم این کار با انجام بده و مسلمان نشه و برای ما محترم باشه و ما هیچ نقدی به این رفتارش نداشته باشیم. این از چه ضعفی نشات میگیره؟
مستشرق قرآن پژوهی است که مدتها به قرآن پرداخته و نه کسی که هدایت قرآن به او عرضه گشته و ایمان آورده و یا آن راتکذیب کرده است.
پس مثلا توی تحقیق قرآنپژوهان غیر مسلمان یعنی مستشرقان ما بحث اهل کتاب و یهود و نصاری را و کلا غیر مسلمانها را بررسی میکنیم ولی بدنبال دسته بندی قرآن پژوهان غیر مسلمان هستیم و از اون آیات این که صفاتی باید یک فرد داشته باشه وقتی که با قرآن مواجه میشه میتونیم صفاتی برداشت کنیم ولی موضوع بحثمون قرآنپژوهان غیر مسلمان هست نه همهی افرادی که با قرآن مواجه میشند. خب خیلی ها با قرآن مواجه میشند، قرآن بهشون عرضه میشه ولی نمیپذیرند، اکثر افرادی که در قرآن مطرح هستند از غیر مسلمانها توی این عرصه هستند که قرآن بهشون عرضه میشه نمیپذیرند و ایمان نمیاورند . بهشون گفته میشه که بایید و ایمان بیاورید و ایمان نمیاورد، خب اونها قرآنپژوه نبودند.
وقتی گفته میشه مستشرقین یعنی قرآنپژوهان، یعنی کسی که اومده وقت گذاشته مطالعه کنه و چندین ساله که داره مطالعه میکنه ، بحث مستشرقین اینها هستند و میخواهیم که اینها را دسته بندی کنیم، بگیم که این آدمها چه صفاتی باید داشته باشند، اگه چه صفاتی داشته باشند اصلا بهره نمیبرند، اگه چه صفات مثبتی داشته باشئد بهره میبرند. به تعبیری نسخشون را در بیاریم نهایتا و بتونیم که اینها را دسته بندی کنیم.
از موضوعات مطرح در بررسی قرآنی مستشرقان، بررسی نحوه مواجهه آنان با آیات است؛ آیا آیات را تصدیق کرده و یا از آن اعراض کرده و تکذیب میکنند؟
مثلا یکی از موضوعاتی که در قرآن مطرح هست بحث آیات هست. خب آیا قرآنپژوهی اصلا با آیات مواجه شده در قرآن؟ چجوری باید بیاد که با آیات مواجه بشه؟ آیا مواجه شده واعراض کرده؟ آیا رفتارش تکذیب هست؟ رفتارش اعراض هست، رفتارش تصدیق هست؟ یعنی یک قرآنپژوه رفتارش در مورد موضوعات مختلف در قرآن هم مهم هست. بعضی از افراد کسانی هستند که وقتی بهشون گفته میشه که بیایید به قرآن و رسول الله ایمان بیارید میگند که ما ایمان نمیاریم و ما بر همون دین آبا و اجدادمون هستیم، اینها که مستشرق نیستند که. رفتارشون هم چیه؟ میگند که ما بر دین آباء و اجدادمون هستیم. اینها که مستشرق نیستند که و رفتارشون هم چیه؟ میگند که ما بر دین آیاء و اجدادمون هستیم حالا چرا بیاییم به دین شما ایمان بیاریم، همون بر دین آباء و اجدادمون هستیم دیگه. قرآنپژوه داره به قرآن میپردازه و وارد اجزاء قرآن شده.
باید مشخص شود که به طور کلی هدف از پژوهش در قرآن چیست و چه باید باشد؟
یکی از موضوعاتی که در بحث مستشرقین باید بررسی بشه اینه که یه بحث کلی در قرآنپژوهی بشه، هدف از قرآنپژوهی چی هست؟ خیلی مختصر، خیلی اجمالی، بالاخره یه سری اهداف و موضوعات هست که همه قبول دارند، همه ی علمای اسلام قبول دارند، هدف از قرآن پژوهی اینها هست، مثلا این پنج مورد هست، ما باید به قرآن بپردازیم که این بشه،
آیا میخواهیم به قرآن بپردازیم که فقط پرداخته باشیم؟ آیا هدف از قرآن پژوهی فقط پژوهش هست؟ هرکی در قرآن پژوهش کرد کار خوبی کرد؟ پژوهش کرد یعنی این که وقت صرف کرد و کتاب نوشت. ارزش و قیمت این چقدره؟
در بحث مستشرقین باید از دو دیدگاه وارد شد؛ اول اینکه ایشان قرآن پژوه هستند پس باید قیمت قرآن پژوهی و درجات آنها مشخص شود و دوم اینکه آنها غیر مسلمان هستن. مسلمانان از بابت اینکه تسلیم هستند بسیاری از موضوعات را میپذیرند ولی غیر مسلمان برای پذیرش موضوعات قرآنی باید واجد صفات خاصی باشد در غیر این صورت پذیرش قرآنی نخواهد داشت.
قرآنپژوهان غیر مسلمان هم یه ویژگی دارند و اون این هست که قرآنپژوه هستند لذا باید از دو جهت به اینها بپردازیم یکی این که قرآنپژوهند لذا قیمت قرآن پژوهی و درجات و دسته بندی های قرآن پژوهی را از نگاه قرآن بررسی کنیم و یکی این که غیر مسلمان هستند، غیر مسلمانها باید چه ویژگی داشته باشند؟ غیر مسلمانها یعنی اسلام نیاوردند، یعنی تسلیم نیستند، یعنی ایمان نیاوردند، باید چه ویژگیهایی داشته باشند که اگر به یه چیزی، به یه هدایتی برخوردند بتونند بپذیرند. مسلمان مسلمان هست، تسلیم هست، مثلا به یه چیزی میرسه میگه قبوله« سلمت » مثلا یه سری ویژگیهای اخلاقیش مهم نباشه اصلا، چون مسلمان هست میپذیره، ولی اون قرآنپژوه چون مسلمان نیست، چون فلان ویژگی اخلاقی را داره نمیپذیره، باید اون ویژگی اخلاقی را نداشته باشه. لذا بعضی ویژگیهای اخلاقی برای اونها مهم تر میشه.
لذا از دو جهت باید جایگاه اینها را در قرآن پیدا کنیم:
یکی این که غیر مسلمان هستند و دیگر این که قرآنپژوه هستند.
غیر مسلمانی هستند که با قرآن مواجه هستند و قرآنپژوهند، در کدام دسته از قرآنپژوهان می تونند قرار بگیرند، باید چه ویژگیهایی داشته باشند که قرار بگیرند؟ دوم غیر مسلمان هستند که با قرآن مواجه هستند.