با توجه به آیه 16 سوره یونس ع: رسول الله صلوات الله علیه قبل از چهل سالگی خودش از قرآن آگاه بوده، از چهل سالگی به بعد تلاوت داره صورت میگیره چون مشیت خداست که تلاوت صورت بگیره.
آیه 15 موضوع اینه که وقتی آیات بر اونها تلاوت میشه اونها میگن که شما بیا یه قرآن جدید غیر از این بیار، یا این رو تبدیلش کن.
رسول الله( صلوات الله علیه) میفرمایند که: من از جانب خودم نمیتونم اینکار رو بکنم، این قرآنی که الان برای شما دارم، این آیاتی که تلاوت میکنم برای شما؛ « وَ إِذَا تُتْلىَ عَلَيْهِمْ ءَايَاتُنَا بَيِّنَاتٍ » این آیاتیکه برای شما تلاوت میکنم، براساس وحی هست، براساس تبعیت از وحی هست، من از وحی تبعیت میکنم بر شما تلاوت میکنم. بعد رسول الله به اونها میگه که: « قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِه» اگر خدا نمیخواست این رو بر شما تلاوت نمیکرد و من هم شما رو به اون آگاه نمیکردم، شما با اون آشنا نمیشدید، شما رو متوجه اون نمیکرم، یه کاری نمیکردم شما درکی از اون پیدا کنید. یا خدا اینکار رو نمیکرد.
پس اگر خدا نمیخواست بر شما الان تلاوت نمیشد و شما هم از اون آگاه نمی شدید، یعنی چی؟ یعنی الان خدا خواسته که بر شما تلاوت بشه، و شما از اون آگاه بشید. بعد یک چیز رو هم در ادامه میگه؛ « فَقَدْ لَبِثْتُ فيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» ، مگر نه اینکه من قبلا مدتها در بین شما بودم؟ من یه عمری بین شما بودم، این استدلال برای چی آورده شده؟ من قبلا بین شما بودم و تلاوت هم نمیکردم.
خب اگر تو توان تلاوت نداشتی و تلاوت نمیکردی که این استدلال نمیشد که. ببین این مدتها دست من بوده، من به شما نمیدمش. الان میگم الان خدا خواسته که به شما بدم این رو. این دست من هست و من میگم الان خدا خواسته که اینرو به شما بدم، چون اینجا تاکید روی چه موضوعی هست؟ « قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ » یعنی بحث روی مشیت خداست، خدا خواسته. این مفهومش چیه؟ اینکه الان خدا خواسته که برشما تلاوت بشه و شما بر این آگاه بشید. بیاییم مثال بزنیم؛ بگیم این دست من بوده، من میخوام اینرو به شما بدم، ما میگیم خب الان چرا داری میدی؟ میگم الان خدا خواسته که اینرو به شما بدم، من قبلا مگه مدتها بین شما نبودم؟
شما میگی قبلا بودی که بودی، این دست خودت نبود دیگه، اینکه استدلال آوردن نداره. اگر دست رسول الله نبود، اگر رسول الله اصلا نمیتونست اینرو تلاوت بکنه میگن« ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ » ؛ من دارم برای شما تلاوت میکنم، اگر خدا میخواست تلاوت نمیکردم ها! خیلی جالبه ها! میگه اگر خدا میخواست اینرو بر شما تلاوت نمیکردم، مگه نه اینکه قبلا بین شما بودم؟ یعنی قبلا خدا میخواست که تلاوت نکنم، الان خواسته که تلاوت بکنم. وإلّا اصلا مفهوم نداره بگیم قبلا بین شما بودم ،یکی بلند میشه میگه قبلا خودت هم نمیتونستی، اینکه دیگه افتخار نداره که قبلا بین شما بودم.
« فَقَدْ لَبِثْتُ فيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ » ؛ مگه قبل از اینکه این تلاوت رو برشما بکنم مگه بین شما نبودم؟ « أَ فَلا تَعْقِلُونَ» .
اگر اینجوری مفهوم نکنیم این جمله ی وسط بخصوص این جمله که میفرماید ِ فَقَدْ لَبِثْتُ فيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ » من یک عمری بین شما زندگی کردم، این جمله اصلا اینجا مفهوم نداره. برای چی اینجا گفته شده؟
من مدتها بین شما بودم. خب بودی، خودت هم نمیدونستی، اصلا استدلال آورد نداره که .
میگه من نه اینکه من مدتها بین شما بودم؟ اینجا میگه الان خدا خواسته بر شما تلاوت کنم. اگر خدا میخواست اگر مشیت خدا بود اصلا برشما تلاوت نمیکردم، مگر نه اینکه قبلا بین شما بودم. یعنی الان دقیقا مثالش اینجوری میشه دیگه؛ من وسیله ای رو به شما میدم ، میگم ببین اگر میخواست این رو به شما نمیدادم، مگر نه اینکه قبلا من اینجا بودم، یعنی اینکه قبلا این دست من بود و به شما نداده بودم، نمیدادم، الان خدا خواسته که دارم بهت میدم.
این اگر درست باشه خیلی از تاریخ رو بهم میریزه، که آقا پیامبر در 40 سالگی مبعوث شد، در 40 سالگی قرآن نازل شد. والا من ذهنم میآد این استدلال مطرح شده در آیه خیلی مفهوم نداره و این قسمت از آیه رو چه جوری باید معنی کرد؟ چرا اینجا گفته شده« فَقَدْ لَبِثْتُ فيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ » اگر خدا میخواست برشما تلاوت نمیکردم و شما هم متوجه آن نمیشدید، این جوریه دیگه، یا اینکه خدا شما رو آگاه نمیکرد.
قبلا خود رسول الله هم آگاه نبوده؟ اگر قبلا خود رسول الله هم آگاه نبوده چرا اینجا میگه « فَقَدْ لَبِثْتُ فيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ» . من مدتها بین شما بودم.
جمع این مطالب کنار هم نشون میده که رسول الله صلوات الله علیه از قبل خودش آگاه بوده، اینجا تلاوت داره صورت میگره چون مشیت خداست که الان تلاوت صورت بگیره و اونها هم اگه بشن.
در ترجمه نوشته: « بگو اگر خدا میخواست بر شما قرآن تلاوت نمیکردم و بشما نمی آموختم» .فارسی روان میشه بگو اگر خدا میخواست برشما تلاوت نمیکردم و شما رو به آن آگاه نمیکردم.من عمری قبل از این بین شما زندگی کردم، آیا تعقل نمیکنید؟
شما از این چی میفهمی؟ اینکه من عمری در بین شما زندگی کردم این وسط یه دفعه چی بود؟ اگر اینجا قبلش صحبت از نزول قرآن بر رسول الله بود و ایشون میفرمودند:« خدا خواست که قرآن رو بر من نازل کنه، من عمری قبلا بین شما زندگی کرده بودم». میگفتیم خب الان نازل کرده.
اینجا صحبت از تلاوت بر اونها و آگاه کردن اونهاست، بخصوص « وَ لَا أَدْرَئكُم بِهِ» یعنی ادامه میده. شاید میگفتیم این مفهوم « أَدْرَئكُم بِهِ» در اون « تَلَوْتُهُ عَلَيْكُم» بود، بالاخره تلاوت میکنی که اونها هم آگاه بشن دیگه . تاکید میکنه که تلاوت کردم بر شما و شما رو آگاه کنم به اون.
میگه اگر خدا میخواست برشما تلاوت نمیکردم و شما رو آگاه نمیکردم. من عمری قبلا بین شما زندگی کردم. خیلی واضح هست.
قرآن الان برای ما اصطلاح هست، وقتی شما آیات بَیِّن رو بر اونها تلاوت میکنی حالا این بحث ها پیش میآد، اونهایی که به لقاء رب امید ندارن میگن آیا میشه غیر از این قرآن بیاری؟ یا این رو عوض کنی؟
اینجا ادامه پیدا میکنه و رسول الله میگن که ادامه اش« لو شا الله ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُم» من اون رو بر شما تلاوت نمیکردم، حالا این قرآنه که الان وقتی قرائت میشه، میشه قرآن یا قرآن هست ،کتاب هست، آیات هست.« وَ لَا أَدْرَئكُم بِهِ» و در ادامه می فرماید: من یک عمری بین شما زندگی کردم. اینجا اصلا نمیخوره این مفهوم رو بخوایم بگیم که در ترجمه ها گفتن« من یک عمر بین شما زندگی کردم خودمم هم نمیدونستم، آیا شما تعقل نمیکنی؟» خب این یعنی چی این وسط؟ شما میگی اگر خدا میخواست بر شما تلاوت نمیکردم و شما رو آگاه نمیکردم، من یک عمر بین شما بودم و خودمم هم نمیدونستم، این چی بوده این وسط گفتی؟این مفهوم رو اگر بخواهیم بگیریم به اون اول نمیخوره،
این موضوع، اولین موضوع در مورد فعل پیامبر نسبت به اونهاست، میگه مشیت خداست که من اینکار رو در مورد شما انجام بدم.
حالا اینرو یکی از دوستان زحمت بکشه در تفاسیر هم نگاه کنه