اعمال فقط با نور زهرائیت سلام الله علیها وزن پیدا می کنند
1394/01/04
اعمال فقط با نور زهرائیت سلام الله علیها وزن پیدا می کنند
سه شنبه-3جمادی الثانی1436-مشهد مقدس- شب دفن حضرت زهراء سلام الله علیها
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً(الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيهُُمْ فىِ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يحَْسَبُونَ أَنهَُّمْ يحُْسِنُونَ صُنْعًا(104)؛( بگو آیا خبر بدم به شما کسانی که در عمل خاسرترین افراد هستند کیا هستند ؟ کسانی که در حیات دنیا سعیشون در ضلالت هست، در حالی که خودشون گمان می کنند که بهترین صنع ، بهترین ساخته ها را دارند ، به بهترین شکل دارند عمل میکنند)..
خداوند در آیه 103 سوره کهف می فرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرينَ أَعْمالا» بهشون بگو آیا معرفی کنم به شما ، خبر بدم به شما کسانی که در عمل خاسرترین افراد هستند کیا هستند ؟ خبر بدم بهتون ؟ خبر بدم بهتون که خاسرترین اعمال چی هست ؟ «الَّذينَ» کسایی که «ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» تو حیات دنیا خب که همه هستند ، یعنی این جای آیه نکته داره ، نمی فرماد «سعیهم لحیاة الدنیا» ، برای حیات دنیاست ، کسایی که دنبال حیات دنیا هستند ، این را نمی فرماد ، « فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» خب باشه همه در حیات دنیا هستند « ضَلَّ سَعْيُهُمْ» سعیشون در ضلالت هست ، در تاریکی هست ، دارند سعی میکنند ولی در تاریکی ، بدون نور ، سعیی بدون نور . « وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعا» در حالی که خودشون گمان می کنند که بهترین صنع ، بهترین ساخته ها را دارند ، به بهترین شکل دارند عمل میکنند . به دو دلیل ظاهری در این آیه مصداق این آیه لزوما افرادی نیست که افعال منفی دارند . چرا ؟ چون نمیفرماد «سعیهم لحیاة الدنیا» بخاطر حیات دنیا سعی نمیکنند ، بلکه می فرماد «فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» یعنی دوران زندگی دنیاشون ، پس این جا شامل هست و دوم این که خودشون فکر میکنند که صنعشون حسنه هست ، فعلشون مثبت هست . مشکل کجاست ؟ « ضَلَّ سَعْيُهُمْ» در گمراهی سعی میکنند ، چرا در گمراهی سعی میکنند ؟ در تاریکی هستند ، نور ندارند ، نوری برای اعمالشون قرار داده نشده .
یک مصداق این افراد، آیات 39 و 40 سوره ی نور هست، وقتی که براشون نوری نیست میشه؛ «الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُم»؛ سعیشون در تاریکی قرار میگیره ، سعیشون مسیر نداره ، سعیشون بسوی مطلع فجر نمیره ، هر چند که در ظاهر اعمال و رفتارشون مثبت باشه . در این اعمال نوری نیست .
یک مصداق این افراد، آیات 39 و 40 سوره ی نور هست «أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ» اعمالشون مثل یک سراب میمونه «بِقيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً» سرابی در بیابان ولی خودشون فکر میکنند که اون آب هست ، یعنی خودشون فکر میکنند که ثمره داره ، «حَتَّى إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً» وقتی به اون جا می رسند چیزی پیدا نمیکنند ، محصولی نداره ، نتیجه ای نداره ، ابتره ، مسیری نیست که به کوثر ختم بشه ، از کوثر فاصله گرفته ، آنچه که به کوثر وصل بشه ادامه داره ، آنچه که به کوثر وصل نشه ابتره ، وقتی که میرسی به اون جا میبینی که چیزی نداری ، محصولی بدست نیاوردی «وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ» خدا را اون جا پیدا میکنی ، نه از این جهت که خدا با رحمانیتش اون جا باشه «فَوَفَّاهُ حِسابَهُ» به حسابشون رسیدگی میشه ، «وَ اللَّهُ سَريعُ الْحِساب»
«أَوْ» یا اعمال اون ها «كَظُلُماتٍ» مثل ظلمات هست ، «في بَحْرٍ» در دریایی هست ، «لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ» در دریایی پر از امواجی سهمگین بر روی یکدیگر و ابرهای تیره «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها» هر چی تلاش کنه کسی او را نمیبیه ، هر دست بالا بیاره دستش را نمیبیه ، هیچ اثری از او پیدا نیست ، هیچ اثری از او باقی نمیمونه .
چرا این افراد این جوری هستند ؟ چرا ! خداوند در ادامه می فرماد «وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور» اگه خدا برای کسی نور قرار نده براش نوری نیست ، خب براش نوری نیست ، یعنی چی ؟ یعنی اعمالش میشه مانند سراب ، در اعمالش نوری نیست میشه مثل سراب، مثل ظلمات ولو اعمالی که او حساب خوبی نسبت به اون باز کرده ، گمان خوبی نسبت به اون اعمال داره .
بله! وقتی که براشون نوری نیست میشه چی ؟ «الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُم» سعیشون در تاریکی قرار میگیره ، سعیشون مسیر نداره ، سعیشون بسوی مطلع فجر نمیره ، هر چند که در ظاهر اعمال و رفتارشون مثبت باشه . در این اعمال نوری نیست .
این ها چی میشند ؟ «أُولئِكَ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ» خیلی سعی مثبت کرده در ظاهر، ولی وقتی که به آیات میرسه از آیات سر باز میرنه ، «وَ لِقائِهِ» در مسیر لقاء رب قرار نمیگیره . گام بعدی چه اتفاقی براشون می افنه ، «فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ» اعمالشون حبط میشه ، اعمالشون نابود میشه ، وقتی که به مرگ می رسند و از دنیا میرند، اون ور میرند و میبینند که در کارنامه ی اعمالشون نماز نیست ، حج نیست ، زیارت نیست ، اعمال حسنه نیست . «فَلا نُقيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْنا» و در روز قیامت ارزشی نداره ، قیمتی نداره ، وزنی نداره . میزان برای اون ها اعتباری قائل نیست ، در قیامت مقوله ای داریم به اسم میزان ، میزان برای اون ها اعتباری قائل نیست . از کجا اومد این ماجرا ؟ چرا اونها به این جا رسیدند ؟ چون که اونها در اعمالشون نوری نیست .
شیعیان برای این نور التماس میکنند تا این نور در وجودشون قرار داده بشه چون میدونند وقتی در قیامت به محضر میزان برسند ، "در روایت داریم میزان امیرالمومنین (علیه السلام) هست" ، میدونند وقتی به محضر میزان برسند برای میزان آنچیز که قیمت داره نور زهرائیت هست . عمل با نور زهرائیت وزن پیدا میکنه ، هزاران عمل بدون نور زهرائیت قیمتی نداره ، میزان براش اعتباری قائل نیست .
بله! برای شیعیان این موضوع پررنگ هست ، "اعمال نورانی" ، نور اعمال ما کجاست ؟ آیا نماز من نورانی هست ؟ آیا در نماز من نور زهرائیت وجود داره ؟
بله! شیعیان برای این نور التماس میکنند تا این نور در وجودشون قرار داده بشه چون میدونند وقتی در قیامت به محضر میزان برسند ، "در روایت داریم میزان امیرالمومنین (علیه السلام) هست" ، میدونند وقتی به محضر میزان برسند برای میزان آنچیز که قیمت داره نور زهرائیت هست . عمل با نور زهرائیت وزن پیدا میکنه ، هزاران عمل بدون نور زهرائیت قیمتی نداره ، میزان براش اعتباری قائل نیست .
در شب دفن جسم مبارک حضرت زهرا (سلام الله علیها) توسط امیرالمومنین (علیه السلام) در خاک قرار گرفتن و آن هم به شیوه ای که مزار ایشون پیدا نیست ، شما نمیتونی بری در مزار ایشون بنشینی التماس نور کنی .
چرا این طور هست ؟ تا شما بلند شی بری درب خانه ی «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» ، بری درب خانه ی صاحبان بیوت خدا ، بری درب خانه ی امیر المومنین (علیه السلام) ، رسول الله (صلوات الله علیه) ، امام حسین (علیه السلام) ، امام حسن (علیه السلام) ، درب خانه ی امام رضا (علیه السلام) . آقا ما دستمون از مزار خورشید کوتاه هست ، اگه نور نباشه در دنیا «فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» در ظلالت هستیم ، هر چی تلاش کنیم قیمت نداره ، خداوند فرموده که نور در خانه های شما هست ، «نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» «في بُيُوت» در خانه های شماست . ما التماس نور داریم تا هم سعی مون در محضر میزان اعتبار پیدا کنه و هم دلمون برای نور تنگ شده، دلمون برای رنگ و بوی زهرائیت تنگ شده.
فطرت شیعیان، فطرت بچه های شهر غریب با نور زهرائیت سرشته شده، انصاف نیست که نور رو نبینه. در قلب و ذهنمون خطاب به امام رضا علیه السلام عرض کنیم:" آقاجان! مولاجان! شما از صاحبان بیوت خدا هستید، نور زهرائیت در خانه ی شماست، همه ی نور اونجاست، انصاف نیست که نه مزار باشه و نه نور. آیا میشه که یک شعاع از نور کرم کنید؟ آیا میشه یک شعاع باریک از نور زهرائیت عطا کنید؟ آیا میشه برای یک بار هم که شده نور زهرائیت در قلب ما تجلی کنه"؟
فطرت شیعیان، فطرت بچه های شهر غریب با نور زهرائیت سرشته شده، انصاف نیست که نور رو نبینه. در قلب و ذهنمون خطاب به امام رضا علیه السلام عرض کنیم:" آقاجان! مولاجان! شما از صاحبان بیوت خدا هستید، نور زهرائیت در خانه ی شماست، همه ی نور اونجاست، انصاف نیست که نه مزار باشه و نه نور. آیا میشه که یک شعاع از نور کرم کنید؟ آیا میشه یک شعاع باریک از نور زهرائیت عطا کنید؟ آیا میشه برای یک بار هم که شده نور زهرائیت در قلب ما تجلی کنه"؟
خورشید زهرائیت کجاست؟( فردی) وقتی به سراغ تاریخ میره میبینه ولی مومنین، خورشید زهرائیت رو بدون نشانی از مزار او مخفی کرده.
در شب دفن این حس رو نشون بدیم؛ بدون نور زهرائیت من نمیتونم، زندگی بدون نور زهرائیت برام معنی نداره. در شب دفن یا« امضا کنید که ما هم دفن بشیم» یا« نور زهرائیت بدید».
بله دوستان! امشب طالب نور زهرائیت باشیم، برای کل دوران زندگی« فِي الْحَياةِ الدُّنْيا»
دو تا حالت داشته باشیم؛
اول بدون نور زهرائیت اعمال من قیمت نداره، سعی من اثر نداره، عزم من برای مهدیت قیمت نداره، هرچی تلاش کنم توخالی هست.
و دوم اینکه بدون زهرائیت، بدون نور زهرائیت من نمیتونم، این حس رو نشون بدیم. زندگی بدون نور زهرائیت برام معنی نداره. در شب دفن یا« امضا کنید که ما هم دفن بشیم» یا« نور زهرائیت بدید».
