دو بال قائم شدن: حب نسبت به اهل بیت ع و بغض نسبت به دشمنان اهل بیت ع است
مفهوم قیام در اقامه ی صلاة هست ، برای صلاته ، اینجا ما چه بهره ای بردیم ؟ اولین استفاده ای که بردیم ارتباط بین صلاة و بهشت ظهور و بهشت بعد از قیامت بود . ارتباطی که بردیم بحث صلاة بود و این ارتباط بود . این که پیشاپیش همشون این ماجرای قیام هست . موضوع قیام فوق العاده پررنگه قبل از صلاة ، قبل از بهشت ظهور ، قبل از بهشت بعد از قیامت . بهره ای که بردیم این بود .
در بحث اقامه ی صلاة هم میشه از اقامه اش استفاده کرد، یعنی از اونها بهره برد. این مفهوم را ، این انطباق را توی مفهوم اقامه یه مقداری به ما کمک بکنه .
یه مقداری صحبت کردیم روی این موضوع که دو بال قائم شدن . این یه سر نخ بود که یه مقداری بیشتر روش کار بکنیم یعنی چه چیزهایی توی فضای قائم شدن اثر دارند که دو تا موضوع را هم به عنوان سر نخ صحبت کردیم و گفتیم بهشون که این فضا را میتونیم وارد بشیم یعنی از این دو کانال وارد شیم و این موضوع را پررنگ کنیم و ذیل این فضا خیلی بحث وجود داره ، یعنی اصلا بحث حال و هوا باید چی باشه ؟ تو بحث منظرها باید چی باشه ؟ منظر قائم ، اون کسی که قراره قائمیت داشته باشه باید منظرهاش چی باشه ؟ حال و هواش باید چی باشه ؟ دغدغه اش باید چی باشه ؟
برای قائم شدن باید چکار کرد ؟ یعنی عنوان اصلی بحث میشه چگونه قائم شویم ؟ چگونه قائمیت ؟
که حالا این بحث هم شد و اتصالش به امام (علیه السلام) به عنوان شجره ی قائم ، ریشه ی شجره ی قائم که اتصالش به این جا میشد و نگاههایی که باید از اونجا گرفت که گفتیم ما برای اتصال، به این دو بال نیاز داریم برای این که ما بریم تو شجره ی قائمیت ، این بال قائمیت اول که ممکنه خیلی راحتتر ورود کرد بهش .
منتقم بودن امام (علیه السلام) ذیل بحث قائمیت ایشونه
بال دوم فوق العاده مهمه . اصلا توی بحث بال دوم انتقام کجا قرار میگیره ؟ انتقام اصلا ذیل این بحث قرار میگیره . توی فضای انتقام بودن ، منتقم بودن این جا قرار میگیره . یعنی منتقم بودن امام (علیه السلام) ذیل بحث قائمیت ایشونه . «که این دو تا بال حب نسبت به اهل بیت و بغض نسبت به دشمنان اهل بیت است .»
با روش تحقیق نادقیق، مانع جلو رفتن یک تحقیق قرآنی نشویم. شاید لذت ببریم اما بحث ممکنه بسته بشه. در بحثهای تحقیق و اینها داشتن یک کلیت و منظری منطبق با نظام عالم خیلی مهمه
بحثتون را نبندید . یعنی شما با یه روشی جلو میرید که بحثتون بسته میشه ، هر چند که زیباست ها ، روی یک واژه ی قرآن کار کردن، روی یک کلمه از یک آیه ی قرآن کار کردن زیباست و حال و هوای خوبی هم داره و آدم لذت میبره . شما روی یه آیه تمرکز کنی یا روی سه تا آیه پشت سر هم تمرکز کنید ده تا نکته برداشت کنید خیلی زیباست ، هر نفسی، هر وجودی لذت میبره از این موضوع، ولی این جوری بحثتون جمع نمیشه . دقت میکنید ؟ یعنی ما گاهی اگه بخواهیم روی یه آیه تمرکز کنیم یا روی سه چهار تا آیه تمرکز کنیم ممکنه بتونی پنجاه تا نکته برداشت کنیم ، خیلی هم زیباست ها و کار قشنگی هم هست ولی کار دقیقی نیست و بحثمون جلو نمیره . ما نیاز هست که توی بحثها اول بتونیم ساختار کلی بچینیم و بدونیم که دنبال چی هستیم؟ فضای کلی را پیدا کنیم و بعد بریم و ذیل این فضا آیات را قرار بدیم و بعد عناوین و بحث را کامل کنیم حالا وارد که شدیم الی ما شاء الله توش نکته هست . حالا نکته ها جای خود میشه که هر کدوم از این نکته ها برای این که آدم یک ماه باهاش کیف کنه هر کدوم از این نکته ها هستند .
مثلا ببینید در مورد بحث امر ، اون نکته ای که اون جا در مورد اون آیه صحبت میکردیم ، اون یه نکته هست برای این که آدم یک ماه باهاش کیف کنه و یک درسی هم ازش بگیره بسه ، خب ولی یک نکته است که بحث امر نیست . ما باید توی بحث امر اول فضا را پیدا کنیم بعد بگیم که بله توی هر کدام از این آیات نکاتی زیادی وجود داره که آدم میتونه بهش توجه کنه .
در بحثهای تحقیق و اینها داشتن یک کلیت و منظری منطبق با نظام عالم خیلی مهمه . چون اگه این را داشته باشیم بهتر میتونیم کار بکنیم ، همین طور نیست ؟ اگه نداشته باشیم نمی تونیم کار بکنیم .
مثلا توی بحث اقامه ی صلاة با جست و جو کردن در بحث اقامه، شما فکر میکنی که ما میتونستیم یه مقداری هم جلو ببریم؟ نمیشد . فقط نکته برداشت میکردیم . یعنی میتونستیم یه مقاله یا یک کتاب بنویسیم نکاتی در خصوص اقامه ی صلاة. در موردش هزار تا هم نکته بنویسیم ، نکته فلان ، نکته فلان . برای این که شما بتونی یه فضایی را پیدا بکنی که ارتباط داشته باشه ، توی فضا نظام عالم شما بدونی این جایگاهش کجاست چجوری کار میکنه ، این خیلی مهمه .
الان یک کتاب به شما بدن در مورد اقامه ی صلاة، توش پانصد تا نکته ی زیبا در مورد اقامه ص صلاة باشه شما با دیدن اون نکات لذت میبری ، یک عمر هم برای شما بسه که لذت ببری هر روز یک نکتش را می خونی پانصد روز میشه و پانصد روز هم خودش یه عمره دیگه فقط لذت ببری .
دیگه حالا در موضوع صلاة داشته ی جدیدی وارد نمیکنیم . شاید بتونیم فضاهای جدیدتری را باز کنیم توی صلاة . اگه جدید بخواهیم باز کنیم من خودم کار نمیکنم یعنی جدیدی هم بخواهیم باز کنیم باز میارم مطرح میکنم که دوستان بیارند کار کنند . ولی فعلا مطرح نمیکنیم نه این که نیست . باز نمیکنیم. اون چیزهایی که داشتیم تا الان روش کار کردیم این ها را یه بار دیگه داریم میچینیم تا ببینیم که کجاست یعنی یه بار دیگه داریم منظم میکنیم ، نظامش را تنظیم میکنیم که ببینیم که چی هست؟ این را انجا بدم من ، نظامش را ، یعنی اون چیز هایی که با هم صحبت کردیم این را نظامش را بچینیم . نظامش را چیدیم حالا موضوعات جدید تری را میایم با هم صحبت میکنیم که کار کنیم دیگه نظامش معلومه که کجا بذاریم .
واقعا اقامه ی صلاة این که عبارت نظام را براش بکار میبریم بیراه نیست ، یعنی نظام برای خودش ، نظام اقامه ی صلاة .
اجازه بدید که صحبت نکنیم و همین ها را یه مقداری منظم و مدوم کنیم بعدا .
چون دوستان هم دیگه کمتر می نویسند یا نمی نویسند یا اگر هم می نویسند توی یک فایل جدا مینویسند و بارش از دوباره می افته روی دوش خودمون . یعنی وقتی آدم روی یک موضوعی زیاد صحبت میکنه و اینها بعد بارش از دوباره می افته روش دوش خود آدم و آدم باید بره این ها را جمع بندی کنه ، مدون کنه . مگه نه ؟
بعضی ها دارند اصلاح میشوند ، اینم نکته ای که میشه بهش توجه کرد که بعضیها در مسیر اصلاح هستند .
نظام مند کار کردن در تحقیقات، بسیار مهم است.
نکته ای بخواهیم کار کنیم خیلی کار هست ، مثلا چند تا نکته را گذشته چند بار صحبت کردیم اگه خود شما یا دوستان صحبتی در موردش بوده ، مثل مقام ، مثلا مقام شفاعت که صحبت میکردیم ، «مقام معلوم» مثلا این ها نکته هست . نکات به آدم کمک میکنه در بحث ولی اصل بحث نیست . شیرین هم هست ها مثلا توی اون آیه شما میریند چقدر زیباست ، چقدر توی آدم اثر داره . مثل یک فشنگه ، میره تا عمق وجود آدم . به اندازه ی یک فشنگ هم اثر داره در عمق وجود آدم ، ولی به اندازه ی یک فشنگ . ببینید یک مسیر نیست برای حرکت کردن .
این بحثها را به عنوان نکته ببینیم ، اما نظام مند بحث کردن این جوری نیست ، اون ها را به عنوان یه نکته ببینید . تعبیرش را این جوری ببینید یه فشنگند ، مثل یه گلوله که تا عمق وجود آدم اثر میکنند ولی یه مسیر نیست . یعنی یه مقداری در طرز تفکر ، نوع فکر ، نوع منظرهای ما نسبت به این بحث کمک میکنه ولی یه مسیر نیست که می خواهیم توش بدویم .
مقام محمود؛ جایگاهی بسیار مرتفع است. ذیل محمود؛ شکر قرار میگیره
بعضی موقع ها که در مورد بعضی از این نکات که در آیه ها هست صحبت میکنیم این ها را به دلیل همین ببینیم که یه معلمی بالای سرمون هست، گاهی میخواهد ما را سر این بحثها ادب کنه یا یه نکته ای را به ما نشون بده که در ما حرکت بیشتر ایجاد بشه . یعنی شما یاد اون بحث بیفت، یاد بحث مقام محمود و یاد زحمت پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) بیفت و برای اون مقام داشتن اون مقام ، اون محل قیام در قیامت برای این که اونجا ابزاری داشته باشه برای این که نوعی قیام دادن قیامی محمود گونه که برای بسیاری از امت خودش استفاده کنه که اونها درگیر فضای سخت قیامت نشوند . قیامی که درش شکر خیلی زیاد هست . این جوریه دیگه ؟
ذیل محمود؛ شکر قرار میگیره . درسته ؟ قیامی که یه نوی قیامی بوده که شما باید سالها و سالها شکر اون قیام را بکنی . این فضا توی قیام امام (علیه السلام) هم قبل از ظهور وجود داره . الان وقتی میگویند قیام امام (علیه السلام) ای وای بیچاره میشیم ، راست هم می گویند بیچاره میشیم . شما بعضی از روایات و بعضی از آیات را ببینید نسبت به قیام امام (علیه السلام) از بعضی از جنگها از بعضی از کشتارها در قیام امام (علیه السلام) روایت داریم . بعضی ها نگاه میکنند و این توی فضاشون هست یا به شوخی یا به جدی که اگه امام (علیه السلام) بیایند می بیچاره ایم که . درسته ؟ چرا ؟ چون امام (علیه السلام) برای قیام میاند . چون قیامت عمق عالم ، قیام ادیانه ، قیامت بخشی از امتهاست . این داره اتفاق می افته . توی عمق نظام عالم داره یه قیامتی بر پا میشه . و با این دید نگاه میکنیم میگیم بله دیگه امام (علیه السلام) میایند تا این فضا را به قائمیت بکشونند و ما بیچاره ایم دیگه . هم به آیات نگاه میکنی و هم به بسیاری از روایات میبینی که فضا خیلی سخته . بعد توی این فضا خدا یک نوع جایگاهی برای قیام قرار میده که خاصه . میگه مقام محمود . درسته ؟ که دونستن این موضوع باعث کیف آدمه ، باعث لذت آدمه و دغدغه ای برای حرکت بیشتر .