دعای ندبه، لحظه شکسته شدن بغض یک سرباز مستضعف


دعای ندبه، لحظه شکسته شدن بغض یک سرباز مستضعف

جمعه 20 ربیع الاول 1437 - حکیم- جلسات عومی( دعای ندبه )‌

لزوم پیدا کردن جایگاه ادعیه و رابطه هر دعا با خودمان

فرهنگ صحیح نسبت به دعاها؛ بله ما بایستی نسبت به ادعیه فرهنگ صحیحی داشته باشیم. مطرح میشه که فلانی بیا بریم یک دعای کمیل بخونیم. با تعجب میپرسه دعای کمیل بخونیم؟ دعای کمیل چی هست؟ چرا الان بریم دعای کمیل بخونیم؟ جایگاه دعای کمیل در زندگی من چی هست؟ فلانی! بیکاریم بیا بریم یک دعای جوشن کبیر بخونیم. گفته میشه که آهان! از سر بیکاری بریم بخونیم. باشه سه ساعتی وقت داریم و بیکاریم بریم یک دعای سه ساعته پیدا کنیم و بخونیم و دعای سه ساعته جوشن کبیر هست، بریم جوشن کبیر بخونیم. فلانی! حال داری یک دعای ندبه بخونیم؟ میگه بخونیم. ما باید نسبت به ادعیه فرهنگ صحیح داشته باشیم. یکی از موضوعات در فرهنگ صحیح« جایگاه دعا » است، چرا این دعا؟ من چه نیازی به ایندعا دارم؟ اصلا ارتباط این دعا با من چی هست؟ بعضی ها بصورت پیمانکاری ادعیه ای که در مفاتیح هست رو میخوانند. باید پرسید که؛ آقا! ارتباطت با این ادعیه چی هست؟ البته خود ادعیه هم از جانب اهل بیت علیهم السلام بمنظور های مختلف مطرح شده است. برخی از دعا ها بمنظور ارائه ی معارف و کلاس درس هست. بیا پای این دعا بنشین که کلاس درس باشه. معرفت یاد بگیری و معارفت و ایمانیاتت رو شروع کنی به انطباق دادن. برخی از این دعا ها کلاس درس برای حس و حال وتربیت هست. برخی از ادعیه کلام خود اهل بیت علیهم السلام با خدا است. اونها برای ما معارف عظیم و الگو هستند و ما سعی میکنیم خودمون رو به اون کلام ها وصل کنیم. یک بخشی از وجودمون رو یک جورهایی به بخشی از اون کلام ارتباط بدیم. مثلا برخی از ادعیه هست که وقتی اون دعا رو عموم مردم و انسان های محقق اون رو میخوانند بیش از نود درصد اون دعا رو متوجه نمیشوند که یعنی چی. اون کلام خود امام علیه السلام با خداست و مناجات امام با خداست. برای ما هم مطرح شده و ما هم میشنویم که امام علیه السلام چگونه مناجات میکرده و برخی از مناجات ها برای دیگران، برای انسان ها، برای شیعیان مطرح شده است. مثلا دعای ندبه برای شیعیان مطرح شده است. دعای ندبه دعای مناجات اهل بیت علیهم السلام نیست، برای شیعیان مطرح شده است. بله دعاهایی که برای شیعیان مطرح هست جایگاه های مختلف داره. برخی از دعاها مناجات هست. برخی از دعاها ارائه ی معارف هست. وجهی از دعاها تذکر هست. برخی از دعاها ارائه ی حس و حال و یک جورهایی تنظیم کردن حس و حال هست. دعا بایستی در زندگی جایگاه داشته باشه. اینطور نباید باشه که فلانی! وقتش رو داری بریم یک دعا بخونیم؟ اون هم بگه بله خب بریم بخونیم. البته همین که شما بنشینید و دعا بخوانید بالاخره یک ثمره و بهره ای داره ولی مثل یک سفره ای است که شما همه چیز رو در هم چیده اید. مثل یک کوله پشتی است که شما همه چیز رو درهم برداشته اید برای یک سفر و معلوم هم نیست که چی برداشته اید. وسط راه میگی حالا نگاه کنم ببینم در کوله پشتی ام چی هست و نگاه میکنی میبینی که انبردست هم برداشته ای. به خودت میگی انبردست چرا برداشتم؟ من اومدم کوهنوردی. میگی حالا این رو هم برداشتم باشه، میگردی تا بالاخره یک چیزی اون وسطا برای خوردن پیدا کنی.‌

ادعیه، ترجمه اعمال فرد در طول زمان و بالعکس، اعمال فرد، اِعمال عملی ادعیه

بله بسیاری از دعاها کلام هایی هستند که باید ترجمه ی اعمال زندگی فرد باشند. شما یک مسیر در زندگی، یک خط در زندگی رو اگر بخواهی در نقاطی به کلام ترجمه کنی میشه اون دعا. خب حالا برعکس نگاه کنیم: " اگر به دعایی میپردازیم بایستی خطی از اون بصورت عملی در زندگی وجود داشته باشه ". هر از گاهی اون خط عملی ترجمه ی کلامی بشه و بروز کلامی پیدا کنه میشه این دعا. فرض کنید برخی از دعاها مربوط به توبه و استغفار هستند، خب یک کسی در ماه یکبار دعای استغفار میخونه فقط هم همین رو میخونه و در طول ماه هیچ خطی از فرهنگ و عمل استغفار در زندگی او وجود نداره. شما میگی این چه کاری هست که این فرد داره میکنه؟ ما در قرآن و در روایات به این دعوت شده ایم که از حرف بدون عمل پرهیز کنیم. دعا نبایستی فقط حرف باشه، بایستی عمل باشه، عملی که ترجمه اش در برخی نقاط میشه این کلام. در آیات قرآن مطرح هست که برخی ادعا میکنند که ایمان دارند و به اونها گفته میشه که این ایمان فقط به زبانشون هست و اینها در عمل ایمان ندارند. ببینید عموما در ادعیه اینطور هست که یک طرف ادعیه کسی هست که دعا میخونه مثلا شیعیان( انسان ) هست و یک طرف دیگر یعنی مخاطب دعا خداست. خدا عالم است خدا آگاه است، خدا« عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُدُور » است. خدا به بندگانش اشراف داره، به آنچه که در قلوب اونها هست اشراف داره، به اعمال خلوت ها و جلوت ها اشراف داره. شما میخواهی بیایی بنشینی در محضر خدا و با چنین خدای آگاهی صحبت و مناجات کنید.‌

پررنگ بودن محضریت خدا در ادعیه

ببینید فردی یک مقدار وجدان داشته باشه مثلا نزد مقام معظم رهبری و میخواهی که با آقا حرف بزنی، اگر حرف هایی بزنی که واقعا در عمل نباشه و واقعا به اونها پایبند نباشی و ارتباطی با زندگی عملی شما نداشته باشه میگی برای من سخت هست که این حرف ها رو بزنم، آقا نمیداند خودم که میدانم. حالا عرض میکنیم در محضر خدا خودت نمیدانی، خدا که میداند. حالا چه بسا که هم خودت می دانی و هم خدا میداند. در دعا احساس محضریت خدا خیلی مهم هست. خیلی مواقع ما عادت کرده ایم به خواندن دعا بدون احساس محضریت خدا. ببینید شما میخواهیدبروید خدمت مقام معظم رهبری و یک حرفی رو از دور و قبل تمرین میکنید و میگید که وقتی رفتم خدمت ایشون میگم من میخوام اینجوری باشم، من میخوام اونجوری باشم( از قبل تمرین میکنید ). هنوز خدمت آقا نرسیده اید. بعد که میری و خدمت آقا میرسی به شما میگیم این حرفها رو گفتی؟ میگی نه، هشتاد درصدش رو نگفتم، نشد اصلا محضر ایشون یک جور دیگری بود. بعضی حرفها رو اصلا نتونستم بگم. یکی از شما میپرسه که چطور وقتی اینجا دور تمرین میکردی میتونستی بگی؟ میگی از دور احساس محضریت نداشتم. وقتی رفتم در محضر، وقتی حضور ایشون رو بیشتر حس کردم بعضی حرفهام رو نتونستم بگم. توجه من به خودم بیشتر شد، وجدانم بیشتر بیدار شد. بله احساس محضریت خدا در دعا. ‌

مخاطب دعاها، خدایی علیم به قلوب و البته رحمان و رحیم

وقتی مینشینیم به دعا قبل از دعا خودمون رو یک مقدار آماده کنیم، به خودمون تذکر بدیم. من در محضر کسی هستم که او آگاه است، من در محضر خدا هستم و الان میخوام خدا رو مخاطب قرار بدم. میخوام با خدا حرف بزنم و بعضی موضوعات رو برای خدا مطرح کنم. یک فردی از شما میپرسه ببخشید صبر کن صبر کن برای چه کسی میخواهی مطرح کنی؟ میگی برای خدا. میگه می دانی که خدا عالم است، خدا آگاه است، خدا« عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُدُور » است، خدا به قلب تو آگاه است، خدا به آینده و گذشته ی تو آگاه است، خدا به نیت ها آگاه است. می دانی میخواهی با چه کسی صحبت کنی؟ البته نگران نباش، خدای عالم رحمان و رحیم است، با در نظر گرفتن اینکه او بسیار مهربان با خدا صحبت کن، با خدا حرف بزن، با خدا مناجات کن. ببینید« بسم الله الرحمن الرحیم » یعنی چی؟ نمیفرماید« بسم الرحمان ». میگه اول بفهم که خدا« الله » است.« الله » یعنی « الله قادر، الله عالم » یعنی همه ی صفات کنار اون هست، اول بدان با چه کسی مواجه هستی« الله ». بعد برات پررنگ باشه که همین الله الرحمان و الرحیم است. با این فضا ببینید خدا به اون افراد میفرماید که« ای کسانی که در نفستون اسراف کردید، از رحمت و محبت های خدا ناامید نشوید، یعنی چی؟ یعنی اون فرد که میخواد مناجات کنه اول بداند که با الله مواجه هست، الله که عالم و قادر و قهار و دارای جمیع صفات زیباست و بعد در کنار این ها بگه ای خدا! ای خدایی که قادر هستی، ای خدایی که عالم هستی، تو رحمان و رحیم هم هستی. بله« احساس محضریت » خدا در ادعیه رو باید برای خودمون پررنگ کنیم حداقل یک کاری کنیم که در حین دعا احساس محضریت در ما پررنگ تر بشه، قبل دعا و در حین دعا یک فرقی نسبت به محضریت خدا داشته باشیم.‌

دعای ندبه، حاکی از رفتارهای خداوند در قبال خوبان عالم که باید برای فرد جلب توجه کند و در طول هفته برایش پررنگ باشد

بله« دعای ندبه » هم همینطور هست. دعای ندبه بایستی حاکی از یک خط عملی و یک مسیر عملی در زندگی باشه، فقط یک کلام نمیتونه باشه. دعای ندبه حاکی از یک مناجات و طرح برخی معارف نسبت به نظام بشر هست، نسبت به مسیر بشریت از جانب یک شیعه است. یک شیعه میآد و در محضر خدا مینشینه، احساس محضریت خدا پیدا میکنه و اونجا برای خداوند مطرح میکنه، خدایا! من می دانم این مسیر جلو آمده است، من می دانم تو با آدم چه کردی؟ من توجه دارم تو با نوح با ابراهیم با موسی با عیسی علیهم السلام چه کردی. من می دانم تو با خوبان چه رفتاری داری، چه مسیری رو جلو آمدی، چه چیز هایی رو پشت سر چیدی، من به اینها توجه کردم. خب شما با خدای عالم، با خدای آگاه صحبت میکنی. یک فردی از اونطرف از کاگزاران خدا میپرسه که واقعا می دانی؟ واقعا به این موضوعات توجه داری؟ اگر بپرسه پاسخ او رو چی میدیم؟" خدایا! برای من رفتارهای تو با خوبان قیمت داره و مورد توجه ویژه من هست، من جستجو میکنم که تو با خوبان چه جوری رفتار کردی. اینها برای من خیلی پررنگ هست ". در دعای ندبه این مطرح هست، شما میآی به کلام این حرف رو مطرح میکنی. فرض کنید یک کسی از شما میپرسه که واقعا برای شما مهم است؟ واقعا شما در زندگی ات،اینکه خداوند با خوبان چه جوری رفتار کرده است رو جست و جو میکنی؟ بله دعای ندبه هم همینطور است، بایستی حاکی از یک خط عملی در زندگی باشه.‌

دعای ندبه، لحظه ترکیدن بغض فردی که مدت‌ها به دنبال امام زمان ع بوده است

میدانید یک معنا از دعای ندبه یعنی چی؟ یعنی اینکه در یک مقاطعی از زندگی« ترکیدن بغض ». یک فرد باید در زندگی اش جوری جلو آمده باشه و یک خط عملی داشته باشه که وقتی شما به قیافه ی او نگاه میکنید ببیینید که او بغض کرده است. در این نقطه ها بغض او ترکید. یک فردی رو تصور کنید که بیاد جلوی شما و مطرح بشه که این فرد الان بغض کرده بوده و به تعبیر عامیانه بغض او ترکید. خب شما میگی که حتما این موضوع عَقَبه داره. حتما یک داستانی پشت سر این موضوع هست. خیلی از ماها عموما میآییم در دعای ندبه و در دعای ندبه متذکر میشیم و یادمون می افته که امامی هست و بعد شروع میکنیم به گریه کردن و این ترکیدن بغض نیست. برای بسیاری از ماها دعای ندبه یادآوری است، یک تذکر هست که البته این هم خوب هست. بله شیعه بایستی یک خط عملی در زندگی اش دنبال کنه، یک خط عملی نسبت به امام علیه السلام در زندگی اش وجود داشته باشه، در لحظات زندگی اش وجود داشته باشه که در نقاطی از زندگی در زمان های مختلفی از زندگی اش این بغض ها وقتی می ترکند گاهی اوقات بشه مثل کلام دعای ندبه. اگر یک فردی بغض کرده باشه و بیاد جلوی شما و بغض او بترکه و شروع کنه به گریه کردن و حرف زدن و آه و ناله کردن شما از ده دقیقه حرف زدن او میتونید متوجه بشید که اوضاع مثلا یک هفته ی گذشته ی او، یک ماه گذشته ی او چه جوری بوده است. چه اتفاقاتی در زندگی او افتاده است، چه مسائلی در زندگی اش داشته که الان اینطور بغض او ترکید و این حرف ها رو داره میزنه. آیا کسی از خواندن دعای ندبه ی ما میتونه به اوضاع زندگی یک ماه گذشته ی ما پی ببره؟ آیا خدای عالمِ آگاه کلام دعای ندبه ی ما رو منطبق با زندگی یک هفته ی قبل از این کلام قبول میکنه؟ بله در محضر خدا وقتی در محضر خدا باشی گاهی خیلی حرف نیاز نیست. شما داری در مسیری حرکت میکنی و در جایی هستی در مسیر به سمت خانه، در مسیر به سمت محل کار هستی و یک قطره اشک از کنار چشمان شما جاری میشه حاکی از یک دعای ندبه است. برای خدا مفهوم این اشک دعای ندبه است. چه زمانی اینطوری هست؟ زمانی که این اشکی که جاری شد ترکیدن یک بغض باشه، یک بغضی که از یک خط عملی در زندگی نشأت گرفته است.‌

دعای ندبه، شکسته شدن بغض یک سرباز مستضعف که در جریان همه احوالات فردی و اجتماعی و جهانی به دنبال امام ع می‌گردد

ببینید در دعای ندبه شما این مصدایقی که در موضوع « أینَ » برای امام زمان صلوات الله علیه مطرح هست رو یک لیست بکنید. عمده ی مسائل روزگار رو در بر میگیره. این یعنی اینکه در موضوعات مختلف روزگار از فردی تا جمعی، موضوعات مربوط به جهان، انسانها، فرد، اطرافیان اون فرد. این فرد به دنبال امام است، این فرد جای خالی امام علیه السلام رو حس میکنه. وجود امام علیه السلام برای این فرد پررنگ هست، جستجوی امام علیه السلام برای او پررنگ هست وإلّا که اگر فقط به دعای ندبه باشه میشه« حرف ». مثلا ظالمین و استکبار غرب دشمنی میکنند، شیعه کشی میکنند، مسلمان کشی میکنند. ظلم برپا میکنند، جستجوی امام برای او پررنگ هست، درخواست از خدا برای اینکه خدایا! امام علیه السلام دیگه باید باشه( این برای اون فرد پررنگ هست ). ببینید موقعی که ساعت پخش اخبار میشه( ساعت 14 و ساعت 21 ) چنین بحث هایی که مطرح میشه جستجوی امام برای او پررنگ هست، این خط عملی در زندگی اش وجود داره، گاهی بغض او میترکد. اینقدر این بحث برای او پررنگ میشه، بغض میکنه و بغضش میترکه و میشه کلام دعای ندبه. وقتی دعای ندبه میخوانی در مصادیق این« أینَ » ها" کجاست کسی که ظالمین رو از بین ببره؟ کجاست کسی که مشرکین و منافقین رو از بین ببره؟ کجاست کسی که مطالبه ی خون امام حسین علیه السلام رو داشته باشه؟ و موضوعات مختلف " شما این ها رو لیست کنید. یعنی چی؟ یعنی این موضوعات باید برای شما مهم باشه. شما باید به این موضوعات توجه داشته باشید. به فلانی میگی که آقا می دونی که الان آمریکا، غرب دارند چه ظلم هایی میکنند؟ میگه آمریکا؟ آمریکا چه کسی هست؟ ظلم؟ به چه کسی دارند ظلم میکنند؟ می دانی در کشور نیجریه کلی از شیعیان رو کشته اند؟ میگه نیجریه مگه اصلا شیعه داره؟ دعای ندبه ترکیدن بغض یک سرباز است. یک سربازی که احساس استضعاف میکنه. بله این فردبایستی در زندگی عملی حداقل به این مصادیقی که در دعای ندبه مطرح هست بپردازه و برایش پررنگ باشد، برایش مهم باشد.( مثال عرض میکنیم ) مثل یک موجودی نباشه که فقط سرش رو انداخته باشه پائین و صبح بره سر کارش و غروب برگرده و فقط هم زندگی شخصی خودش یک ماشین و یک خونه و اینجور مسائل برایش مهم باشد. آقا! فلانی! در نیجریه شیعه میکشند، فلانی! ظلم و بیداد برای خودش شوکتی درست کرده است، دشمنان امام علیه السلام برای خودشون مکنت و شوکتی درست کرده اند. حداقل اینها برات مهم باشه و به اینها توجه کن. اگر کاری نمیتونی بکنی حداقل توجه کن، حداقل بنشین و یک موقع هایی بخاطر این ها بغض کن. فرهنگ دعای ندبه یعنی یکی از محصولاتش این هست که یک شیعه هیچ وقت نمی نشینه بگه که خدا رو شکر همه چیز من ردیف هست( البته خدا رو شکر رو همیشه میگه و اهل شکر هست ولی این ادامه اش رو دیگه نمیگه که همه چیز مون ردیف هست ) دیگه هیچ کم و کاستی ای نیست. وقتی شرک هست وقتی نفاق هست، وقتی ظلم برای خودش شوکتی درست کرده است وقتی شیعیان و مسلمانان به استضعاف کشیده شده اند.‌

فرازهایی با مطلع «اَینَ» در دعای ندبه، نشان از نیازهای یک شیعه در قبال امام ع

« أین الحسن و أین الحسین أین ابناء الحسین » ببینید این« أینَ » ها که مربوط به اهل بیت علیهم السلام هست هم ذکر معارف نسبت به اهل بیت علیهم السلام هست، آیا معارف همینطوری؟ نه! موضوعات مورد نیاز از اهل بیت علیهم السلام هست که شیعه فکر میکنه دسترسی اش به اون موضوعات کم شده است.« أینَ الشموسُ الطالِعَة » چرا خورشیدها در دسترس ما نیستند؟« احساس نیاز به نور » خدایا من احساس نیاز به نور دارم. معارفی از اهل بیت علیهم السلام که فرد احساس نیاز به اون میکنه و فرد در زندگی با اون درگیر هست. آیا ما در طول زندگی مون احساس نیاز به خورشیدیت اهل بیت علیهم السلام داریم؟ احساس کمبود میکنیم؟ بعد به موارد و مصدایق در دعای ندبه برای امام زمان صلوات الله علیه توجه کنید، آیا اصلا در این موارد« منیّت » میبینید؟ « خدایا! تکلیف من چی میشه؟ خدایا من رو دریاب » اینها وجود نداره. سوق دادن به سمت جامعه ی شیعه، به سمت بشریت مطرح هست. این باید فرهنگ یک شیعه باشه در طول زندگی اش یک خط اینجوری دنبال کنه و در مواردی اون خط عملی رو به شکل کلام اینگونه به زبان بیاره. إن شاء الله که خداوند توفیق بده همه ی ما ها بتوانیم در مسیر سربازی امام علیه السلام توفیق داشته باشیم. سربازی پردغدغه و موثر باشیم.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است