، گریه بر امام حسین، بر ماجرای امام حسین خیلی قیمت داره، یک اشک یعنی یک بهشت . یک اشک بر امام حسین درون بهشت میری. ولی کدام اشک؟ با چه اشکی؟ با چه کسی؟
اهل بیت ( علیهم السلام) فیلم بازی نمیکنند، اون رفتار خیلی قیمت داره، گریه بر امام حسین، بر ماجرای امام حسین خیلی قیمت داره، یک اشک یعنی یک بهشت . یک اشکش یعنی یک بهشت، شما با نماز میخوای درب بهشت رو باز کنی، با یک اشک بر امام حسین درون بهشت میری. ولی کدام اشک؟ با چه اشکی؟ با چه کسی؟
یک صلواتی بفرستیم.
بله چه اشکی؟ چه عزاداری ای؟ عزاداری در کدام ارتفاع؟ قیمت اون عزاداری رو معلوم میکنه، عرض کردم یک کم فکر کنیم به این بحثها، شاید با زبان ساده صحبت میشه ولی یک سری معارف بسیار عملی است، بسیار کاربردی است، جانواران هم عزاداری میکنند، گریه میکنند. در مصیبت امام حسین( صلوات الله علیه) جانوران هم گریه کردند،عزاداری کردند، ارتفاعشون با بعضی عزاداری ها خیلی فرق داره.
ما در چه سطحی عزاداری میکنیم؟ اهل بیت ( علیهم السلام) بارها کد دادند، عزا داری میکنید؟ با چه معرفتی؟ شما میبینید عمدتا روایات رو مقطوع ما میخونیم، نصفه میخونیم، اون گوشه ای رو میگیریم که راحت تر هستیم، « کسی بر امام حسین( صلوات الله علیه) بگرید فلان میشود»،« گریستن بر امام حسین( صلوات الله علیه) این مزایا رو داره» ،«بِشَرطِها: که همراه با معرفت باشه» این بخش از روایت رو دیگه دنبال نمیکنیم. ما در خیلی موقع ها با اهل بیت( علیهم السلام) این جور رفتار کردیم ها، یک بخشش رو هم اونهایی که میدونند مقصر هستند، اونهایی که میدونند از اول باید خوب بگن، خوب بگن که : آقا! اینه، به این سادگی ها هم نیست. ( نه اینکه همین جوری هم بگریی، بهره نمی بری ها! هر کی بگریه، یک آدم مُنگُل، اصلا یکی از ثمرات ماجرای امام حسین ( صلوات الله علیه) اینه که مُنگُلها هم به بهشت میروند، یه کسی که هیچی حالیش نیست همین که این ماجرا رو میبینه، همینکه یه چیزی میشنوه یک دفعه دلش میشکنه گریه میکنه، دستش گرفته میشه.
حبل الله با ماجرای امام حسین تا عمق آمده، این خیلی قیمت داره. امام حسین این حبل الله نوری رو تا عمق دنیا کشوند. اهل بیت( علیهم السلام) نمی آمدند، اهل بیت (علیهم السلام) همیشه در یک ارتفاعی بودند، انسانها باید تا اونجایی که اهل بیت(علیهم السلام) هستند میرفتند، امام حسین( صلوات الله علیه) حبل الله رو تا عمق دنیا آورد، دسترسی خیلی ساده شده.
عزاداری ها اگر با ارتفاع گرفتن نباشه، مثل چنگ زدن به حبل الله در عمق و ایستادن هست و این جفا به مولاست.
بله! ولی خب این خیلی قیمت داره ها ولی نباید ما رو غافل کنه، نباید بگیم که خب امام حسین که تا عمق اومد اینجا و ما هم که همینجا دسترسی داریم دیگه بالا هم نمیریم. نه! این حبل الله اومد پائین که ما راحت بگیریمش که بالا بریم. میگیم که خب قصد گرفتن حبل الله بود، قبلا نمیشد بگیریم یه ذره ارتفاع داشت باید میپریدیم، یک ارتفاعی داشت نمیشد، حالا امام حسین( صلوات الله علیه) زحمت کشید این حبل الله رو آورد پائین، حالا دیگه همین جا میگیریم. گفته میشه خب حالا گرفتی برو بالا، این همه زحمت برای این بود که این بیاد پائین تو بگیری بری بالا، نه اینکه بگیری بگی گرفتم. عزا داری ها اگر با ارتفاع گرفتن نباشه، مثل چنگ زدن به همین حبل الله در عمق و ایستادن هست و این جفا به مولاست.
یکی از دلایل چرا شهادت امام حسین ع؛ «اومد پائین تا حبل الله در دسترس باشه، خیلی ها بهره ببرن، به راحتی بهره ببرن» ، یک امامی این همه مصیبت رو برخودش و اهل بیتش بخره که یک حبل اللهی اینطور در دسترس قرار بگیره، انسانها رشد کنند. پس انسان باید ارتفاع بگیره. این پاسخ یکی از پاسخ های بیست درصد هست،پاسخ هست ولی کامل نیست
اگر ما با این دید به پاسخ این سوال بپردازیم که« چرا این ماجرا؟» با این دید به پاسخ بپردازیم که «اومد پائین تا حبل الله در دسترس باشه، خیلی ها بهره ببرن، به راحتی بهره ببرن» ، خب اگر این دید باشه خب من باید بگیرم برم بالا دیگه، خب اگر نرم که جفا کردم، نه؟ یک امامی این همه مصیبت رو برخودش و اهل بیتش بخره که یک حبل اللهی اینطور در دسترس قرار بگیره، انسانها رشد کنند. ما بریم همینجا بمونیم؟ پس انسان باید ارتفاع بگیره.
بله این پرنده ای که بسیار اوج داره حاکم اندر ماجرای عالم است
از برای جوجه ها خود را به آتش میزند
ماجرای دعای کمیل اینه، از برای جوجه ها خود را به آتش میزند. بله! این ذیل همون بحث حبل الله هست، ذیل همون بحث پائین آوردن حبل الله هست.
هی میگفتن بیایید بالا ، بیا اینجا بگیر نمی اومدند، یه کسی اومد گفت حبل الله رو میآرن پائین هر چی میخواد بشه، بشه، خودم رو به آتش میزنم که دست اینها راحت تر به حبل الله برسه اینها راحت تر برن بالا.
این پاسخ یکی از پاسخ های بیست درصد هست،پاسخ هست ولی کامل نیست، ناقص هست، چقدر از ماجرا رو پاسخ میده؟ همه ی اون پاسخ هایی رو که اون روز بررسی کردیم همه پاسخ هستند ولی فروعات هستند.ماجرای چیه؟ برای چیه؟ این تبعات رو هم داره، این موضوعاتی که مطرح شد هم هست.
ماجرای اسکان ذریه ابراهیم ع در وادی غیر ذی زرع برای اقامه صلاة بوده( سوره ابراهیم ع ، 37). به نظر یکی از دلایل ماجرای امام حسین ع نیز همین بوده است.
ابراهیم ( علیه السلام) میفرماید که چی؟ «رَّبَّنَا إِنىِّ أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتىِ بِوَادٍ غَيرِْ ذِى زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلَوةَ » (ابراهیم ع 37) برای اینکه اقامه صلاة کنند، ادامه میفرماید این ماجرا ثمراتی داره، از ثمراتش مردم رزق میبرند، قلبوشون رو به سمت اینجا بیار ، همه ی اینها فروعات هست. حضرت ابراهیم( علیه السلام) میفرماید که اینها رو گذاشتم اینجا که « لِيُقِيمُواْ الصَّلَوةَ ». برای اینکه اقامه صلاة کنند.
امام ( ع) یک ماجرایی رو دنبال میکنند، بله در اون خیلی درس ها هست، در اون جنبه های مختلف داره، خیلی اتفاقات دیگر هم در اون هست، « یک تیر و صد نشان» ولی ماجرای اصلی چیه؟ در ماجرای ابراهیم( ع) آیا در یک بیابان خوش آب و هوا نمیشد؟ اصلا در کنار خودت نمیشد؟ میرفت یک محله باصفا نمیشد؟ حتما «بِوَادٍ غَيرِْ ذِى زَرْع» ؟ در وادی ای که اصلا در اون هیچ چیزی رشد نمیکنه، برهوت، سنگلاخ حتما باید بره اونجا؟