تغییر قبله و ماجراهای مختلف پیرامون مسجدالحرام در مسیر آینده به سوی مهدویت
1394/04/18
تغییر قبله و ماجراهای مختلف پیرامون مسجدالحرام در مسیر آینده به سوی مهدویت
چهارشنبه-21رمضان1436-حکیم- جلسات کتاب حج
منظور از تغییر قبله در آیه 142، تغییر از کعبه به بیت المقدس میباشد چرا که این عمل مورد طعنه سفیهان عرب قرار گرفت
در آیهی 142 سورهی بقره مطرح هست که «سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتي كانُوا عَلَيْها» بزودی در آیندهی نزدیک یه ماجرایی پیش میاد، ماجرا چیه؟ ماجرا تغییر قبله هست، ولی تغییر قبلهای که سفهاء با طعنه خواهند گفت که چی شده که شما قبلتون را عوض کردید. خب این نمیتونه تغییر قبله از بیت المقدس به مکه باشه والا طعنه زدن نداره بخصوص در فضای اعراب. اعراب با اون تعصبی که داشتند اگر قبله از بیت المقدس تغییر میکرد به مکه، به سمت کعبه کسی نه تنها طعنه نمیزد بلکه افتخار هم میکردند که این کار اتفاق افتاده.
«قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ» خب یه کاری خداوند این جا انجام داده، موضوع چیه؟ تغییر قبله هست، وقتی این تغییر قبله میشه بعد از اون سفهائی یه طعنه هایی خواهند زد.
امت وسط کسانیاند که در برههای از زمان همراه رسول الله ص به سوی بیت المقدس نماز خواندند
خداوند این جا می فرماید که «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً» ما این جوری شما را یه امت وسط قرار دادیم، چجوری؟ با چکاری؟ عرض میکنیم که این احتمال داره که این امت وسط منظور کسانی هست که به سمت بیت المقدس نماز خوندند، قبله تغییر پیدا کرد به سمت بیت المقدس و اونها به سمت بیت المقدس نماز خوندند و بعد برگشتند به سمت مکه، اینها شدند امت وسط. امتی که این ما بین یک رفتاری انجام دادند، امتی که برگشتند به سمت بیت المقدس نماز خوندند و دوباره برگشتند به سمت کعبه. « كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتي كُنْتَ عَلَيْها» و این قبلهای که برش قرار گرفتی ما قرار ندادیم مگر این که «لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ» بدونیم که چه کسی از رسول الله تبعیت میکنه یا چه کسی بر میگرده به گذشتهی خودش و تبعیت نمیکنه از رسول، «وَ إِنْ كانَتْ لَكَبيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذينَ هَدَى اللَّهُ» و این موضوع بزرگی هست الا بر کسانی که خدا هدایت کرده.
تغییر قبله اول، برای اامتحان ایمان مومنین
بله پس تا آیهی 143 خداوند میفرماید که این تغییر قبله انجام میشه بخاطر این آزمایش، آزمایش از مومنین، آزمایش در خصوص ایمان، ایمان مومنین. چرا در ادامه میفرماید که « وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضيعَ إيمانَكُم» این جوری نیست که خدا بخواهد که ایمان شما را ضایع بکنه، پس این آزمایش آزمایش ایمان هست.
کعبه، قبله مورد رضایت رسول الله ص
بعد در ادامه در آیهی 144 خداوند میفرماید که « قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ» خداوند به رسول الله میفرماید که ما داریم میبینیم که تو صورتت را مدام به آسمان میچرخانی به جست و جوی قبله، بخاطر قبله، چرا؟ یه تغییر قبلهای انجام شده و تو ناراحتی از این تغییر قبله، مدام روت را به آسمان میجرخانی و میگی که خدایا! میشه قبله را برگردونی. خداوند میفرماید که «فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها» پس بزودی ما به این قبلهای که تو راضی هستی شما را بر میگردونیم به سمت اون قبله، صبر کن. تغییر قبلهی اول نمیتونه به سمت مکه باشه، چرا؟ چون خداوند این جا میفرماید که صبر کن! به زودی ما بر میگردونیم به سمت قبلهای که تو راضی هستی.
بحث آیه 144 مربوط به تغییر قبله دوم از بیت المقدس به سوی کعبه
«فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» این مرحلهی بعدش هست، پس برگردون صورتت را، روت را به سمت مسجد الحرام، به سمت مسجد الحرام، توجهت را ببر به سمت مسجد الحرام، ما بزوی تو را به سمت این قبلهی مسجد الحرام بر میگردونیم، معلوم میشه اون قبلهای که رسول الله راضی بوده مسجد الحرام هست، ما بزوی تو را به سمت قبلهای که راضی هستی بر میگردونیم پس روت را برگردون به سمت مسجد الحرام، «وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ». بله پس از این جا بحث تغییر قبلهی دوم آرام آرام مطرح میشه، از بحث « فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» بحث تغییر قبلهی دوم آرام آرام مطرح میشه. «وَ إِنَّ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ» و اهل کتاب قطعا و بزودی خواهند فهمید که این ماجرا یه حقی بوده از جانب رب، چه ربطی به اوتوالکتاب داره؟ معلوم میشه که تو این ماجرا با اوتوالکتاب خیلی درگیر بودند، تو تغییر قبلهی اول به سمت بیت المقدس و بعد تغییر قبلهی دوم، اهل کتاب مواجه این ماجرا بودند.
«وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ» بعد از این که از بیت المقدس بر میگردی به سمت مسجدالحرام هر کاری که بکنی اهل کتاب از قبلهی تو تبعیت نمیکنند. «وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ» و تو هم از قبلهی اونها تبعیت نکن «وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ» اصلا بعضیهاشون قبلهی همدیگه را هم قبول ندارند، «وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمينَ».
بله بحث تغییر قبله همین طور ادامه پیدا میکنه، در آیهی 145 خداوند میفرماید که «وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ» اگه همهی آیات را، همهی معجزات را براشون بیاری اینها را قبلهی تو تبعیت نمیکنند.
عجب نامردایی هستند! رسول الله یه دورهای برمیگرده به سمت قبلهی اونها، به سمت قبلهی اونها نماز میخونه و بعد از آن یه دورهای تغییر میده به سمت کعبه به سمت مسجدالحرام، آیهی قرآن میفرماد که اینها هیچ کدومشون حاضر نمیشند که برگردند، حتی اگر کلی معجزه هم بیاری براشون و تو از قبلهی اینها تبیعیت نکن، و اونها بعضیهاشون هم با خودشون مشکل دارند و متفرق هستند در قبلهاشون.
تبعیت از قبله اهل کتاب که همان هوای ایشان است یعنی قرار گرفتن در زمره ظالمان
و اگر تو از قبلهی اونها که هوای اونهاست، تو از هوای اونها بعد از اینکه خداوند به تو علم داده تبعیت کنی تو از ظالمین خواهی بود، یعنی الان هرکسی از اونها تبعیت کنه از ظالمین خواهد بود، این خطاب به مومنین اون زمان و بعد از اون هم هست اگر از اونها، از هوای اهل کتاب تبعیت کنید از ظالمین خواهید بود. از ظالمین خواهید بود یعنی جزو اونها خواهید بود، خداوند اونها را ظالمین خطاب میکنه، چرا؟ چون که در ادامه میفرماید که ظالمین کیا هستند؟ «الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ» همون هایی که به ایشان کتاب دادیم، «يَعْرِفُونَهُ» رسول الله را میشناسند، «كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ» همان جوری که بچههاشون را میشناسند ولی دارند ظلم میکنند «وَ إِنَّ فَريقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» و گروههایی هستند از اینها که حق را پنهان میکنند در حالی که اونها علم دارند به حق.
هر کسی برای خود قبلهای دارد ولیکن روزی خداوند روی همه را به سوی مسجدالحرام برمیگرداند
«الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْترِين» ، «وَ لِكلُّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيرَاتِ». اون بحث « وَ لِكلُّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا» یکی از معانیش که ظاهرا اصطلاح هم هست و همین مطرح میشه اینه که برای هر روی کردی یک قبلهای وجود داره، شما به سمت خیرات سبقت بگیرید « فَاسْتَبِقُواْ الْخَيرَات»، «أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا». یکی از معانی که برای این بحث « وَ لِكلُّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا» وجود داره و میشه مطرح باشه اینه که برای هر کسی، «وَ لِكلُّ وِجْهَةٌ»، برای « وَ لِكلُّ» برای همه، « وَ لِكلُّ» برای همه وِجهای هست، قبلهای هست « هُوَ مُوَلِّيهَا» خدا اون را عوض خواهد کرد، خدا اون را تغییر خواهد داد، هر کسی یه قبلهای داره و به قبلش خوشه، بدونید! خدا او را تغییر خواهد داد، خدا قبلهی همه را یک روزی به سمت مسجدالحرام تغییر خواهد داد لذا در ادامه میفرماید «فَاسْتَبِقُواْ الْخَيرَاتِ» شما به سمت خیرات برید، « أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا»، چرا خدایا همه را به این سمت میاری؟! ماجرا خیلی مهمه، یه ماجرای جدی باید در پیش باشه، ماجرا آینده هست، شما به سمت خیرات سبقت بگیرید، به این موضوعات توجه نداشته باشید، به سمت خیرات سبقت بگیرید، هر کجایی باشید، خدا شما را جمع خواهد کرد، کجا جمع میکنه؟ خدا این ها را کجا جمع میکنه؟ در حول قبله، در حول قبلهای که دیگران قبلشون را تغییر خواهد داد به اون سمت، «إِنَّ اللَّهَ عَلىَ كلُ شىْءٍ قَدِير».
«وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ» در هرصورت اگر خروجی انجام دادی، خطاب به رسول الله(صلوات الله علیه) هست، «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» روت را، قبلت را به سمت مسجد الحرام قرار بده، هر اقدامی که خواستی بکنی قبلت را بذار مسجدالحرام، حول مسجدالحرام اقدام بکن، ماجرا باید حول و هوش اینجا بچرخه، «وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ » و بدون که اون ماجرا، « وَ إِنَّهُ» بدون که اون ماجرا قطعا حقی هست از جانب رب. کدوم ماجرا؟ « وَ إِنَّهُ» چی؟ «إِنَّهُ» به چی برمیگرده؟ معلوم میشه که اینجا ماجرایی مورد بحث هست، بدون که این ماجرا قطعا حقی هست از جانب رب. یه بحث میتونه بحث این باشه که "محور بودن مسجد الحرام"، "همه چیز حول مسجد الحرام و متوجه مسجد الحرام بودن"، این یه حقی هست از جانب رب «وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون» اگر این حول و هوش نچرخید بدونید که خدا از اون چیزی که انجام میدید غافل نیست ها!
دو ماجرای خروج برای رسول الله ص موضوعی مهم در این آیات
« وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ» خدا این بحث را یه بار مطرح کرده، دوباره چرا مطرح میکنه؟ «وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» پس روت را قرار بده به سمت مسجدالحرام، این بار دوم چرا مطرح هست؟ مگه ماجرایی غیر از اون بار اول هست، در دو بار پشت سر هم؟ «وَ حَيْثُ مَا كُنتُمْ» و هر کجا که بودید، «فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ» اگر این جا بحث خروج یا بحث دو خروج رسول الله(صلوات الله علیه) موضوع مهمی نبود همین ادامهی آیهی 150 کافی بود، میفرمود « وَ حَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَه» یا میفرمود « شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» هر کجا که بودید رو کنید به سمت مسجدالحرام، کما این که اصلا قبلا هم این بحث را مطرح فرمودند، در آیات قبل هم این بحث مطرح شده که هر کجا که بودید رو کنید به مسجدالحرام. این دو بحث خروج مربوط به رسول الله(صلوات الله علیه) هست، در ادامه می فرماید «وَ حَيْثُ مَا كُنتُمْ» هم هر کجا که بودید، دو بار خروج برای رسول الله(صلوات الله علیه) و در ادامه در مورد مومنین مطرح هست که هر کجا که بودید رو کنید به سمت مسجدالحرام، چرا؟
«لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ» برای این که مردم بر شما حجتی نداشته باشند مگر اون کسایی که ظلم میکنند، ظالم هستند از اون مردم«فَلَا تخَشَوْهُمْ» ازشون نترسید «وَ اخْشَوْنىِ» از من بترسید، من میخوام چکار کنم؟ «وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتىِ عَلَيْكمْ» میخوام نعمتم را بر شما تمام کنم، بخاطر این که نعمت را تمام کنم بر شما، «وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُون» و امید داشته باشیم که شاید شما هدایت بشید.
ادامه ماجرای تغییر قبله تا موضوع اتمام نعمت، نعمتی در حد بعثت رسول و تلاوت آیات و ...
«كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِّنكُمْ» همان جوری یه روزی برای شما یه رسولی ارسال کردم، «يَتْلُواْ عَلَيْكُمْ ءَايَاتِنَا» همان که رسولی ارسال کردم در بین شما آیات را بر شما تلاوت کرد و شما را تزکیه کرد و شما را تزکیه کنه و به شما تعلیم کتاب و حکمت کنه و به شما چیزهایی را که نمیدونید را یاد بده، همان جوری میخوام نعمت را بر شما تمام کنم. ماجرای «كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ» به قبل از ماجرای تغییر قبلهها برمیگرده. «كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ» ماجرایی قبل از تغییر قبلههاست و نعمتی بزرگ بوده، رسولی در بین اونها اومده تلاوت آیات کنه، تزکیه کنه، تعلیم کتاب و حکمت کنه، تعلیم بده اون چیزی که نمیدونند. ماجرای تغییر قبلهها ادامش به جاییست، میفرماد که یه جوری جلو بیایید و یه جوری رفتار کنید و نگران نباشید و نترسید، من میخوام نعمت را بر شما تمام کنم همان جوری که بر شما این کار را کردم، یعنی میخوام دوباره ماجرایی از تلاوت آیات و تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت بر شما جاری کنم. نعمتی در اون حد، نعمتی اونجوری « كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ».
خداوند داستان را ادامه میده، « فَاذْكُرُونىِ» متوجه من باشید، «أَذْكُرْكُمْ» من حواسم به شما باشه، حواستون به من باشه من حواسم به شماست، «وَ اشْكُرُواْ لىِ» شکر گذار من باشید «وَ لَا تَكْفُرُون» کفر نکنید.
« يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ» ای کسایی که ایمان آوردید! «اسْتَعِينُواْ بِالصَّبرْ وَ الصَّلَوةِ» متوجه صبر باشید، صبر پیشه کنید و در ادامه اهل نماز باشید، صبر پیشه کنید و اهل نماز باشید، «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِين» خدا با صابرین هست.
در مسیری که از تغییر قبله شروع شده و تا اتمام نعت توسط خداوند ادامه مییابد ممکن است بسیاری در راه خدا کشته شوند
« وَ لَا تَقُولُواْ لِمَن يُقْتَلُ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتُ بَلْ أَحْيَاءٌ وَ لَاكِن لَّا تَشْعُرُون» معلومه که اون ماجرا به داستانهای جدیای میرسه، اون ماجرایی که از تغییر قبله شروع شد به ماجراهای جدیای میرسه، ماجرایی که دو تا خروج رسول الله درش مطرح هست، تغییر قبله درش مطرح هست، بحث تغییر قبلهی همه، همهی کسانی که قبلههای متفاوتی دارند به سمت مکه، به سمت مسجدالحرام مطرح هست، بحث توصیهی « فَاسْتَبِقُواْ الْخَيرْاتِ» مطرح هست، بحث این که هر کجا که باشید خدا جمع میکنه شما را اونجا مطرح هست، بحث اتمام نعمت مطرح هست، خدا میخواد نعمت را تمام کنه، توی این مسیر ممکنه ماجراهایی اتفاق بیفته که کسانی در راه خدا کشته بشند، خداوند میفرماید که به این نگید اموات، اینها زنده هستند.
ماجرا حول چی میچرخه؟
کل این ماجراها در فضایی از حق، پیرامون توجه صحیح به مسجدالحرام قرار دارد
حول این که همهی توجهات باید بره به سوی مسجدالحرام، همهی توجهات باید به شکل صحیحی به سمت مسجدالحرام منتهی بشه، در فضای توجه به مسجدالحرام « فَاسْتَبِقُواْ الْخَيرْاتِ»، سبقت به سوی خیرات. همهی اینها در مسیر حق.
ایجاد توجه صحیح به مسجدالحرام یک هدفه، یکی از اهداف اصلی. ما توجه صحیح نداریم، بسیاری از آدمها همین امروز نماز هم میخونند به سمت قبله میایستند توجه صحیح به کعبه، به مسجدالحرام ندارند، اصلا نمیدونند که با چی مواجه هستند.
اگر اون آیات را بگیریم آیات آینده، بحث « أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا» این آیات حول مسجدالحرام مطرح شده است، یعنی توجه صحیح به مسجدالحرام توجهی هست که به آینده میرسه، به آیندهی ماجراهای حول کعبه میرسه.
مسیر آینده کعبه، مسیر توجه صحیح به مسجدالحرام، قبله و مهدویت است که دشمنان سعی میکنند که در ابتدا کل موضوع را حذف کنند و یا از توجه صحیح به آن جلوگیری کنند
مسیر حق توجه به مسجدالحرام، مسیر حق توجه به کعبه، مسیر حق توجه به قبله به گونهای هست که این توجه به آیندهی مسجدالحرام و قبله منتهی میشه، به مهدویت منتهی میشه، این مسیر مسیر ادامه داری هست.
پس دشمنان یه کاری که انجام میدند اینه که یک موضوع مسجدالحرام را حذف کنند، دشمنان یک حذف میکنند و دو این که از توجه صحیح و درست باز میدارند. شما در آینده میبینید که یا در روایات مطرح هست که امام(علیه السلام) کجا قیام میکنه؟ کعبه، انسانها کجا جمع میشند دور ایشون؟ کعبه، بیعت کجا گرفته میشه؟ کعبه.
توجه صحیح به کعبه یعنی متوجه آینده کعبه بودن که نساز به استعانت از صبر و صلاۀ دارد
این ماجرا ادامه داره. توجه به آیندهی کعبه مهمه، توجه صحیح به کعبه یعنی متوجه بودن مسیر آیندهی مسجدالحرام و کعبه. این نیاز داره که صبر پیشه بشه، لذا خداوند توصیه میکنه که «اسْتَعِينُواْ بِالصَّبر» صبر پیشه کنید « وَ الصَّلَوة» این مسیر مسائلی داره که ممکنه کسانی کشته بشند، لذا میفرماید که « وَ لَا تَقُولُواْ لِمَن يُقْتَلُ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتُ» به کسی که در راه خدا کشته میشه اموات نگید «بَلْ أَحْيَاءٌ» اونها زنده هستند «وَ لَاكِن لَّا تَشْعُرُون» شما درکش نمیکنید.
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشىْءٍ مِّنَ الخْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابرِين» در این مسیر قطعا شما را آزمایش خواهیم کرد به ترس به گرسنگی به نقص در اموال و انفس و ثمرات و بشارت برای صابرین هست.
بحث ادامه پیدا میکنه تا « وَ بَشِّرِ الصَّابرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» اون صابرین کیا هستند؟ کسایی که وقتی توی این سختیها قرار میگیرند میگند که ما از خداییم و مسیرمون به سوی خداست. «أُوْلَئكَ عَلَيهْمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ» اونها کسایی هستند که خدا بر اونها صلوات میفرسته و رحمت میفرسته « وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» اینها هدایت شده هستند.
صفا و مروه از شعائر خداست یعنی سرنخی برای شعور پیدا کردن نسبت به ماجرای حج است
در ادامه میفرماید که «إِنَّ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةَ مِن شَعَائرِ اللَّهِ»، صفا و مروه از شعائر الله هستند، بحث برگشت به کجا؟ دوباره به سمت مسجدالحرام و حج و کعبه و ماجرای حج. حواستون باشه، صفا و مروه از شعائر الله هستند، یعنی صفا و مروه جایی هستند که به شما این شعور و احساس را میدند که ماجرای حج چیه، ماجرا مسجدالحرام چیه، ماجرای کعبه چیه، برید در ماجرای صفا و مروه تامل کنید، تدبر کنید، تفکر کنید، این ماجرا یک سر نخ هست، صفا و مروه را خداوند به عنوان یک سر نخ مطرح میکنه، میخواهد به ماجرای حج شعور پیدا کنید، درک کنید، احساس صحیحی پیدا کنید، غافل نمونید و بتونید به سمت آیندهی این ماجرای راهی پیدا کنید؟ به صفا و مروه توجه کنید، ماجرای صفا و مروه یک سر نخ هست.
نقطه شروع برای وارد شدن به ماجراهای آینده مسجدالحرام، صفا و مروه است
خداوند در آیهی 157 مطرح میکنه ما مخاطبین آیات از بحث حج شروع شده از بحث مسجدالحرام قبله حول هوش مسجدالحرام قبله اومده، اومده رفته تا آینده، ما برامون سوال میشه که خدایا ما چجوری وارد بشیم، خداوند میفرماید که « إِنَّ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةَ مِن شَعَائرِ اللَّهِ» صفا و مروه از شعائر الله هستند، حواستون به صفا و مروه باشه، از این نقطه شروع کنید، توجه کنید ماجرای صفا و مروه چی بوده.
«فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا» براش جناحی نیست که طواف کنه صفا و مروه را «وَ مَن تَطَوَّعَ خَيرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ» هر کی خودش تو این ماجرا اطاعت داشته باشه و از روی مطیع بودن این خیر را دنبال بکنه، پس این ماجرا یک خیره، این یعنی بهتره که این را دنبال بکنه، هر کی خودش این ماجرا را دنبال بکنه «فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ» خدا شکر گذار خواهد بود.