انتظار صلاه


انتظار صلاه

راه رفتن به حرمها در نماز، انتظار نماز است، انتظار صلاه برای همراه شدن با امام (علیه السلام)

در مورد بحث این که در نماز هایمان به حرم اهل بیت (علیه السلام) برویم، بچه ها تصور میکنند ، فلان حرم را تصور میکنند ، این نیست . این اشکال نداره ، این میتونه شروع باشه ، اما به لحاظ واقعی باید در حرم بود . به ما گفتند که باید بریم در حرم ، پس من باید برم در حرم ، حالا چه جور برم در حرم ؟ حالا میرم در حرم ، الان فکر میکنم میرم در حرم . نه ! آیا راهش گفته نشد ؟ گفته شده ، چه جوری گفته شد ؟ در انتظار صلاه . انتظار صلاه هم در چند سطح تعریف شد ، انتظار صلاه برای چی ؟ درسته ؟ انتظار صلاه برای همراه شدن با امام (علیه السلام) ، چرا چون من میدونم امام ع توی این زمان داره نماز میخونه . من برای این که در این لحظه همراهی کنم انتظار میکشم . انتظار اون لحظه را میکشم . بعد میپرسند که خب شما الان میری در حرم ؟ اون انشاء الله میشه دیگه ، اون که دست ما نیست دیگه . ‌

به شما گفتند که باید برید در حرم ، توی نمازت کف کار اینه که بری در حرم اهل بیت (علیهم السلام) . میگی خب باشه ، چه جوری میری ؟ خب میریم دیگه ، سعی میکنم که این جوری بشه دیگه . چه جوری سعی میکنی ؟ توی نماز سعی میکنم دیگه . نه !! من انتظار صلاه میکشم . میگه اِ ، انتظار صلاه میکشی که چی بشه ؟ گفتند برو در حرم ، میگی خب این را که من نباید برم ، یه چیزی هم گفتند ، گفتند که ولایته .‌

اصل قضیه ولایته .یعنی چی ؟ یعنی باید ببرند ، به من گفتند این کار را بکن ، من این کار را میکنم حالا ان شاء الله که اونم میشه دیگه . ‌

به شما گفتند که می خواهیم ببریمت کربلا . خب ببر دیگه ، بریم دیگه . حالا این جوری که نمیشه ، شما پاشو این وری قدم بزن ، می خواهم ببریم کربلا دیگه ، شما این وری قدم بزن میخواهیم ببریمت کربلا . میگی بابا این که نمیشه ، این که خیلی سادست که . بابا تو قدم بزن میخواهیم بریم کربلا .‌

یکی از نشانه های انتظار نماز، نماز اول وقته

یه کسی نمی تونه بگه که من منتظر صلاه هستم ولی حالا الان پنج ساعت از نماز گذشته خیلی مهم نیست برام ، من منتظر نماز هستم . مثلا ساعت سه بعد از ظهر شده میگیم در چه حال و هوایی هستی ؟ میگه منتظر نماز ظهر هستم . خب الان دو ساعت از اذان گذشته ؛ منتظر اذان که نبودم ، منتظر نماز هستم . این که نشد .‌

در انتظار صلاه؛ زمان، خود نماز و حال و هوای ما در نماز پررنگه .

در انتظار صلاه زمان هم پررنگه . خود نماز هم پررنگه ، خود حال و هوای ما هم در نماز پررنگه .‌

من منتظر نماز هستم یعنی چی ؟ یعنی مثلا منتظر اینم ، مترصد این موضوعم که حال و هوام را بهتر کنم برای نماز . حالا این دیگه فارق از این که مثلا ساعت 12 نماز میشه یا ساعت 1 نماز میشه یا ساعت 2 میشه . من فضام را باید بهتر کنم برای نماز . این فارق از زمانه . ‌

ما باید تو چه فضایی باشیم ؟ تو فضای عمل باشیم ، عمل به آن چیزی که گفتند . به ما گفتند که باید در حرم باشیم ، یعنی باید یه روزی بشه که در نماز هامون بتمونیم که سفر کنیم . درسته ؟ ما کلا قبل از نماز و بعد از نماز به فکر این سفر نیستیم . به فکر آماده کردن حال و هوای خودمون نیستیم ، منتظر صلاه نیستیم ، منظر درستی نسبت به این موضوع نداریم اصلا . حالا توی نماز که میشه تصور میکنیم که الان بریم در یک جای خوب . که این اشکال نداره ، بعد از دو سه ماه میفهمند که این نیست .‌

در نماز حال و هوای اهل بیت (علیهم السلام) را داریم ، دغدغه ی اهل بیت (علیهم السلام) را داریم . توی اوجش دغدغه ی امام (علیه السلام) را داریم . یعنی این دغدغه ی امام (علیه السلام) خیلی بزرگ تر از این حدی که گفتیم ولی با این شروع میکنیم . میگی من منتظر صلاتم ، یعنی چی ؟ یعنی میدونم فلان لحظه امام(علیه السلام) این فعل را دارند انجام میدن . میخواهم حداقل به نیت همراهی در اون لحظه این کار را بکنم . میگند الان که سه ساعت که مونده . میگی باشه برام خیلی مهمه ، من میدونم که سه ساعت دیگه امام (علیه السلام) می خواهند چکار کنند ، این خیلی مهمه . ببینید با این برای خودش دغدغه درست میکنه . یعنی بخشی از امیال و دغدغه هاش را میاره در یک مسیر درست . ‌

حالا ماجرای حرم اهل بیت (علیهم السلام) در نماز هم همینه ، به این خاطر عرض کردم که اون موقع که تصور هم میکنند اشکال نداره . چون همون هم باعث رشده ، چون تصور میکنه و میخواهد بره و یه بخشی میشه و یه بخشی نمیشه . بالاخره اون فضا ، رفتن ها و نتونستن ها و نشدن ها اون را به این سعی میکشونه ، یعنی اون را قبل و بعد از نماز دیگه درگیر میکنه . یعنی او نمیخواهد ولی او را بزور وارد فضای انتظار صلاه میکنه . ‌

به مباحث مطرح شده باید حواسمون باشه، درتربیتهای مطرح شده باید به اصل قضیه نگاه کنی . اصل قضیه شروع کردن از یک نقطه است

شما بحثها را حواستون باشه . یه موقعی یه جلسه ای حتی توی جلسه نماز ممکنه بشینیم یه جلسه صحبت کنیم و بریم خیلی جلوتر ها بگیم اون جا این جوریه این جا این جوریه ،مثلا خیلی اشاره ای . دو تا فلش به خیلی جاها بزنیم . بعد شما باید به اصل قضیه نگاه کنی . اصل قضیه شروع کردن از یک نقطه است . دیگه این ها را نباید قاطی کنی . ‌

مثلا میری میگی ما بله توی نمازمون وقتی معراج شد ، معراج شد میری اونجا ، یعنی چی ؟ یعنی «لنریه من آیاتنا» بعد فلان ، یعنی بریم اونجا ، حتی توی آیات بتونیم تاثیر بگذاریم ، حتی توی تاویل آیات بتونیم تاثیر بگذاریم و فلان . خب اون باشه ، یعنی اون جاست دیگه . بارها جلسه خواستیم بگیم . یعنی بعضی بحثها که گاهی اشاره ای کردیم اونجاست ، این ها را باید همون توی اونجا بررسی کنیم .‌

این ها را باید حواسمون باشه ، الان بحثمون کجاست ؟ یعنی محور بحثمون و اصل بحث هایی که داشتیم تا الان این جاست . باید اینها را بتونیم جدا کنیم از همدیگه و قاطی نکنیم . یعنی مدام اون را نذاریم اصلا توی ذهنمون . یعنی ما نباید اون را مدام بیاریم با این قاطی کنیم . اگه قاطی کنیم ذهنتون را مشوش میکنید و از این میمونید . ‌

«در مورد بحث معراج » ، معراج یعنی چی ؟ ‌

میگیم آقا ما باید بریم تا اون جا ، خب بریم دیگه . میگیم خب بسم الله ، قبوله بریم تا اون جا ؟ میگی بله . میگیم خب بیا بریم . اون دو تا پله را بریم بالا . باشه ، حالا اون رو باید بریم ، میگیم باشه بیا این دو تا پله را بریم بالا دیگه . پله به پله داریم میریم بالا دیگه . درسته ؟ و معراج وقتی از این شروع کردی میشه معراج . ‌

به یکی میگیم می خواهیم بریم دریا ، یک دریای شیرین ، آب بخوریم برگردیم بیایم ، می ریم ، می ریم قدم به قدم ، این آبها را میبینی ؟ بخور یه ذره بریم . میخوریم میریم . بعد بر میگردیم میگیم ، کی میخواهم بریم دریا ؟ ما رفتیم دریا آب خوردیم دیگه . می پرسی اِ دریا اون بود ؟ ، میگیم دریا رفتیم آب خوردیم برگشتیم . خب داریم میریم دیگه . میگیم این قدر راه ساده شده فقط باید بشینیم شکر نعمت کنیم . مباحثی که مثلا گاهی فلشی تا آخر صحبت میکنیم بعد شروع میشه یواش یواش محقق میشه . بعد برخی دوستان حواسشون نیست که اینها داره محقق میشه . همش به موضوع فکر میکنند . میگند که اون بحثها خب یه چیز دیگه بود . خب الان هم یه بحثهایی داریم دیگه . مگه الان هم توی نماز صحبتی بجز دغدغه ی اهل بیت (علیهم السلام) هست ؟ مگه الان بحثی که در نماز داریم مستقل از اهلبیته ؟ ‌

حتی وقتی که بحث را شروع کردیم میگیم سفر به حرم اهل بیت (علیهم السلام) . نماز یعنی سفر به حرم اهل بیت (علیهم السلام) . یعنی اصلا حتی توی این سطح میخواهیم شروع کنیم میگیم که می خواهیم به حرم اهل بیت (علیهم السلام) بریم . خب یعنی وارد فضای عملی معراج شدیم . یعنی بجنبیم بریم برای معراج . و ممکنه یکسال طول بکشه فضا ، یکسال طول بکشه به این که بگیم این قدر اومدیم معراج . این که هر نماز ما بشه یک معراج خیلی مونده . این کار خیلی بزرگه . این درجه از ایمان خیلی بالاست که هر نماز بشه یک معراج . ما ممکنه نماز های یکسالمون ما را به یک معراج ببره . ‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است