انسانها دعوت به علومی شدند که به سمت نور است،ریشه ی علوم خدایی نور است،بالا ترین ابعاد انسانها رو پوشش میده،اصل و ریشه مال اونجاست،بر اساس اون میآد و حتی زندگی مادی و ابعاد پایینی انسانها رو هم بر اساس ابعاد بالایی در بر میگیره براساس نور.
خب آدم میخواد به سمت یک علمی حرکت کنه،این علم اگر قرار باشه بدرد بخوره باید آدم یه شاخص داشته باشه،اون شاخص چیه؟اون معیار چیه؟ اینکه آیا داره به سمت نور حرکت میکنه یا نه؟اگر در علم داره به سمت نور حرکت میکنه اون علم، علم خدایی است،علمی است که بدرد میخوره.اگر پیکان و جهت و فلش علم به سمت ابعاد پایین است،به سمت دنیاست،اون علم ضعف داره مثل همین تکنولوژی.
تکنولوژی جهتش به سمتی کارکردهایی است که بیشترین رفاه را برای،پایین ترین ابعاد انسان ایجاد کنه
تکنولوژی جهتش به سمتی کارکردهایی است که بیشترین رفاه را برای (ابعاد) پایینی انسان،پایین ترین ابعاد انسان ایجاد کنه.مسابقه در علوم روز غرب برای رفاه بیشتر مادی انسانهاست؛شما میگی «نانو».علم نانو چیه؟برای رفاه بیشتر ابعاد پایینی انسان.فیزیک در خدمت ابعاد مادون انسان قرار گرفته.شیمی ،ریاضیات،به تبع اونها تکنولوژی.مثلا تکنولوژی ای که از فیزیک و ریاضیات و اینها بیرون اومده چیه؟میگیم «نرم افزار»،«سخت افزار»،رایانه هایی که داریم ازش استفاده میکنیم.به سمت چیه؟به سمت رفاه بیشتر ابعاد پایینی انسان،اطلاعات رو ذخیره میکنند،هر وقت بخوای دردسترس شما قرار میدن.اصلا به این سمت نیستند که فهم شما رو ارتقاء بدند.
آیا میشه دستگاهی درست کرد،تکنولوژی ای ساخت؛«ارتقاء دهنده ی فهم انسانها»، «ارتقاء دهنده بصیرت انسانها»؟
آیا میشه دستگاهی درست کرد،تکنولوژی ای ساخت؛«ارتقاء دهنده ی فهم انسانها»؟رایانه چاشنی حافظه ی ماست؛حافظه ی جانبی انسانها شده،یه حافظه ی بیرون حافظه ی ما،میذاریم اونجا ذخیره میکنیم،و بعد تجزیه و تحلیل عادی رو با اون انجام میدیم،آیا میشه یه دستگاهی درست کرد که در خدمت فهم انسانها باشه؟این در علوم امروزی مطرح نیست.چرا؟چون اصلا جهت علم به این سمت نیست.حتی به این نوع از ابعاد انسان نمیپردازه.اصلا نمیبینه این رو.آیا میشه تکنولوژی ای بدست آورد که بصیرت انسان ها رو زیاد کنه؟
در قرآن به تعبیری، تکنولوژی علوم خدایی با عنوان «سلطان»مطرح است، شما با سلطان میتونی به آیات خدا بپردازی
بله در قرآن شاید به تعبیری تکنولوژی علوم خدایی با عنوان «سلطان»مطرح است.شما با سلطان میتونی به آیات خدا بپردازی،شما وقتی با سلطان میری سراغ آیات خدا، از آیات خدا بیشترین برداشت رو میکنی،حتی میتونی بهش بپردازی،حتی میتونی به آیات خدا واجد بشی،واجد آیات خدا بشی،وحتی میتونی عامل آیات خدا بشی.
ولی تکنولوژی علوم روز،وقتی با این تکنولوژی میری سراغ آیات خدا،خدا حذف میشه،آیه بودن اون ماجرا هم حذف میشه،به جزئیات اون ماجرا پرداخته میشه .
بعد از رنسانس با توجه به روش های پرداختن به علوم، تکنولوژی شده عینکی بر چشم همه ی علوم انسانی و متفکرین.
سرعت تکنولوژی خیلی زیاد شده،بعد از رنسانس با پدیده ای که در رنسانس اتفاق افتاد،پیکان و فلش علم به سمت ابعاد پایینی انسان و به سمت مادی کشیده شد و در این راستا، آرام آرام علوم مختلفی شکل گرفت برای اینکه به طبیعت، آن چیزی که با چشم سر،یا با چشم سر به وسیله ی ابزار آلات(مثل تلسکوپ، میکروسکوپ،ذره بین)ولی با چشم سر.آن چیز که با چشم سر دیده میشه، به آن چیز که با چشم سر دیده میشه، اشراف پیدا کنه،به روابطشون اشراف پیدا کنه،روابطی که با چشم سر دیده میشه.و در این راستا علوم مختلف شکل گرفت و تکنولوژی شکل گرفت و تکنولوژی هم خیلی سرعت گرفت.
با این پیشرفت سریع تکنولوژی یه اتفاقی افتاده و اون اینکه علوم انسانی دیگه سردمدار جلو بردن جامعه نیستند،این تکنولوژی هست که داره جامعه رو جلو میبره،علوم انسانی هم اومدن پشت سر تکنولوژی ایستادند.تکنولوژی شده عینک و منظر همه ی علوم.روانشناسهای ما از دریچه ی تکنولوژی نگاه میکنند،جامعه شناسهای ما از دریچه ی تکنولوژی نگاه میکنند،فلاسفه ی ما از دریچه ی تکنولوژی نگاه میکنند، لذا تکنولوژی شده عینکی بر چشم همه ی متفکرین.