دو وجه نگاه به هدایتهای قرآن: هدایت گرفتن از قرآن و قرآن هدایتگر
در بحث اثر گرفتن از قرآن، یعنی آثار قرآن دو نگاه، دو وجه وجود داره، یکی اثری که شما از قرآن میگیری و یکی اثری که قرآن بر شما میگذاره که در آیات قرآن هم مطرح هست، در آیهی ابتدایی سورهی بقره میفرماید که «ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِين»، برای متقین درش هدایت هست، هدایت هست برای متقین، یا در آیات دیگری میفرماید که شما میتونید برید از قرآن بهره ببرید، هدایت بگیرید. در آیاتی هم میفرماید که «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَم»، قرآن هدایت میکنه، نمیفرماید که شما هدایت بگیرید، شما میتونید از قرآن هدایت بگیرید به سمت اقوم، البته این هم هست، ولی خداوند این را ترجیح داده برای مطرح کردن، «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي» قرآن هدایت میکنه، پس قرآن داره یه فعلی انجام میده. قرآن میت نیست، میت نمیتونه یه فعلی انجام بده، «يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَم». قرآن داره هدایت میکنه. بله قرآن اثر گذاره، خودش به خودی خود اثر گذاره، یک جمله از قرآن خودش اثر گذاره، فارغ از این که شما چقدر اثر پذیرید و یا اثر میگیرید، یا بدنبال برداشت هستید. ببینید مطرح هست که شما قرآن را باز کنید همین که بهش نگاه میکنید اثر میگیرید، یه کسی سواد نداشته باشه و قرآن را باز کنه نگاه کنه اثر میگیره، قرآن اثر گذاره، این که کتاب قرآن، کتاب مصحف در خونهی کسی روی طاقچش حضور داشته باشه اثر گذاره.
اعتصام به قرآن یعنی دغدغه پرداختن به قرآن
بله بایستی زندگی قرآنی داشت، این که زندگی قرآنی داشت یعنی اعتصام به قرآن، به هر نحو، البته به نحوهای صحیحش، در هر رتبهای که فرد میتونه، به اندازهی وسعش که میتونه، یک بی سواد هم بایستی به قرآن اعتصام بورزه، یک عالم هم بایستی به قرآن اعتصام بورزه، ولو با یاد قرآن، کسی قرآن رو یاد کنه، این هم پرداختن به قرآن هست، از برخی افراد این مقبول هست، فلانی به قرآن پرداخت، کی به قرآن پرداخت؟ قرآن رو یاد کرد، ولو با حسرت مطالعهی قرآن. فلانی برای مطالعهی قرآن و پرداختن به قرآن حسرت میخوره، میگه ای کاش سواد داشتم به قرآن میپرداختم. این داره به قرآن اعتصام میورزه، فلانی ممکنه مشغلش خیلی زیاد باشه، میگه ای کاش من مشغلم کمتر بود به قرآن میپرداختم، این داره به قرآن اعتصام میورزه، داره به قرآن میپردازه.
مقتصد بودن در قبال قرآن و اهل بیت ع
قرآن به کسانی که به قرآن میپردازند توجه میکنه و برای اونها آثاری در پی داره. بله موضوع نسبت به اهل بیت(علهیم السلام) هم همینطوره، لذا شما بایستی هم به قرآن و هم به اهل بیت(علیهم السلام) اعتصام بورزی، بر طبق آیات قرآن انسان بایستی نسبت به مقولهی قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) مقتصد باشه. بهترین رفتار در قبال قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) مقتصدن بودن هست.بله مقتصد به تعبیری مسامحتا یعنی میانه رو، یعنی وسط، یعنی میانه رو بودن، آدم نسبت به قرآن و اهل بیت ع باید یه جوری حرکت کنه که دو بال باشند برای فرد، آیه این مطلب در سورهی مائده هست، در حول و هوش همون آیات مربوط به غدیر، اونجا خداوند تذکر این مطلب رو مطرح میکنه که حواستون باشه ماجرای غدیر مطرح میشه، ماجرای قرآن هم که هست، سالهاست بحث قرآن مطرح شده الان ماجرای غدیر مطرح شده، ماجرای ولایت از این به بعد شما با ماجرای ولایت و اهل بیت(علهیم السلام) همراه هستید، نسبت به ماجرای قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) مقتصد باشید. بله حدیث ثقلین رو باید در این فضا دنبال کرد، بله بایستی به این مقوله دقت کرد، نسبت به قرآن و اهل بیت(علهیم السلام) هر دو بایستی یه رفتاری داشت که عنوان اون رفتار باشه مقتصد. بعضیها یک عمر به قرآن میپردازند نتیجهی پرداختنشون و نوع پرداختنشون غفلت از اهل بیت(علیهم السلام) هست، این غفلت وقتی اتفاق میافته یعنی اقتصاد نیست، مقتصد بودن نیست. بعضیها یه طوری به اهل بیت(علیهم السلام) میپردازند که غفلت از قرآن هست و گاهی خدایی نکرده در کلامشون رفتار ناصحیح وجود داره، چه در کسانی که به قرآن میپردازند و چه در کسانی که به اهل بیت(علیهم السلام) میپردازند، فلانی در بارگاه امام حسین(علیه السلام) داره خدمت میکنه، ولی اگه کلام قرآنی این وسط بیاد میگه نمیخواد. چه نیازی هست، قرآن چیه؟ خدایی نکرده اینجوری صحبت میکنه، یا فحوای صحبتش اینه، یا کسی به قرآن میپردازه نوع رفتارش و گاهی در کلامش نپرداختن به اهل بیت(علیهم السلام) هست، غفلت کردن از اهل بیت(علیهم السلام) هست.
اهل بیت ع، سبیل به سوی خدا و قرآن، سفینه حرکت در آن
خداوند دعوت میکنه ما را به راه میانه، راهی که قرآن و اهل بیت دو بال این مسیر هستند، این رو به عنوان مثال عرض میکنیم دو بال این مسیرها! مثلا فرض کنید که اهل بیت(علیهم السلام) سبیل هستند، یعنی یه راه، یه مسیر، سبیل الی الله، سبیل بسوی خدا، یک راهی که از اونجا میشه رفت بسوی خدا، با چی میخوای بری؟ در فضایی از قرآن با یه سفینهی قرآنی در مسیر اهل بیت(علیهم السلام) بسوی خدا بودن. مثلا با سفینهی قرآنی حمد در مسیر اهل بیت (علیهم السلام) حرکت کنیم، در سبیل اهل بیت(علیهم السلام) برو بسوی خدا. یعنی ببرند شما رو بسوی خدا. آیا اهل بیت(علیهم السلام) حتما یکی رو بخواهند ببرند به سمت الله، یعنی در مسیر الی الله، در سلوک الی الله بخواند جلو ببرند حتما میشینند به او قرآن یاد میدند؟ حتما اون فرد حافظ قرآن میشه؟ نه لزوما این طور نیست، ولی اون فعلی که اهل بیت(علیهم السلام) انجام میدند و اون فضایی که قرار میدند در او اون فضا فضای قرآنه، فضای قرآنی هست، فضای آیاتی هست، ماجرای کربلا، چندین نفر همراه امام حسین(علیه السلام) هستند، ماجرایی که امام حسین(علیه السلام) اونجا برپا میکنه چیه؟ یه ماجرای قرآنی هست، اونها رو به دل قرآن میکشونه و میبره. خب ما چکار کنیم؟ ما صبر کنیم تا امام (علیه السلام) ما رو یه جوری به دل قرآن بکشونه، باشه ، انشاء الله خداوند توفیق بده که در صحنهها این کار رو با ما بکنند، الان خودمون برای هر عرض میکنیم، برای مقتصد بودن، الان نمیتونیم بگیم که نه ما به قرآن نمیپردازیم چون اگه امام(علیه السلام) خودش بخواد خودش این کار را میکنه، نه شما وظیفته که الان بپردازی، یا به اهل بیت(علیهم السلام) نمیپردازیم همین به قرآن بپردازیم کافیه، نه شما وظیفت اینه که به اهل بیت(علیهم السلام) بپردازی.