بررسی آیه: «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى»، ذیل بحث شفاعت و خروج از تنهایی
بله این مفهوم شفاعت جالب هست. یک مفهومی هست که آثار زیادی داره. در مفهوم شفاعت بحث دوتا شدن هست، وقتی تنها هستی یکی کنارت میآد. بله برای بحث شفاعت مفهوم و تبعاتی مطرح هست که این رو بایستی در قرآن جستجو کرد. در مفهوم شفاعت این مطلب هست که یک کسی بیاد کنار یک فردی که تنها شده و او رو کمک کنه. فکر کنم این مفهوم رو که جستجو کنیم یکی از آیاتی که مطرح هست آیه 94 سوره انعام هست خداوند میفرماید که أعوذُ بالله منَ الشیطانِ الرجیم« وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَ مَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنهَُّمْ فِيكُمْ شرَُكَؤُاْ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ( 94 انعام ) ». بله فضای این آیه فضای بعد از مرگ هست، فضای آخرت و بعد از مرگ. خداوند میفرماید که ما شما رو میآریم، قطعا شما میآیید و ما هستیم که شما رو میآریم. چه جوری میآریم؟ « فُرادا ؛ تنها ». در یک صحنه ای شما تنها میری. خداوند این تنهایی رو توضیح میده؛« كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ » همونجوری که اول خلق تون کردیم. چه زمانی؟ موقعی که در دنیا خلق تون کردیم. موقعی که بچه بودید. چه جوری شما رو خلق کردیم، چه جوری شما رو به طفولیت رسوندیم. اینجا وجوه مختلفی مدنظر هست، همین که ما توانمندی داریم که شما رو دوباره خلق کنیم و هم اینکه« فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ » تنهایی همونجوری که اول تنها بودید، در اون حالت، در اون حالت ضعف، تنهایی اونجوری. یعنی چی دوستان؟ یعنی اینکه تنها میآی و بسیار نیازمند هستی. یک طفل چقدر نیازمند هست؟ فرض کنید که یک بچه ای به دنیا بیاد، بچه ی دو روزه رو شما تنها بگذارید، نیاز اون بچه چقدر هست؟ ممکن هست که شما به یک آدم بیست ساله بفرمایید که تو رو تنها میگذاریم میگه خب بالاخره یک کاری میکنیم، یک جوری گلیم خودم رو یک جایی از آب بیرون میکشم، یک حدی توان مندی داره، شما یک بچه ی یک روزه رو تنها بگذارید، چه حدی از توانمندی داره؟ خداوند میفرماید شما رو تنهایی میآریم مثل اون روز با اون شدت نیازمندی و با اون شدت بی توان بودن. یک بچه وقتی به دنیا میآد روز اول در دنیا چقدر نیازمند هست؟ خداوند میفرماید که« جِئْتُمُونَا فُرَادَى » شما رو میآریم، شما از دنیا میری، یکی از مقاطع این آیه مرگ هست، وقتی از دنیا میری، شدت نیازت چقدر هست؟ شدت نیاز یک طفل یک روزه. میزان توانمندی و قدرت مندی ات چقدر هست؟ میزان توانمندی و قدرت مندی یک طفل یک روزه. بعد از مرگ تنها هستی. یکی ممکن هست که بگه که خب تنها هستم ولی بالاخره یک کاری برای خودمون میکنیم.
صحنه مرگ، صحنهی تنهایی و نیازمندی فرد مانند نوزاد یک روزه، بدون شفیعانی که در دنیا تنهایی او را پر کرده بودند
نه! تنها مثل یک طفل یک روزه. خداوند اینجا صحنه ی رفتن رو ترسیم میکنه. « وَ تَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ » هیچ چیزی با خودتون نمیآرید، مثل یک طفل یک روزه ای که هیچ چیزی همراهش نیست. اینجوری شما رو میآریم. دوستان! مرگ رو میخواهیم ببینیم اینجوری ببینیم. دنیا انسان رو غافل میکنه. خداوند میفرماید که شما رو میآریم در حد نیاز مندی یک طفل یک روزه که هیچ چیزی همراه خودش نداره. در دنیا شما یک موضوعاتی، یک مقولاتی، یک چیزهایی برای خودتون دست و پا کرده اید و به گمان خودتون شما رو از تنهایی در آورده و به شما کمک میکنه و به اونها پناه میبرید، از اونها بهره میبرید، از اونها استفاده میکنید. خدا رو کنار گذاشته اید و تنهایی و نیازمندی خودتون رو با اونها پر کرده اید، خداوند اینجا میفرماید که( با لحنی تحقیر آمیز بخونید )« وَ مَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ » شفیعانتون رو نمیبینم. کسانی که در دنیا به اونها پناه برده بودید، چیزهایی که در دنیا با اونها تنهایی خودتون رو پرمیکردید و با اونها گمان میکردید که تنها نیستید کجا هستند؟ نمیبینم شون. «وَ مَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنهَُّمْ فِيكُمْ شرَُكَؤُاْ » چیزهایی که گمان میکردید در امور شما شراکتی دارند رو نمبینم شون، کجا هستند؟ اینجا خدا لحن تحقیر آمیزی داره، این افراد رو تحقیر میکنه. « لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ » قطعا رابطه ی شما با شفیعانتون رو که در دنیا اونها رو با عنوان شفعیع گرفته بودید قطع میکنم و شما آنچیز که گمان میکردید برای شما اتفاق نمی افته. تصور میکردید که بتوانند شما رو کمک کنند، یک تصورات و تخیلاتی برای خودتون داشتید، اون برای شما اتفاق نخواهد افتاد.
شفیع، کسی که در اوج تنهایی و نیازمندی فرد در کنارش قرار میگیرد و او را کمک میکند
خب غرض ما در بحث« شفاعت » هست. برای بحث شفاعت یکی از آیاتی که مفهوم رو برای ما روشن تر میکنه همین آیه است. « وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ » ما شما رو تنها میآریم همون جوری که روز اول تنها بودید، در همون حد نیازمندی. شُفعاء شما اینجا نیستند. پس شفیع یعنی کسی که وقتی انسان تنها و در اوج نیازمندی هست کنار فرد قرار میگیره و او رو کمک میکنه. بله ما به شفاعت اینطور نگاه کنیم و این مطلب رو برای خودمون تذکر بدانیم.
دعای توسل، درخواست از اهل بیت ع برای شفاعت و کمک در زمانهای تنهایی و بی توانی
ما در دنیا تنهایی هامون رو با چه چیزی پر میکنیم؟ به چی پناه میبریم؟ در اوج نیازمندی ها تنهایی هامون رو با چی پُر میکنیم؟ وقتی تنها هستیم، تنهای بی توان نیاز مند به چی پناه میبریم؟ شُفَعائی که از جانب خدا مأذون نباشند اونها در صحنه های بعد از مرگ و در آخرت نمیتوانند ما رو همراهی کنند. دعای توسل رو اینجا ببینیم. وقتی دعای توسل میخونیم میگی« یا وَجِیهاً عِندَ الله إِشفَع لَنَا عِندَالله » یعنی خطاب به اهل بیت علیهم السلام مطرح میکنیم که شما بیایید و تنهایی ما رو پُر کنید وقتی تنها هستم، وقت تنهای بی توان هستم دوست دارم شما تنهایی من رو پُر کنید، دوست دارم شما کنار ما باشید.
شما در روایات مثلا از قول امام رضا علیه السلام میخونید که« اگر کسی من رو زیارت کنه من سه جا به زیارت او خواهم آمد » یک جا وقت مرگ و در شب اول قبر. یعنی چی؟ یعنی وقتی که تنهاست، تنهاست« كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ». اون موقع میآم سراغ او، اون موقع میآم پیش او. میآم پیش او و میگم تو تنها نیستی، من هم هستم.
زیارت اهل بیت ع در دنیا به امید شفاعت ایشان در زمانهای تنهایی
از این دید نگاه کنیم امام علیه السلام میفرمایند هرکسی که من رو در دنیا زیارت کنه من سه جا میآم به سراغ او. خب پس شما چرا میری زیارت میکنی؟ از این دید نگاه کنیم شما میری که در دنیا تنهاییت رو پر کنی. چرا میری حرم امام علیه السلام؟ میگی تنها هستم. به فرد دیگری نمیتونم پناه ببرم و نمیخوام هم که پناه ببرم. دوست ندرام که فرد دیگری در تنهایی من بیاد بخاطر این میرم زیارت امام رضا. در جبران این امام علیه السلام هم میفرمایند که من هم سه جا میآم به سراغ تو. آدم بتازه برای این ماجرا. خدایا! من در دنیا بایستی چنان رفتار کنم، آنقدر عزم داشته باشم، آنقدر رفتار صحیح داشته باشم، آنقدر رفتار ما به إزاء داشته باشم تا اون روزی که تو ما رو میبری« فُرادَی؛ تنها »مثل روز اول، مثل یک نوزاد در بی توانی، در نیازمندی کامل اون رو اهل بیت تو علیهم السلام بعنوان شفیعان تو به کنار من بیایند. بله این مفهوم در شفاعت هست و ما وقتی نسبت به اهل بیت علیهم السلام خطاب میکنیم که« شما شُفَعاء از جانب خدا هستید» یعنی کسانی که وقتی ما تنها هستیم به کنار ما میآیند، وقتی تنهای بسیار نیازمند هستیم به کنار ما میآیند. این ماجرا رو بیشتر برای خودمون حس کنیم چون ما نیازمندی یک طفل رو میتونیم حس کنیم.
درک مفهوم شفاعت با مثال طفل یک روزهای که تنها شده
یک طفل یک روزه ای رو اگر تنها بگذارند چی میشه؟ شدت نیاز او به مادر و پدر چقدر هست؟ در اون صحنه شدت نیاز اینقدر هست. اینقدر شدت نیاز هست که در برخی از آیات و روایات مطرح هست که افراد نمیتوانند که از جاشون تکون بخورند. از یک جهت این یعنی شدت نیاز مثل یک طفلی که نمیتونه از جاش تکون بخوره، هیچ حرکتی به جلو، به عقب، به بالا، نیمتونه داشته باشه، حتی اگر غذایی در نزدیکی او باشه نمیتونه استفاده کنه. شما رو مثل طفل یک روزه بعد از مرگ تنهای تنها میآریم. مفهوم شفاعت رو اینجا بفهمیم. اون کسی که میآد کنار این طفل« شفیع » هست. اون کسی که برای کمک کردن به این طفل به این فرد مانند یک طفل یک روزه در بعد از مرگ هست، برای کمک کردن این فرد به کنارش میآد اون« شفیع » هست. میآد او رو از تنهایی در بیاره. میآد کمک اش کنه. میآد غذایی در فاصله ی اندکی از او هست غذا رو برداره و با اون این طفل رو تغذیه کنه.
شفیع، حلقه وصل بین انسان و محبتهای الهی
انسان وقتی از دنیا میره مثل یک طفل ضعیف و تنهاست، وقتی به بالا نگاه میکنه میبینه که خدایا! تو چقدر محبت ها و فیوضاتت اون بالا هاست. من قدرت ندارم یک متر از جایی که هستم بالاتر برم چه طوری به اونها دسترسی پیدا کنم؟ اون کسی که در این صحنه میآد کنار اون فرد در این صحنه و اون فیوضات رو بر میداره و اون نعمات رو برمیداره و به این فرد میرسونه این یعنی« شفیع ». ما« شفاعت » رو در جامعه گاهی به مفهوم واسطه معنا میکنیم و واسطه رو به مفهومی که اصطلاحا در جامعه مطرح هست میگیریم. این ضعف داره. این فرد شفیع، واسطه است، واسطه یعنی حلقهی وصل، یعنی کسی که وسط من و خداست، کسی که واسط من و خداست. واسطه به معنای" پا در میآنی کردن " نیست. وقتی میگیم که« یَا وَجِیهاَ عِندَ الله إِشفَع لَنَا عِندَ الله » به این مفهوم نیست که ای کسانی که نزد خدا آبرومند هستید! بیایید برای ما پیش خدا پا در میانی کنید و شما به خدا بگید، خدا میخواد ما رو عذاب کنه و شما بیایید و پا در میانی کنید. موضوع این نیست، شما بیایید و واسطه ی محبت های خدا به ما بشید، خدا میخواد به ما محبت کنه میشه شما واسطه بشید؟ میشه شما مجرایی بشید که محبت ها به ما برسه؟ میشه شما محبت های خدا رو بردارید و به ما برسونید؟ بله واسطه یعنی کسی که محبت های خدا رو برمیداره و به این فرد ضعیف ِ ناتوان میرسونه. این فرد نمیتونه برداره، این فرد اینقدر ضعیف و تنهاست که نمیتونه استفاده کنه و یک کسی میآد و میگه من به تو غذا میدم، من تغذیه ات میکنم. این فرد میخواد حرکت کنه، میخواد راه بره، میخواد از یک جایی به یک جای بهتری حرکت کنه، نمیتونه، توان اش رو نداره، یک فردی میآد کنار او و میگه من کمکت میکنم. مثل رفتاری که مادر و پدر برای یک طفل کوچک دارند، از وقتی که به دنیا میآد چه رفتاری دارند؟ تغذیه شون با پدر و مادر هست، تر و خشک کردن با پدر مادر، محافظت کردن، با پدر و مادر هست. این وجه بودن پدر و مادر در کنار این طفل تنها، این وجه اش یعنی شفاعت.
تمرین مفهوم شفاعت در اعمال و خصوصا در نماز
بله مفهوم شفاعت آنقدر زیبا و جذاب و اثرگذار هست و آنقدر دارای جایگاه هست که خوب هست انسان در طول عمرش با این مفهوم زندگی کنه. در موضوعات مختلف این مفهوم رو دنبال کنه، تمرین کنه. چرا دعای توسل یاد داده شده است؟ بخاطر تمرین کردن مفهوم شفاعت. ما نیاز داریم مفهوم موضوع شفاعت اهل بیت علیهم السلام رو در دنیا تمرین کنیم. در نمازمون در اعمالمون در رفتارها در دعا خواندن ها مفهوم شفاعت اهل بیت علیهم السلام رو تمرین کنیم. وقتی نماز میخونیم درخواست کنیم؛ ای شفیع از جانب خدا! میشه شما بیایی کنار من؟ مطرح شد که در نماز ها سعی کنیم روحاً به سوی حرم های اهلبیت علیهم السلام پرواز کنیم؛ چرا؟ این رو بگذارید ذیل اون روایت امام رضا علیه السلام، اگر شما ما رو زیارت کنی ما هم به سراغ شما میآییم. اگر شما روحاً به زیارت ما بیایی ما هم به سراغ شما میآییم. ما هم به شفاعت شما میآییم. هم در دنیا و هم در صحنه های سخت بعد از مرگ و آخرت.
بر محمد و آل محمد صلواتی بفرستیم ؛ أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم