به امید قرار گرفتن در زمره‌ی عباد مادر مهربان س و نزدیک‌ترین بودن ایشان به ما


به امید قرار گرفتن در زمره‌ی عباد مادر مهربان س و نزدیک‌ترین بودن ایشان به ما

جمعه 2 جمادی الاول 1437 –حکیم-جلسات عمومی(دعای ندبه)‌

مترصد لحظه‌ای در معیت خدا و خلفای او بودن

بله خداوند توفیق بده که مدتی در حال و هوای توجه به« معیت خدا » بمونیم و ساکن بشیم. زود عبور نکنیم، در این فضا توسل داشته باشیم؛« خدایا! به ما توفیق بده یک بار هم شده توفیق بده در زمره ی کسانی باشیم که تو در معیت اونها قرار میگیری ». آیا میشه توفیق بدی جمع ما جمعی باشه که دست تو در معیت اونها قرار میگیره؟ مغرور نباشیم، خودمون رو بزرگ نبینیم، نگیم که" نه! ما که حتما اینجوری هستیم، من که فلان هستم " نه! خدایا! میشه توفیق بدی یکبار، یک لحظه وقتی در جمع دوستان هستیم، جمع مون چنان صفتی پیدا کنه که دست تو در معیت ما باشه، دست تو در معیت این جمع باشه. این جمع ذیل« یَدُ اللهِ مَعَ الجَمَاعَة » باشه. دست مولامون امیرالمومنین علیه السلام بالای سر این جمع باشه. میشه یکبار توفیق بدی من در چنین لحظه ای باشم؟ به این موضوع امید داشته باشیم، برای این یک لحظه اش قیمت قائل باشیم. قیمتی که برای بدست آوردن اون توسل کنیم و البته امید داشته باشیم. بله یک مدتی در این حال و هوا باشیم و سریع عبور نکنیم.‌

معرفت توجه به معیت خدا و خوبان عالم

ببینید مثال عرض میکنیم؛ اگر در دنیا، در همین روزگار خودمون توفیق بشه و یکبار مقام معظم رهبری تشریف بیاورند در شهری و تشریف ببرند به خونه ی کسی سربزنند ولو چند دقیقه. اون فرد دیگه تا آخر عمر یک جور دیگری زندگی میکنه و همه هم به او یک جور دیگری نگاه میکنند. خیلی از حاشیه های او حل میشه. دیگران میگن که فلانی کسی هست که آقا اومدن و یکبار به خونه ی اونها رفتند. ولو یکبار ولو چند دقیقه ی کوتاه. در نظام خدا هم از این مثال استفاده کنیم و این مطلب رو ببینیم. فلانی چه کسی هست؟ میگن فلانی کسی هست که خدا یکبار در معیت او رفته است. فلانی ها چه کسانی هستند؟ گفته میشه کسانی هستند که خدا یکبار با اونها انس گرفته است. ولو یکبار. فلانی ها چه کسانی هستند؟ گفته میشه کسانی هستند که امیرالمومنین علیه السلام یکبار به اونها سرزده اند و جویای حال اونها شده اند. فلانی ها چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که مادر مهربان سلام الله علیها به اونها توجه کرده اند. یکبار کنار اونها رفته اند، یکبار در یک جلسه ی دعایی کنار اونها نشسته اند. این برای ما قیمت داشته باشه. یک آرزویی باشه که برای اون بتازیم. بله توجه به معیت از جانب خدا، توجه به معیت از جانب اهل بیت علیهم السلام، توجه به معیت از جانب مادر مهربان سلام الله علیها رو یک معرفت بدانیم، دنبال بحث معارفی نباشیم.‌

پرداختن عملی به معرفت معیت خدا و خوبان عالم ع با انسان

آقا! این مطلب رو متوجه شدی؟ میگی بله. این رو یک معرفت بدانیم و در اون ساکن بشیم و در اعمال و رفتارمون به این بپردازیم. فقط یک باور ندانیم، نگیم که خب من قبول دارم، این مطلب اتفاق می افته، ممکن هست که بشه. خب باشه، ممکن هست که بشه، شما میخواهی چکار کنی؟ نگیم که مطابق قران من قبول دارم که چنین مطلبی اتفاق می افته. خب باشه، باور داری. شما میخواهی چکار کنی؟ آیا من و شما در نماز ها مون به این مطلب میپردازیم؟ آیا من و شما در پرداختن به قرآن به این مطلب توجه داریم؟ آیا من و شما در اعمال و رفتارمون به این مطلب توجه داریم؟ اینکه چقدر در عمل به این مقوله میپردازیم این برامون پررنگ باشه. آیا در گذشته این مطلب برای ما اتفاق افتاده است؟ حالا یا اتفاق افتاده یا اتفاق نیفتاده، من که الان به خودم نگاه میکنم میبینم که خیلی به این مطلب توجه نداشتم، با این مطلب، با این مقوله زندگی نکردم. شاید مثل شعاع هایی از نور گاهی اتفاق افتاده و الان بهش فکر کنیم و بگیم که بله مواردی بوده است، خب من با این مطلب زندگی نکردم. بیاییم با این مقوله زندگی کنیم.‌

به رخ کشیدن معرفت معیت خدا، از دلایل کثرت موارد استعمال اسماء الله در قرآن

شاید یکی از دلایلی که در قرآن اینقدر به اسماء خدا توجه داده شده است همین باشه. ما عموما در آیات به راحتی میگذریم، اینکه میشه ازش بحث معارفی برداشت کرد جای خود، اینکه یک معرفت داره، اینکه خداوند بخاطر یک معرفت میخواد خودش رو در آیات معرفی کنه. شما آیه رو میخونی و به انتهای آیه که میرسی خودش رو معرفی میکنه« إنَّ اللهَ عَزِیزٌ حَکِیم » شما از این آیه بحث معارفی هم برداشت کن و بگو که خب چون اینجا« العزیز » است پس اون مطلب هست و چون« الحکیم » است پس این مطلب هست. خدا داره خودش رو معرفی میکنه، یعنی چی؟ یعنی بشناس با چه کسی مواجه هستی؟ بشناس که کنار چه کسی هستی؟‌

پر رنگ بودن معرفت «نزدیک بودن خدا» در مسئلت از او

یک موقعی ما چنان به بحث معارف خدا و معرفی که خدا از خودش میکنه میپردازیم که انگار که فاصله مون خیلی زیاد هست، در بحث معیت یعنی یک جوری به خدا بپرداز که معرفی خدای همین نزدیک باشه؛" معرفی خدای در همین نزدیکی ". بله خداوند داره خودش رو معرفی میکنه« ای رسول! اگر عباد من در مورد من مسئلتی داشتند به اونها بگو من به اونها نزدیک هستم ». خدایا! اگر قبول میکنی که ما جزء عباد تو هستیم، ما از تو مسئلت داریم، ما در پناه رسول الله صلوات الله علیه از تو مسئلت داریم. مسئلت سربازی مولامون امام زمان صلوات الله علیه رو ». خب تا اینجا این مسئلت رو داریم؟ به یک چیز توجه کنیم، این مسئلت رو داریم که خداوند این مسئلت رو برآورده کنه. باشه ولی اول به یک چیز توجه داشته باش، خداوند میفرماید ضمن اینکه به دنبال برآورده شدن مسئلت خودت هستی اول به این توجه داشته باش که« من نزدیک هستم، من میآم همون نزدیک ». خدایا! یعنی تو میآی نزدیک ما؟ اگر در پناه رسول الله صلوات الله علیه و آله از خدا مسئلت داری. در اون آیه خداوند میفرماید که« وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي » ای رسول الله! وقتی در راستای مسئلت من عباد من میآن سراغ شما، از من مسئلت دارند« عَنِّی » ولی وقتی میآن سراغ تو، میآن در پناه تو به یک چیز توجه داشته باشند و اون این هست که از دور با من حرف نزنند. اینطور نباشه که خدایا! یک مسئلتی کردیم و إن شاء الله که عطا کنی. اول به یک چیز توجه داشته باشند، در یک معرفت قرار بگیرند؛« من نزدیک هستم ». در این آیه خداوند میتونست این رو نفرماید و بگه که اونهایی که از تو مسئلت داشتند بهشون بگو که من عطا خواهم کرد. اینطور نیست و بلکه خداوند با تاکید میفرماید که« فَإِنِّي قَريبٌ » تاکید هست دیگه یعنی اول به این موضوع توجه کنند و تاکیداً هم به این موضوع توجه کنند و بعد به بحث اینکه اجابت شد یا نشد بپردازند« أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ » بعد بروند در این حال و هوا که آیا اجابت کردی؟ آیا اجابت شد؟ نشد؟ چطور شد؟ محصول چی شد؟‌

نزدیک بودن خدا در هنگام مسئلت «طلب نور برای سربازی امام زمان ع» در پناه رسول الله ص

خدایا! اگر ما عباد تو هستیم، اگر ما رو در زمره ی عباد خودت میپذیری، ما از تو مسئلت داریم« مسئلت سربازی امام علیه السلام، مسئلت نور برای سربازی امام علیه السلام » آیا تو در زمان این مسئلت به ما نزدیک هستی؟ آیا من باید به این توجه کنم که وقتی این مسئلت رو دارم، در پناه رسول الله صلوات الله علیه و آله این مسئلت رو دارم، تو به ما نزدیک هستی؟ تو به ما خیلی نزدیک هستی. بله وقتی شما این آیه ی« فَإِنِّي قَريبٌ » رو در کنار اون آیه ی« ق : 16... وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ » در کنار هم قرار میدید اینجا« قریب » یعنی دیگه هیچ چیز از من نزدیک تر نسیت، هیچ چیز دیگه از خدا نزدیک تر نیست. یعنی این معرفت شما باشه، حال و هوای عباد خدا باشه که وقتی در پناه رسول الله از خدا مسئلت دارند، هیچ چیزی رو نزدیک تر از خدا حس نکنند. اونجا خداوند میفرماید که« من نزدیک تر از حبل الورید هستم » و ممکن هست که شما بگی که خب حالا ممکن هست که یک چیزی نزدیک‌تر از اون هم باشه اما اینجا خداوند میفرماید که« وقتی در پناه رسول الله ص مسئلت کردی، همه چیز پشت سر گذاشته شده است و هیچ چیزی نزدیک تر از خدا به شما نیست». این رو معرفت کنیم. خدایا! ما به تو اعتماد داریم، محبت های تو رو، محبت های از جانب خدا رو زیاد چشیده ایم و بر اساس این محبت ها اعتماد کرده ایم و اطمینان پیدا کرده ایم، نفس مون به خداوند مطمئن شده است. خدایا! تو اهل اینکار هستی.خوبان از جانب خدا هم اهل اینکار هستند. ‌

بررسی آیات انتهایی سوره فجر: ای کسانی که آنقدر نشانه دیده‌اید که نفس مطمئنه شدید و در اوج رضایت از هم هستیم بیایید در زمره‌ی عباد من، جایی که اگر مسئلتی داشته باشید من به شما نزدیک‌ترین هستم

در آیه ی قرآن میفرماید که« يَأَيَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ(27) ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً(28) فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى(29 الفجر) » بیایید در زمره ی عباد من، یک کسی داره صدا میکنه؛ ای کسانی که نفس مطمئنه شدید، ای کسانی که اینقدر به شما محبت شد، اینقدر نشانه دیدید که نفس تون مطمئن شد، راضی هستید؟« رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً » راضی هستید؟ من هم از شما راضی هستم. یعنی در اوج رضایت، ایتقدر به شما محبت شده، اینقدر نشانه دیدید که نفس تون مطمئن شده است. ای کسانی که بسیار به شما محبت شده، براساس محبت ها نفس تون مطمئن شده، به اوج رضایت از هم رسیدیم، شما اون چیزی که از من میشناسید صدا میکنید« رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ». در اینجا میفرماید که« فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى » بیایید در زمره‌ی عباد من. بیاییم در زمزه ی عباد شما چی میشه؟ وقتی میآییم در زمره ی عباد من یکی از موضوعاتش این هست« همین که مسئلت کنید« فَإِنِّي قَريبٌ ». همینکه یک چیزی بخواهید، همینکه یک مسئلت کوچک داشته باشید ولو یک مسئلت کوچک من سراسیمه به جانب شما حرکت میکنم، نزدیک ترین شیء به شما خواهم شد.‌

به امید قرار گرفتن در زمره‌ی عباد مادر مهربان س و نزدیک بودن ایشان به ما

خدایا! میشه ما در زمره ی عباد منادی این آیه باشیم.خدایا! میشه ما در زمره ی عباد مادر مهربان سلام الله علیها باشیم؟ در زمره ی عباد ایشون باشیم و همین که یک چیزی رو مسئلت کردیم، همین که در سبیل رسول الله صلوات الله علیه و آله بر مدار رسول الله صلوات الله علیه و آله مسئلتی داشتیم نزدیک ترین شیء به ما، مادر مهربان باشند. آیا میشه بین ما و مادر مهربان یک چنین رابطه ای ایجاد بشه؟ دوستان این فضا رو تصویر کنیم، این فضا رو حس کنیم، برای اون آروز داشته باشیم. میفرمایید که ما محبت زیاد دیدیم، خب باشه یعنی نفس ات مطمئن شد؟ راضی هستی؟ حالا که خداوند توفیق داده و راضی هستی، خدایا! توفیق بده مادر مهربان هم از ما راضی باشه« رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ». نفس مطمئنه یعنی من راضی هستم،« رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً » یعنی شما هم راضی باش، شما هم در اوج رضایت از من باش و با این رضایت من رو رو سمت عباد خودت ببر، در زمره ی عباد خودت قرار بده. اونجا زندگی شروع میشه، اونجا تازه حس کردن شما شروع میشه. یکی از مقولات اونجا این هست« وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي‏ فَإِنِّي قَريبٌ » اگر یک مسئلتی از من داشته باشند من نزدیک ترین هستم. خدایا! میشه توفیق بدی ما هم این فضا رو درک کنیم، یک چنین رابطه ای بین ما و مادر مهربان‌س باشه. خداوند اینقدر توفیق بده که بریم جلو، با اوج رضایت مادر مهربان وارد فضای عباد ایشون بشیم و اونجا هروقت یاد ایشون کنیم، هروقت مسئلتی داشته باشیم نزدیک ترین به ما باشند. همون لحظه کنار آدم بیایند، نزدیک ترین شیء به آدم، نزدیک ترین شیء به بچه ها و بفرمایند که« چی میخواهید ». « قرب شما قیمت داره. بعد از قرب اجابت »؛« ‏ فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ ». میشه شما نزدیک ترین به ما بشید؟ بله اعمال و رفتار و دعاها و ذکر نعمت ها و ذکر معارف رو با این حال و هوا دنبال کنیم. ای مادر مهربان! از من راضی باش. من از شما نشانه زیاد دیدم، از من راضی باش. من رو به زمره ی عباد خودت ببر. به من نزدیک شو.‌

درخواست تحقق و تمرین آیات انتهایی سوره فجر در نماز

وقتی به نماز می ایستیم ابتدای نماز، قبل از ورود به نمازآدم یک ذکر نعمتی از محبت ها بکنه، بخاطر اینکه توجهی باشه به « نفس مطمئنه ». وقتی میخواد نماز رو شروع کنه بگه خدایا! میشه مادر مهربان از ما راضی باشه؟ من اومدم به نماز ایستادم، میشه مادر مهربان از من راضی باشه؟ میگن نماز عبودیت است یعنی عبد شدن یعنی در زمره ی« عباد » رفتن. خدایا! میشه وقتی به سمت نماز اومدم مادر مهربان از من راضی باشند و به بهانه ی این نماز من حداقل در این لحظه من در زمره ی عباد ایشون باشم و در این مسئلت نماز ایشون نزدیک ترین به من باشند. خداوند توفیق میده جلسه ی دعای ندبه ای تشریف میبریم؛ ما محبت از مادر مهربان زیاد دیدیم، شاکله ی وجود مون اطمینان به ایشون هست، خدایا! میشه این برداشتن گام به سوی دعای ندبه برای امام زمان مون صلوات الله علیه رو موجب رضایت مادر مهربان قرار بدی؟ و توفیق بدی در حال و هوای دعای در زمره ی عباد ایشون باشیم و در مسئلت دعا ایشون به ما نزدیک بشه، نزدیک ترین شیء نزدیک ترین فرد به ما.‌

أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است