دوره لقاء – نماز – محافظت از نماز - موالات


دوره لقاء – نماز – محافظت از نماز - موالات

استقامت اينه كه شما یک فضا را بكشوني به درون خودت ، با جهت اين كه ميخواهي يه گام به جلوتر بري

همین فضایی که هست رو آدم بکشونه،بیاره تو خودش،تو وجودش،تو وجودش اقامه کنه اون فضا رو،تو وجودش برپا کنه ،تو وجودش نشونه،سعی کنه اون جوری باشه و در کنارش طلب جلو رفتن داشته باشه،به وجود کشاندن یک فضا استقامت نیست فقط، استقامت یعنی اینکه شما اون رو بکشونی به درون خودت،با جهت اینکه میخای به جلو بری،یک گام به جلوتر بری.خب مثلا شما فرمودی که از جمله بحثهای خیلی مهم،در ماه مبارک رمضان ،بحث صفت رسول الله(صلوات الله علیه)هست،صفت رحمت،درسته؟چقدر ازش استفاده کردی؟چقدر هست؟چه قّده هست؟ والّا اونا که همش حرفه.خدا میآد جلو مُچِت رو باز میکنه ها! منظورم اینکه که وقتی قراره ما صفتمون صفت رسول الله باشه،نوع ارتباطمون صفت رسول الله باشه، چه قّده هست؟ وقتی میگی چقدر هست یعنی (در ابعاد وسیع صحبت میشود)چه قّده هست(در ابعاد میکرون و...صحبت میشود).درسته؟ چه قّده هست؟‌

سبک زندگی در دوره لقاء بر اساس سلامه

«تحیتهم ...سلام.»یعنی نوع زندگیشون،نگیم بهشون حیات میبخشه،سلام هم میبخشه،نوع زندگیشون دیگه سلامه،و الا انسانها تو دنیا هم زندگی دارند،نوع زندگی اینها میشه بر اساس سلام،دیدین میگن سبک زندگی،آقا هم یه مقدار در موردش صحبت کرد، الان هم خیلی تلویزیون در موردش صحبت میکنه،سبک زندگی،نوع زندگی،«تحیتهم سلام»این اصلا خودش جمله ی کامل هست.«تحیتهم سلام»این «هم»کیا هستند«هم » اونایی هستنند که در دوره ی لقاءهستندلذا «تحیتهم سلام»،نوع زندگیشون بر اساس سلامه.سبک زندگیشون سلامه،تا الان اونایی که سبک زندگی رو صحبت میکنند،اینجوری معنا کردند سبک زندگی رو؟ اینجوری تو قرآن در بیارن(...) بعضی ها تو دنیا زندگیشون بر اساس زندگی در دوره ی ظهور(دار السلام)هست.چرا؟ چون در دوران لقاءهستند.این خیلی مهمه،خدا نگفته مثلا «وقت القاء»دقت میکنید،با الفاظی که نگفته مثلا لحظه ای که شما به لقاءمیرسید،«دوره ی لقاء»این دوره ی لقاءاز دنیا آغاز میشه،از زمانی که شما،حتی به این گمان میرسی،یعنی ظن شما این میشه ،که شما ملاقات خواهی کرد، اینجا دوره لقاء شروع میشه،از اینجایواش یواش زندگی،سبک زندگی نوع زندگی میشه بر اساس سلام،این اتفاق افتاده یا نیفتاده؟‌

علت وجود زندگی بر اساس سلام، جریان «هو الذی یصلی علیکم» است

شما مثلا الان مینشینی با خانمت صحبت میکنی،بعنوان مثال عرض میکنم؛خانم بیا یه زندگی زهرایی داشته باشیم، بیا یه زندگی بر اساس لیله القدر داشته باشیم،این یعنی شروع شده دیگه،نوع زندگی بر اساس «سلام»،چرا این اتفاق در خانواده افتاده؟ چرا این اتفاق در برخی خانواده ها،در برخی دوستان، نوع روابطشون،نوع زندگی اون ها افتاده؟ چون ،بالاخره این دوست من بخشی از زندگی من هست دیگه،درسته؟میگم،فلانی با هم نوع رابطه مون این جوری باشه،چرا ؟چرا این حرف رو میزنی؟ چرا اینجوری دارید میشید؟چون «هو الذی یصلی علیکم»او داره شما رو بالا میکشه.والّا این نوع حرف این جنس حرف که توی انسانهای معمولی(منظورم این نبود که ما غیر معمولی هستیم)،والّاجایی که این فضا نیست،این نوع حرف و این جنس حرف که مطرح نیست اصلا. این نوع حرف،این جنس حرف،این نوع زندگی،برای این فضاست،فضای «هو الذی یصلی علیکم».اصلا کلا زندگی دیگه،زندگی یک انسان چیه؟ارتباطاتش با دوستانش،در خانواده،دغدغه های کاریش،دغدغه های فلانش،در سفرش، تفریحش،اوقات فراغتش،اینها بخش های مختلف زندگیشه دیگه،یعنی زندگی یک انسان همین هاست دیگه.حال ممکنه بعضی جاها غلظت بیشتری گرفته باشه،تو بعضی جاها کمتر باشه،ولی داره شدت میگیره. چرا؟(چونکه)؛ «تحیتهم یوم یلقونه سلام» زندگیشون در دوره ی لقاءبر اساس سلام شکل میگیره،هرچی دوره ی لقا ءجلوتر میره،زندگی اینها سلام گونه تر میشه.‌

یکی از مهمترین ذکر کردن «هو الذی یصلی علیکم»، اقامه ی صلاه در این فضاست. یعنی به وجود کشاندن بهره هایی که از صلاه جاری شده ی خدا میشه بدست آورد.

ما وقتی میخایم صلاه خدا رو ذکر کنیم،صلاه خدایی که ما رو از ظلمات به سمت نور خارج میکنه،صلاه خدایی که پیوسته،بر این گروه از مومنین جریان داره،یکی از مهمترین ذکر کردن این صلاه، اقامه ی صلاه در این فضاست. یعنی ؛اقامه ی ،بر پاکردن،به وجود کشاندن،به وجود خود کشاندن،بهره هایی که از صلاه جاری شده ی خدا میشه بدست آورد. یعنی سپردن خود به رودخانه ی عظیم صلاه خدا.‌

با اقامه ی صلاه خداوند برای لحظه ای مشتاقان لقاء رو به کوثر میرسونه و برمیگردونه، این همان معراج در نمازه

معراج در صلاه،فلشی از «یوم یلقونه» است،در همین چند دقیقه ای که به اقامه ی نماز می ایستیم،میگیم معراج،درسته؟بریم به معراج،این اذنی است که خدا داده،درونش انگاریک میانبری است برای یوم یلقونه،برای اتمام یوم یلقونه.نماز،فضایی است برای مشتاقان دوره ی لقاء،مشتاقان دوره ی لقاء،دیگه طاقتشون طاق میشه،میگن؛دوووووره ی لقاء،نمیتونم،نمیتونم دوووره ی لقاء،خداوند میگه بایست به نماز،به اقامه ی صلاه،در اقامه ی صلاه فوران این رودخانه ی صلاه،برای لحظه ای او رو به کوثر میرسونه و برمیگردونه،او رو به دریا میرسونه و بر میگرده،بر میگرده اینجا،تا یک مقدار التیام پیدا کنه،قبوله؟‌

مشتاقان لقاء، در فرصت اقامه ی نماز،یکبار دوره لقاء رو تمام میکنن

حالا ببینید،اینجا رو نگاه کنید«یوم یلقونه»اینجا رو فرض کنید؛«وانها لکبیره الّا علی الخاشعین»،بعد این خاشعین کیا هستند؟«الذین یظنون انهم ملاقوا ربهم»،اونایی که دوره ی لقاء رو آغاز کردند،دوره ی ملاقات رو آغاز کردند،نماز برای بقیه،بزرگه،بزرگه یعنی چی؟یعنی نمییتونه این جریان صلاه تو وجودشون بیاد، خدا همه ی رودخانه رو در وجود این فرد قرار میده،در وجود یک خاشع،همه ی رودخانه، یعنی اول تاآخرش رو،اول تا آخر وقتی آمد در وجوداین،یعنی این فرد در آخرش هم هست،یعنی در لب دریاست یعنی در دوره ی لقاست،والّا این رودخانه ی صلاه بزرگه،نمیتونه در وجود این قرار بگیره ،خدا در صلاه اینکار رو میکنه،لذا فردی که طاقتش طاق شده،در دوران لقاءدر فرصت اقامه ی نماز،یکبار دوره لقا رو تمام میکنه. ‌

انتها ی دوره ی لقاء«وادخلی عبادی فی جنتی»است

طاقتش طاق شده از رسیدن به انتها ی لقا.انتها ی دوره ی لقاء«وادخلی عبادی فی جنتی»است.منظورمون چی بود از دوره ی لقاء؟ اینکه مثلا شما میخای بری زیارت،میگیم وقتی از همین جا گام بر میداری برای زیارت،زیارت شما آغاز میشه،تا موقعی که میرسی در حرم،به این میگیم دوره ی زیارت،دوره ی لقاء یعنی از زمانی که شما گام بر میداری برای لقاء،میشه،دوره ی لقاء،تا موقعی که میرسی به لقاء،تا موقعی که میرسی به لقاء،اونجا دیگه،یه اتفاقی می افته اونجا شما میری در جوار،میری در جنه،میری میشی محصول درخت، شما همون درختی.‌

جنت زهرایی،بوستان زهرایی،محصول زهراء(سلام الله علیها) هست،بوستانی که محصول او هست،بوستانی که خود او است،محصول شما خود شمایید،محصول شما،خود شمایی.‌

نماز برای کسانی که در دوره ی لقاء هستند، یک فرصت طلایی هست، تا به صورت معجزه گونه ای برای لحظاتی کل این مسیر رو طی کنند

بله،در نمازخداوند این فرصت رو در اختیار مومنین قرار میده،تا یک بار دوران لقاء رو سپری کنند،ولو برای آنی. از صلاه طلب یاری کنید،درسته؟«استعینوا» یعنی از صلاه طلب یاری کنید،یعنی وقتی خدا جریان «یصلی علیکم» رو برای مومنین راه انداخته،از صلاه طلب یاری کنید،چه جوری طلب یاری کنید؟یعنی چی باشید؟خاشع باشید،یعنی چی باشید؟ بیایید در دوران لقاء،از مومنینی باشید که دوره ی لقاء رو دارید جلو میرید.قبوله؟ لذا نماز برای کسانی که در دوره ی لقاء هستند،برای کسانی که در رود خروشان صلاه خدا هستند،به سوی یک دریایی بزرگ،یک فرصت طلایی هست،فرصتی که خدا در اختیار قرار داده،تا به صورت معجزه گونه ای برای لحظاتی کل این مسیر رو طی کنند.‌

اجزاء و افعالی که ما و رفتار هایی که ما کنار هم میچینیم،به یک شکل خاص،فشرده،که یکدفعه ما رو تو این رودخانه تا آخر ببره.‌

خدا باید اجازه بده،خدا گفته من اجازه میدم،شما چند بار اینکار رو بکنید،لذا این معجزه هست،این اصلا با قوانین عادی جور در نمیآد،این معجزه هست،یک رودخانه ای بزرگ،فرسنگها فاصله،خدا هربار توی مقاطعی از این رودخانه،تو زمان های مختلف،تو اوقات مختلف،تو این اوقات میگه من به شما اجازه میدم،یکبار بر ی آخر و برگردی،یکبار بری آخر و برگردی،اگر اینجوری بشی،یک بار میری آخر و برمیگردی.‌

شما در رودخانه هستی واین جریان رودخانه هم داره شما رو میبره،شما هم در رودخانه هستی،اقامه صلاه؛هی نگاه میکنی میگی خدایا من خیلی عجله دارم،خیلی عجله دارم،این رودخانه درسته میبره اونجا میره،ولی من خیلی عجله دارم،(میگی این رودخانه جنسش،جنس کوثر هست؛باشه،این وردخانه بالاخره میره تو کوثر میره در دریای کوثر؛باشه،ولی من دوست دارم زودتر برم کوثر)،لذا خدا با اقامه صلاه محبت میکنه،کسانی که در این رودخانه هستن،یک چیزی براشون گذاشته به اسم اقامه نماز،اقامه صلاه،این چیزه حالا چی هست؟حالا هرچی که هست،میگه معجزه میکنه،شما رو می بره تو کوثر و برمیگرده،میری تو کوثر و برمیگردی.‌

اقامه صلاه شبیه تونل زمان و مکان و فضاهاست

دیدی مثلا میگن تونل زمان،این فیزیکی ها میگن،تونل زمان،مثلا یکدفعه میره اونجا و برمیگرده،این اصلا تونل زمان ومکانه،تونل فضاهاست،شما میری و بر میگردی،یعنی باز توی رودخانه،میری و برمیگردی.‌

حالا همه که تو این رودخانه نیستند،اونایی که نیستند باید مومن بشن و بیان در این رودخانه،اونها باید با خشوع وارد این رودخانه بشن،با ایمان و خشوع وارد این رودخانه بشن.والّا ممکنه بعضی ها تو این رودخانه باشن باز نتونن از این رودخانه خیلی استفاده کنند،اینجوری استفاده کنند،استفاده ی اقامه صلاتی کنند،در این رودخانه هستند،فضای صلاه خدا بر اوناهست،فقط از این معجزه ی خدا نمیتون بهره ببرن،از این قوایی که خدا در اختیار شون قرار داده،اذن استفاده اش رو داده،نمیتونن استفاده کنند.بعضی ها هم نصفه ونیمه استفاد میکنن.‌

کوثر مانند غسل زیارته؛ آمادگی برای هم جواری

(مسیر نشئات) به سوی کوثره،مسیر نشئات خودش به سمت ارتفاعات بالا هم هست دیگه.اونی که رفت تو کوثر دیگه میره،کوثر مثل چیه؟بعنوان مثال دیدی،مثلا میگن میخای بری زیارت برو غسل زیارت کن برو زیارت،دقت میکنید؟طرف غسل زیارت میکنه که بره زیارت،کوثر دریایی که یک کسی رو دیگه میخوان پاکیزه ی پاکیزه کنند،عطر افشانیش کنند،لباس های زیبا بر تنش کنند،چرا؟ چون میخوان او رو در جوار کسی بنشونند.‌

کسانی که در فضای «یصلی علیکم» هستند در صلاه دائم اند

زندگی اصلا در صلاه است،میدوی که از فرصت اقامه ی صلاه استفاده کنی.و انسان بایستی سعی کنه از این صلاتی که درش هست خوب محافظت کنه«فی صلاتهم دائمون»این هست ؟بله،کسانی که در فضای «یصلی علیکم» هستند در صلاه دائم اند،لذا توی این دائمیّتی که در صلاه هستند،مترصد وقت اقامه صلاه اند.‌

با ذکر و تسبیح صحیح از صلاه محافظت کنیم

اونی که پیوسته در صلاه خداست،خودش یه مقداری باید محافظت کنه روی این موضوع،چه جوری محافظت کنه؟ ذکرش درست باشه،میشه محافظت، «سبحوه»تسبیح کنه،تسبیح درست و دقیق،میشه محافظت.خدا این فضا رو قرار داده،خدا این رودخونه رو قرار داده،یه ماهی میتونه در جهت آب شنا کنه،یه ماهی میتونه در خلاف جهت آب شنا کنه،بالاخره ماهی ای که در خلاف جهت آب شنا میکنه داره میره،خب،اون ماهی ای که در جهت آب شنا میکنه هم داره میره،اون کسی که تو آب دست می اندازه یه چیزی رو میگیره،بالاخره اون چیز هم کنده میشه این میره،محافظت کردن تو این فضا این معنا رو میده،اما همه دائم هستند.‌

دوستان اینجوری اقامه صلاه خوبه؟ حالا آدم میفهمه اقامه صلاه چقدر جالبه،یک فرصت طلایی،یک فرصت استثنایی،برای افرادی که در رودخانه ی به سوی کوثر در حرکت اند،یک معجزه ،معجزه ای که اونها رو آنی ببره به یک تجربه از کوثر پیدا کنند.یک تجربه از لقاء.‌

ظاهر نماز بهترین چینش اجزای رفتارهایی است که میتونه این صلاه رو در وجود آدم اقامه کنه

یک نکته ی دیگه ای رو هم عرض کنم؛ در ظاهر نماز،موضوعاتی چیده شده ،که ظاهرا کسی نمیتونه بهتر از این رو بچینه برای این دوران،بهترین چینش اجزای رفتارهایی که میتونه این صلاه رو در وجود آدم اقامه کنه همین چینشه.‌

یک درجه اقامه کردن یعنی به وجود کشاندن

لذا حالا این چینش ها چه چیز هایی هست؟اینهارفتار های ماست،ظاهر اقامه ی نماز حاکی از رفتار های ماست،رفتار هایی برای اقامه کردن،اقامه کردن چی؟صلاه ،اقامه کردن یعنی چی؟یعنی به وجود خود کشاندن،مسامحتا عرض میکنم،(یه در جه ای اش هست)به وجود خود کشاندن.در ظاهر جسمی این رفتار ها رو باید انجام داد که هر کدومش حاکی از یک رفتاره.‌

موالات یعنی رفتار های نماز رو به شکلی دقیق ولایت کنید، تاشما امکان اقامه نمازت رو داشته باشید

یک نکته ای عرض کنم،در نماز گفته میشه که چی داشته باشید؟ موالات داشته باشید،درسته؟یعنی این رفتار ها رو به شکلی دقیق ولایت کنید،به اینگونه ولایت کنید و ولایت شما بر این رفتار ها به این شکل باشه تا چه اتفاقی بیفته؟تاشما امکان اقامه نمازت رو داشته باشی،یعنی این ولایته اگر اتفاق نیفته شما نمیتونی نماز رو اقامه کنی. شما میخای اون میز رو اونجا بر پا کنی،اگر اون زنجیر رو اونجا خوب وصل نکنی نمیتونی اون میز رو اونجابرپاکنی،جزیی از این کاره،ولی اگر اون جزء درست بر پا نشه نمیتونی نمیتونی اون رو برپا کنی،به درستی هم باید بر پا کنی،یعنی سرجاش باید برپا بشه،اون زنجیر رو اگر شما بیای از پایین به زمین وصل کنی،نمیتونه میز رو تو هوا نگه داره،زنجیره باید از اونجا به اونجا وصل بشه، به موقع هم بایدوصل بشه،شما نمیتونی بگی ؛نه!من اول میزرو میآرم اینجا ،بعدا زنجیر رو وصل میکنیم،میزه می افته تا بخوای زنجیر رو وصل کنی.لذا شما در این کارت یه ولایتی اعمال میکنی،یعنی اینکه این اونجوری باشه،این اینجوری باشه،این رو می چینی،ترتیب شون رو اعمال میکنی،این ولایته رو اعمال میکنی،در اجزای نماز هم باید ولایت اعمال کرد.(حالا این رونکته ای عرض کردن بیشتر برای شما دوستانی که تو بحث ظاهر نماز هستید).‌

«یصلی علیکم» یعنی؛ سیلی خروشان از هدایایی بی حساب.به سمت نشئات،به سمت کوثر

«فصل لربک» رو قبلا توضیح دادیم،دیگه، درسته؟همون توضیح رو تو ذهنتون داشته باشید،اون در فضای همین «یصلی علیکم»،«یصلی علیکم» چیه؟یک رودخانه ای از جنس صلاه به سمت نشئات،به سمت کوثر،یک سطح معنای این رودخانه رو هم گفتیم،گفتیم رودخانه ی صلاه یعنی چی؟گفتیم سیلی خروشان از«صله ها»،صله ها یعنی هدایا،هدایایی بی حساب.صلاه «فصل لربک»،یعنی خدا یک رودخانه ای خروشان از صلاه،یک تعبیرش یعنی صله ها درست کرده،که با این وردخانه افراد رو ببره به سمت کوثر،درست؟‌

این فضای صله خیلی زیباست،حداقل ما این فضا رو یه مقدار داشته باشیم،این خیلی زیباست،اینکه خدا جریان صله راه انداخته،(صله رو هم بگیریم به مفهوم هدیه)هدیه هم که خیلی جالبه دیگه،مثلا شما فرض کن آقا مرتضی، یه نفر ،یکی از دوستان یکبار عرض کردیم،مثلا یکی از دوستان یکبار یه هدیه بگیره،مثلا یه کسی بیاد ماهی یکبار به شما هدیه بده،هفته ای یکبار هدیه بده،هرروزبه شما هدیه بده،اصلا شروع کنه پیوسته به شما هدیه دادن،شما وقتی میخای بری برای یه کسی هدیه بخری،نگاه میکنی چه چیزی نیاز داره،از چه چیزی بیشتر خوشش میآد. بعد اونرو به بهترین شکل بهش میدی ،قشنگ ترینش رو بهش میدی،با کیفیت ترینش رو بهش میدی،او هم از تو این درخواست رو نداره،حالا یه کسی جریان هدایاء به شما داده،اونم کیه؟خدا. عالم به همه ی وجود ما،قادر به دادن هر هدیه ای.حالا تو این جریان شما قرار بگیری.‌

فعلا تو همین فضاها بمونیم،نمیخاد اینور و اونور بریم جلو،ذهن برخی از دوستان فعاله،مثلا تو بحثها میرند به دنبال معادله حل کردن،دنبال حل معادلات نباشید،بعد بعضی موقع ها معادلات چند مجهولی میشه.هر کدوم از دوستان به خودش بگیره،تقریبا زیادند از این دوستان،هرکی به نوعی....‌

خب خیلی ممنون دست شما درد نکنه.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است