بررسی آیات 127 تا 136 سوره بقره - اسلام، پیش شرط همراهی با برنامههای خداوند
1394/05/27
بررسی آیات 127 تا 136 سوره بقره - اسلام، پیش شرط همراهی با برنامههای خداوند
دوشنبه – 2 ذی القعده 1436 – حکیم – جلسات کتاب حج
بسم الله الرحمن الرحیم؛ توکلت علی الله؛
در بحث « حج » در آیات مربوط به مناسک حج در سوره بقره بعد از این آیات، بعد از ارتقاء مناسک حج توسط ابراهیم علیه السلام در آیه 129 ابراهیم علیه السلام میفرماید که« رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنهْمْ يَتْلُواْ عَلَيهْمْ ءَايَاتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحْكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الحْكِيمُ( البقرة 129)». ماجرای حج توسط ابراهیم علیه السلام جلو اومده و بعد از این ماجرا ابراهیم علیه السلام یک درخواست داره« در خواست بعثت یک رسول که چند تا رفتار رو، چند تا کار رو انجام بده».
سوالی مطرح میشه که" رسولی که مبعوث میشه اون چند تا کار رو برای چه کسانی انجام بده؟ "
« رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ » در بین اونها. " اونها " چه کسانی هستند؟ در آیه 128 اون افراد مطرح هستند.
نیاز به درجهی خاصی از اسلام قبل از ورود به مناسک حج
« رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينْ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ » خدایا! من و اسماعیل رو نسبت به خودت مُسلِم ( تسلیم ) قرار بده. این بحث در چه ماجرایی مطرح شده؟ این بحث کجاست؟ این بحث تسلیم برای چه چیزی هست؟ بحث اسلام در اینجا برای چه چیزی مطرح هست؟ پاسخ این سوال در آیه قبل هست« وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ » قواعد خانه ی کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام ارتفاع پیدا کرده اند.« رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا » این رو از ما قبول کن.
بعد از بحث اسلام چی مطرح هست؟ این مطرح هست که« وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا » مناسک این ماجرای حج رو به ما نشون بده« وَ تُبْ عَلَيْنَا » و بر ما توبه کن.
پس یک ماجرای« ارتفاع قواعد بیت » اتفاق افتاده و شاید بعد از این منطقی هست که مطرح بشه که« وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا » ولی یک چیزی نیاز هست و اون« تسلیم بودن » هست، یک درجهای از اسلام، یک درجه ای مرتفع تر از اسلام، یک درجه ای از اسلام که مرتفع تر نسبت به قبل باشه نیاز هست لذا ابراهیم علیه السلام میفرماید که« رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينْ لَكَ » ما رو برای خودت جزء مسلمین قرار بده.آیا قبل از این ابراهیم علیه السلام جزء مسلمین نبوده؟ چرا بوده ولی اینجا یک درجه ای بالاتر مطرح هست. بعد از این ورود به چه فضایی مطرح هست؟ این فضا که« وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا » مناسک رو به ما نشون بده، مناسک این خانه ی کعبه ای که قواعدش ارتفاع پیدا کرده است.
« وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ » و از ذریه ی من امتی درست کن که مسلم باشند. این موضوع کجا مطرح هست؟ پاسخ این هست که" بعد از ارتفاع قواعد بیت و قبل از« وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا »."
این فضای« مُّسْلِمَةً لَّكَ » ادامه ی همون بحث« رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينْ لَك » هست. این بحث اسلام و مسلم بوده در کجا مطرح هست؟ در « حج » . یک درجه ای از اسلام مقدمه ی مناسک حج هست و یک درجه ای از تسلیم بودن در قبال خدا، مقدمه ای برای مناسک حج هست.
رسول الله ص مبعوث شده در بین امت مُسلم از ذریه ابراهیم ع که وارد مناسک حج شده بودند
ابراهیم علیه السلام هم برای خودش و اسماعیل علیه السلام این مطلب رو میخواد و هم برای امتی از ذریه اش یعنی از خداوند درخواست میکنه که از ذریه ی من یک امتی قرار بده که این اسلام رو داشته باشند، این اسلام رو داشته باشن که چه چیزی بشه؟ پاسخ این هست" که بیایند و وارد ماجرای حج بشن". حج کجاست؟ این مناسک کجاست؟ مناسک در حول بیتی هست که قواعدش ارتفاع پیدا کرده، قواعدش رفعت داده شده، حول خانه ی کعبه هست، حول بیت الله هست.
برای این ذریه که اسلام میآرن، این اسلامی که حول خانه ی کعبه هست، این اسلامی که حول بیت الله هست و مقدمه ی مناسکی در جوار بیت الله هست ابراهیم علیه السلام از خداوند درخواست میکنه که« رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنهْم ْ» خدایا! در بین اونها یک رسولی از خود اونها قرار بده( منظور از" اونها " همون« امتی هست که از ذریه ی ابراهیم علیه السلام تشکیل شده و مُسلم هستند( نه همه ی ذریه )، امت مُسلِمی که وارد مناسک حج میشن، وارد یک سری رفتارها در قبال بیت الله میشن " پس خود اون رسول هم در بین اونها هست.
بیت الله محور مناسک حج
پس ببینید درخواست ابراهیم علیه السلام برای بعثت این رسول برای چه کسانی هست؟ برای افرادی که درجه ای از اسلام رو که مقدمه ی مناسک حج هست رو دارند و با او درجه از اسلام به مناسک حج میپردازند. اینکه عرض میکنیم به مناسک حج میپردازند یعنی به گرد بیت الله هستند. یعنی" بیت الله محور هست " بیت الله محور هست. جهت گیری این افراد به سمت« بیت الله » هست.
بله پس ماجرای درخواست ابراهیم علیه اسلام برای بعثت رسول که یکسری رفتارهایی رو مثل« تلاوت آیات، تزکیه، تعلیم کتاب و حکمت » رو دنبال بکنه برای کسانی هست که« بیت الله » برای اونها« محور » هست و « نسبت به اون ماجرا دارای یک درجه از اسلام خاصی هستند ».
پس اینها حول« بیت الله » که در شهر مکه قرار داره هستند.
این بحث رو تا اینجا داشته باشیم.
اُمیّین، یعنی امت مُسلم اهل مکه که بر اساس اسلامشان با محوریت بیت الله وارد مناسک حج شدهاند.
در آیه ی دوم سوره جمعه خداوند میفرماید که« هُوَ الَّذِى بَعَثَ فىِ الْأُمِّيِّنَ رَسُولًا مِّنهْمْ » برخی از اقوال نقل میکنند که« امیین » یعنی« اهل مکه » و اینجا ارتباط این بحث اهل مکه بودن و بحث اینکه رسولی در بین اونها مبعوث بشه برای اینکه تلاوت آیات کنه، تزکیه کنه و تعلیم کتاب و حکمت بده معلوم میشه.
اینکه عرض میشه« امیین یعنی اهل مکه » منظور هر کسی که در شهر مکه زندگی میکنه نیست بلکه کسی هست که؛ جزء« أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ » هست و بر اساس این اسلام در مناسک حج هست، بیت الله برای او محور هست و حول بیت الله رفتار انجام میده.
چند نکته در مورد آیات 124 الی 134 سوره بقره مطرح کنیم.
همون طوری که عرض شد در آیه 127 سوره بقره بعد از بحث« الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ » ابراهیم علیه السلام یک سری درخواست ها رو از خداوند مطرح میکنه که عبارتند از« رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا » و « رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينْ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ » پس بحث قبول بودن، بحث مسلم بودن؛ درخواست اینکه من و امتی از ذریه ام رو مسلم قراربده.
درخواست دیدن مناسک، درخواست توبه ی خدا، درخواست بعثت یک رسول در اون امت مسلم از ذریه ابراهیم در آینده.
خداوند بلافاصله بر مَنِش و مسیر ابراهیم علیه السلام مهر تایید میزنه« وَ مَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ » کسی از ملت ابراهیم سر باز نمیزنه إلّا کسی که نفس اش سفیه هست« وَ لَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فىِ الدُّنْيَا » ما قطعا ابراهیم علیه السلام رو در دنیا مصطفی کردیم« وَ إِنَّهُ فىِ الاَخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ( البقرة 130)» یعنی خداوند هم بر دنیای ابراهیم علیه السلام مهر تایید میزنه و هم بر آخرت او.
تا اینجا چند درخواست از خدا از جانب ابراهیم علیه السلام نسبت به برخی از موضوعات مطرح هست« رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا »، « مسلم بودن »،« مناسک »،« توبه »،« بعثت یک رسول » و در آیه 130 خداوند بر ابراهیم علیه السلام مهر تایید میزنه، بر رفتارها و منش ایشان چه در دنیا و چه در آخرت مهر تایید میزنه.
در ادامه ی آیات دیگه بحث درخواست کردن مطرح نیست. آیا از اینجا به بعد بحث دیگه تمام شد؟ آیا ابراهیم علیه السلام بحث هایی مطرح کرد و تمام شد؟ آیا در آیات بعد خداوند به تبیین اون درخواست ها اشاره ای داره؟
در آیه 131 سوره بقره خداوند میفرماید که« إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبّ الْعَالَمِينَ( البقرة 131) » یک وقتی بود که رَبِّ ابراهیم به او گفت که اسلام بیار، تسلیم شو و ابراهیم علیه السلام جواب داد که برای رَبِّ عالمین تسلیم شدم.
ارتباط این بحث با بحث های قبلی چی هست؟ ببینید در آیه 131 بحث تسلیم مطرح هست( یک وقتی خداوند به ابراهیم علیه السلام گفت که تسلیم شو و ابراهیم علیه السلام تسلیم شد (. در دو آیه قبل ابراهیم علیه السلام دعا کرده که« رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينْ لَكَ » ما رو از مسلمین خودت قرار بده. آیا بین آیه 128 و 131 سوره بقرة ارتباط هست؟
در ادامه میفرماید که« وَ وَصىَ بهِا إِبْرَاهِمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ» ابراهیم علیه السلام برای فرزندانش وصیت کرد، یعقوب علیه السلام هم برای فرزندانش وصیت کرد که« إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ » خدا برای شما یک دین رو برگزیده، یک دین مشخص، یک دین روشن رو برگزیده، برای شما« الدِّينَ » رو برگزیده. « فَلَا تَمُوتُنَّ» نکنه بمیرید،« إِلَّا » مگر اینکه« وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ(132البقرة ) » یعنی قبل از مردن حتما تسلیم بشید، قبل از مردن حتما اسلام بیارید، قبل از مردن حتما بیایید در زمره ی مسلمین.
پس تا اینجا سه آیه یا سه بخش از آیات به هم ارتباط پیدا میکنند« رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينْ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(128 البقرة ) »،« إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبّ الْعَالَمِينَ( البقرة 131)» و « وَ وَصىَ بهِا إِبْرَاهِمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يَابَنىِ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ( البقرة 132)».
البته این بحث ادامه داره و در آیه 133 ادامه ی آیه 132 هست که زمانی که وقت وفات یعقوب علیه السلام شد فرزندان ایشون اقرار کردند که«... وَ نحَنُ لَهُ مُسْلِمُونَ( البقرة 133) » ما تسلیم هستیم، ما برای خدا، در قبال خدا مسلم هستیم.
آیه 134 میفرماید که« تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ لَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَ لَا تُسْلُونَ عَمَّا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ(134البقرة )» مخاطب این آیه چه کسی هست؟ ظاهرا ممکن هست که مطرح کنند که مخاطب این آیه امت اسلام هستند. خب این سوال مطرح میشه که چه ربطی داره؟ اگر مخاطب این آیه ما هستیم اون وقت قرار هست که چه چیزی رو برداشت کنیم؟
یهود و نصاری به دور از ملت ابراهیم حنیف
« وَ قَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تهَتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِمَ حَنِيفًا وَ مَا كاَنَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(135 البقرة )» پس در آیه 135 این مطرح میشه که از ذریه ی ابراهیم علیه السلام بخشی شون یهودی میشن، بخشی شون نصرانی میشن. این یهودی شدن و نصرانی شدن دور شدن از ملت ابراهیم هست لذا یهودی ها و نصرانی ها میآن و میگن که بیایید یهودی و نصرانی بشید تا هدایت بشید و خداوند اینجا داره اونها رو رد میکنه؛« قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِمَ حَنِيفًا وَ مَا كاَنَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ( البقرة 135) » ملت ابراهیم اینجوری که شما هستید نیست« وَ مَا كاَنَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ » و شما مشرک هستید. ملت ابراهیم حنیفیت بود و حنیفیت مشرک بودن نیست و شما یهودی ها و نصرانی ها اینجوری نیستید، شما از ملت ابراهیم دور شدید.
« قُولُواْ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَ مَا أُنزِلَ إِلىَ إِبْرَاهِمَ وَ إِسمْاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتىِ مُوسىَ وَ عِيسىَ وَ مَا أُوتىِ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَينْ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَ نحَنُ لَهُ مُسْلِمُونَ(136 البقرة )». ( مخاطب این آیه هم امت مخاطب قرآن یعنی امت اسلام میتونه باشه و هم یهودی ها و نصرانی ها هست )؛ بگید که به الله ایمان آوردیم، بیایید در این راستا، به الله ایمان بیارید و به« وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْنَا » ایمان بیارید بر اون چیزی که بر ما نازل شده،« وَ مَا أُنزِلَ إِلىَ إِبْرَاهِمَ وَ إِسمْاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتىِ مُوسىَ وَ عِيسىَ وَ مَا أُوتىِ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَينْ أَحَدٍ مِّنْهُمْ » و بدانید که بین هیچ کدوم از این انبیاء علیهم السلام هم فرقی نیست و مسلم بشید، تسلیم بشید.
ببینید در اینجا اون کسانی که مطرح میکنند این بحث رو( یعنی افرادی که میگن« وَ نحَنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ») محور بحث شون ایمان به الله هست، ایمان به آنچیزی که بر رسول الله صلوات الله علیه نازل شده، ایمان به آنچیزی که بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و ایمان به آنچیزی که به موسی و عیسی ایتاء شده و ایمان به آنچیزی که به همه ی انبیاء« وَ مَا أُوتىِ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ » ایتاء شده، ایمان به اینها مطرح هست. در چه راستایی؟ در راستای اینکه« لَا نُفَرِّقُ بَينْ أَحَدٍ مِّنْهُمْ » اینکه اینها هم هیچ تفرقه ای نداره و در یک راستا هست.
اینها زمانی اتفاق میافته که این افراد بیایند در فضای اسلام« وَ نحَنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ».
این اتفاق حاکی از یک برنامه ی خدا هست. این ایه حاکی از یک برنامه خداست ببینید وقتی مطرح بشود که در طول چند سال متمادی و متفاوت یک کسی چند نفر رو فرستاده یک جایی بصورت جداگانه در سالهای مختلف چند نفر متفاوت رو فرستاد یک جای و بعدا مطرح میکنه بین کارهای اینها فرقی نیست . اینها توی یک راستا بودند شما به نتیجه میرسی . پس حتما اینها دارند یک برنامه رو دنبال میکنند ، واین آدم دنبال یک برنامه بوده واین فردی که اینها رو فرستاده اونجا دنبال یک برنامه بوده که بین اینها هیچ فرقی نیست ، بین اینها هیچ تفرقه ای نیست. فرق نیست، یعنی یک وحدتی وجود دارد یک جهت وجود دارد ، برای ورود به این فضای همراهی با این برنامه چه چیزی نیاز هست ؟ اسلام.
این برنامه چیه هست نمیدونیم ، خداوند با افراد خاصی این برنامه را جلو میبره . چی نیاز هست ؟ اسلام ، اگر اسلام نداشته باشیم نمیتونیم همراه بشیم .
لزوم واجد درجات بالاتر اسلام شدن برای همراهی با برنامههای خدایی و ارتقاءات آن
برنامه ممکنه در مقاطعی ارتقاء پیدا کنه ، در مقاطعی بسیار تغییر کنه ، تغییر نه از جهت تغییر جهت ، از جهت ارتقاء
جالبه در دوره خود ابراهیم(ع) بوسیله خود ابراهیم (ع) تغییری در برنامه اتفاق می افته ،ارتقاء در برنامه اتفاق می افته دراین مسیر اتفاق می افته که خود ابراهیم(ع) نیاز به ارتقاء درجه اسلام داره ، لذا می فرماید : که ( رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ ) (سوره بقره آیه 128). ما تا آلان مسلمان بودیم ،ولی ما رو به یک درجه ای بالاتر از اسلام ببر، و در یک درجه ای بالاتر از اسلام قرار بده که بتونیم با این برنامه همراهی کنیم .
دین، عنوان کلی برنامههای خداوند - اسلام از ملزومات رفتاری در قبال دین خدا
این برنامه ها عنوان کلیش چیه ؟در آیات مطرح هست در آیه 132 سوره بقره ( إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُم الدِّين ) عنوان کلیاش دینه ، رفتار در قبالش چیه ؟ از ملزومات رفتارش چیه ؟ اسلام.
ادامه آیه بالا ( فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسْلِمُون ) نکند از دنیا بروید و اسلام نداشته باشید ، نکنه موت شما را فرا بگیرد و شما به اسلام نرسیده باشید .
حج، مناسک, بعثت رسول، مصادیق دین در ماجرای ابراهیم ع - اسلام، رفتار در قبال آن
دین همان خط وحدتی که شما در بین انبیاء (ع) می ببینید . اون برنامه هایی که دنبال شده اونها دینند . رفتارش چیه ؟ رفتار در قبالش چیه ؟ اسلام. در ماجرای ابراهیم (ع) دین چیه ؟ ماجراهای حج ، دین هستند رفتار در قبالش چیه ؟ دین هست.
خدا این رو برگزیده که این بر ما باشد ، ما باید چیکار کنیم ؟مسلم باشیم .
بعثت رسول، تلاوت آیات، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت مصداق دین خدا و رفتار در قبال آن اسلام
در گذشته عرض شد که ما یک بحثی داریم که با عنوان دین الله ،در قبالش یک بحثی دارم که به اسم دین دارای ، دین داری ما. بعثت رسول دین الله هست . اینکه رسول تلاوت آیات کنه دین الله . اینکه رسول تزکیه میکنه ، اینکه رسول تعلیم کتاب کنه ، اینکه رسول تعلیم حکمت کنه ، اینها دین الله اند .
«رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا»: ما و عمل ما را در راستا قرار بده
مقدمه رفتار در قبال و شرط لازم رفتاری ، شروع اینکه ما بخواهیم رفتار کنیم ، رفتاری صحیحی داشته باشیم .اسلامه ،مسلم بودنه . لذا ابراهیم (ع) وقتی قواعد من البیت ارتقاء پیدا میکنه بعد از دعای قبول بودن این ماجرا یعنی در راستا بودن . رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا یعنی این رو در راستا قرار بده ، این کاری که ما انجام دادیم این رو در راستای اون قرار بده و ما رو در این راستا قرار بده . هم کار در این راستا باشد هم ما در اون راستا باشیم .
«رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينِْ لَك»: خدایا ما را واجد صفت اسلام کن تا بعد از این نیز در راستای صحیح باشیم
بعد رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينِْ لَك حالا ما رو یک جوری قرار بده که بتونیم در این راستا حرکت کنیم یک صفتی به ما بده برای ما قرار بده به نام مسلم بودن که با اون صفت بتونیم از این به بعد توی این راستا بیایم جلو .
بر محمد وآل محمد صلواتی بفرستیم .(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم )