عرفات برای شناخت خدا و خلیفه او؛ مشعر حس کردن برنامههای خدا و خلیفه او
« عرفه »، « مشعر» و« منا » سه ماجرای پررنگ در حج هستند. یک دوره عرفه برای عرفان و معرفت به امام علیه السلام، معرفت به الله و معرفت به خلیفهی الله. و بعد مشعر فضای حس کردن و شعور پیدا کردن به اللهیت الله و خلافت خلیفه الله. در مشعر انسان سعی میکنه که بره و برنامه های خدا رو حس کنه، حضور در برنامه های خدا رو حس کنه. حس کنه یعنی با روح و صفات جلو بره، بره در برنامه های خدا و آمادگی کسب کنه. ببینید حجاج در مشعر یکی از کارهایی که انجام میدن این هست که یک تعدادی سنگ با خودشون جمع میکنند بخاطر گام بعید یعنی« منا » یعنی در مشعر واقف به این میشن که جلو تر برن و در یک سرزمین جلو تر مبارزه و جنگ با ابلیس وجود داره لذا سلاح بر میدارند و اگر فردی این رو حس نکنه سلاح بر نمیداره. بله در مشعر بایستی برنامه های خدا رو حس کرد، آدم بایستی با قلب و روح وصفاتش بره و در برنامه های خدا قرار بگیره و اون فضا رو حس کنه. آدم بلحاظ صفات و روح یک بار در آخر الزمان جلو بره، یکبار در فضای دخان مبین جلو بره و حس کنه.
درک صحیح برخی از آیات ذیل بحث مشعر، باید سلاح برداشت و با روح و بلحاظ صفات به سوی صحنه ها رفت
برای اینکه درک صحیحی نسبت به بسیاری از آیات قرآن پیدا کنیم باید اون آیات رو ذیل بحث مشعردنبال کنیم و إلّا ما آیه ی قرآن رو میخونیم و عبور میکنیم. خداوند از یک ماجرای بسیار بزرگ صحبت میکنه اما ما اون آیات رو مثل یک روزنامه میخونیم و عبور میکنیم. نهایتش این هست که با تعجب میگیم که خداوند چه مطلب بزرگی گفته است. نه! بایستی بلحاظ صفات و قلب بایستی وارد اون ماجرا بشیم و بریم اونجا بایستیم، در اون صحنه بایستیم و اون رو حس کنیم. بریم ماجرا رو بلحاظ صفات حس کنیم، با قلب مون حس کنیم و بعد سعی کنیم که برای اون سلاح برداریم، ابزار برداریم. خودمون رو از پیش برای اون ماجرا آماده کنیم، فقط با معرفت نمیشه، فقط با معارف نمیشه بلکه باید رفت و حس کرد. چه جور رفتنی؟ آیا رفتن با جسم؟ نه! با قلب، با روح باید در اون صحنه رفت و ساکن شد و به شعور رسید و بعد بر اساس معرفت و شعور وارد سرزمین ظهور بشیم، وارد سرزمین آینده شد.
منا، سرزمین مورد آرزوی همه خوبان عالم
در حج به سرزمین و فضای بعد از عرفه و مشعر سرزمین منا گفته میشه. منا یعنی آرزوها، سرزمین آرزوها. سرزمینی که همه ی خوبان آرزوی اون سرزمین رو دارند. جمرات آخرین تیر از تیرهای آخر و از موانعی هست که شیطان برای سرزمین منا در این مسیر درست کرده است، یعنی شیطان در پیشاپیش سرزمین منا مانع ایجاد کرده لذا یک درگیری با شیطان و حذف شیطان در ابتدای سرزمین منا هست و بعد ورود به سرزمین منا، سرزمین آرزو ها، آرزوی خوبان، آرزوی انبیاء و رسل علیهم السلام وجود داره.
رحلت زیبا برای تمنای زیبا، قیمت انسان به آرزو و تمنی او
بله پس سه گام« معرفت »،« مشعر » و« منا » در معرفت( مثال عرض میکنیم ) یک انسان به این معرفت پیدا میکنه که بایستی وصل به امام علیه السلام باشد، بایستی در معیت امام علیه السلام باشد، بایستی در معیت امام اش باشد. انسان در مشعر بایستی به جست و جوی این معرفت بپردازه، به جست و جو بر اساس این معرفت. به حس گرفتن برای حرکت بر اساس این معرفت، حس در معیت بودن، حس همراهی کردن. و به سمت سرزمین منا حرکت بکنه، دوستان عرض میشه سرزمین منا، سرزمین آرزو ها، اما نه هر آرزویی. در دنیا سرزمین منا و بهره بردن از سرزمین منا به حد آرزوی انسان ها هست، به حد فهمی که ما از اونجا داریم. آروزی ما چی هست؟ بر اساس معرفت در عرفه و شعور در مشعر اگر از ما بپرسند که آرزوی شما چی هست؟ تمنای شما چی هست؟ پاسخ مون چی هست؟ یک فردی عرض میکنه که یک زندگی خوب خب این هم برای خودش یک آرزو هست. یک فردی عرض میکنه که فلان مسائل و مشکلات من حل بشه خب این هم برای خودش یک تمنایی هست. انسان با حد آروز و تمنایی که داره قیمت پیدا میکنه. تمنای ما چی هست؟ حتی در انسان هایی که این توفیق رو پیدا میکنند که در معیت امام حسین علیه السلام رحلت کنند، بار و بندیل ببندند و بروند این سوال مطرح هست که آقا! شما که بار و بندیل بستی داری میری تمنای شما چی هست؟ فلانی میگه خب در معیت امام علیه السلام باشیم خوبه دیگه، برامون خوب هست. اگر خدا توفیق بده در معیت امام علیه السلام باشیم مسائل و مشکلات مون حل میشه. عرض میشه که: رحلت زیبا برای تمنای زیبا، رحلت زیبا برای تمنایی عالی.
«أین الحسن؟ أین الحسین؟»، در فضای مشعر و جستوجو کردن و «أین السبیل بعد السبیل؟»، جهتگیری تمنا
ببینید در دعای ندبه برخی معارف نسبت به اهل بیت علیهم السلام و امام زمان صلوات الله علیه مطرح هست و این فضا رو از اینجا به بعد که عرض میشه در فضای مشعر، در فضای جست و جو کردن حس کنید: « أین الحسن؟ أین الحسین؟ أین ابناء الحسین » خب تا اینجا تمام«أینَ » ها گفته شد، تا قبل از این فراز دعای ندبه در مورد رسول الله صلوات الله علیه و امیر المومنین علیه السلام صحبت شده لذا گفته میشه که« امام حسن علیه السلام کجاست؟ امام حسین علیه السلام کجاست؟ فرزندان امام حسین علیه السلام تا امام زمان صلوات الله علیهم کجا هستند؟ » در ادامه دلیل این مطلب که چرا من میگم«کجاست؟» مطرح میشه، اون فراز ها با عبارات«کجاست؟ » مطرح میشه اما دلیل اینکه چرا« أین الحسن؟ أین الحسین؟ أین ابناء الحسین؟ » گفته شد مطرح میشه . اونها عبارتند از؛« أین السبیل بعد السبیل؟ أین الخیرهُ بعد الخیره؟ أین الشموس الطالعه؟...» کجا هستند خورشید هایی که به ما بتابند، کجا هستند خورشید هایی که به عالم بتابند، سبیل ها، راه های به سوی خدا کجا هستند؟و... در اینجا یک جهت گیری برای تمنا مطرح هست، با این کجا هستند؟ کجا هستند برای اینکه تمناتون چی باشه جهت گیری میکنه برای اینکه یک جهتی به تمنای ما بده و إلّا بعد از اینکه گفته شد« امام حسن علیه السلام کجاست؟ امام حسین علیه السلام کجاست؟ فرزندان امام حسین علیه السلام تا امام زمان علیه السلام کجا هستند؟ » میتونست گفته بشه که کجا هستند کسانی که بیایند و مشکلات ما رو حل کنند، کجا هستند کسانی که بیایند ومسائل زندگی ما رو حل کنند. اینطوری مطرح نمیشه بلکه مطرح میشه که« سبیل های به سوی خدا کجا هستند؟ » « أین باب الله الذی منه یعطی؛ باب الله کجاست؟ » اینها برای این مطرح هست که برای شکل گرفتن یک تمنای متعالی به فرد یک آموزشی بده. بله دوستان انسان با تمنای متعالی قیمت پیدا میکنه. ببینید در سرزمین منا یعنی سرزمین تمناها، سرزمین آروز ها.
سرزمین آرزوهای داستانهای کودکانه، محل مَنیّت؛ سرزمین آرزوهای خدایی، محل حذف منیّت
ببینید در این فیلم هایی که ساخته میشه یک کسی یک فیلمی میسازه و اگر در اون فیلم به کسی گفته میشه که میای بریم سرزمین آرزو ها؟ اون شخص مقابل جواب میده که بَه بَه چقدر خوب! بریم سرزمین آروز ها چون اونجا همه چیز حَل هست. اما سرزمین آرزوهایی که خدا ترسیم میکنه چه جوری هست؟ اینطوری هست که بیایید سرزمین آرزوها اونجا قربانی هست. در سرزمین آرزوهای خدایی خودت مطرح نیستی ها! در سرزمین آرزو ها و به سوی سرزمین آروز ها خودت رو، نفس ات رو حذف کن، خودت مطرح نباش. مثلا در این فیلم های برنامه کودکی اینطور ساخته میشه که بیایید بریم سرزمین آرزو ها و سرزمین آرزوهای اونها جایی هست که فرد منیّت پیدا میکنه و اینطوری هست که بریم سرزمین آرزو ها چون هر آروزیی بکنیم اونجا برامون هست. بخاطر این که این چیز ها رو اینجا نداریم بریم در سرزمین آرزوها و اونجا آرزو بکنیم که مشکلات مون حل بشه. این فرهنگ فرهنگ برنامه کودکی هست. این فرهنگ برنامه کودکی متاسفانه در رفتار های دینی ما هم رسوخ کرده است، این فرهنگ کودکانه، فرهنگ بچه گانه هست. مثل بچه ها به سرزمین منا نگاه نکنیم، مثل آدم های خُرد و کوچک به سرزمین منا نگاه نکنیم. در سرزمین منای بزرگان دیگه «فرد وجود نداره، میره در سرزمین منا، قبل از اون مبارزه میکنه، قبل تر معرفت و شعور و بعد جنگ و مبارزه با ابلیس نابودی ابلیس برای اینکه وارد سرزمین منا بشه برای اینکه خودش رو قربانی کنه. برای اینکه نباشه. دوستان این منا با منای کودکانه فرق داره.
ارتقای تمنی با حذف مَنیّت، گذشتن از خود و از بهترین متعلقات خود
بله پس تمنای خودمون رو ارتقاء بدیم و در تمنا مون منیّت رو حذف کنیم، تمنا داشته باشیم ولی بدون " من " بدون منیّت. بله این ملاحظه رو داشته باشیم و إن شاء الله در بحث حال و هوای رحلت در معیت امام علیه السلام و استعانتی که برای این رحلت داریم، بدانیم که برای چی این رو میخواهیم، سرانجام این ماجرا همون تمناهایی هست که داریم. اینقدر حذف منیت از سرزمین منا مهم هست که روز دهم ذی الحجه که حاجی ها وارد سرزمین منا میشن میتونست اسماء دیگری داشته باشه و با عنوان و مناسبت های دیگری از اون یاد بشه ولی با« قربان » از اون یاد میشه و این قربان« قربانی دادن، گذشتن از خود و بهترین متعلقات به خود » اینقدر مهم هست که از اون با عنوان« عید » یاد میشه. بله متاسفانه امروزه در مناسک حج از این موضوع غفلت میشه، یک کسی مسئول میشه و یک تعدادی قربانی از یک جایی خرید میکنه و از طرف حاجی ها میده اونجا و تمام میشه و حجاج در عید قربان درگیر قربانی نیستند، و این موضوع برای اونها پررنگ نیست. عرض مون قربانی کردن توسط فرد نیست بلکه عرض مون مفهوم قربانی، مفهوم قربان هست. که متاسفانه از این موضوع در ایام حج و بخصوص بیشتر در سالهای اخیر غفلت انجام میشه. این موضوع باید برای حجاج جا بیفته که شما به سرزمین منا اومدید، سرزمینی که ماکتی از آرزوی خوبان هست و باید آرزوها تون، تمنا ها تون رو درحد تمنای انبیاء و رسل علیهم السلام بالا ببرید و خودتون رو حذف کنید.
یک تحقیق قرآنی در مورد تمنا
حالا در پرانتز عرض میکنیم که میشه بحث تمنا از نگاه قران رو جمع کرد و نگاه کرد. به نظر میآد که این برای خداوند در بحث تمنا ها از نگاه خداوند حذف خود انسان و اینکه یک فرد بتونه به راحتی از بهترین داشته هایش بگذره خیلی مهم هست.
دعا موضوعی نزدیک به تمنی، دعای برای دیگران برای دوری از منیّت
حتی در امتحان برخی افراد و صحت رفتار برخی افراد در قرآن مطرح هست و میفرماید که« تَمَنَّوا المَوتَ إن کَنتُم صَادِقیِن؛ اگر راست میگید تمنای موت کنید». در اینجا این بحث مطرح نیست که الان بمیرید بلکه موضوع این هست که اون افراد خودشون رو محور قرارداده اند و خداوند میفرماید که این محوریت رو حذف کنید. خودتون رو مرکز عالم میدانید و اینطور میگن که همه چیز باید به من ختم بشه و برنامه های خدا، مسیر انبیاء و رسل علیهم السلام، نعمت های خدا و امام علیه السلام اصلا باید بخاطر من باشه دیگه. شاید در معارف و فکر این مطلب رو مطرح نکنه ها ولی در عمل مطرح میکنه، با عمل همین حرف رو میزنه. مثلا ببینید دعا کردن یک گام در فضای تمنا هست. یک فضای نزیک به فضای تمنا هست، در دعا کردن بسیار مطرح هست که برای دیگران دعا کنید، اصلا بهترین دعا ها این هست که برای خودت دعا نکنی بلکه برای دیگران دعا کنی. چرا؟ چون میخواد منیت حذف بشه.
خب إن شاء الله که این موضوع برامون جلب توجه کرده باشه و بخشی از فکرمون رو به خودش مشغول بکنه و به این موضوع بپردازیم و بر اساس این تفکر تمنا مون رو ارتقاء بدیم و إن شاء الله با یه تمنای ارتقاء یافته در محضر امام رضا علیه السلام به گونه ای باشیم که زمانی که امام علیه السلام به دوستمون نگاه میکنند بفرمایند که آفرین! چه آرزوی بلندی، چه تمنای متعالی ای. نیاز نیست که تمنا رو مطرح کنیم، تمنا در قلب ما هست. البته اگر مطرح هم بکنیم اشکالی نداره اما ضرورت نداره چون که تمنا در قلب ما هست. بر اساس این تمنای متعالی که در قلب مون هست از امام علیه السلام فضای رحلت در معیت امام حسین علیه السلام رو استعانت کنیم، کمک بخواهیم که کمک مون کنند که در این مسیر سرافراز باشیم.برای تذکر به خودمون که خدای نکرده غافل نشیم عرض شد که هر از گاهی زیر لب داشته باشیم که« أین الحسین؟ « اینبار که میگیم« أین الحسین ؟ » با یک تمنای عالی در قلب بگیم.