اعجاز قرآن را مثل یه نمودار ببینید ، نموداری تو زمان که داره میره بالا ، اعجاز قرآن اگه الان ارتفاع پیدا شدنش یک متر هست ، تو زمان باید بره بالا ، بره بالا ، ارتفاع بگیره ، "ظهور اعجاز قرآن در مسیر بسوی آینده" است .
مسیحی ها و یهودی ها کتاب دارند ، کتاب ما باید به کتاب اونها چیره بشه ، آیا میتونه بشه ؟ یعنی قرآن باید اثبات بشه که خاصیت هاش و ویژگیهاش بیشتر از انجیل هست ، بیشتر از تورات هست .
دین از چی اومده ؟ دین از قرآن اومده ، کل دین تو کجا تشریح شده ؟ قرآن . این اثبات قرآنی هم داره که یعنی دین متکی به کتاب هست . خب بعد نگاه کنید اعجاز قرآن را میخواهید ببینید یکی از آیات محوریش کجاست ؟ یعنی شما اعجاز قرآن را مثل یه نمودار ببینید ، نموداری تو زمان که داره میره بالا ، اعجاز قرآن اگه الان ارتفاع پیدا شدنش یک متر هست ، تو زمان باید بره بالا ، بره بالا ، ارتفاع بگیره ، "پیدا شدن اعجاز قرآن" . این خودش اصلا یه بحث هست ، شکوفایی اعجاز قرآن در مسیر بسوی آینده ، به تعبیر دقیق تر "ظهور اعجاز قرآن در مسیر بسوی آینده" .
آیات محوریش کجاست ؟ مثلا یکی از آیاتش «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه» هست ، با چی ؟ با اعجاز قرآن ، قرآن اعجاز میکنه ، یواش یواش شما میبینید که قرآن بر انجیل چیره میشه ، بر تورات چیره میشه ، اونهایی که بر تورات هستند دیگه میبینند که دیگه تورات خاصیت نداره بلکه بسیار بیشتر از خاصیتهای درون تورات و بسیار بالاتر از اون در قرآن هست و پیدا شده .
بر اساس آیه «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» (بقره 23) سوره سوره بودن قرآن اعجاز هست. سوره های قرآن کاملند ، حتی کوچکترین سوره های قرآن . از هر نظر کاملند ، از نظر مفاهیم ، از نظر ظاهر و از نظر سایر موضوعاتی که ما میتنیم برای قرآن قائل باشیم که از همه ی اون نظرها یک سوره ی قرآن کامله .
یکی از اعجازهای قرآن سوره هست ، اصلا سوره سوره بودن قرآن اعجاز هست ، چرا ؟ همون جا که خداوند می فرماد «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» داره میگه که سوره بودن قرآن اعجاز هست ، این که قرآن سوره سوره هست اعجاز هست ، یک سوره داریم اعجاز هست .
حالا از این «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» خیلی بحث در میاد ، یعنی اگر شما میتونید سوره بیارید خیلی بحث در میاد :
یکی این که خود سوره اعجاز هست ، این که سوره سوره هستش قرآن اعجاز هست ، که این نیاز به توضیح داره و دیگر این که سوره ها کاملند ، سوره ها ناقص نیستند ، هر سوره ای کامل هست ، هر سوره دارای یک مفهوم ، یک شجره ی مفهومی کامل هست که یک ابتدا داره تا یک انتها . یه چیزی ناقصی نیست ، نمیشه دعوت کرد آدمها را که بیا من یه چیز ناقص آوردم و ما هم یه چیز ناقص بیار اگه میتونی . دعوت به یک چیز کامل هست ، یه چیز کامل من آوردم شما میتونی این را بیار ، این خودش بحث جالبی هست که سوره های قرآن کاملند ، حتی کوچکترین سوره های قرآن . از هر نظر کاملند ، از نظر مفاهیم ، از نظر ظاهر و از نظر سایر موضوعاتی که ما میتنیم برای قرآن قائل باشیم که از همه ی اون نظرها یک سوره ی قرآن کامله .
یکی از نشانه های "ظهور بیشتر قرآن در مسیر بسوی آینده" آمدن امام زمان عج با کتاب هست که در روایات مطرح شده.
بله! پس اون بحث هم بحث جالبی هست که "ظهور بیشتر قرآن در مسیر بسوی آینده" .
ببینید آینده با قرآن جلو میره ، این خیلی عجیبه ، مثلا ما توی روایت داریم که مثلا وقتی که امام (علیه السلام) میاند «بکتاب جدید» این یه بحثش این جوری برداشت میشه که آیا این قدر اون موقع با قرآن سطحی برخورد شده یا بعضی جاهاش تحریف شده و یا فلان شده که اصلا امام (علیه السلام) میاند انگار که یه کتاب جدیدی آورده . خب ما این ورش را داریم برداشت میکنیم . اون ورش را ببینیم ، امام (علیه السلام) وقتی که میاند با چی میاند ؟ با کتاب میاد . ببینید این جوری نیست که با شمشیر بیاد ، بگی که امام (علیه السلام) با شمشیر بیاد ، بگی که امام (علیه السلام) بیاد با شمشیر میاد و اصلا کاری با قرآن هم نداره ، با شمشیر اومده و یه کارهایی برای خودش می خواد انجام بده ، نه ! چرا با کتاب میاد ، می خواد بگه که بقیه ی بحث ها را بذارید کنار . با کتاب میاد ، با کتاب قراره جلو ببره .
برای مثال آیات اول سوره ی ابراهیم (علیه السلام) را توجه کنیم : می فرماد که ما این کتاب را بسوی تو نازل کردیم که چی ؟ «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» . پس اون بحث این که امام زمان (صلوات الله علیه) تشریف میاورند و با کتاب میاند ، حالا در این آیه این قسمت جدیدش ممکنه که چند تا بحث داشته باشه یکی از بحثهاش این باشه که برداشت مردم از قرآن و کتاب و اینها متفاوت شده و امام (علیه السلام) برداشت جدیدی دارند از کتاب ، اونها را بذاریم کنار ، تا این جاش را بیاییم جلو ، امام (علیه السلام) با کتاب میاد ، با کتاب میاد که مردم را از ظلمات به سمت نور ببره . این جا پیدایش ظهور و ظهور اعجاز قرآن هست. درسته ؟
این بحث را ببنید که در مسیر بسوی آینده اعجاز قرآن بیشتر پیدا میشه . إ ؟ چه جالب ! این خودش یه بحث داره ، می خواهیم اعجاز قرآن را بشناشیم ؟ نریم در گذشته ، هزار و چهارصد سال پیش ببینید که قرآن چه معجزه ای بود ، میگیم در قبال شعرا معجزه بود ، در قبال فلانی معجزه بود ، این کار را می کرد . نه بیاییم و بریم در آینده . تو زمان بریم و ببینیم که قرآن در آینده چه معجزه ای خواهد بود ؟
معجزه بودن قرآن کجا و به چه شکلی در آینده بروز خواهد کرد؟ اون را ببینیم و بگیم که قرآن این معجزه هست . بخشیش و یا هر قدریش را می شود الان استفاده کرد ، شاید هم همش را میشه استفاده کرد ، ولی حالا بخشیش را میشه الان هم بهره برد . بله قرآن اون معجزه هست ، معجزه ای که اون بروز رو داره . معجزه ای که تو مقاطع بسوی آخرت اعجازش بیشتر میشه ، بروز اعجازش بیشتر میشه .
چه کسی میتونه قرآن را به ظهور بکشونه و به نمایش در بیاره ؟ هر کجایی قرآن به نمایش در بیاد همون اعجاز هست ، یعنی این که بقیه به عجز در میاند. یکی از اصلی ترین دلایل این که در کنار قرآن نیاز به خوبانی هست که ما به عنوان اهل بیت (علیهم السلام) میشناسیم همین هست .
اون روایتی که امام (علیه السلام) میاند با کتابی جدید ارتباطش با این آیه ی قرآن جالب هست و ارتباطش با اعجاز قرآن و ظهور دین بر همه ی ادیان و احتمالا یه بحثی هست با عنوان این که چه کسی میتونه اعجاز قرآن را به نمایش در بیاره؟ یعنی به تعبیر دقیق تراعجاز قرآن را نگیم که می تونه به نمایش دربیاره؟ بلکه بگیم که چه کسی میتونه قرآن را به ظهور بکشونه و به نمایش در بیاره ؟ هر کجایی قرآن به نمایش در بیاد همون اعجاز هست ، یعنی چی ؟ یعنی این که بقیه به عجز در میاند .
اگر قرآن به نمایش در نیومد -این را اصطلاحا عرض میکنیم- خب طبیعتا موضوع اعجاز هم اتفاق نمی افته ، چرا ؟ چون به نمایش در نیومده تا بقیه ی چیزها به عجز در بیاد . آیا قرآن اعجاز علمی داره؟ به تعبیری که حالا بعضیها هم دنبال میکنند که اعجاز علمی داره ، اعجاز علمی قرآن . چه کسی میتونه در عرصه ی عملی ، در عرصه های مربوط به علم روز قرآن را به نمایش در بیاره؟ اگر کسی تونست این کار را بکنه اون موقع میشه اعجاز قرآن ، یعنی چی میشه ؟ یعنی این که بقیه ی چیزها به عجز در میاند در قبال قرآن .
شاید یکی از اصلی ترین دلایل این که در کنار قرآن نیاز به خوبانی هست که ما به عنوان اهل بیت (علیهم السلام) میشناسیم همین هست .
زندگی اهل بیت (علیهم السلام) اعمال ، رفتارشون برگرفته از قرآن هست ، خارج از قرآن نیست . خب یعنی دانش اهل بیت (علیهم السلام)، علم اهل بیت (علیهم السلام)، موقعی که خرق عادت میکنند یا کارهای خارق العاده ای که انجام میدادند در دل قرآن هست .
ما داریم که اهل بیت (علیهم السلام) و خوبان بخصوص اهل بیت (علیهم السلام) رفتارهاشون دقیقا منطبق با قرآن هست ، یعنی خارج از قرآن رفتار نمیکنند ، که این موضوع هم در روایات قابل اثبات هست و هم در خود قرآن قابل اثبات هست که این طور هست . سید ما رسول الله (صلوات الله علیه) این طوری بوده ، اهل بیت (علیهم السلام) این طوری هستند ، خب معجزات اهل بیت (علیهم السلام) خرق عادتهایی که پیامبر (صلوات لله علیه) یا اهل بیت (علیهم السلام) داشتند که خیلی هم نقل هست و حتی کتابها داریم در این زمینه، این کجای قرآن هست ، یعنی چی با قرآن منطبق هست ؟
یا به تعبیر دیگه و از یه جهت دیگه نگاه کنیم ، زندگی اهل بیت (علیهم السلام) اعمال ، رفتارشون برگرفته از قرآن هست ، خارج از قرآن نیست . خب یعنی دانش اهل بیت (علیهم السلام)، علم اهل بیت (علیهم السلام)، موقعی که خرق عادت میکنند یا کارهای خارق العاده ای که انجام میدادند در دل قرآن هست .
همین الان شما تشریف میبرید حرمهای اهل بیت (علیهم السلام) درخواست شفا میکنید ، این شفا عطا میشه ، کاری منطبق با قرآن انجام شده یا نشده ؟ اهل بیت (علیهم السلام) این جا کاری منطبق با قرآن انجام دادند یا ندادند ؟ میگیم که خب انجام دادند . امام زمان (صلوات الله علیه) وقتی که تشریف میارند خارج از قرآن رفتاری نمیکنند ، چرا ؟ چون اصلا خودشون هم میفرمایند که ، "بکتاب" ایشون تشریف میارند ، خارج از قرآن رفتار نمیکنند .
این موضوع یعنی چی ؟ یعنی این که شما اون اعمالی که میبینی ، اون اعمال، اعمال قرآن هست ، اون رفتارها اعمال قرآن هست .
مثلا یکی از رسالتهای سید ما رسول الله (صلوات الله علیه) و شاید مهمترین برنامه ی رسالت سید ما رسول الله (صلوات الله علیه) در قبال انسانها در آیه ی 2 سوره ی جمعه مطرح هست ، می فرماید : «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُم» پس بعث رسول ، برای چی بعثت رسول ؟ «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ» ، « آياتِهِ» کجاست ؟ درون قرآن . یک رفتاری بوسیله آیات انجام میشه و اون تلاوت هست ، تلاوت را کی انجام میده ؟ رسول الله . پس ببینید «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» ببینید این جا یکی از اون بحثهای مهم این هست که یک کسی باید باشه که قرآن را اعمال کنه ، یک کسی باید باشه که قرآن را نمایش بده و توی یک صحنه ای وارد کنه .
یک جایی که آدمها می خواند رشد کنند و ارتفاع بگیرند خب خیلی مسیرها هست ، الان مثلا بودایی ها یک روشی دارند ، نصرانی ها یک روشی دارند ، یهودی ها یک روشی دارند ، سرخ پوستها یک روشی دارند ، برای این که آدمها را ارتفاع بدهند. بهترین روش چیه ؟ عرض میکنیم که قرآن هست . الان میگیم که قرآن را بگذاریم ، اون بودییها ، این فرقه های مختلف که الان هستند اینها دارند آدمها را رشد میدند ، آدمها اصلا دارند به یه چیزهایی میرسند ، پس چرا قرآن نمیتونه انجام بده؟! میگیم خب ، کی میتونه انجام بده ؟ یک کسی باید انجام بده ، «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ» .
عصا دست موسی (علیه السلام) معجزه کننده هست، یعنی تو صحنه های مختلف می تونه
بن بست ها را باز کنه ، تمام موضوعات مشابه خودش را در اون زمینه به عجز وادار کنه
اون عصا دست موسی (علیه السلام) معجزه کننده هست ، یعنی چی ؟ یعنی تو صحنه های مختلف می تونه
بن بست ها را باز کنه ، تمام موضوعات مشابه خودش را در اون زمینه به عجز وادار کنه ، تو اون صحنه ی مقابله با سحره ، تو اون صحنه این که قحطی آب هست ، تو اون صحنه ای که بن بست دریا مقابل اون سپاه هست میتونه این کارها را انجام بده ، ولی کی ؟ موسی (علیه السلام) . تو عصا را بزن به سنگ ، به اون صخره و بذار که دوازده تا چشمه در بیاد ، تو اون عصا را بزن به این دریا .
اعجاز قرآن در آینده بیشتر نمود پیدا میکنه. و هرچقدر زمان میگذره وجه بالاتری از این اعجاز ظاهر میشه بخصوص شروع جدی اش از مقاطع آخرالزمان هست.
اعجاز قرآن اینجوری هست از هزار و چهارصد سال پیش یک نقطه ی قله داره( دوره ی سید ما رسول الله صلوات الله علیه) که دارای یک ارتفاعی هست، بعد اومده در دوران اهل بیت علیهم السلام افقی شده و همنی جوری داره میره و یواش یواش رو به بالاست. اعجاز قرآن در آینده بیشتر نمود پیدا میکنه. و هرچقدر زمان میگذره وجه بالاتری از این اعجاز ظاهر میشه بخصوص شروع جدی اش از مقاطع آخرالزمان هست.
در دوران اهل بیت علیهم السلام امت از قرآن بی بهره بودند، چون از اهل بیت علیهم السلام بی بهره بودند. اعمال اعجاز قرآن بواسطه ی اهل بیت علیهم السلام هست. یعنی اگر میخواهیم که در صحنه ای قرآن معجزه باشه بدون اهل بیت علیهم السلام نمیشه. به تعبیری" قرآن درون بیت و بیرون بیت" هست.
بطور مثال« شق القمر» که توسط پیامبرصلوات الله علیه و آله انجام شده اعجاز قرآن هست و اصلا خودش آیه داره این بحث و این اتفاق درون آیه هست و در آینده هم هست، آینده هم« شق القمر» میشه.
در دروان اهل بیت علیهم السلام هم همین طور بوده که امت از قرآن بی بهره بودند، چرا؟ چون از اهل بیت علیهم السلام بی بهره بودند.
اعمال اعجاز قرآن بواسطه ی اهل بیت علیهم السلام هست. یعنی اگر میخواهیم که در صحنه ای قرآن معجزه باشه بدون اهل بیت علیهم السلام نمیشه. به تعبیری" قرآن درون بیت و بیرون بیت" هست.
اگر قرآن یک کتابی بیرون« بیت»باشه معجزه نیست، اگر یک کتابی خارج از فضای اهل بیت علیهم السلام باشه اصلا معجزه نیست( معجزه نیست به این مفهوم که نمیتونه هیچ چیزی رو به عجز در بیاره) نمیتونه در صحنه رقابت کنه.
اگر رفت در کنار اهل بیت علیهم السلام معجزه هست. در هر صحنه ای وارد بشه معجزه هست.
خب در آیه دو سوره جمعه رسول الله صلوات الله علیه با چی مبعوث شد؟ " بوسیله ی کتاب، بوسیله ی قرآن" و بعثت ایشون درون قرآن هست.
