ارتفاع گرفتن و خاصیت داشتن


ارتفاع گرفتن و خاصیت داشتن

ارتفاع گرفتن نیاز به عزم داره

...اینجوری نیست که همینجوری هم آدم خودش تصمیم بگیره ،آدما عموما رو به پائین نگاه میکنند،متاسفانه. ولی گاهی خدا سرا رو میگیره یه ذره می آره بالا یک تصمیم در قلبش میآد که:«من میخام همراهی کنم،من میخام برگردم» همینکه این فکر رو انداخت و او پذیرفت این فکر رو ،او رو میآره تو سطح بقیه قرار میده، بقیه در این سطح اند(اشاره به محلی فرضی) سطح بقیه قرار میده، از بقیه عقب نیست، چونکه فاصله نداره. از اینجا به بعدمحل عزمه ، محل دقیق بودنه ، محل توجه کردنه ،خدا افت رو بدون دقیق بودن جبران میکنه ،ارتفاع گرفتن نیاز به عزم داره ،ارتفاع گرفتن از عمق مطرح نیست ،ارتفاع گرفتن از سطح کاروان مطرحه ،نقطه شروع ارتفاع گرفتن سطحیه که کاروان درش هست، اگه اینجاست(اشاره به محلی فرضی)ارتفاع گرفتن از اینجا مطرحه، اگه میگه ارتفاع بگیر یعنی از اینجا شروع کن به ارتفاع گرفتن.خب یه کسی اینجاست(محلی پائین تر از سطح کاروان) میگه من که اینجام من میخام باشم اونجا(در سطح کاروان) خدا میآردش اینجا(در سطح کاروان) قرار میده میگه همینجا ارتفاع بگیر.این خیلی مهمه.خداوند با محبت بسیار زیاد و به راحتی افتها رو جبران میکنه(افت یعنی از سطح کاروان)افت رو جبران میکنه،میآره تو سطح از اینجا ارتفاع بگیر. ‌

خداوند افت را با خواستن جبران می کنه

کسی که در کاروان امام حسین(صلوات الله علیه)خدای نکرده افت داشته باشه،فاصله داشته باشه،به هر دلیلی سقوط کنه،تصمیم به برگشتن بگیره ،خدا او رو در سطح کاروان قرار میده،لذا از اینجا ،بله، سبقت -سرعت از اینجا مطرحه.اینجوری نیست که:(نه!شما که افت کردی سقوط کردی از اونجاها تازه باید شروع کنی بیای و سبقت بگیری و.....)(شما میگی): خب اون موقع من ده سال دیگم که نمیرسم که... بمحض اینکه تصمیم گرفت کسی... یه صلوات بفرستیم‌

فضای تربیتی به دقت، پایبند بودن و عمل نیاز داره

این مطلب جالبیه ها!(تائید دوستان مبنی بر تجربه بودن این مطلب)یعنی الان نسبت به این حرف اطمینان داریم، بله در کاروان بحثهای تربیتی مطرح میشه بحثهای معارفی،بحثهای معارفی نیاز به فهم داره ولی در فضای تربیتی نیاز به دقت نیاز داره به پایبند بودن نیاز داره به عمل نیاز داره. سبقت و سرعت در رشد هم اینجا مطرحه،و اگه کسی از یک فضا کلا فاصله گرفته بود چی؟ باید بخواد،همین که بخوادتو این فضا قرار میگیره،همینکه یک لحظه در قلبش بخواد که...سرش رو بندازه پائین یک لحظه در قلبش خضوع کنه،یک لحظه در قلبش تضرع کنه، رو به امام (علیه السلام)، رو به مادر مهربان (سلام الله علیها):«من میخام، من میخام سر این کلاس باشم،من میخام در این کاروان باشم» او با سرعت توی این کاروان قرار میگیره،در این فضا قرار میگیره،نیاز به سعی نداره.‌

با یک میل به بازگشت، خدا سقوط ها رو جبران می کنه

حالا اگه فکر میکنه رفته چاه کنده چاله کنده نمیدونم هر کاری کرده،ارتفاعش میآد هم سطح این ارتفاع میشه.از اینجا تازه وارد کلاس میشه و بایستی به هم معارف توجه کنه و هم فضای تربیتی.خوبه؟! باحاله؟! خدا خیلی باحاله! ‌

یه مدت که بیاد در این فضا و اصرار بر بودن در این فضا داشته باشه خدا .... ببینید پس چه جوری شد:خدا افت رو با یک خواستن جبران میکنه،بایک میل جبران میکنه و با تداوم و اصرار بر این ماندن خدا اون افت رو کلا پاک میکنه از پرونده ی این فرد،دیگه سابقه ای از این سقوط و این افتادن وجود نداره،کسی نمیتونه یک روزی بگه:تو اون روز سقوط کردی.(در جواب میگی)کدوم روز؟کدوم(....)؟ هیچ سابقه ای از این موضوع در پرونده ی اون فرد وجود نداره. خدا خیلی باحاله، خیلی با صفاست.‌

عموما اونایی که توی فضای کاروان هستن،سقوطشون خدای نکرده و افتشون خدای نکرده بسیار به کندی انجام میشه و لی جبران این سقوط به آنی انجام میشه.ابر و باد و مه و خورشید و فلک البته از نوع منفیش، باید به کار بیفتند این فرد خدای نکرده افتی داشته باشه، سقوطی داشته باشه. با یک میل به آنی بر میگرده، گاهی ایجاد این مله خیلی سخته،کار میبره تا در یکی میل ایجاد بشه،حالا چون سرش پائینه حالا اگه یه دفعه سرش برگرده بالا این میله ایجاد میشه و برمیگرده. برای بعضیا ممکنه یک ماه طول بکشه.‌

خب این یه مطلب برای اون لحظات افت خدای نکرده.ان شا الله در اغلب دوستان این مسئله وجود نداره.فقط این ما رو دلگرم بهاین بکنه که اگه یه موقع خدای نکرده فاصله ای بود،فاصله گرفتنی بود ،شیطنتی اتفاق افتاد،افتی بود دوری اتفاق افتاد شیطان در ما اینو القاء نکنه که تو که فاصله گرفتی،تو که فلان ،تو که فضات دیگه اینجوری نیست....‌

نه!یادمون باشه با یک میل ما به اون فضا برگشتیم،با یک میل بایک تضرع در قلبمون.حالا در فضایی که هستیم چه کنیم؟‌

آن چیز که برامون مهم باشه تربیت هاست چراکه محصول فضای تربیت، رشد و ارتفاعه

آن چیز که برامون مهم باشه،تربیت هاست، تربیت ها باشه.فضا ی تربیت. محصول فضای تربیتی رشده،ارتفاعه.کاروان،فضای کاروان یک فضای چند بعدیه،یک فضای سه بعدیه،کاروان یک سطح نیست. خب از کجاست؟از اینجا (دنیا اینجاست سطح عمق کاروان اینجاست)ارتفاعش تا کجاست؟بسیار بالا. یک فضای سه بعدی در حال حرکت به سمت بالاست.شمایی که یک زمانی در این فضا بودی با یک میل به این فضا برمیگردی ولی به سطح این فضا ،از اینجا باید شروع کنی(این که داره حرکت میکنه به سمت بالا) شما شروع کنی بری به ارتفاعات این فضا و از اونجا به سمت بالاتر.‌

در چه ارتفاعی همراهی بسیار مهم است

من که همراه هستم،بله همه دوستان به محبت خدا همراه هستند، در چه ارتفاعی؟این برامون مهم باشه.من همراهم؟ بله، شماهمراهی؟بله. در چه ارتفاعی همراهی میکنی؟ به محبت خدا چند ساله (از دوستان اینجوری فکر میکنند که درستم هست)به محبت خدا چند ساله که من دارم همراهی میکنم،بله، خوبه؟ بله،به نظر شما خوبه؟خب بله. چیه این ؟محبت خدا. خدا رو شکر از همراهی هم باز نموندم. این خیلی خوبه ولی در فضا محبت شدید خدا بودی. فضایی که سقوط یعنی همراهی نکردن بسیار سخت بوده، به همراهی کشونده شدن به آنی بوده، توی این فضا همه همراه هستیم. خب ولی ارتفاعمون در این فضای همراهی چقدره؟ این نمره سعی شماست،این نمره ی سعی ماست.برای این باید به قلق های تربیتی که مطرح میشه توجه کنیم،مطلب رو هوا بزنیم،بهش پایبند باشیم ،سعی کنیم دقیقا واجد بشیم به همون میزان در این همراهی ارتفاع میگیریم. تو این فضا من گاهی که حالادوستان به حرف میکشند،تو فضای تربیتی،گاهی من خودم اعراض دارم از اینکه مطالبی رو بگیم،درموردش صحبت کنیم،چون اگه بهش توجه نکنیم خوب نیست،خدای نکرده ممکنه موجب فتنه برای برخی از بچه ها بشه. مثلا به دوستان میگفتیم دوستان شکر کنید،در فضای شکر باشید،خب شکر کنید،آیا میشد اینو بیشتر توضیح داد،بله ولی اگه بیشتر توضیح بدیم کی میتونه عمل کنه؟ کی میتونه دقیق واجد باشه و بهش پایبند باشه؟ لذا آدم فرار میکنه از این ک بیشتر توضیح بده.مثلا دوستان میگن گفته شده که به خدا اعتماد داشته باش در فضای اعتماد باش،بعد میگن اعتماد یعنی چی؟ اطمینان یعنی چی؟ خب اعتماد داشته باش.خب اگه یه کم الان بیشتر توضیح داده بشه، کی میتونه پایبند باشه؟ چون جلسه معارفی که نیست، یه موقعی جلسه ی معارفیه،در مورد معارف صحبت میکنیم،یه کسی بخشی رو توجه میکنه،بخشی رو توجه نمیکنه اصلا ،اصلا حواسش نیست، در همین سطح که اعتمادمطرح شده،تو همین سطح مثلا از صفر تا ده باشه،تو سطح یک که اعتماد مطرح شده، کی واقعا حس میکه زیر پاش خالی نیست؟کی واقعا همیشه یک دستی رو زیر پاهاش حس میکنه، یک دستی که او رو گرفته رو داره حس میکنه،یک دستی رو که مانع از سقوطه رو داره حس میکنه، درسته؟‌

به آسمان نگاه میکنه میگه،اعتماد به خدا.وجودش داره این نگه داشته شدن رو حس میکنه. وقتی تو فضای تربیتی بعضا یه بحثی مطرح میشه،سختتر میشه،البته بهتر میشه ها ولی یه کم سختتر میشه.‌

به کلیات قلق هایی که مطرح میشه پایبند باشیم

فکر میکنم به اون کلیات قلق هایی که مطرح میشه،توجه کنیم و پایبند باشیم،خودمون رو تو اون فضا حفظ کنیم،گفته میشه دوستان،به ارتفاعات توجه کنید،دوستان به ارتفاعات بپردازید،به هر چیزی که میپردازید به ارتفاعاتش توجه کنید،به دوستت توجه میکنی،به ارتفاعات توجه کن، إه! این دوستم چرااینجوریه؟چرا اونجوریه؟ چرا اینجوری فکر کردی؟ به ارتفاعات توجه کن، نوری از مادر مهربان. به هر مناسبتی میرسیم،مثلا تلویزیون رو باز میکنی یه مداحی مثلا جشن گذاشته در مورد علی اکبر(علیه السلام)، به ارتفاعات توجه کن،چه جوری میتونی بری به ارتفاعات؟ برو! به هر بهانه ای به ارتفاعات بپرداز، چرا؟ چون میخایم بریم به سمت لیلة القدر، این نه ورد میخاد ، نه ذکر میخاد نه چله نشینی میخاد، خب این یه قلقه، چقدر بهش پایبند بودی؟ چقدر بهش توجه داشتی؟چقدر مدام در خودمون تذکری ایجاد کردیم که توجه ما رو به ارتفاعات بکشونه؟چقدر مدام در خودمون گفتیم«یا أیتها النفس المطمئنه إرجعی الی ربک».نگاه کنیم این یک هفته رو که گذشت،ما چقدرش رو در عمق بودیم؟چقدرش در ارتفاعات؟سوای اینکه شخصیتمون چیه. بله شخصیت خودمون ممکنه حالا در حدی ارتفاع داشته باشه یا بنحوی..حالا با اون کاری ندارم. چقدر به ارتفاعات پرداختی؟چقدر؟ خب این قلق رفتن به ، قلق(...) شدنه . اگه حست حس اون کوهنوردی باشه که در این کوه مرتفع در این کوهستان مرتفع ،از ابتدای این کوهستان شروع کرده،حالا چند قدمی رو بالا اومده،راه رو بسیار سخت میبینه و فرصت رو بسیار کوتاه،راه بسیار طولانی و فرصت بسیار کوتاه،اینجا نیاز داره به اینکه یه کسی یه چیزی یک ماجرایی اون رو بکشه بالا،همین مطلبی که دوستمون آقا سعید گفتند،یعنی یه چیزی یه حرکتی بالاخره یه چیزی مثل اون،مثال هم زدند،مثل اون ده تا نمازی،یه اتفاق خاصی،پس این نیاز ایجاد میشه،شدید تر از این نیاز ایجاد میشه،این نیاز شدت میگیره،راهش چیه؟ ولایت.‌

به هر بهانه ای به ارتفاعات بپردازیم

ولایت ما رو باید بکشونه، ببره.چه جوری از ولایت بهره مند بشیم، به هر بهانه ای به ارتفاعت بپرداز به هر بهانه ای تو جهت رو ببر به سمت ارتفاعات.حالا این بهانه یک آیه ی قرآنه،هر چیزی که هست،مناسبتهاست،با یک یا علی گفتن.با چه چیزی توجهت رو میبری به ارتفاعات ؟ببر!فضا از این گل و بلبل تر! فضا از این راحتتر!ارتفاع گرفتن و مشمول ولایت شدن از این راحتتر!آقا با چی میتونی توجهت رو ببری به سمت ارتفاعات، ببر.ولی مدام سعی کن به ارتفاعات بپردازی.به خودت توجه میکنی،توجه ارتفاعی بکن.به ارتفاعات وجودت بپرداز،اگر خدای نکرده پائین میدونی، با این دید نگاه بکن؛من باید ارتفاع پیدا کنم، باز به ارتفاعات بپرداز. یه صلواتی بفرستیم.‌

البته این مطالبی که عرض کردیم گفته شده بود ها!حالا ذهنم میآد که نیاز به توجه خیلی بیشتر از اینها داره.غفلت نکنیم!‌

عمل صالح، عملی است که از ارتفاعات وارد آن شوی

ما باید بریم به ارتفاعات بعد بریم در صالحیت،بریم به ارتفاعات بریم در عمل صالح،از ارتفاعات بریم در عمل،اونموقع که رفتیم در عمل اون میشه عمل صالح .کسی که میره در فضای عمل صالح،و کسی که از عمق از سقوط وارد فضای سطح کاروان میشه یه مدت کوچک که اصرار بر این ماندن میکنه خدا سابقه شو حذف میکنه،واقعا هر چی آدم بهش فکر کنه این خیلی جالبه،خدا سابقه شو حذف میکنه(سابقه ی منفیش رو). یه کسی میآد یقه ی ایشون رو بگیره،بگه یه روزی افت کرده بودی(...). میگه کی من افت کرده بودم؟نگاه میکنه به پروندش، نگاه میکنند میبینند که نه این افتی نداشته،بصرف اینکه مدتی کوتاه اصرار ماندن در این سطح میکنه،میگن که افتی نداشتی،خیلی جالبه. حالا این انسان،این فرد شروع میکنه در فضای کاروان ارتفاع گرفتن،ارتفاع گرفتن. ‌

خاصیت داشتن در کاروان زمانی میشه که ارتفاع گرفته باشیم

بعضی آدمها تو کاروان فقط همراهن،بعضی آدمها تو کاروان خاصیت دارن خاصیتهای بزرگ دارن،خاصیت داشتن وقتیه که ارتفاع بگیره اگه ارتفاع گرفت دستش میدن میگن این خاصیت رو داشته باش.بعضی از ماها همرا ه هستیم.توی فضای کاروان هستیم؟ بله.همراه هم هستیم؟ بله همینجوری هم میایم؟بله. بعضی ها توی کاروان خاصیت دارند. این خاصیت چه جوری اتفاق می افته؟اول ارتفاع میگیرند در کاروان ،ارتفاع که گرفتن بهشون اذن صالحیت داده میشه. اونی که صالح شد چه اتفاقی براش می افته؟نگاه میکنن به سابقش.چه اتفاقی افتاده؟میبینند همیشه در ارتفاعات کاروان بوده. واه! اینکه یه زمانی در سطح بود! نه!همیشه در ارتفاعت کاروان بوده.ارتفاع میگیره میره در ،با ارتفاع گرفتن از درب بهشت مادر مهربان داخل میشه، میره در خانه ی مادر مهربان،ارتفاع گرفت وارد شد. بعد میآن به سابقه ش نگاه میکنن،میگن یه روزی احتمالا نبوده تو این خونه دیگه، در تمام گذشته ی این مرور میکنن،میبینن همیشه در خانه ی مادر مهربان بوده،إه! این که زمانی نبود،واقعا؟ نه! چه چیزی سنده؟ گذشته ی واقعی او،گذشته ای که میشه دید، بقول بعضیا،پرونده ها اصله دیگه،اسناد اصل دیگه،همینجوری رو حرف که نمبشه حرف رو زد. میگن باور نداری؟باشه، بیا از تو زمان برگردیم عقب،بر میگردیم عقب برگرد برگرد...بریم تو برزخ برگردیم عقب،برمیگردیم عقب این آدم رو نگاه میکنیم،همیشه در خانه ی مادر مهربان بوده خیلی عجیبه.ارتفاع بگیر وارد شو. کل سابقه ی گذشته ی تو در خانه ثبت میشه. آیا یه روزی بود که او در این خانه نباشه؟ نه!‌

دیگه بحث حس نیست ها! این که الان شما حس کنی بگی من حس میکنم در خانه ی مادر مهربان هستم، نه!آقا.. عرضم رو گرفتید؟ این معجزه ی مادر مهربانه، معجزه ای بسیار بزرگ!این معجزه امام(علیه السلام)رو دیدیداون معجزه ی مادر مهربان رو دیدی؟ کسی که افت میکنه با یک هل به آنی برمیگردونه در سطح کاروان، و با یک کوچک ماندن در فضا ی اون سطح، کل افت رو پاک میکنه،مثل یک تخته سیاه مثل وایت برد،یه تخته پاک کن بر میداره همه رو پاک میکنه.شما وقتی به عقبه این نگاه میکنی، این جوری نبوده که افت کرده باشه، اومده باشه بالا، اینجوریه،تو سطح کاروان حرکت کرده،هیچ وقت عقبه دارای سقوط نداره،همین آدم رشد میکنه،ارتفاع میگیره، عزم میکنه برای ارتفاع گرفتن،چرا؟ میگه خدا خیلی با حاله، من اومدم تو سطح کاروان همه ی سابقه ی منو پاک کرد،درسته؟خدا خیلی باحاله،این خدای با حال رو من میخام ارتفاع بگیرم ببینم میخاد چه کار کنه، ارتفاع میگیره،اارتفاع میگیره و از درب خانه وارد خانه میشه،البته با اذن،وارد خانه میشه،بعد خودشم بر میگرده به عقبه ش نگاه میکنه؛ من هیچ زمانی نبوده که توخانه نباشم همه ی سابقه من در خانه ست، در خانه ی مادر مهربان،همه ی سابقه ی در خانه نبودن پاک شده سابقه ی در خانه بودن ثبت شده ،پرداختن به این موضوع زیباست.‌

خدا بارها سقوط های ما را جبران کرده؛ اطمینان داریم

این موضوع بحث های قرآنی زیاد داره،علیرغم بحثهای تجربی بحث های قرآنی زیاد داره،استنادات قرآنی خیلی زیاد داره یکی دوتا آیه نیست،فراوانه!حالا ما به چی نگاه میکنیم؟ خودم رو عرض میکنم،یک نگاهم به آیات قرآنه این بحث رو مطرح میکنم، یک نگاهم از روی اطمینانه، چند بار خدا این کار رو کرده؟ چند بار خدا افتها ی ما رو ندید گرفته؟چند بار؟خیلی، ندید گرفته! چندبار افت کردی؟ خیلی ،چند بار سقوط کردی؟ خیلی، چند بار خدا ندید گرفته؟ خیلی،اصلا ندید گرفته، چند بار به آنی برگشتی، به آنی برگشتی،اگه میخاستی بسعی خودت برگردی اووه!حالا عرض میکنم که این خدایی که این کار رو میکنه این خدا در این ارتفاع این کار رو میکنه، شما میری تو ارتفاع میری در خانه ی مادر مهربان بمحض اینکه وارد میشی یه سلا م علیکی میکنی، یه حال و هوایی میگیری،یه دررو دیوار رو نگاه میکنی؛اینجا بهشت مادر مهربانه، بمحض اینکه به این فضا میرسی خودت توجه نمیکنی ها ولی دیگرانی که بیرون اند توجه میکنند میبینن کل سابقه ی قائم تو اینجوری تبدیل به یک سابقه ی اینجوری میشه در همین ارتفاع در همین خانه،دغدغه مون ارتفاع باشه،ارتفاع گرفتن . ارتفاع بگیریم،به سمت صالحیت بریم ،ارتفاع بگیریم وارد خانه بشیم.یک ساله هیچ سابقه ای در عمق نداریم، هیچ سابقه ای،خب اینکه نگاه میکنه میگه من که در عمق خیلی سابقه دارم،تو ارتفاع بگیر، به صالحیت برو،وارد خانه بشو،هیچ سابقه ای از تو در عمق باقی نمیمونه،خدا این پرونده ی بایگانی شده رو باز میکنه،پاک میکنه،یک سابقه ای در ارتفاعات درش ثبت میکنه،حتی در ذهن ها هم اینجوری میشه ها،از ملائکه بپرسی سابقه ی این کجا بوده،میگن ما هر چی یادمون میآد این توارتفاعات بوده،دغدغه مون ارتفاع گرفتن باشه،بخاطر ولایت شدن به سوی ارتفاعات دغدغه ی زیادی داشته باشیم،همه ی فکرمون رو و توجهمون رو بفرستیم به سمت ارتفاعات.در ارتفاعات زمان مطرح نیست،بلکه ارتفاع مطرحه،اینکه چند سال چی بودی مطرح نیست،اینکه الان کجایی مطرحه ،خب حالا با این اوصاف آیا در عمق با در عمق ماندن با در سطح ماندن میشه صالح شد؟ نه! نمیشه، چرا؟ چون سابقت به صالحیت نمیخوره، سابقت به ارتفاعات نمیخوره،صالحیت ،صالح یعنی کسی که به ارتفاعات می کشونه،خب اینی که در عمقه چه جوری به ارتفاعات بکشونه؟ دعوت کردنش صالحیته؟ نه!این خودش سابقش پروندش خوب نیست،لذا باید بیاد بالا ،ارتفاع بگیره،بره در بهشت مادر مهربان،کل سابقش به ارتفاعات کشیده بشه،تا به صالحیت بپردازه.خب خیلی ممنون،دیر وقت شد.‌

برمحمد آل محمد صلواتی بفرستیم‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است