حامد شدن بر اساس«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ»


حامد شدن بر اساس«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ»

با ایمان به خدایی خدا،ایمان به إسمِ الله؛یعنی با توجه به نشانه های خدایی خدا، وارد حمد خدا بشیم

با ایمان به بسم الله الرحمن الرحیم سوره ی حمد،وارد حمد خدا بشیم. با ایمان به فضای آیه ی « بسم الله الرحمن الرحیم»حامد بشیم،با ایمان به مسیر ی که ازش اومدیم؛با ایمان به خدایی خدا،بِ إسمِ الله؛یعنی با توجه به نشانه های خدایی خدا.نشانه هایی که چیه؟ خدائی خدا هستند،خدای رحمن و رحیم.با توجه به اسماء الله،به حمد کشیده بشیم.‌

اگر می خوای،تمام لحظات زندگیت، مملو از رحمانیت و رحیمیت خدا باشه،پس ایمان بیار به همین مسیری که اومدی؛ بسم الله الرحمن الرحیم،فضایی پر از نشانه های رحمانیت و رحیمیت،بر اساس اون به حمد کشیده شو،حامد شو،تو کسی بودی که همینقدر بهره از رحمانیت و رحیمییت رو لایق نبودی.

در زندگی ما رحمانیت و رحیمیت بوده؟خیلی ؛ اینقدر که اوقات زیادی ،یا اوقاتی،از زندگیم غرق رحمانیت و رحیمیت خدا بوده ام.آیا اوقاتی بوده که این حس رو نداشته باشی؟آیا اوقاتی بوده که برخی از شرایط دنیا و مسائل دنیا موضوعات دنیا ،دست و بالت رو بسته،و مانعی هست، بین غرق بودن تو در سفره ی رحیمیت و رحمانیت خدا؟میگی بله،بعضی مواقع بوده.میخوای نباشه؟یگی از خدامه.میخوای اینا نباشه؟ میگی از خدامه.میخوای دیگه فقط نشانه های خدا،نشانه های خدا رحمان و رحیم،فقط، نشانه های خدای رحمن و رحیم نباشه،بلکه،غرق رحمانیت و رحیمیت بودن باشه و اون هم پیوسته و همیشه و هیچ چیزی غیر از رحمانیت و رحیمیت خدا نباشه؟میگی خیلی خوبه،اگر این بشه خیلی خوبه.اگر فضایی بشه که تمام لحظات زندگیم،مملو از رحمانیت و رحیمیت خدا باشه،چقدر خوب میشه.پس باور کن ایمان بیار به همین مسیری که اومدی؛ بسم الله الرحمن الرحیم،فضایی پر از نشانه های رحمانیت و رحیمیت،بر اساس اون به حمد کشیده شو،حامد شو،تو کسی بودی که همینقدر بهره از رحمانیت و رحیمییت رو لایق نبودی.‌

خدایا در طول هفته در طول روز در اوقات روز،گاهی من رومتوجه سفره ی رحمانیت و رحیمیت میکنی،و بسیار نزدیک میکنی و بسیار بهره میرسونی.در زندگیم در مواقع زیادی نشانه هایی از رحمانیت و رحیمیمت خودت رو قرار میدی،و به من بهره میرسونی.من لایق این محبتها نبودم،من لایق این موقعیت نیستم،پس«الحمد لله رب العالمین».من حامد تو هستم،یک عمر مدیون تو هستم.چیزی میخوای ؟نه.من چی میخوام.همینکه خدا محبت کرده،یک جرعه از این دریا به من نوشانده،خیلی بزرگه.‌

بسم الله الرحمن الرحیم،با توکل برخدا عزم میکنم،برای چی؟حامد شدن؛«الحمد لله رب العالمین»، خدایا !اگر تو نبودی،اگر تو دستم رو نمیگرفتی،من کجا بودم؟در فضاهایی بسیار بد تر از اون چیزی که فکر میکنم،الان ممکنه سه چهار ساعتی بنا به شرایط روزگار در فضایی باشم،در محیطی باشم که فکر میکنم اون محیط خیلی قیمت نداره،از سر ناچاری اونجا هستم،اعتراض ندارم،اصلا درخواست هم ندارم اینجا رو عوض کنی،محبت تو همین بس و از سرم زیاد که در اوقاتی از عمرم من رو بر سر سفره ی رحمانیت خودت مینشونی.من سفره ی رحمانیت تورو لمس کردم،حس کردم،سفره ی رحیمیت تو رو حس کردم،درونش غرق شدم.الان که سه چهار ساعتی باز میرم در شرایط ظاهری در یک محیط دیگر،همچنان حال و هوام غرق نعماتی است که بر سر سفره ی تو خوردم.خدایا من حامد تو هستم.‌

اگر حامد باشیم، خدا ما رو وارد اقیانوس عظیم «الرحمن الرحیم»، می کنه

از اینجا آدم عزم کنه،به سوی حمد به سوی حامد شدن،بشه یک انسان حامد.خدا بعدش چه کار میکنه؟ااین رو فقط در پرانتز عرض میکنم ها،خدا بعدش چی کار میکنه؟الرحمن الرحیم،فضایی عالی تر،سفره ای عالی تر و پیوسته از رحمانیت و رحیمیت،دیگه نه ؛«بِ إسمِ الله الرحمن الرحیم»نه ؛«بِ إسمِ الله الرحمن الرحیم»‌

«الرحمن الرحیم»،پیوسته در رحمانیت و رحیمیت،از سفره ای عالی و بسیار بالا،از رحمانیت و رحیمیت.پس من چی کنم؟الان چی باشیم؟حامد، به خاطر چی؟به خاطر مسیر«بسم الله الرحمن الرحیم».خدایا!اینهمه محبتها،اینهمه نشانه های بزرگ از محبتهای رحمانیت و رحیمیت تو،میتونست نباشه،هست،من میتونستم همینقدر با کاروان حسینی آشنا نباشم،ولی تو محبت کردی بر سفره ی رحمانیت و رحیمیت هستم،من میتونستم همینقدر با فاطمیت آشنا نباشم،تو محبت کردی،هستم. من کجا و این محبتها کجا ؟من در اسفل السلفلین بودم،من در بیابان دنیا بودم.‌

انسانی که در بیابان دنیا به آبهای گندیده ی این بیابان ،با آبهای گندیده و غذاهای خشک و زننده ی این بیابان ارتزاق میکرده،خدا بهش محبت کرده از سفره ی رحمانیت ورحیمیت براش آب گوارا آورده،براش غذاهای لذیذ آورده و ...ای انسانی که اینهمه محبتهای خدا رو چشیدی ،باید بشی آیه ی«بسم الله الرحمن الرحیم»،اصلا شدی این آیه

وقتی میام در آیه ی بسم الله الرحمن الرحیم میایستم،در ارتفاعی از ارتفاعات بزرگ آیه ی بسم الله الرحمن الرحیم می ایستم،به موقعیت های خودم که نگاه میکنم،به مسیری که اومدم تا به اینجا نگاه میکنم،اصلا نمیتونم نگم؛«الحمد لله رب العالمین»، انسانی که در دنیا، در بیابان دنیا به آبهای گندیده ی این بیابان ،با آبهای گندیده و غذاهای خشک و زننده ی این بیابان ارتزاق میکرده،خدا بهش محبت کرده از سفره ی رحمانیت ورحیمیت براش آب گوارا آورده،براش غذاهای لذیذ آورده،بسیار هم براش آورده.اینقدر زیاد زیاد..مدام،او رو غرق کرده،بمباران محبتهای سفره ی رحیمیت و رحمانیت.‌

ای انسانی که اینهمه محبتهای خدا رو چشیدی ،گاهی هم حالا نگاه میکنی و میگی که إه!این هم دنیایی های من،هم بیابانی های من،هم کویری های من چرا آب گندیده میخورند؟چرا غذاهای پست میخورند؟چرا جانور میخورند؟چرا با جانور ها همنشین هستند؟من این فضا رو دوست ندارم.چرا این حرف رو میزنی؟چون محبتی از باغستانها و دریاهای رحمانیت و رحیمیت به تو چشاند شده،بارها و بارها.‌

حالا یکی از اون بالا میپرسه؛فلانی!این مسیر رو میبینی؟این ماجرا رو میبینی؟میگه بله.میگه میدونی این چیه؟میگی چیه؟میگه خب این محبتهای بسیار زیاد خدا ست.میدونی باید چیکار کنی ؟نه!باید بشی آیه ی«بسم الله الرحمن الرحیم»،اصلا شدی این آیه،این تحقق این آیه ست،میگی أأأأأأأأ!راست میگی،اینا همه نشانه های خدای رحمان و رحیمه،اینها همه اسماء خدای رحمن و رحیمه.میخوای بری در اون باغستانها؟ ‌

برای غرق شدن در اقیانوس رحمانیت و رحیمیت خداوند، باید تحقق آیه «الحمد لله رب العالمین» بشیم

میخوای بری غرق بشی در اقیانوس ، پیوسته؟بله، بیا بشو،آیه ی «الحمد لله رب العالمین» یک قدم تا اونجا فاصله داری،یک قدم تا غرق شدن و رفتن به درون الرحمن الرحیم،الرحمن الرحیم فاصله داری.یک قدم ؟؟ یک قدم،الحمد لله رب العالمین،یک قدم ؛حامد شدن‌

محبتهای کاروان حسینی رو چشیدی؟دیدی چقدر محبت کردند؟ میگی بله،بی سابقه است،بی نظیره،میخوای بری بر سر سفره ی محبتها رحمانیت و رحیمیت کاروان حسینی بشینی ،بشینی و بمونی؟میگی بله.یک قدم راه داره؛حامد باش.‌

بر محمد و آل محد صلواتی بفرستیم.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است