اگر انتظار داریم بر سفره ی پیوسته ی رحمانیت و رحیمیت خدا بنشینیم،حامد بشیم بر اساس «بسم الله الرحمن الرحیم»
اگر انتظار داریم بر سفره ی پیوسته ی رحمانیت و رحیمیت خدا بنشینیم ، به بسم الله الرحمن الرحیم توجه کنیم وارد شیم،و پس از اون به حمد کشیده بشیم،حامد بشیم بر اساس بسم الله الرحمن الرحیم.
خدایا!میشه من پیوسته بر سفره ی رحمانیت و رحیمیت تو باشم؟نه نمیشه.چرا؟چقدر به نشانه های رحمانیت و رحیمیت من توجه داشتی؟این همه مدت این همه سال کی دستت رو گرفت؟کی تو رو جلو آورد؟کی تو رو از پرتگاه ها نجات داد؟کی به تو محبت کرد؟ تویی که مستحق نبودی،کی تو رو با کاروان حسینی آشنا کرد؟کی تو رو با ایمانیات آشناکرد؟کی تو رو در پرتگاههای بی تقوایی حفظ کرد؟
اگر واقعا اهل بسم الله الرحمن الرحیم، باشی،یعنی اهل ذکری، ذکر یک عمر حرکت و رشد کردن
میگی خدا.بله باید این رو باور داشته باشیم،خدای رحمان و رحیم.چند بار شده که ذکر کردی؛خدایا!این نعمت رو به من دادی،به ما جمع دوستان دادی،به هیچ کس ندادی،خدای رحیم.چند بار شده؟ میگی خیلی.چند بار شده محبت های بسیار بزرگ به من کردی؟میگی خیلی.خدای رحمان و رحیم.یادت رفته،باید یادت بیاد ،بایستی به خودت تذکر بدی، بسم الله الرحمن الرحیم.یعنی یک تذکر،یعنی خدایا!من،اهل ذکر هستم، بسم الله الرحمن الرحیم، یعنی اهل ذکر بودن،اگر واقعا اهل بسم الله الرحمن الرحیم، باشی،یعنی اهل ذکری،خدایا اهل ذکر هست، بسم الله الرحمن الرحیم
به یاد همه ی نشانه های رحمانیت و رحیمت تو،یعنی این از نگاه ذکر یعنی به یاد همه ی نشانه های،رحمانیت و رحیمت تو،که برای من قرار دادی،من که از تو طلب کار نبودم.من کجا و محبت نماز کجا؟تو چقدر رحیمی،من کجا و محبت کاروان حسینی کجا؟تو چقدر رحیمی،من کجا ومحبت امارت امیر المومنین کجا؟تو چقدر رحیمی.وقتی میگیم بسم الله الرحمن الرحیم، یعنی یاد همه ی این محبتها،ذکر همه ی این محبت ها،براساس این یاد.
خدایا!تو مستحق حمد هستی،الحمد لله؛ خدایا تو مستحق حمدی.الحمد لله،کدوم الله؟رب عالمین،اینهمه محبت کردی به کسی که مستحق نبود؛به کسی که از تو طلبکار نبود.چرا ؟چون خودت خواستی مربی او باشی،تربیتش کنی، بسم الله الرحمن الرحیم، یاد محبت های خداست،یاد الله الرحمن و رحیم هست.یاد یک عمر حرکت و رشد کردن .
خدایا!اگر رحمانیت و رحیمت تو نبود من یک قدم هم حرکت نداشتم
بسم الله الرحمن الرحیم، یاد یک عمر محبتهای خداست خدای رحمن و رحیم.یاد یک عمر حرکت کردن رشد کردن،به چه واسطه؟به واسطه ی رحمانیت رحیمیت خدا،خدایا!اگر رحمانیت و رحیمت تو نبود من یک قدم هم حرکت نداشتم،اگر رحمانیت و رحیمیت تو نبود من در آتش دنیا غرق بودم.هیچ کس از عذاب خدا ایمن نیست،هیچ کس از عذاب نار ایمن نیست،«الّا من رحم ربی»الّا اینکه خدا ،خدایی که رب هست با رحمانیت و رحیمت بیاد سراغش،بیاد سراغش دستش رو بگیره،بیاره بالا،از آتش دنیا بیآره بیرون،بگه اینجا رو میری،سقوطه،دستش رو بگیره بیاره بیرون،بارها و بارهایی که بر لبه ی پرتگاه بودم،تو دستم رو گرفتی،(بدون اینکه متوجه باشم اصلا اونجا پرتگاه هست).آوردی کنار،بعدا فهمیدم اگر دستم رونگرفته بودی،کنار نیاورده بودی،من افتاده بودم،به پرتگاهها ی بزرگ دنیا،به پرتگاههای بزرگ ویل،خدایا!تو از سر رحمانیت و رحیمیت،من رو با نماز آشنا کردی،اگر آشنا نمیکردی شاید من هم از نماز گزارنی بودم که درچاههای ویل اند،در چاهها وپرتگاههای ویل،تو آشنا کردی،تو دستم رو گرفتی.
اینها یعنی چی؟یعنی بسم الله الرحمن الرحیم.، بسم الله الرحمن الرحیم رو میخوایم در زندگی مون معنی کنیم،میخوایم در زندگی مون پیدا کنیم یعنی این،یاد و ذکر یک عمر محبت خدا.وقتی میگیم بسم الله الرحمن الرحیم.یک عمر زمان رو جلو میآیم،طی میکنیم.
من الان در این نقطه ام،خدایا!اگر هیچ محبت دیگه ای هم نکنی من حامد تو هستم، چون محبت، مرام، معرفت و کریم بودن تو را باور کردم
من الان در این نقطه ام،خدایا!اگر هیچ محبت دیگه ای هم نکنی من حامد تو هستم،اگر درهمین موقعیت من رو رها کنی من حامد تو هستم،الحمد لله رب العالمین،اگر به من بگی همین جایی که هستی بایست،من حامد تو هستم،دیگه باورت کردم،وقتی میگی که بسم الله الرحمن الرحیم.یعنی خدایا!باورت کردم،محبت تو رو باور کردم ،با مرام بودن تو رو باور کردم،با معرفت بودن تو رو باور کردم،کریم بودن تو رو باور کردم،من دیگه هیچ تقاضایی از تو ندارم،هرکاری بکنی،الحمد لله،هر شیوه ای با من در پیش بگیری،مستحق همون؛الحمد لله.
کی میتونست،یکبار لحظه ای در فضای نماز کاروانیان امام حسین(علیه السلام)باشه،تو با ما اینگونه کردی،پس بسم الله الرحمن الرحیم. یعنی باور خدا،باور به خدا،به خدای رحمن و رحیم.
یعنی خدایا! اینهمه محبت به من کردی،حالا خدا داره میگه؛این همه محبت به شما کردم،منظرت نسبت به من چیه؟ نگاهت نسبت به من چیه؟میگی بسم الله الرحمن الرحیم.الله ،رحمان،رحیم. الله رحمن رحیمی که بسیار نشانه ها برای من گذاشت از رحمانیت و رحیمتش،زندگی من پر از نشانه های رحمنیت و رحیمیت خداست،پس عزم میکنم به سوی او،توکل میکنم به او برای چی؟با عزم و توکل؛الحمد لله رب العالمین،خدایا!باورت کردم،دیگه میخوام حامد باشم،یک عمر من رو جلو آوردی اینجوری که حامد باشم،باشه ،دیگه میخوام حامد باشم.
ما بایستی ،با حس فضای بسم الله الرحمن الرحیم.وارد حمد بشیم، بسم الله الرحمن الرحیم چیه؟ یک عمر تجربه،همین زندگی ای که تا الان داشتی
بچه ها؛ ما بایستی ،با حس فضای بسم الله الرحمن الرحیم.وارد حمد بشیم، بسم الله الرحمن الرحیم چیه؟ یک عمر تجربه،همین زندگی ای که تا الان داشتی.
در انتهای بسم الله الرحمن الرحیم، خودمون رو بدونیم بگیم بسه،
من چقدر این بسم الله الرحمن الرحیم رو بکشم؟چقدر کشش بدم؟ برم وارد حمد بشم،الحمد لله رب العالمین؛خدایا از این به بعد دیگه من رو حامد میبینی.از این به بعد من حمد تو هستم.جنسم حمد تو است،صفاتم حمد تو است.بله وارد حمد بشیم،از بسم الله الرحمن الرحیم.سوره ی حمد،از اینهمه محبتهای خدا که از سر رحمانیت و رحیمیت بوده،یعنی در فضای رحمت بوده.آیا شایسته نیستکه وارد حمد بشیم؟
ارتفاع پائینه بسم الله الرحمن الرحیم، یعنی توجه به نشانه های الله رحمان و رحیم.
ما فقط بسم رو عبور کنیم.الله که رحمن و رحیم هست،ما فقط اسماء الله رحمن و رحیم رو بشناسیم،و به وسیله ی این اسماء وارد بشیم به فضای حمد،سطح کف و پایین،ارتفاع پائینه بسم الله الرحمن الرحیم.یعنی توجه به نشانه های الله رحمان و رحیم.خدایا تو رحمتت رو بسیار بر ما جاری کردی.من میخوام وارد حمد بشم،بر اساس این رحمت وارد حمد بشم.