مونسی از درون بیت الحسین علیه السلام، برای ورود به بیت الحسین علیه السلام


بسم الله الرحمن الرحیم توکلت علی الله‌

مونسی از درون بیت الحسین علیه السلام، برای ورود به بیت الحسین علیه السلام

أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌

ما باید به سوی بیوت خدا حرکت کنیم، به خاطر جستجوی نور خدا، به خاطر نور شدن، از جنس نور شدن

عرض شد که به سوی بیوت خدایی حرکت کنیم، و اینقدر در این مسیر بریم تا در بیوت خدایی وارد بشیم، آیا در مقدمه ی کار، در این مسیر ابزاری نیاز هست؟ مقدمه ای نیاز هست؟ رفتاری هست که ما باید به اون بپردازیم؟ رفتارهای دقیقتر و قرآنی چی هست؟ تا به امروز به محبت خدا از یکسری معارف صحبت شد، صحبت شد که دوستان! بیوت خدا نور هست، نور خدا. چرا به سوی بیوت خدا؟ به دنبال نور خدا بودن. « الی النور؛ به سوی نور» .‌

بله پس چرا به سوی بیوت؟ بخاطر به سوی نور. چرا وارد شدن در بیوت؟ بخاطر نور شدن، بخاطر از جنس نور شدن، بخاطر اینکه محبتهای خدا و نگاه خدا اونجاست، نعمات خدا اونجاست، بخاطر اینکه در اون نور میشه دید.‌

مقدمه ورود به بیوت خدا، « تَسْتَأْنِسُواْ» هست، یعنی؛ با یک چیزی، یک کسی در اون بیت انس بگیرید، مأنوس بشید. سپس « وَ تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا» ؛ وقتی با این انس گرفتن، دم دمای ورود به بیت که شدید، به اهل اون بیت، سلام کنید، تسلیم باشید، تسلیم وار، وارد بشید

بله! آیا در به سوی بیوت یک رفتار عملی، یک حس عملی هست که ما باید انجام بدیم و انجام بدیم قرآنی باشه و خوب باشه و مقدمه ی ورود به بیت باشه، مقدمه ی ورود به بیوت خدایی باشه، آیا هست؟‌

در اینجا چند بحث قرآنی وجود داره؛ خداوند در آیه ی27 سوره نور میفرماید که« يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُيُوتًا غَيرَ بُيُوتِكُمْ حَتىَ‏ تَسْتَأْنِسُواْ وَ تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيرْ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(27) » ای کسانی که ایمان آوردید! ( البته در این آیه استفاده های زیادی میشه کرد، در مورد خیلی از بیوت میشه استفاده کرد ولی در مورد بیوت خدا هم هست، بالاترین مصداق بیوت بیوت خداست) ای کسانی که ایمان آوردید! اگر میخواهید وارد بیوت خدا بشید، اینکار رو نمیتونید انجام بدید، و اینکار رو نکنید، چون مقدمه میخواد، اگر میخواهید وارد بیوت خدا بشید« تَسْتَأْنِسُواْ» انس بگیرید، اول با یک چیزی، یک کسی در اون بیت انس بگیرید، مأنوس بشید.‌

میخواهید وارد بیت الحسین علیه السلام بشید؟ خب طبق این آیه ی قرآن از شما پرسیده میشه با چه چیزی در بیت الحسین انس گرفتی؟ آیه قرآن میفرماید داخل نشو« حَتَّی تَسْتَأْنِسُواْ» تا اینکه با یک چیزی درون اون بیت انس بگیری. شما با چه چیزی انس گرفتی؟‌

« تَسْتَأْنِسُواْ» به دنبال انس گرفتن باشید« وَ تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا» و وقتی با این انس گرفتن دم دمای ورود به بیت که شدید به اهل اون بیت، سلام کنید، تسلیم باشید، تسلیم وار وارد بشید( هم بحث سلام رو داره و هم بحث تسلیم) .‌

نسبت به اهل اون بیت، متواضع باشید، در« تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا» تواضع هم هست، کسی که تکبر میکنه سلام نمیکنه، اونی که تواضع میکنه، سلام میکنه. « وَ تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا»؛ نسبت به اهل اون بیت، متواضع باشید، تسلیم باشید، و سلام داشته باشید.‌

قبل از سلام، بحث« تَسْتَأْنِسُواْ» هست. در ایام محرم، ماجرای سلام بر امام حسین علیه السلام خیلی مطرح هست، شما میخونید که: « السلام علیک یا ابا عبد الله» قبل از سلام، آدم به خودش بک تذکر بده: "با چه چیزی دربیت حسین مأنوس هستی؟ "‌

با هرچیزی و هر کسی که در بیت الحسین مأنوس باشی خوبه، یکی ممکنه بگه من با اباالفضل علیه السلام مأنوس هستم، یکی ممکنه من با علی اکبر علیه السلام مأنوس شدم، و یکی ممکنه بگه من با نور بیت الحسین مأنوس شدم.‌

خب اگر با نور بیت الحسین مأنوس شدی مأنوس باش، بدان که شرط ورود به بیت الحسین علیه السلام طبق این آیه ی قرآن این هست که ابتدا مأنوس بشی.‌

زیارت عاشورا رو میخونیم، درونش بحث سلام بر امام حسین علیه السلام و اهل بیت و کاروان امام حسین علیه السلام زیاد هست، آدم ابتدا انس پیدا کنه با یک چیزی درون بیت الحسین، بعد زیارت عاشورا بخونه، بعد به اهل بیت امام حسین علیه السلام سلام بده. خداوند میفرماید این روش بهتر هست، این روش خیر هست، این روش نتیجه داره،« ذَلِكُمْ خَيرْ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون» این روش نتیجه داره« لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون». إن شا الله که همه مون تذکر بگیریم و ذکر کنیم. ‌

برمحمد و آل محمد صلواتی بفرستیم.‌

أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.‌

در ایام به سوی محرم و عاشورا، ما یک انیس داشته باشیم، بیایییم با نور بیت الحسین، بیاییم با« اُمّ بیت الحسین علیه السلام» ، با« مادر مهربان بیت الحسین علیه السلام» انیس بشیم، انس بگیریم

در ایام به سوی محرم و عاشورا، ما یک انیس داشته باشیم، فلانی! انیست کیه؟ مونست کیه؟ مونس خلوت هات کیه؟ مونس زمانهایی که به یاد محرم و عاشورا می افتی کیه؟ با یک مونس گاهی به تعبیر فارسیش با یک همدم به سوی کربلا بریم.‌

دوستان! در این بحث اثر هست، ما میتونیم قبل از ورود به بیت با یک مونسی آشنا بشیم. دوستان! این نور، عظیم هست، این نور قیمت داره، رحمت این نور زیاده، حتی کسانی که وارد بیت نشدند اما عزم به سوی بیت دارند رو تنها نمیگذاره، این امکان رو ایجاد میکنه که با مونس باشن، انیس او بشن.‌

بله بیایییم با نور بیت الحسین، بیاییم با« اُمّ بیت الحسین علیه السلام» ، با« مادر مهربان بیت الحسین علیه السلام» انیس بشیم، انس بگیریم، اگر دستمون از بیت الحسین کوتاه هست، اگر هنوز به بیت الحسین علیه السلام راهی نداریم خداوند این فرصت رو قرار داده و فرموده: با اون نور میتونید انس بگیرید، با مادر مهربان بیت الحسین علیه السلام میتونید انس بگیرید، در فضایی از انس، در فضایی از همدمی، در فضایی از صفا، در فضایی که احساس این رو داری که مونسی در کنار تو هست، به سوی بیت الحسین علیه السلام حرکت کن.‌

وقتی به ایام محرم رسیدیم، احساس مونس بودنمون بیشتر بشه، وقتی رسیدیم به شب عاشورا، امام علیه السلام بسیاری از افراد رو از دور خودشون دور میکنند و اونها میرن و یک کسانی رو به بیت و به اون ماجرا راه میدن، ما اون شب بتونیم یک کلامی با مونسمون داشته باشیم، عرض کنیم که : " ای مونس چندین شب و روز! ما در نزدیکی های بیت الحسین هستیم و شب عاشوراست..." ‌

برمحمد و آل محمد صلواتی بفرستیم.‌

أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌

اگر یک کسی بود که کسی رو در بیت پیدا نکرده، با کاروانیان امام حسین علیه السلام خو نگرفته، آدمی سربه هوا هست. « فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتىَ‏ يُؤْذَنَ لَكمُ‏»؛ اینجا وارد نمیشه مگر اینکه امام علیه السلام به او اجازه بده( بحث إذن اینجا مطرح هست) و لزوما به همه اذن داده نمیشه، اگر انس داشته باشه إذن نمیخواد، راهش میدن.

پس در آیه 27سوره نور که محوری ترین آیه هست خداوند میفرماید که؛ یکی رو درون بیت پیدا کنید با او مأنوس بشید، با او انس بگیرید، صاحب بیت نگاه میکنه که آیا شما با کسی در بیت، انس گرفتی؟ با چیزی در بیت انس گرفتی؟ اول به این نگاه میکنه.‌

بعد در هنگام ورود، آداب ورود رو هم رعایت کنید« تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا»، آداب ورود در بیت رو هم باید مراعات کنید.‌

خب این آیه ی محوری، در آیه ی بعد خداوند میفرماید که؛ « فَإِن لَّمْ تجَدُواْ فِيهَا أَحَدًا» حالا اگر یک کسی بود که کسی رو در بیت پیدا نکرده، بیت رو که دیده، کسی رو در بیت پیدا نکرده، با کاروانیان امام حسین علیه السلام خو نگرفته، آشنا نشده، ارتباطی نداره، کسی رو در این بیت نداره، آدمی سربه هوا هست. « فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتىَ‏ يُؤْذَنَ لَكمُ‏»؛ اینجا وارد نمیشه مگر اینکه امام علیه السلام به او اجازه بده( بحث إذن اینجا مطرح هست) مگر اینکه به او إذن داده بشه، اگر انس داشته باشه إذن نمیخواد، راهش میدن، میگن؛ این مانوس هست. ولی بعضی ها که کسی رو پیدا نمیکنند و انسی ندارن، باید امام علیه السلام بهشون اجازه بده، إذن بده، و لزوما به همه شون نمیده،« وَ إِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ» شب عاشورا میگه برید، برگردید برید« هُوَ أَزْكىَ‏ لَكُمْ»؛ این ماجرا برای اونها تزکیه هست، چه اونهایی که با إذن وارد میشن، چه اونهایی که باید برگردند، براشون تزکیه هست« وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ(28)» .‌

ممکن بود برای شما سوال باشه که چرا امام علیه السلام شب عاشورا به برخی افراد گفت: برید و اونها هم رفتند، چرا؟‌

یک پاسخ این هست که اونها از امام ع تبعیت نکردند، ولی خب اطاعت که کردند و رفتند. یک پاسخ دیگر قرآنی این هست که؛ اونها با کسی از اهل بیت امام حسین علیه السلام مأنوس نیستند، لذا امام علیه السلام طبق این آیه ی قرآن رفتار کرد؛ «وَ إِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ» اونها هم رفتند و این ماجرا به نفعشون بود، این ماجرا که رفتند براشون تزکیه شد، اونها مأنوس نبودند اگر می موندن چه بسا بیشتر سقوط میکردند و تزکیه شون این بود که برن.‌

و در ادامه در آیه29 میفرماید: « لَّيْسَ عَلَيْكمُ‏ جُنَاحٌ أَن تَدْخُلُواْ بُيُوتًا غَيرْ مَسْكُونَةٍ فِيهَا مَتَاعٌ لَّكمُ‏»؛ برشما ایرادی نیست که وارد بیوتی بشید که« غَيرْ مَسْكُونَةٍ» هست، بیوت غیر مسکونه ای که در اون برای شما متاعی هست، « وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا تَكْتُمُونَ(29)» توضیح این آیه هم بمونه بعد.‌

بله! پس عنوان بحث آیه 27 سوره نور میشه: « مونسی تا ورود به بیت الحسین، مونسی از درون بیت الحسین علیه السلام، برای ورود به بیت الحسین علیه السلام»، در چه زمانی؟ « در مسیر به سوی بیت الحسین»‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است