معراج در نماز – قیمت نماز – هدف از خلافت رب – عاشورا و خلافت رب
1392/09/01
معراج در نماز – قیمت نماز – هدف از خلافت رب – عاشورا و خلافت رب
ملائکه و روح در دوره ای که قراره عروج پیدا کنند، پنجاه هزار سال طول میکشه!مومن در یک نماز عروج پیدا میکنه
در صلاه کجا بودی؟فلانی در چه کاری بودی؟فلانی چی شد؟فلانی این چه جور...؟این عمل چی بود؟یه چند دقیقه ای ،چند ثانیه ای در قلب خودت و دل خودت، خلوت کنی و از خود سوال بپرسه، فلانی کجا بود؟«الصلاهُ معراجُ المومن»صلاه معراجه،معراج مومنه،صلاه فضای پرواز مومنه،صلاه پرواز مومن به ارتفاعات هست. یک صلاه، عروج مومنه.ملائکه و روح در دوره ای که قراره عروج پیدا کنند ،چه قدر طول میکشه؟پنجاه هزار سال!« المعارج : تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ في يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسينَ أَلْفَ سَنَة (4)».پنجاه هزار سال!مومن در یک نماز عروج پیدا میکنه.
خوبه مومن بعد از نماز،چند ثانیه ای در قلب خودش خلوت کنه؛فلانی !کجا بودی؟قبل از نماز یه تذکر برای خودش داشته باشه،فلانی!کجا میخوای بری؟برای نماز قیمت قائل باشیم
فلانی !رفتی؟ نکنه ملائکه به من مومن نگاه کنند به فلانی نگاه کنند بگن؛خدایا!این آدم رو میخواستی بذاری خلیفه؟این موجود قرار بود خلیفه رب باشه؟ما قرار بود به این موجود سجده کنیم؟این حمدش نصف حمد ما هم نیست،تسبیحش یک دهم تسبیح ما هم نیست،«ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک».بله خوبه مومن بعد از نماز،چند ثانیه ای در قلب خودش خلوت کنه؛فلانی !کجا بودی؟قبل از نماز یه تذکر برای خودش داشته باشه،فلانی!کجا میخوای بری؟«حی علی الصلاه»،کجا میخوای بری؟«حی علی الفلاح»،کجا میخوای بری،«حی علی خیر العمل»؛چی میخوای بکنی؟چه عملی میخوای داشته باشی؟ وقتی گفته میشه «قد قامت الصلاه»دل مومن میره،خدایا!نماز داره برپا میشه،وقت نماز شده،دعوت کردی من رو به سوی نماز،چه جوری بیام؟«حی علی الصلاه»«حی علی الفلاح»«حی علی خیر العمل»،خوبه آدم حداقل برای شروع در این فضای تذکر نسبت به خودش باشه،برای نماز قیمت قائل باشیم،برای نماز ارزش قائل باشیم.
نماز رو یک آدم بدونیم
نماز رو سر سری نگیریم،نماز رو یک آدم بدونیم،با آدم ....،نماز رو کوچک ندونیم،از کنار نماز به راحتی نگذریم،خداوند مومنین رو امتحان میکنه،در صحنه های مختلف،در اوضاع و احوال مختلف،در شرایط استرس،در شرایط رفاه،در شرایط سختی،در شرایط شلوغی، فلانی توجهت به نماز چه جوره؟نماز معیاره.
توجهت به نماز چه جوره؟ (میگی) نه اینجا که استرس داشتم،اینجا که شب امتحانم بود اصلا استرس داشتم نمیتونستم،(بر فرض عرض میکنم ).اینجا یه موضوعی پیش اومده بود استرس داشتم،دیگه این حساب نیست، نه!همین صحنه امتحانه.قیمت نماز اینجا برای تو چیه؟ اونجایی که در یک فضای خوب و گل و بلبل و در کنارم دوستانم هستم،یه بحث معارفی هم شده و در روز عاشوراست و یه ظهر عاشورایی هست و به نماز خیلی توجه کردم. خب اینم خیلی خوبه،بعدش؟ در شرایط مختلف چی؟ اگر از عاشورای گذشته، ما همین رو برداشت کرده باشیم که نمازباید قیمت داشته باشه در من،برای من بایستی نماز قیمت داشته باشه،خیلی بالا باشه،خیلی زیاد باشه، ما برنده ایم.
اینکه ضعف داریم،خب بله داریم، مهم اینه که تصمیم مون چیه؟ عزم مون چیه؟
اینکه ضعف داریم،خب بله داریم، مهم اینه که تصمیم مون چیه؟اینکه کوتاهی کردیم،خب بله همه کوتاهی داشتیم مهم اینه که تصمیم مون چیه؟عزم مون چیه ؟ و از این به بعد،عملمون چیه؟جهت گیری های عملمون چیه؟ قبوله؟
هرچه قدر که ماها الان فکر کنیم، نماز قیمت داره،باور کنیم از اون بیشتر قیمت داره
قیمت نماز رو برای خودمون بالا ببریم،هرچه قدر که شما الان ،ماها الان فکر کنیم نماز قیمت داره،باور کنیم از اون بیشتر قیمت داره.شما الان چه جمله ای درباره ی قیمت نماز بگی؟هر چی بگی از اون بیشتر قیمت داره.اینقدر قیمت داره که امام شیعیان،امام صادق(علیه السلام) هنگام شهادتشون،وصیت میکنه،چی میگه؟نزدیکان من،حواستون رو جمع کنید،حواستون رو به نماز جمع کنید،نکنه نماز رو سبک بشمارید،نکنه برای نماز قیمت قائل نباشید،نکنه فکر کنید نماز یه چیز...،اگر اینجوری فکر کنید در قیامت با من همراه نیستید. (بعضی میگن:)رفته بودیم یه جایی یه مسجدی بود شلوغ،اونجا دیگه همین جوری نماز رو ...(گفته میشه:)برای نماز اینقدر قیمت قائلی؟رفته بودیم یه جایی مهمونی بود دیگه حول حولکی نماز مون رو خوندیم.این اصطلاحات رو خیلی شنیدیم ها،دیگه اونجا نمیشد نماز رو بخونیم ،دیگه حول حولکی یه چیزی خوندیم،برای نماز اینقدر قیمت قائلیم؟
«فویلٌ للمصلین،الذین هم عن صلاتهم ساهون»؛ سر سری میگیرند نماز رو،سطحی نگاه میکنند به نماز
نماز برامون بزرگ باشه،نماز رو سطحی ندونیم،«فویلٌ للمصلین،الذین هم عن صلاتهم ساهون» سر سری میگیرند نماز رو،سطحی نگاه میکنند به نماز،یه گروهی هستند،مصلین اند در ظاهر نماز میخونند،سرسری به نماز نگاه میکنند.بهشون میگی؛نماز ،میگه ما که میخونیم،میگی برای نماز قیمت قائل باش،میگه ما که داریم میخونیم،خدا رو شکر که (...)خدارو شکر که ما جزء مصلین هستیم،نمیگن نباید شد ولی باید گفت؛
«إن قُبِلَت قُبِلَت ما سواها»اگر رفتی قیامت نمازت رو پیدا کردی، ،بقیه ی اعمال هم در اون راه جاشون رو پیدا کردند،«وَ إن رُدّ َت رُدّ َت ما سِواها»اگر نماز وارد قیامت نشده باشه،در قیامت بعنوان یک عمل خیر،حساب نشده باشه، بقیه هم رد میشن
خدایا میشه یکبار، یک نماز اقامه کنیم؟اینکه یکبار یک نماز اقامه کنیم مفهوم داره برای شما دیگه نه؟چیه؟میگیم،یه نفر نماز اقامه میکنه،خدایا میشه یکبار یک نماز اقامه کنم؟«إن قُبِلَت قُبِلَت ما سواها»اگر رفتی قیامت،مردم وقتی میمیرند میرند در قیامت،در قیامت با یه فضایی مواجه میشن،فرد فکر میکنه،میگه من،در دنیا یه سری اعمالی انجام دادم،یه سری اعمال خوب، کجاست؟هرچی میگرده پیدا نمیکنه.میگه چرا عمل من اینجا نیومده؟این اعمال خوب من کو پس؟ میگن قبول نشده.قبول نشد یعنی که اینجا نیست،اگر میخوایم بقیه اعمالمون،خوبی ها، محبت به فرزند، محبت به همسر،محبت به دیگران،کارهای خیر دیگه،بِر های دیگه،نیکو کاری های دیگه در قیامت معلوم باشه و جاش پیدا باشه و برای ما خاصیت داشته باشه بایستی اونها از مسیر نماز برن جلو،یعنی اول باید نماز بره جلو.«إن قُبِلَت قُبِلَت ما سواها»اگر رفتی قیامت نماز ت رو پیدا کردی،نماز شما در قیامت حساب شده بود،جایگاهی پیدا کرده بود مسیری شده بود،راهی شده بود برای رفتن به سوی بهشت،راهی شده بود برای رفتن به سوی کوثر،بقیه ی اعمال هم در اون راه جاشون رو پیدا کردند،«وَ إن رُدّ َت رُدّ َت ما سِواها»اگر نماز وارد قیامت نشده باشه،در قیامت بعنوان یک عمل خیر،حساب نشده باشه، رُدّ َت ما سِواها بقیه هم رد میشن. پس برای نماز قیمت قائل باشیم،«قد أفلح المومنون،الذین هم فی صلاتهم خاشعون»
إه!مومن!فکر میکنی مومن هستی؟میگی؛بله.می دونستی مومنین میرن در سرزمین فلاح؟میگیم إنشاالله،میدونی این مومنین کی هستند؟میگیم همین ما هستیم دیگهنه خیر!میدونی اولین ویژگی و مهمترین ویژگی و غالب ترین ویژگی شون چیه؟چیه؟«فی صلاتهم خاشعون»
عجب در نمازشون خشوع دارند،یعنی پس چی؟پس اولین جایی که نگاه کنیم چیه؟ نماز.میخوای مومنین رو بشناسی به نمازشون نگاه کن.بعد ببین در نمازشون خاشع هستند یا نه؟
به تُند و کُندِ نماز کاری نداریم،با خشوع و غیر خشوعش کارداریم.با قیمت نماز کار داریم
(کسی میگه)بله من که نماز میخونم،ولی اینجا دیگه نمیشد در نمازم خاشع باشم،اینجا خیلی شلوغ بود،من نماز میخونم،حالا امشب که دیگه شب امتحان هست و دیگه استرس داشتم و دیگه نمیشد.من نماز میخونم الان یه مشکلی پیش اومده بود نمیشد اینجا خاشع باشم،نماز خوندم دیگه.نه!«الذین هم فی صلاتهم خاشعون»اون مومنینی در سرزمین فلاح میرن که اول در فضای نماز باشند،دوباره در نماز هم خاشع باشند،فی صلاتهم در همه ی نمازهاشون،شد، نشد) نه!(یعنی یه بار شد یه بار نشد نباشه)
اینکه بَه! چه نماز ظهر عاشورا خوب بود ،بقیه حالا حواسمون نبود دیگه.فلانی میگه کلاس دارم ،کلاسم دیر شده،میخوام برم دانشگاه سر کلاس درس...حالا یه نماز عجله ای شد دیگه،به تُند و کُندِش کاری نداریم،با خشوع و غیر خشوعش کارداریم.با قیمت نماز کار داریم،اینکه یه مقداری نمازت تند شد یا کند شد، مهمه و نه الان این موضوع صحبت نیست،قیمت نماز برات چه قدره؟خشوع شما در نماز چه قدره؟
خاشعین نگاهشون اینه؛ خدایا!من امید دارم که به سوی رب،امید دارم که یک روزی ربم رو ملاقات کنم.و امید دارم که به سوی او رجعت کنم.
خشوع چیه؟میگه در نماز ایستادم و لی حواسم این بود که ای دادو بیداد،کلاسم دیر شد و در نماز ایستادم، گفتم که زودکی این نماز رو بخونم، بدوم برم اگر نخونم اعصابم خرد میشه،«فی صلاتهم خاشعون»وقتی میخوای اینها رو نسبت به نماز ببینی،با صفت خشوع میبینی،یعنی چی؟وقتی میآد به نماز می ایسته خاشعین کیا هستند؟«الذین یظنون انهم ملاقوا ربهم و انهم الیه راجعون»وقتی میخوای خشوع رو ببینی اینها رو نسبت به نماز ببینی میآن به سمت نماز ولو با عجله،ولو یه نماز تندکی،نگاهشون اینه خدایا!من امید دارم که به سوی رب،امید دارم که یک روزی ربم رو ملاقات کنم.و امید دارم که به سوی او رجعت کنم.
نماز رو معیار این بدونیم که آیا ما، در مسیر ،روبه جلوهستیم ؟یانه؟
به یه نماز سرعتی ایستاده ها،به یه نمازی در فضایی شلوغ،در فضایی پر از سروصدا،یا یه نمازی که ظاهرا بعدش یه کار مهم داره فوریه،عجله داره،استرس داره و...همه ی شرایطی که هستش در زندگیمون،ولی این انسان این مومن«فی صلاتهم خاشعون»،وقتی به سمت نمازش میره خاشعه،وقتی در نمازش ایستاده خاشعه«الذین یظنون انهم ملاقوا ربهم»، جوری هست که وقتی بهش نگاه میکنی، میگی این تمام فکر وذکرش اینه،که یه روزی ربش رو ملاقات میکنه،یه روزی به سوی او رجعت میکنه،«وانهم الیه راجعون».
بچه اش داره کنارش سر و صدا میکنه،(اما)روح او به سوی رب هست،قلب او به سوی رب هست.با دستش سر نمازگاهی بچه اش رو نگه میداره،روح او به سوی رب هست،نگاه میکنی این فرد چقدر خاشع هست،نماز رو معیار بدونیم،نماز رو معیار این بدونیم که آیا ما،در مسیر ،روبه جلوهستیم ؟یانه؟
در مسیر به سوی خدا رو به جلو هستیم یانه؟ارتفاع میگیریم یانه؟قیمت نماز هشت روز بعد از عاشورا برای ما چی شده؟قبل محرم ،امروز که هفدهم،هجدهم محرمه،قیمت نماز برای من چقدر فرق کرده؟
از محرم، قیمت نماز را برداشت کنیم
اگر قیمت نماز برام بالا رفته،از محرم برداشت کردم، خوبان عالم وقتی به کلاسهای خدایی وارد میشدند مثل انبیاءو رسل(علیهم السلام) وقتی با ماجرای امام حسین(علیه السلام)آشنا میشدند،بعد از اون ماجرا ،درس بر میداشتند،یک برنامه ای در زندگیشون،یک صفتی یا صفاتی در زندگیشون. ما هم به تاسی ازاونها وارد محرم شدیم،وارد کلاس امام حسین(علیه السلام)،آموزشگاه امام حسین(علیه السلام)،چند صباحی در این کلاس بودیم،چی درس برداشتیم؟چه درسی گرفتیم؟
میگیم درس قیمت نماز.نماز دیگه برام قیمت داره،نماز دیگه برام بالاست،نگاه من به نماز با قبل محرم فرق داره.دیگه وقتی صدای اذان میآد،میخوام برم به سمت نماز،میگم؛خدایا!من دارم به سمت چی میرم؟«حی علی الصلاه»بهش توجه دارم،در قلبم برای خودم تذکر دارم،نماز که تموم میشه به خودم تذکر میدم،خدایا من چی کردم؟
یه صلواتی بفرستیم.
هدف خلافت رب، برپایی غیب آسمانها و زمین است
خداوند انسانها رو چرا خلق کرد؟مقصود خدا از خلقت انسان خلافت رب بود ،خلافت رب یعنی چی؟ به سوی کجاست؟برا ی چیه؟حالا نمیخوایم به مفهوم خلافت رب بپردازیم،همین فقط به یک موضوع بپردازیم،خلافت رب برای برپایی غیب آسمانها و زمین.
سالهاست که خداوند آسمانها و زمین رو آفریده، وجودی نیست که این توانایی و قابلیت رو داشته باشه که به سمت برپایی غیب آسمانها و زمین بره،به سمت حضور در نشئات آسمانها و زمین بره،به سمت بهشت ظهور، به سمت برپایی ظهور،موجوداتی رو خدا خلق میکنه به نام انسان،بعد به ملائکه میفرماید که این انسانها رو خلق کردم،یه چیزایی میدونم،که شما نمیدونید«إنی اعلم ما لا تعلمون»و در جلوتر میفرماید که «ألَم أقُل لکم إنی اعلم غیب السماوات الارض» نگفتم که من میدونم،مگه بهتون نگفتم که من میدونم غیب آسمانها و زمین رو؟من میخوام برم به سمت غیب آسمانها و زمین بخاطر این انسان رو خلق کردم،جنس رفتارهای انسان بایستی متفاوت از جنس رفتارهای ملائکه باشه،ملائکه هم تسبیح و حمد خدا میکنند،ملائکه هم تقدیس خدا میکنند،شما هم تسبیح خدا میکنید؟بله.تحمید خدا میکنید؟بله.از چه جنسی؟ در چه جهتی؟ اگر میخوایم در جهت خدایی باشیم که فرمود«إنی جاعل فی الارض خلیفه»،بایستی در جهت غیب آسمانها و زمین باشه.
شروع غیب آسمانها و زمین از به سوی ظهوره، لذا نماز ،بایستی به سمت غیب آسمانها و زمین باشه
شروع غیب آسمانها و زمین از کجاست؟به سوی ظهور.نماز ،بایستی به سمت غیب آسمانها و زمین باشه.
یکی از مصادیق اصلی خلافت رب،امام حسین(علیه السلام)هستند
امام حسین(علیه السلام)در صجنه ی عاشورا چه کردند؟خلافت رب.یکی از مصادیق اصلی خلافت رب،امام حسین(علیه السلام)هستند.لذا خداوند وقتی به ملائکه فرمود که من میخوام در زمین خلیفه قرار بدم،اونها بلافاصله اومدند،مصادیق مختلف،خلافت رب رو در زمین دیدند.یکی از مهم ترین مصادیق،امام حسین (علیه السلام)است.
اون ماجرا رو دیدند، ماجرایی که در کنار امام حسین(عیه السلام)اتفاق افتاد، وارد اون صحنه شدند،دیدند که خلیفه رب،خلیفه الله،به زمین اومده و اون افرادی که انسانهایی که قرار بوده کنار ایشون خلیفه ی رب باشند،اینها به فساد پرداختند، به خونریزی پرداختند، لذا بلافاصله برمیگردند و به خدا اعتراض میکنند.
«قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء؟»، خدایا!آیا میخوای کسانی رو بذاری در زمین که فساد کنند و خونریزی کنند؟ این کار رو نکن، ما حسین رو میشناسیم،حسین همین نوری هست که میبینمش.مدتها به دور عرش بوده.حسین(علیه السلام)که مدتها نور او به دور عرش بوده و ما از او بهره میبردیم و استفاده میکردیم،اگر بفرستیش اونجا اونها فساد میکنند و خونریزیمیکنند،این کار رو نکن،بذار بین خودمون باشه،حرف ملائکه اینه،بذار بین خودمون باشه،اون رفتار باید و شاید رو ما انجام میدیم،مگه قرار نیست اونها رفتاری بکنند،رفتاری خوب،ما میکنیم«ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک»اصلا ما خودمون اون رفتار رو میکنیم،اینکه اینجا گفته میشه «ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک»یعنی خدایا انتظار داری حسین(علیه السلام)بره در اون صحنه،اونها حامد بشند و تسبیح کنند و تقدیس کنند،نفرست حسین رو، ما خودمون این کار رو میکنیم.«ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک».
خداوند می فرماید که: «و قال انی اعلم ما لا تعلمون»میخوام یه کارایی بکنم،یه چیزایی میدونم،که شما نمیدونید.عرض شد اینکه یه چیزایی میدونم که شما نمیدونید،یه کاری میخوام بکنم که شما ازش اطلاعی ندارید چیه؟غیب السماوات و الارض. حسین(علیه السلام)میخواد بره در زمین،بعنوان خلیفه الله،بره در زمین و جنسی از رفتارها رو درست کنه که از رفتارهای شما ملائکه خیلی بالاتره.
صلاه و حمد ملائکه برای برپایی غیب آسمانها و زمین کافی نیست، غیب آسمانها و زمین ، نشئه ی بعدی آسمانها و زمینه. جایی که صفات اهل بیت(علیهم السلام)ظاهر تر میشه.
شما حمد میکنید،قبوله،شما اهل صلاه هستید،قبوله(ملائکه هم اهل صلاه هستند)،«إنَّ اللهَ و ملائکتهُ یصلون علی النبی »«هوالذی یصلی علیکم و ملائکته»ملائکه هم اهل صلاه هستند،حالا اینکه صلاتشون چه جوریه کاری نداریم ها!شما هم حمد میکنید،شما هم اهل صلاه هستید،ولی صلاه شما برای برپایی غیب آسمانها و زمین کافی نیست،صلاه شما و حمد شما،جنسیتش،ارتفاعش،کافی نیست برای برپایی ظهور امام(علیه السلام)برای برپایی ظهور اهل بیت(علیهم السلام).غیب آسمانها و زمین چیه؟میگیم نشئه ی بعدی آسمانها و زمین.چه اتفاقی می افته؟ جایی که صفات اهل بیت(علیهم السلام)ظاهر تر میشه.
وقتی اون صفات ظاهر تر مییشه،نوع حمدش فرق داره،نوع صلاتش فرق داره،جنس صلاتش فرق داره.رسول الله (صلوات الله علیه)تشریف آوردند در این دنیا،در این آسمانها و زمین،ملائکه«یصلون علی النبی»آیا میتونید،در غیب آسمانها و زمین «یصلون علی النبی»؟صلاه شما ،حمد شما تا کجا جلو میره؟میگن :تادَم دَمایِ ظهور.تا دم دمای دار السلام.خب بقیه اش چی؟مومنینی بایستی تربیت بشن که جنس رفتارهاشون ارتقاءپیدا کنه، جنس رفتارهاشون بره تا بعد از ظهور،حمدشون جنس حمد بهشت ظهور باشه.
از مقاطع آخر الزمان،دوره ی مرگ زمین هست، که دوره دجال اینجاست، در اون فضا که آب و غذا و ... نیست، مومنین به وسیله ی حمد و تسبیحشون، طعام بدست میآرند
داخل پرانتز عرض کنم:در یک دوره ای از آخر الزمان،از مقاطع آخر الزمان،دوره ی مرگ زمین هست،دوره ی موت زمین هست.زمین می میره.خداوند آیات مختلفی در قرآن در مورد این موضوعی داره،مثلا اون آیه ای که میفرماد که :اگر شبی احتمالا بخوابید و اینها،یا یه موقعیتی حالا پیش بیاد،آب زمین فرو بره،آب درون زمین ته بکشه،چه کسی میتونه برای شما «ماءِ معین»بیاره؟ « قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكمُْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكمُ بِمَاءٍ مَّعِينِ».
اگر صبح کنید،یه روز بیدار شید از خواب صبح شده هیچ آبی نیست،(آیه ی قرآنه)زمین همه ی آب رو فرو برده هیچ چاهی آبی نداره،هیچ سطح زمینی آبی نداره،اینجا یعنی مرگ زمین،دوره ی موت زمین،چه کار میکنی اون موقع؟چه کسی میتونه برای شما آب بیاره؟چه کسی میتونه برای شما »ماءِمعین»بیاره؟
دوره دجال اینجاست،وقتی زمین به موت میره،دجال اینجا میآد،کوه هایی از طعام و آب و موضوعات مختلف همراه خودش داره که البته همه اش دخانی هست،همه اش سحر و جادو هست،همه اش طلسمات هست،مردم رو دعوت میکنه در دوران موت زمین،و اینقدر این سحر و جادو قوی است،که مردم از این آب میخورند،تشنگی شون برطرف میشه،مردم از این غذایی که دجال آورده میخورند گشنگی شون برطرف میشه،و ازاین طریق مردم رو دعوت به خودش میکنه.
در این فضا مومنین چگونه هستند؟ مومنین به وسیله ی حمدشون طعام بدست میآرند،مومنین بوسیله ی تسبیحشون طعام بدست میآرند،با حمدشون سیر میشن.
در فضای تربیتی خلیفه رب،ارتقاءصلاه و حمد و تسبیح و صفات رو، باید بدست آورد
إه!یه حمد کنی ببینم سیر میشید؟با حمدشون سیر میشن. با تسبیحشون و حمدشون تشنگی شون برطرف میشه،با خود حمد و تسبیح تشنگیشون مرتفع میشه،غذاشون حودشونه،آبشون حمد تسبیحشون هست،این چه حمدی هست؟این چه تسبیحی هست؟یعنی حمدی که قواست،تسبیحی که قواست،حمد و تسبیحی که ابزاره، حمد و تسبیحی که اثر میکنه،حمد و تسبیحی که از صحنه ی موت زمین مییشه عبور کرد،
کدام حمد و تسبیح؟حمد و تسبیحی از جنس غیب آسمانها و زمین،حمد و تسبیحی از جنس ظهور،حمد و تسبیحی برای اینجا.این حمد و تسبیح رو،این نماز رو کجا باید بدست آورد؟در فضای تربیتی خلیفه رب،ارتقاءصلاه و حمد و تسبیح و صفات رو کجا باید بدست آورد که بتونیم در اون صحنه عبور کنیم؟بتونیم در اون صحنه هم مومن سر افرازی باشیم،هم اطرافیا ن مومن مون رو سر افراز کنیم.کجا باید این کار رو کرد؟ در فضای تربیتی ای که خلیفه رب ایجاد میکنه.
یکی از این مهمترین فضاها تربیتی خلیفه رب عاشوراست، سرزمین کربلا، فضای تربیتی ای که امام حسین(علیه ا لسلام)ایجاد کرده
یکی از این مهمترین فضاها کجاست؟عاشورا،سرزمین کربلا،فضای تربیتی ای که امام حسین(علیه ا لسلام)ایجاد کرده،که چی کنه؟ که ارتقاءبده صفات رو،اینقدر ارتقاء بده اون صفات رو که اون صفات بتونن ابزار باشن،اون صفات، صفاتی باشن از جنس بهشت ظهور.جالب شد نه؟
با کشتن دشمنان از طریق قوا در روز عاشورا، یاران صفاتشون پائین میمونه،بایستی یارانی تربیت بشن که با صفاتشون بتونن همه ی آخرالزمان رو عبور کنند،همه ی مقاطع آخر الزمان رو عبور کنند
آقا!نگاه کن،امام(علیه السلام) در صحنه ی کربلا داره چه کار میکنه؟میگی آقا جان چرا دست اینها قوا نمیدی؟این شمر رو بکشه یا نکشه؟این عمر سعد رو بکشه یا نکشه؟اینها عددی نیستند.حالا اینجا اگر اینها رو بکشی چی میشه؟اینها که همیشه هستند ادامه دارن،یاران صفاتشون پائین میمونه،بایستی یارانی تربیت بشن که با صفاتشون بتونن همه ی آخرالزمان رو عبور کنند،همه ی مقاطع آخر الزمان رو عبور کنند.قیمت تربیت امام (علیه السلام)اینجوریه.
اگر امام(علیه السلام)چند تا جنگجو اونجا درست میکرد که سپاه مقابل رو تا و مار میکردند،شما میگفتی خب یه واقعه ای بود و تمام شد و خدارو شکر که امام(علیه السلام)اونجا شهید نشدند.الان نگاه میکنی،امام یارانی تربیت کرد که کل آخر الزمان رو عبور کردند، نه تنها خودشون عبور کنند بلکه بسیاری از مومنین رو عبور بدهند.لذا به صحنه می کشونه یاران رو.یاران همه چیز رو باید بریزید. چرا بریزید؟ بایستی بیاید در صحنه ی «وانحر»بایستی بیایید در این صحنه در ماجرای قربانگاه بدون هیچ چیزی،اینجا باید حامد بشید،حمد شما تا آخر الزمان رو بشکافه،مقاطع آخرالزمان رو بشکافه و عبور کنه و بره تا ظهور امام (علیه السلام)،بره تا ظهور،تا بهشت ظهور.
با ابا الفضل(علیه السلام)به سوی فرات، یعنی؛ شکافتن صفات ابا الفضل ع به سوی ظهور ،حمد ابالفضل ع در به سوی فرات، با سرعت بسیار زیاد داره میشکافه به سوی سرزمین ظهور.
حالا نگاه کن اباالفضل (علیه السلام)اون نقطه ی آخر عصر عاشورا.امام(علیه السلام)به اباالفضل (علیه السلام)میفرماید که،اباالفضل!برو به سوی فرات،برو آب بیار،با ابا الفضل(علیه السلام)به سوی فرات.یادتون هست یه زمانی در مورد این صحبت میکردیم؟اینجا چیه؟ اینجا دیگه شکافتن صفات ابا الفضل(علیه السلام)،به سوی ظهور هست.شما یه موقعی با جسم ایشون همراه میشی،یه موقعی در همین مسیر با صفات ایشون همراه میشی،در مسیر به سوی فرات در یک ساعت مثلا،با صفات ایشون،با حمد ایشون همرا ه میشی،این حمد چقدر باسرعت داره بالا میره،این حمد چقدر با سرعت داره میشکافه به سوی سرزمین ظهور.