ریشه وقی دارای دو باب و دو اسم فاعل مختلف است که ثلاثی مجرد آن به خدا و باب افعال آن به انسانها برمی‌گردد، در واقع انسانها برای متقی شدن میبایست از «واق» بودن خداوند تاثیر بگیرند تا اهل تقوا شوند
خوب چند کلامی در مورد بحث تقوا. بله تقوا از ریشه وَقَیَ است. بعد در بحث تقوا، یک جهت فعل و رفتار تقوا، یعنی در واقع ریشه «وقی» مربوط به خداوند هست، یک جهت مربوط به انسانها. دو باب صرفی در بحث تقوا هست: باب ثلاثی مجرد و باب افتعال. باب افتعال رو در بحث تقوا باید متأثر از ثلاثی مجرد معنا کرد. خوب یکی از تأثیرات چی هست؟ بعنوان مثال در بحث تقوا دو اسم فاعل وجود داره. یک اسم فاعل در ثلاثی مجرد، یک اسم فاعل در ثلاثی مزید باب افتعال. اسم فاعل در ثلاثی مجرد مربوط به خداست. اسم فاعل در باب افتعال مربوط به انسانهاست. پس اسم فاعل در باب افتعال یعنی همون متقین متأثر از اسم فاعل در باب ثلاثی مجرد هست. در ثلاثی مجرد اسم فاعل مربوط به خداوند هست. آیات رعد 34، رعد 37 و غافر 21 ، ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ (34/رعد). در باب افتعال اسم فاعل، انسانها هستن. متقی بودن. متقین. در آیات متعددی این بحث مطرح هست. متقین بودن به معنای اسم فاعل تقوا رو باید متأثر از واق بودن به معنای اسم فاعل مربوط به الله دنبال کرد و ترجمه کرد. یعنی اگر انسانی میخواد متقی باشه یعنی فاعل تقوا باشه باید این رو متأثر از وقی دهندگی خداوند دنبال کنید. در بحث تقوا یه اثر گیری از جانب خداوند وجود داره. یعنی یه زمینه سازی از جانب خداوند وجود داره. پس در ثلاثی مجرد در بحث تقوا یه زمینه ایجاد کردن برای فعل تقوا وجود داره. مثلا در آیه ششم سوره تحریم، يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَكمُْ وَ أَهْلِيكمُْ نَارًا. شما ای کسانی که ایمان آورده اید فعل وقی رو نسبت به خودتون و اهلتون انجام بدید، در مورد خودتون و اهلتون انجام بدید نسبت به نار. یعنی این زمینه رو در خودتون ایجاد کنید. این جمله یعنی زمینه تقوا در خودتون ایجاد کنید نسبت به نار. زمینه تقوا در خودتون ایجاد کنید و در اهل خودتون ایجاد کنید نسبت به نار. بستری ایجاد کنید که اونها خودتون و اهلتون، اهل تقوا بشن. در اونها تقوا ایجاد بشه.
