تحقیقات را نباید بپیچونیم، باید از مسیر گفته شده حرکت کنیم
شما در خصوص قیام،اقامه، قائم بودن قراره تحقیق بکنی،چند بار هم صحبت کردیم در این فضا صحبت کردیم(خطاب به آقای گرامی):درسته؟بله. حالا قیام و قائم بودن و اقامه در خصوص صلاة هم مطرحه،در خصوص دین هم مطرحه،در خصوص وجه به سوی الله هم مطرحه،در خصوص خیلی از موضوعات مطرحه،حالا شما باید این فضا رو، کلش رو ببینی ولی با نگاه قیام،با نگاه مفهوم قیام.بیشتر کاربردش رو بعدا می آریم در بحث صلاة، ولی اول این رو بدونیم.سریع باید جمع کنی دیگه.
از این تحقیقی که کردی خیلی میشه استفاده کرد،دقت میکنی؟ولی یه کمی خودت رو می پیچونی،یعنی اون مسیری که دو سه بار هم صحبت کردی و من چند شب گذشته هم صحبت کردم در خصوص دسته بندی همین آیات،این جوری که برید زودتر کار رو جمع می کنید،راحتتر هم جمع می کنید.
قرار شد دسته بندی چه جوری باشه؟ دسته بندی فقط با نگاه به موضوعاتی که در خصوص حول بحث« قیام» مطرحه.میگیم «قیام»،«قائم»،«اقامه».اینها رو بیاریم کنار هم. قرار شد دسته بندی این جوری انجام بشه.
منافقین چون در فضای خدعه به خداوند هستند با توجه به آیه 142 سوره نساء، خدا نیز در بحث قیام آن ها برای اقامه صلاة به آنها خدعه می زنه، لذا آن ها به صورت «کُسالی» به سمت صلاة قیام می کنند؛ «وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى»
نکته ای میخوام در این آیه بگم حال کنی: میگه که منافقین که صفاتشون معلومه؛« إِنَّ الْمُنافِقينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ ...»،میگه اینها در فضای این هستند که به خدا خدعه بزنند، کلا اومدن در این فضا(میخوای آیاتش رو ببینی در آیات شش و هفت به بعد سوره ی بقره، ببین در اونجا چه جوری در فضای خدعه زدن هستند و چه کار میکنند؟ اینها منافق هستند دیگه، در دلشون نفاق دارند،درسته؟ولی از این طرف هم یکسری موضوعات دینی رو میدونن، میآن وارد فضای این (موضوعات دینی)بشن بعد میآن چی کار میکنند؟میآن میگن خب نماز که نمیشه،ما بریم نماز هم بخونیم،میان به سمت اقامه صلاة،ولی خدا میگه چی ؟خدا نمی ذاره اونها اقامه صلاة کنند،خدا باید صلاة رو برپا کنه،خدا باید بذاره صلاة اقامه بشه، صلاة گونه اقامه بشه،صلاة برای اینها اقامه بشه،حالا این به مفهوم اقامه صلاة برمی گرده، خیلی از اون موضوعاتی که در اقامه صلاة صحبت کردیم خدا باید اونها رو برپا کنه، خدا نمیذاره؛ «وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى»این موضوع رو خدا براشون تآمین میکنه،این مطلب رو کجا میگه؟میگه« إِنَّ الْمُنافِقينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ»؛اومدن به خدا خدعه بزنند،« وَ هُوَ خادِعُهُمْ» ؛خدا به اونها خدعه میزنه،حالا اینکه«وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى» رو بذار ذیل این تکه از آیه،««وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ»چون اینها اهل خدعه هستند،« قامُوا كُسالى»ُخدا به اونها خُدعه میزنه،اینها اقامه صلاة نمی کنند،چرا؟ چون خدا نمیذاره،خدعه ی خدا اینجا خودش رو نشون میده.جالبه!یعنی این فضا از اون طرفه.
شما میخواستی توضیح بدی بیشتر نگاه این جوری بود که اینها میآن اقامه صلاة کنند،نمیتونند اقامه صلاة کنند.(فقط نگاه به خود منافقین است)
نه! اینجوری نیست،خدا به آنها خدعه میزنه،اینها میان برای اقامه صلاة،خدا بهشون خدعه میزنه اینها رو میبره در یک فضای دیگه.چرا به اونها خدعه میزنه؟چون اونها فقط به دنبال خدعه زدن به خدا هستند،منافقین هستند دیگه«إِنَّ الْمُنافِقينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ»اینها به دنبال خدعه زدن به خدا هستند،بعد میگه«وَ هُوَ خادِعُهُمْ»خدا به اونها خدعه میزنه،چه جوری؟ یک جهتش رو توضیح میده،میگه« وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ»، هنگامی که میخوان بِرَن به سمت اقامه صلاة، «قامُوا كُسالى»؛ خدا یک کاری میکنه که اینها اصلا اقامه صلاتی نمیکنند.
اتفاقا این که « وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَليلاً» بیشترش به اون «کُسالی»برمی گرده.
حالا اینجا«إلّا قلیلا» که اومده بیشترش بخاطر اینه که خدا خدعه میزنه به اینها، اینها رو در یک فضایی قرار میده اینها نمیتونند اقامه صلاة کنند که ذکر خدا باشه.