هدیه به پیشگاه امیر المومنین علیه السلام صلواتی بفرستیم أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم توکلت علی الله
« امیر نور و ولیّ نور »؛
امارت نور، از ارتفاعات امارت امیرالمومنین ع؛ فقط کسی که امیر المومنین ع بخواهند از نور بهره خواهد داشت
امیرالمومنین علیه السلام چه کسی هستند؟ یکی از وجوه امیرالمومنین علیه السلام، یکی از جنبه هایی که میشه از اون جنبه امیرالمومنین علیه السلام رو شناخت امارت ایشون در نور هست« امارت نور ».کسی که از مجرای ایشون نور عطا میشه، کسی که بواسطه ی ایشون به دیگران نور داده میشه.شما یک منبع نوری رو تصور کنید، هر کسی به این منبع نور دسترسی نداره، هر کسی نمیتونه از نور بهره ببره، هر کسی نمیتونه یک بخشی از اون نور رو برای خودش برداره. اون نور در قلب و وجود هر کسی قرار نمیگیره به هر کسی تعلق نمیگیره. اگر قرار باشه به کسی تعلق بگیره تعلق دهنده ی آن نور امیرالمومنین علیه السلام هست، کسی که نور رو برمیداره، یک شعاعی از نور رو میآره در قلب فلان قرار میده. در بخشی از آیه 35 سوره نور خوندیم که« یَهدِی اللهُ لِنُورِهِ » یک نوری هست خدا وند بخاطر اون نور هدایت میکنه. اون نور از کجا هست؟ چه کسی اون نور رو آورد؟ چه کسی اون نور رو برای برخی از مومنین قرار داد؟ « امیرالمومنین » امیرالمومنین چه چیزی رو برای اونها امارت میکنه؟ نور. برای مومنین نور قرار میده. شما این ماجرا رو که دنبال کنید در بسیاری از صفات امیرالمومنین علیه السلام، بسیاری از ماجراهایی که از ایشون نقل هست و بسیاری از اوصاف امیرالمومنین علیه السلام که برای آخرالزمان نقل هست، این مطلب رو میبیند؛« امارت نور ». امیرالمومنین علیه السلام رو که از وجه امارت میخواهی بشناسی از ارتفاعات این معرفت این هست که ایشون رو به امارت نور بشناسی، کسی که برای مومنین نور رو امارت میکنه.
ما چقدر در زندگی به نور نیاز داریم؟ چقدر در صحنه های مختلف زندگی به نور نیاز داریم؟ در واقع در این صحنه ها به امارت امیرالمومنین علیه السلام نیاز داریم. مقدمه ی این نیاز مون نیاز به امارت امیرالمومنین علیه السلام هست.
ولایت امیرالمومنین ع برای کسی که بهره‌ای از نور داشته باشد
وقتی نور در وجود برخی افراد قرار گرفت چشم نور بین این فرد رو نور میبینه. بالاترین چشم ها چشم مبارک امیرالمومنین علیه السلام هست. وقتی در کسی نور هست امیرالمومنین علیه السلام اون فرد رو چی میبینند؟« نور ». و از اینجا یک ماجرایی اتفاق می افته و اون ولایت هست؛« ولایت نور ». دوستان! چرا باید برخی از انسان ها رو از ظلمات گرفت و آورد بالا و آورد پیش نور؟ چرا باید اینها رو پیش نور آورد؟ اینها که در ظلمات هستند و ظلمانی هستند، اینها اشیائی در ظلمات هستند، اینها چه تناسبی با نور دارند؟ برای این هست که چشم نور بین اینها رو نور میبینه و اینها رو به سمت نور ولایت میکنه. چرا اینها رو به سمت خیلی از موضوعات دیگر ولایت نمیکنه؟ برای اینکه جنس اینها نور هست، در وجود اینها نور هست. از این دید شما میپرسید که چرا ولایت؟ چرا بایستی ولایت وجود داشته باشه؟ چرا بایستی ولیّ باشه؟ پاسخ این هست که برای اینکه یک سری افراد، یک سری اشیاء که جنس شون نور شده، در اونها نور هست، اینها رو برداره و به سمت نور ، به سمت معدن نور، به سمت منبع اصلی نور بیاره، تا زمانی که شعاع های نور که به اعماق ظلمات رفته اند رو برگردونه و بالا بیاره و بیاره به سمت نور ولایت هست.
امیرالمومنین ع، امیر و ولی نور
امیرالمومنین علیه السلام امیرنور و ولی نور هستند. کسی که شعاع نورانی، شعاع های درخشان چراغ نور رو برمیداره امارت میکنه و میبره در قلب و وجود برخی انسان ها قرار میده، این میشه امارت نور، امیرنور. بعد با چشم نور بین نگاه میکنه و میگه انوار و تشعشعات این چراغ نور نباید در ظلمات باشه لذا این تشعشعات و انوار رو به سمت نور ولایت میکند. امیرالمومنین علیه السلام چه کسی هستند؟ کسی که در قلبم نور قرار میده و بعد بخاطر اون نور من رو ولایت میکنه. شما میفرمایید که دست ولایت رو بالای سرم حس میکنم. چرا؟ چون نور هست. چرا نور هست؟ چون یک کسی این نور رو اینجا قرار داده است.« جَعَلَ لَکُم نُوراً » یک کسی این نور رو" جعل " کرده، اینجا گذاشته و گفته که این نور در بین این افراد و در وجود این افراد باشه. بگذار یک کسی که چشم نور بین داره زمانی که به روح این فرد نگاه کرد بگه که" عجب نور زیبایی ، چقدر این فرد نورانی هست ". بعد تعجب کنه و بگه که خب این فرد نورانی، این فردی که از اون چراغ زیبا که در ارتفاعات آسمانها هست، شعاعی از نور در وجودش قرار گرفته، چرا در ظلمت های دنیا هست؟ چرا در این مصیبت ها گرفتار هست؟ چرا اینقدر بین این شعاع نور و چراغ نور فاصله افتاده؟ وقتی این سوال مطرح بشه ببینه که یک دستی« دست ولایت » این نور رو به بالا، به سمت چراغ نور ولایت میکنه.
بله زیباست اگر این نگاه رو به امیرالمومنین علیه السلام داشته باشیم، چقدر ما از این نگاه تجربه داریم؟به محبت خدا. « امیر نور و ولیّ نور ».
اینجوری امیرالمومنین علیه السلام رو بشناسیم، در زندگی مون حس کنیم، با این نگاه ایشون رو ببینیم. شما امیر نور هستید، نور امارت میکنید. من فهمیدم که اگر نوری بود شما اون رو قرار دادید، اگر یک وقتی پیرامون خودم نوری حس کردم شما اون نور رو قرار دادید. امیرنور، امارت کننده ی انوار از چراغ نور به سوی دیگران. اگر قرار باشه که به جایی، به کسی، به مکانی نوری از نور مادر مهربان سلام الله علیها برسه این شما هستید که امارت میکنید.
ساقی کوثر، ذیل بحث امارت نور
با دست شما این کار انجام میشه. بله انسان اینجوری امیرالمومنین علیه السلام رو بشناسه، اگر قرار باشه که نوری، شعاعی از نور مادر مهربان سلام الله علیها به سمت من بیاد، این شما هستید که این نور رو امارت میکنید.
شما این مفهوم رو در« ساقی کوثر » هم میبینید؛ مفهوم« ساقی بودن »ذیل« امارت »هست. اگر قرار باشه که جرعه ای از کوثر به من برسه این شما هستید که اینکار رو انجام میدید و بعد به بهانه ی وجود این نور ولایت میکنید و میگید که اینطور نمیشه که این نور در ظلمات باشه، نمیشه که شعاعی از این نور در ظلمات بمونه، باید اون شعان نور رو بیاریم در کنار نور.
مثال عرض میکنیم، شما تصور کنید یک کسی مشرف به یک جماعتی ایستاده و طناب های نورانی دست او هست و میخواد که اون آدم رو بالا بیاره، اول طناب نورانی رو می اندازه برای اینکه قلّاب این طناب اون آدم رو بگیره بعد او رو میکشه بالا. اون انداختن میشه« امارت » و این کشیدن هم میشه« ولایت ».
«وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ»، امارت نور توسط امیرالمومنین ع برای مومنانی که ایمانشان را ارتقاء دادند برای مشی در زندگی
بله امیرالمومنین علیه السلام امیرنور هستند، نور امارت میکنند، این ماجرا رو ذیل بحث« وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ » دنبال کنیم. خداوند به واسطه ی امیرالمومنین علیه السلام برای برخی از مومنین که از یک مقطعی به بعد ایمان شون رو ارتقاء میدن نور قرار میده یک نوری که با اون نور زندگی کنند،« مَشی » زندگیشون بر اساس اون نور باشه. اینجا« مَشی » رو به معنای راه رفتن نگیرید، یعنی اینطور برداشت نکنید که یک نوری قرار میده که با اون راه بروید. خب راه بری که چی بشه؟ آیا نور قرار میده که در کوچه یا خیابان راه بری؟ راه بری یعنی چی؟ « وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ » رو به مفهوم« مَشی » زندگی بگیرید. در زندگی حرکت کنید، راه رفتن هم درونش هست اما در زندگی با اون نور حرکت کنید. در آخر الزمان در صحنه هایی تاریک با اون نور، مسیر زندگی رو جلو بروید، راه پیدا کنید.
درسی از بحث نور در سوره حدید: احساس نیاز به نور در صحنه‌های زندگی
خداوند در سوره حدید قبل از اینکه به این بحث برسه" بحث ماجرای نور در صحنه هایی از قیامت رو مطرح میکنه " که مومنینی هستند در اون صحنه ی قیامت که نور دارند و برخی هستند که نور ندارند. اونهایی که نور دارند با نورشون حرکت میکنند و اونهایی که نور ندارند نمیتونن حرکت کنند. و در ادامه مطرح میکنه که حالا آیا شما هم میخواهید که نور پیدا کنید؟ آیا میخواهید که در اون صحنه و در صحنه های شبیه به اون صحنه شما هم نور داشته باشید؟ باید این نور برای شما جعل بشه. یک امیر میخواهید که این نور رو برای شما امارت کنه. بله از این ماجرا درس بگیریم، خدایا! در صحنه های مختلف زندگی من نیاز به نور دارم، خدایا! میشه با امارت امیرالمومنین علیه السلام، از مجرای امیرالمومنین علیه السلام برای من نور قرار بدی. این درخواست رو در وجود مون بیاریم. یک روزی میرسه که کسانی که نور ندارند، کسانی که برای اون نور گذاشته نشده التماس میکنند که خدایا! میشه برای ما نور قرار بدی؟ در اون صحنه ها بین مومنین و منافقین یک حائلی ایجاد میشه« فَضُرِبَ بَيْنهَُم بِسُورٍ لَّهُ بَابُ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ » یک حائلی ایجاد میشه که در باطن اش رحمت هست، پشت اون باب رحمت هست، یک" سور " زده میشه و یک بابی داره که پشت اون باب رحمت هست جلوی اون باب« وَ ظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ( الحدید13)» اونها از این باب عبور نکردند.
مطابق آیات سوره حدید، ارتقاء تقوا و ایمان به رسول الله ص، شرط بهره بردن از نور
اینکه« فَضُرِبَ بَيْنهَُم بِسُورٍ لَّهُ بَابُ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ » این" سور و باب" چه ماجرایی هست؟ در قیامت ظهور رفتاری از رفتار های خدا در دنیا هست. تا اونجا اون افراد این ظهور رو ندیده اند، این رفتار تجلی پیدا نکرده، تا اونجا اون رفتار مجسم نشده است و خداوند در دنیا این رفتار رو انجام داده، خداوند در دنیا رفتاری داره که نمود رفتار او در قیامت میشه« سُورٍ لَّهُ بَابُ » یک سوری هست که در اون باب هست و یک طرف باب رحمت هست و جلوی باب عذاب هست و باید از اون باب عبور کنی. احتمالا اگر در روایات دنبال کنیم بایستی« بِسُورٍ » رسول الله صلوات الله علیه و« بَابُ » امیرالمومنین علیه السلام باشند.
یا اینکه شبیه به این ماجراها ارتباط داشته باشه. چرا« فَضُرِبَ بَيْنهَُم »؟ در پاسخ عملی به سوال منافقین و شفاف سازی صحنه. ماجرا چی بوده؟ اینکه یک سوری بوده و یک بابی داشته و مومنین از اون باب عبور کرده بودند و به این خاطر در رحمت هستند و شما منافقین از این باب عبور نکردید و به این خاطر در عذاب هستید. « فَضُرِبَ بَيْنهَُم » شفاف سازی عملی اون صحنه هست بخصوص مکالماتی که بین مومنین و منافقین اتفاق می افته.
خب این ماجرا رو خداوند از قیامت مطرح میکنه در ادامه در آیه ی 28 مطرح میکنند که« وَ يجَْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ » یک نوری قرار بدهد برای اینکه شما براساس اون زندگی کنید. این موضوع در دنیا هست. قبل از این گفته میشه که ای مومنین تقوا رعایت کنید و ایمان تون رو ارتقاء بدید. ایمان به چه کسی؟ ایمان به رسول الله صلوات الله علیه و آله. قرار هست که چند تا ماجرا اتفاق بیفته.
« يُؤْتِكُمْ كِفْلَينِْ مِن رَّحْمَتِهِ » به شما دو کِفل از فضای رحمت عطا بشه و برای شما نور قرار داده بشه و بعد با اون نور زندگی کنید« تَمْشُونَ بِهِ » باید بر اساس اون نور زندگی کنید. در قیامت به برخی منافقین وقتی که التماس نور و درخواست نور میکنند و میگن که بگذارید ما هم نور داشته باشیم« يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُم...(13 الحدید )» به اونها گفته میشه که«... قِيلَ ارْجِعُواْ وَرَاءَكُمْ » برگردید و به زندگی تون نگاه کنید، شما خودتون در زندگی نور نگرفتید، خودتون مسیری رو اومدید که برای شما نور قرار داده نشد.
دوستان این منافقین چه کسانی هستند؟ در آیه 14 سوره حدید مطرح هست که منافقین مطرح میکنند« يُنَادُونهَُمْ أَ لَمْ نَكُن مَّعَكُمْ » منافقین به مومنین میگن که مگه ما همراه شما نبودیم؟ ما که با هم بودیم. مومنین پاسخ میدن که« قَالُواْ بَلىَ » پس معلوم میشه اونها در زمره ی مومنین بوده اند، پس معلوم میشه که در جماعت مومنین زندگی میکردند وإلّا گفته میشد که" نه خیر شما با ما نبودید". این« أَ لَمْ نَكُن مَّعَكُمْ » موضوع این نیست که ما در یک شهر زندگی میکردیم. اگر این حرف رو اونجا بزنند اصلا حرف قابل قبولی نیست( دلیل بی ارتباط با موضوع هست) مثل این هست که کفار و مشرکینی که بت پرست بودند و در یک شهر با مومنین زندگی میکردند بیان و به مومنین بگن که" مگه ما با هم نبودیم؟ " در اون صحنه این که حرف قابل قبولی نیست، این استدلال غلط هست. این استدلالی که در این آیه مطرح هست یعنی« أَ لَمْ نَكُن مَّعَكُمْ » مگه ما با شما نبودیم؟ گفته میشه« قَالُواْ بَلىَ » بله بودید. پس معلوم میشه اون افراد منافق در زمره ی مومنین بوده اند پس این مومنین در آیه 12 و این منافقین در آیه 13 مخاطبین آیه 28 سوره حدید« يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ » هستند. « يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ » تقوا داشته باشید« وَ ءَامِنُواْ بِرَسُولِهِ » و ایمان تون رو ارتقاء بدهید.
مسر انحراف منافقان از مسیر ولایت: به فتنه افتادن، صبر بیجا، تردید، مغرور شدن به آرزوها، گرفتار شدن به موضوع الغَرور
یک کسانی اینکار رو انجام دادند و یک کسانی هم اینکار رو انجام ندادند. همه با هم بودند و یک کسانی این رفتار رو انجام دادند و این دعوت ها رو پذیرفتند و دنبال کردند و یک کسانی اینکار رو نکردند. چه اتفاقی برای اون کسانی که اینکار رو نکردند افتاد؟
در آیه 14 مطرح هست« قَالُواْ بَلىَ وَ لَاكِنَّكمُْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ » شما نفس تون رو به فتنه انداختید، شما با ما بودید اما از یک جایی به بعد خودتون رو به فتنه انداختید.« وَ تَرَبَّصْتُمْ » و اونجا ساکن شدید و کوتاه هم نیآمدید« وَ ارْتَبْتُمْ » و تردید کردید و به شک افتادید« وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمَانىُِّ حَتىَ جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ » و یک سری آمال و آرزو داشتید که اینها شما رو مغرور کرده بود حتی موقعی که امر الله اومد و یا تا امر الله، تا اینکه امر الله اومد.
این مکالمات در چه زمانی هست؟ این مکالمات در بعد از جاء امر الله در قیامت هست، این مکالمات بعد از ماجرای« جاء امر الله » هست اونجا مومنین به این منافقین میگن که شما« غَرَّتْكُمُ الْأَمَانىُِّ حَتىَ جَاءَ أَمْرُ الله » شما اصلا به یکسری آمال و آرزو هایی که داشتید مغرور بودید تا موقعی که امر الله اومد، تا اون موقع این داستان شما ادامه داشت.
« وَ غَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ » و« غَرور»، «الغَرور » شما رو به الله مغرور کرده بود و میگفتید فقط الله. این ماجرا از دوران صدر اسلام شروع شد، الان ادامه داره و تا « جَاءَ امرُ الله » هم ادامه دارد. همین الان در دنیای اسلام آدم هایی رو میبینیم که اینجوری فکر میکنند، در این مسیر هستند. چند گام از صدر اسلام حرکت شده است؛ گام اول« فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ » به فتنه افتادید؛ این ماجرا رو در سقیفه پیدا میکنید. گام بعد« وَ تَرَبَّصْتُمْ » و منتظر نشستید، صبر کردید. گام بعدی« وَ ارْتَبْتُمْ » به تردید افتادید، خیلی چیز ها رو زیر سوال بردید و مرحله ی بعدی خداوند یک چیز هایی به شما عطا کرده بود شما بر اساس اونها یک آمال و آرزو هایی بافتید و مغرور شدید. شما این رو امروزه در آل سعود میبینید« غَرَّتْكُمُ الْأَمَانىُِّ » به یکسری آمال و آرزو ها مغرور شدند« حَتىَ جَاءَ أَمْرُ الله » تا اینکه امر الله اومد. ماجرای غرور شما بر اساس آمال و آرزو ها تا زمان آمدن امرالله ادامه پیدا کرد، شما از ولایت خارج شدید، شما از ولایت سر باز زدید، شما ولایت رو نپذیرفتید. وقتی بحث ولایت مطرح شد شما فتنه ایجاد کردید و به این کجی رفتید.خداوند پاسخ اینها رو چی مطرح میکنه؟
«نار»، ولیّ کسی که از ولایت امیرالمومنین ع سرباز زند
ببینید وقتی یک فردی به یک موضوعی توجه نکرده باشه در پاسخ او از جنس همون موضوع باید یک چیز دیگری مطرح کنی و خداوند این رو مطرح میکنه که حالا که از ولایت سر باز زدید« فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ » پس این افراد از« الَّذِينَ كَفَرُواْ » نیستند. از شما و از« الَّذِينَ كَفَرُواْ » فدیه قبول نمیکنیم.
« مَأْوَئكُمُ النَّارُ »؛« النار » جای شما هست. اینجا طعنه ی خداست و البته در عمل هم واقع میشه ولی خداوند با لحن طعنه مطرح میکنه که« هِىَ مَوْلَئكُمْ » اون مولای شماست، از ولایت سر باز زدید؟ حالا« النار » مولای شماست« هِىَ مَوْلَئكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ » و این راهی که در اون افتادید بد راهی هست. « هِىَ مَوْلَئكُمْ » رو شما با لحن طعنه ی خدا به اونها بخونید که البته در اونجا واقع هم میشه و النار اون ها رو ولایت میکنه ولی با طعنه ی خدا مطرح میشه« هِىَ مَوْلَئكُمْ »" النار ولیّ شماست". ببینید این فتنه ای که در امت اسلام افتاد مسیرش چی هست؟ نقش« الغَرور » نقش« شیطان »، نقش« ابلیس » این وسط چی هست؟ اینکه" به الله( نه بوسیله ی الله )" غَرّه کند؛ اینکه مطرح بشه" خدا رو داری چی کم داری؟ خدا باید باشه، مقبره ها رو خراب کن، حتی خانه ی کعبه رو هم خراب کن، این و اون و این آدم و اون وسیله و این ها یعنی چی؟ فقط خدا ". بله اینها این مسیر فتنه رو جلو رفتند و از نور دور شدند، از امیر نور و ولیّ نور دور شدند و سر انجام اونها به ولایت نار رسید.
خداوند إن شاء الله توفیق بده که همه ی ما در زندگی دنیا غرق نور بشیم، امیرالمومنین علیه السلام رو از وجه امارت نور درک کنیم، حس کنیم، با این وجه ایشون زندگی کنیم و إن شاء الله تا آخر زندگی مون در دنیا بیشترین بهره ها رو از نور ببریم و در آخرت در کنار نور و همراه نور مسیر آخرت رو طی کنیم.
برمحمد و آل محمد صلواتی بفرستیم أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
