موضوع رشد اقتصادی باید بشه مشمول برکت شدن(رشد موقعی مفهوم داره که مشمول برکت بشه). محوریت باید برکت باشه نه سود
... مثلا یه کسی ممکنه یک میلیارد تومن پول داشته باشه،ده میلیون تومن پول داشته باشه، با پولش بره کاسبی کنه،زمین بخره،ساختمون بسازه یا ماشین بخره بفروشه،از این کارها بکنه و سود کنه، شما سال بعد ببینی بگه من پولم رو کردم دو برابر،این میشه سود،بهش میگیم شما از این کار منفعت بردی. ولی آیا این کار برکت هم داشت؟لزوما اینطور نیست.
شما خیلی ها رو میبینی اینها در زندگیشون در طول یک دوره ی پنج ساله،دارایی هاشون رو با کارهایی که انجام دادند،چند برابر کردند،ولی مشمول برکت نبودند.بحث درمورد سود حلال است، حرام که اصلا بحثی نداره.
در روایت هست که میثم تمار خدمت امیر المومنین(صلوات الله علیه)عرض میکنند که؛ من وضع مالیم خوب نیست،یک مقدار مضیقه ی مالی دارم.بعد اون ماجرا رو تعریف میکنه که خرما ده تومن میخرم،سیزده تومن میفروشم،که امیر المومنین میفرمایند که ارزان تر از آنچه که میخری بفروش که نهایتا به ده تومن خرید و نه تومن فروش میرسه.هر روز هم امیر المومنین میپرسیدند که اوضاع چه طوره؟میثم تمار عرض میکرد که اوضاع داره بهتر میشه، همینطور بهتر میشه.
یعنی ماجرای ایشون(میثم تمار) ماجراش مشمول برکت میشه، ببینید اینکه شما ده تومن بخری دوازده تومن بفروشی و دو تومن سود کنی، این سود داره اما آیا مشمول برکت هست؟ نه! ماجراش مشمول برکت میشه و این جالبه.
اصلا اصطلاحات در اقتصاد اسلامی باید تغییر کنه،موضوع رشد اقتصادی باید بشه مشمول برکت شدن(رشد موقعی مفهوم داره که مشمول برکت بشه). محوریت باید برکت باشه نه سود.
برکت هم در همین دنیا معنا داره و موضوعات در دنیا باید مشمول برکت بشن دیگه و این سوال که آیا کل نظام برکت در دنیا قرار داره رو، اصلا متوجه نمیشم که یعنی چی؟
تمام ماجرا های عوالم عمق میتونن مشمول برکت بشن.در یک ماجرای اقتصادی ممکنه ضرر باشه یا برابر باشه، نه سود و نه ضرر یا ممکنه سود کنی در سه حالت ممکنه مشمول برکت باشه و در هرکدام از این سه حالت ممکنه مشمول برکت نباشه.
طرف میآد پیش امام صادق(صلوات الله علیه)میگه من برم یک سفر،تجارتی هست؟ امام صادق میگه:نه!
طرف میره و بعد از سفر برمیگرده میآد پیش امام (علیه السلام) میگه آقا من رفتم شما گفتی نرو،رفتم کلی سود هم کردم(مثلا رفتم اون شتر رو خریدم اون بار رو خردیم اونجا فروختم برگرشتم مثلا پنجاه در صد سود کردم در این یک ماه گذشته پنجاه درصد سود کردم،پولی رو میآره بده خدمت امام)شما چرا گفتی نرو؟ یک ماجراش رو امام میفرمایند: اون روز صبح یادت میآد نماز صبحت قضا شد؟رفته بودی سفر، اونجا نمازت قضا شد؟ میگه: بله
میگن: اگر همه ی دنیا رو به من بدن من اون یک نماز رو از دست نمیدم.این بنده خدا سود کرده ولی مشمول برکت نیست.
یکی ازنتایج مفاهیم برکت اینه که وقتی یک ماجرایی مشمول برکت میشه وصل به ماجرای ظهور امام (علیه السلام)میشه،وقتی نمیشه یعنی مشمول برکت نشد.یعنی ابزاری میشه برای وصل شدن به ماجرایی بزرگتر در اون راستا.
مثلا یکی ازنتایج مفاهیم برکت اینه که وقتی یک ماجرایی مشمول برکت میشه وصل به ماجرای ظهور امام (علیه السلام)میشه،وقتی نمیشه یعنی مشمول برکت نشد.یعنی ابزاری میشه برای وصل شدن به ماجرایی بزرگتر در اون راستا.
برکت دست خداست. خدایا!این موضوع رو مشمول برکت کن.یعنی این ماجرا رو به یک ماجرای بزرگتر و عظیم تر وصل کن،اصلا تبدیل کن به اون ماجرا.
این هم دست خداست.یعنی از منظر برکت وقتی که نگاه میکنی،این ماجرا دست خداست،که شما میری و اون وقت درخواست میکنی:خدایا!این موضوع رو مشمول برکت کن.یعنی این ماجرا رو به یک ماجرای بزرگتر و عظیم تر وصل کن،اصلا تبدیل کن به اون ماجرا.
من وارد این فعالیت اقتصادی شدم حالا سود و زیان جای خود،إن شاء الله که سود میبرم،ولی در هرصورت شما این ماجرا رو شما یک مسیری برای وصل شدن به یک ماجرای بزرگتر قرار بده.