همه انسانها در دنیا مسکین و یتیم و اسیرند فقط برخی از انسانها براساس این معرفت با ابرار رابطه محبت برقرار می‌کنند
بله در آیه هشتم سوره انسان مطرح که (وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً ) اینجا یه دسته از انسانها مطرح هست انسانهای مسکین، یتیم، و اسیر، بله وقتی بین این نسانها و ابرار رابطه‌ی محبت گونه ای برقرار بشه مورد اطعام قرار می گیرند، همه ی انسانها در فضای مسکین، یتیم و اسیر هستند. بواقع اینطور هست، بعضی ها این رو می فهمند، این رو متوجه میشن، بر اساس سمع و بصر براساس ابتلائاتی که خداوند برای اونها قرار میده متوجه میشن که مسکین و یتیم و اسیر هستند، در دنیا به مثابه مسکین هستند و یتیم و اسیر، و بر اساس این معرفت با ابرار ارتباط ایجاد می کنند. فهم این مطلب که انسان مسکین و یتیم و اسیر هست خود این یه معرفت بزرگه، خود این یک گام بزرگ رو جلوست، این معرفت از ثمراتش جلب محبت ابرار هست، جلب محبت ابرار هست،
انسانها در برابر (يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريرا)، مسکین و یتیم و اسیر هستند
بله فهم این معرفت مهمه، که در دنیا انسانها به مثابه مسکین و یتیم و اسیر هستند، یعنی بیچاره هستند، درمانده هستند، یتیم هستند یعنی بدون حامی هستند، اون حامی باید و شاید پشت سرشون نیست، اون ولیّ باید و شاید بالای سرشون نیست. ولیّ کجا؟ ولیِّ (يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريرا) ولیّ اون دوره، یکی ممکنه بگه که من حامی دارم، می گیم کجا حامی داری؟ میگه مثلا می خوام برم فلان کار رو انجام بدم یه کسی هست من رو حمایت می کنه، عرض میشه که باشه اسم این حامی هست ولی شما یتیم هستی، با چی بسنج که یتیم هستی؟ کجا رو ببین کجا رو معیار قرار بده که متوجه هستی یتیم هستی، حامی نداری؟ این حمایت هایی که پشت سرت داری بردرد می خوره یا نه ؟ حمایت باید و شاید هست یانه؟ کجا رو ببین (يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريرا) اون جا رو نگاه کن اون صحنه رو ببین، تو اون صحنه حامی داری؟ در اون صحنه ولی ایی بالا سرت هست ؟ واسیر هستی
معرفت به مسکین و یتیم و اسیر بودن خویشتن، رمز جلب محبت ابرار
یه انسان باید به این معرفت برسه، اینکه گرفتاره، گرفتار موضوعات بسیار زیاد، مسائل پیرامون، مسائل اندرون، مسائل بیرون، بعضی انسانها آنقدر گرفتار میشن که انگار تک تک مفاصل وجودشون، بند بند به موضوعات مختلف گیر کرده، یک انسان باید به این معرفت برسه، مسکین هستم،یتیم هستم و اسیر، من درمانده هستم من بدون حامی هستم و گرفتار، ولی محب، محب ابرار، در این فضای حب، در فضای حب به اهل بیت علیهم السلام با این معرفت بره سراغ شون در فضای حب به اهل بیت علیهم السلام با معرفت مسکین، یتیم و اسیر بودن بره سراغ اهل بیت علیهم السلام و مورد محبت قرار بگیره. معرفت مسکین، یتیم و اسیر یک معرفتی هست برای رفتن به سراغ اهل بیت علیهم السلام، یه معرفی هست که یه انسان باید از خودش داشته باشه، نسبت به خودش پیدا بکنه، من اینم. این معرفت رمز ورود هست، این معرفت رمز گرفتن محبت هست، این معرفت رمز جلب محبت هست، شما به دنبال جلب محبت اهل بیت علیهم السلام هستی، به دنبال جلب محبت از جانب خدا هستی، این معرفت می خواد.
معرفت عملی سه گام مسکین و یتیم و اسیر اهل بیت ع بودن
این یه معرفت عملی هست، یه معرفت فکری نیست، یک معرفت عملی هست، یعنی یک رفتار هست، رفتاری حاکی از مسکین بودن، رفتاری حاکی از یتیم بودن و رفتاری حاکی از اسیر بودن، رفتاری که بُروز داره، فقط یه حرف نیست، فقط یک فکر نمی تونه باشه، برای اینکه یه رفتاری باید باشه که بُروز داشته باشه، ببنید ظاهرش رو عرض کنیم: یک کسی نمی تونه خیلی شیک بپوشه، شیک بگرده، لباسهای گران قیمت بپوشه، در خانه های گران قیمت زندگی بکنه بعد بگه من فکرم اینه که اقرار می کنم که من بسیار فقیر هستم. ما همین ظاهر اقتصادیش رو عرض می کنیم، نمی شه، شما آقا فقیر نیستی، حداقل نگو فقیر هستی، فقیر نیستی. باید بُروز داشته باشه، باید نسبت به (يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً) بُروز داشته باشه، مسکین بودن، یتیم بودن و اسیر بودن. خدایا من با این حالت نباشد وارد اون دوره بشم، وقتی به اون دوره فکر می کنم نسبت به اون دوره مسکین و یتیم و اسیر هستم. هم درمانده ام هم بی پناه و بی یاور، بی پشت و پناه هم گرفتار، این باید در ما بُروز داشته باشه، فلانی یه طوری عمل می کنه یه طوری رفتار می کنه یه طوری حرف میزنه، یه طوری اخلاق از خودش نشون میده انگار نه انگار در مقابل اهل بیت علیهم السلام در مقابل دوره هایی مثل (يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً) مسکینه، انگار نه انگار یتیمه، انگار نه انگار اسیرِ در دنیاست. انگار نه انگار خیلی موضوعات او رو پا بست کرده، آدم باید به این معرفت برسه، یک محب اهل بیت علیهم السلام گام اولش رسیدن به این معرفته، این معرفت عملی. سه گام معرفت عملی. معرفت عملی مسکین بودن معرفت، عملی یتیم بودن، معرفت عملی اسیر بودن.
