در خصوص نماز که شما فرمودید،مطلب در گذشته زیاد صحبت شد،در مورد اینکه در چه فضایی باشیم؟ به چه شکل به اون فضا ها برسیم؟به چه شکل سعی کنیم در اون فضاها باشیم؟حالا به اندازه ای صحبت شده، الان من یه قلق خدمت شما عرض کنم،یه قلق تمرینی و تذکری.
در نماز سعی کنیم غافل نباشیم
ما وقتی نماز میخونیم،بسیاری از مسلمین وقتی نماز میخونن غافل هستند،هم قبل نماز،هم درشروع نماز،هم در نماز،غافل هستند،ولو، اونهایی که معرفت دارن،و معارفی دارن از نماز،ولی غفلت اونها رو فرا میگیره و فراموش میکنن که باید به چه کاری مشغول باشن،لذا نیاز به تذکر دارن نیاز به توجه بیشتر دارن،این توجه بایستی که ایجاد بشه،کی وجود داشته باشه؟ در تمام اوقات. بایستی توجه باشه. خب اگه در تمام اوقات نیست،چه کارکنیم؟تمرین کنیم سعی کنیم،چه جوری؟ شروع نماز.با شروع نماز،سعی کنیم.همین که میخایم بیایم وایستیم اذان واقامه بگیم سعی کنیم توجه کنیم. اگه توجه نبود چی؟اگه اینجام نبود چی؟ هی نماز میخونیم یادمون میره اول نماز،اصلا حواسمون به نماز باشه توجهمون به نماز باشه.
به گونه ای نماز بخوانیم که سلام نماز جایگاه داشته باشد
آخر نماز،این دیگه حداقل کاره. وقتی آخر نماز به سلام میشینی،میگیم چی؟ مثلا فرض کن شما الان یه جایی هستی بی ربط به اهل بیت(ع)مشغول یه کاربی ربط هم به اهل بیت (ع)هستی،فضای فکریت هم،اصلا بی ربط به اهل بیت(ع)هست،بعد اونجا یه دفعه بگی مثلا«السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا» خودتم به خودت میخندی،میگی من خل بودم این حرف چی بود؟ یا بایستی در حرم باشم،یا بایستی توجهم به سوی حرم باشه،درسته؟یا بایستی «انی وجهت وجهی للذی فطرالسماوات والارض» باشه،من اینجا هستم،وجهم به سوی اونجاست،یا باید اینجوری باشه،بگی از همینجا میگم،«السلام علیک یا ابا عبد الله» اصلا این وری نشستم،همه وجهم اون ورییه،همه توجهم اون وریه،روحم میکشه اون وری،لذا میگم السلام علیک یا ابا عبد الله.یا باید این جوری باشه،یا وقتی میرم در حرم،خودم رو اونجا حس میکنم،خودم رو اونجا میبینم،بگم السلام علیک یا ابا عبد الله.درسته؟اگه کسی اینجوری نباشه،مثلا مشغول بگو بخنده و اصلا داره یه حرف دیگه میزنه،در مورد مثلامسائل سیاسی حرف میزنه،در مورد مسائل دنیایی داره حرف میزنه .حرف میزنه و فکرش هم اینجاست اصلا مشغول یه کار دیگم هست دستشم داره یه کار دیگه میکنه و...وسط حرفاش میگه: بله آقای فلانی کاندیدا شدن و« السلام علیک یا فلان» و ادامه موضوع صحبت هاش شما بهش میخندی،میگی این حرف چیه؟اصلا جایگاه نداشت این حرف.درسته؟ خب ما همین نکته رو داشته باشیم،در نماز،وقتی دیگه انتهای نماز مینشینیم به سلام،میگیم:«السلام علیک ایه النبی و رحمةالله و برکاته». اه! من دارم حرف بی ربط میزنم؟من چرا دارم این سلام رو میدم؟ این چیه؟ «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین» اه !با همون صحبت ،بایستی توجه من یا توجه من به سمتی باشه که این جمله،این حرف جایگاه داشته باشه،یا خودم اون جا باشم،که این جمله جایگاه داشته باشه،یعنی توجهم یا باید به سمتی باشه، که هم سلامم بر سید ما رسول الله(ص)هم بر عباد الله الصالحین،هم بر اهل بیت(ع)و امام (ع)جایگاه داشته باشه،یا توجهم باید به سمتی باشه،به فضایی باشه که این حرف جایگاه داشته باشه،و خوددم باید تو فضای باشم که این حرفه جایگاه پیدا کنه.بله دوستان ما همین یک نکته رو داشته باشیم به عنوان تذکر،بعنوان یک قلق برای تذکر،هر وقت در نماز، به سلام میرسیم،به سلام رسیدی به این موضوع فکر کنی،که آیا این جمله ی من جایگاه داشت، ویا یک پرت وپلا بود؟ بله.تا الان تو این عمیق شدیم؟عمیق شده باشیم.بگیم من دارم یه حرف پرت و پلا میزنم یا جدیه؟ روزی 5 بار این حرف رو میزنم و روزی 5 بارم پرت و پلا میگم.درسته؟هر روز شما 5 بار،خب بعضیا،هرروز پرت وپلا میگن،مشغول یه کارای دیگه ای هستن یه دفعه ای یه حرفی این وسط میزنن خودشونم نمیدونن چی گفتن؟،اصلا به کی گفتن؟چرا گفتن؟این حرف چی بود؟ببینید شما وقتی در جلسه ای مینشینید،مثلا جلسه ی روضه،مثلا روضه ایست در موردکربلا،توجهت به امام(ع) جلب میشه،مثلا تو دلت آروم میگی«السلام علیک یا ابا عبد الله» درسته؟ این جایگاه داره،میگی توجهم به سمت ایشونه،روحم رو به سمت اونجا دارم میفرستم،خب حالا شما اگر به این مطلب توجه کنی،اون موقع نماز،وقتی به اینجا رسیدی،اون موقع گیجی،هاج و واجی،اگر،قبلش تو فضای درستی نباشی.فضا رو بدونی،(میگی):من دارم،چه حرفی میزنم؟من دارم چی میگم؟
فضای نماز در حرم مادر مهربان(سلام الله علیها)باشه، در اون فضا سلام نماز جایگاه دارد
حالا این یه بحث مطلب دوم ادامه همین مطلب، و اون فضا، فضای نماز.فضای نماز کجا باید باشه؟ببینید شما وقتی میخای سلام بدی همینجوری،رو به حرم امام حسین(صلوات الله علیه)می ایستی،میگی«السلام علیک یا ابا عبد الله»درسته؟ بعد بر میگردی رو به حرم امام رضا (ع)می ایستی،میگی«السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا».به اون ور توجه میکنی«السلام علیک یا ابا عبد الله »به این ور توجه میکنی«السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا». درسته؟ در روضه ی امام حسین(ع)میشینی میگی«السلام علیک یا ابا عبد الله»نمیگی«السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا»،نمیگی «السلام علیک یا موسی بن جعفر» میگی «السلام علیک یا ابا عبد الله».درسته ؟در مراسمی یا جلسه ای بر سر سفره ی امام کریم موسی بن جعفر(علیه السلام)میشینی،میگی« السلام علیک یاموسی بن جعفر»درسته؟ خب یعنی فضا-فضا قائل هستی،یک فضا دو فضا... یک فضای دیگه،درسته؟ این چه فضایی که من وقتی دراون هستم توی همون فضا میتونم بگم«السلام علیک ایها النبی و رحمةالله و برکاته» بعد تو همون فضا بگم«السلام علینا»همه ی ما ..«عباد الله الصالحین» همه ی عباد صالح خدا.« السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» سلام بر همه ی شما اهل بیت(علیهم السلام).سر نماز که نمیتونی یه چرخش 360 درجه بزنی،تو یه فضا هستی،کجا؟اون حرم مادر مهربانه. شما وقی اینجا رفتی جمع همه ی فضا هاست. اینجا رفتی جایگاه داره:«السلام علیک ایها النبی »جایگاه داره،سلام بر همه عباد خدا، عباد صالح خداجایگاه داره،سلام بر همه اهل بیت(ع)جایگاه داره. درسته؟البته بعدا صحبت میکنیم،نه اینکه در سایر حرم ها جایگاه نداره،در سایر حرم ها هم جایگاه داره ولی خب حالا اون جا مطلب خودش رو داره.
حرم های اهل بیت ع، حرم مادر مهربان س است
باید این حضور رو در حرم ها ببینیم،باید یکی بودن حرم ها رو ببینیم،اون موقع همه ی حرم ها به نور فاطمه س حرمه، اگه جایی حرمه حرم ایشونه، به نور ایشونه،به واسطه ی ایشونه. بله اینجا حرم امام رضا(صلوات الله علیه)هست،بله،یعنی چی؟یعنی حرمی که امام رضا (ع)بر پا کردن. یعنی چی؟ یعنی به نور مادر مهربان حرم بر پا کرده، باور میکنید؟ قیمت کار اهل بیت (ع) اینه! حالا شما اون روایت رو بهش فکر کن که:«ما حجت خدا بر مردمیم و مادر ما حجت خدا بر ماست» یعنی ما به واسطه ی ایشون و به نور ایشونه که حرم برپا میکنیم،اگه چیزی در حرم ما پیدا میشه،به واسطه ی ایشونه.بله حالا الان خیلی وارد این بحث نمیشیم،ما اگر وارد حرم امام رضا (ع)بشیم،اون جوری که باید وارد بشیم،اونجا هم مزار مادر مهربان هست. بله،این قیمت داره،این کار اهل بیت(ع)خیلی قیمت داره،خیلی درشته،خیلی بزرگه.
در وجود و اطراف خود حرمی به واسطه نور مادر مهربان س درست کنیم
آیا من میتونم در وجودم،در اطرافم،در پیرامونم حرمی به نور مادر مهربان درست کنم. به واسطه نور ایشون حرمی درست کنم،هر کی وارد این حرم شد،انگار که وارد مزار مادر مهربان شده انگار که وارد حرم ایشون شده.بله همه چی با این نور برپاست. مثلا شما میری حرم،امام حسن عسگری(علیه السلام) در سامرا،حرم امام حسین(ع)حرم امام رضا(ع) حرم پیامبر (صلوات الله علیه)میخای رشد کنی،برای رشد میری اونجا دیگه؟درسته؟ این رشد این اثر رشد به نور مادر مهربانه. وشما اگر جنست جنسی باشه که این نور رو بپذیره رشد میکنی،اون نور رو بپذیره،فقط همون نور رو،فقط نور مادر مهربانه،آقا من درحرم پیامبر(ص)هستم،جنست باید فقط نور مادر مهربان (صلوات الله علیها)روبپذیره،اون موقع رشد میکنی،اون موقع پیامبر ص، سید ما رسول الله(ص) شما رو رشد میده،والا رشد نمیده،چه جور رشد نمیده؟چون اصلا نوری بجز اون نور نداره،هر نوری هست همون نوره،این آیه قرآن داره ها!«هو الذی بعث فی الامیین رسول منهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم الکتاب و الحکمه»رسول میآد کیا رورشد بده؟
امیین کسانی هستند که از جنس مادرند و رسول الله ص فقط اینها را رشد می دهند
اونایی که از جنس مادرند،اونایی که امی اند،اونایی که از جنس حضرت زهراء(سلام الله علیها)هستند،
اونایی که وجودشون آماده پذیرش این نوره. اصلا رسول میآد اینا رو رشد بده، و اینا رو میتونه رشد بده، با بقیه اصلا کاری نداره، یک منشا هست،یک سر منشا هست و اون در نظام خدا «اُم» است. لذا پیامبر (صلوات الله علیه) میفرمایند که ایشون « اُم» من هست،من هم از ایشون میگیرم.«اُم ابیها » دیگه درسته؟
بله،حالا مطلب اینجا بود که ما در نماز،این رو بعنوان یه قلق داشته باشیم،که وقتی به سلام نماز میرسیم،من در چه فضایی هستم؟ که این سه جمله ای که دارم میگم ،بعنوان پرت و پلا حساب میشه؟یه حرف بی ربط حساب میشه؟یا یه حرفی که حالا کم و بیش یه جایگاه داره. همین رو داشته باشیم همین رو فقط به همین یه موضوع توجه کنیم.شما فقط اصلا به همین یه موضوع توجه کن، هر وقت،وسط نماز،هر وقت نماز غافل بودی اشکال نداره(نه اینکه اشکال نداره ها!حالا منظور اینه که شروع کاره)وقتی به سلام نماز رسیدی خواستی شروع کنی سلام نمازبدی(به خودت بگو): من چی دارم میگم الان؟ من کجام؟ دارم چی میگم؟امید وارم که بخشی از پاسخ شما داده شده باشه،خب یه صلواتی بفرستیم.
با حیا قلبمان را حی کنیم، یعنی برای حریم امام ع حرمت قائل باشیم
در نماز که جسممون اینجاست،پس باید چه کنیم؟باید روحمون رو بفرستیم.باید روحمون آزاد باشه،باید قلبمون آزاد باشه،خب چه کار گنیم که قلبمون آزاد باشه؟یعنی چی؟یعنی قلبمون آماده حضور در حرم باشه.خب اگه بخواد اینجور باشه باید چی بشه؟باید حرمت قائل باشیم.آقا !چقدر حرمت قائل هستی؟چقدر برای حریم امام (ع)حرمت قائل هستی؟چقدر قلبم اهل حیاست؟حیا،یک مقوله ی قلبیه،خب چقدر من در قلبم حیا دارم؟حیا چیزیه که قلب رو حی میکنه،زنده میکنه،بی حیایی(خدای نکرده) چیزیه که قلب رو میمیرانه، میکشه. در حرم اما اهل بیت (ع)همه چیز حی هست.میفر ماید که:«آنهایی که در راه خدا کشته میشن حی اند»یعنی کجا هستند؟یعنی در حرم اهل بیت(ع)هستند.یعنی تو راه خدا رفتند به حرم اهل بیت(ع) رسیدن.رفتند وارد حرم شدند.پس حی هستند،در حرم همه چیز حی هست،چیز مرده اونجا جا نداره،قلب مرده اونجا جا نداره،نگهبان حرم قلب مرده رو اونجا راه نمیده،قلبی که بی حیایی میکنه،به مرگ نزدیکه،یک قلب میت هست،این چه جوری میتونه بره به حرم؟پس من در قلبم باید حرمت قائل باشم،یعنی باید حیا داشته باشم.
قلب حی شده را باید به سمت حرم بکشانم یعنی انابه کنم
با حیا قلبم رو زنده تر کنم و هُل بدم،بکشونم به سمت حرم.این یعنی چی؟ یعنی «انابه»،این کار رو کردم میشم«منیب».
پس از انابه باید مواظب باشم که حرم از من در امنیت باشد یعنی واتقواالله
بعد و قتی این کار رو کردم چی کار کنم؟ مواظبت کنم ،بسیار مواظبت کنم که حرم از من در امنیت باشه،این یعنی «و اتقوا الله». این که حرم از کسی در امنیت باشه،این یعنی «و اتقوا الله».
حیا، انابه و تقوا؛ سه شرط قبل از اقامه صلاه
اومدم تو این فضا حالا«و اقیموا الصلاة»، حالا نماز بخون ،حالا اقامه نماز کن،پس برای اینکه به اون فضای مد نظر در نماز برسیم یا لا اقل به حداقل اون فضای مد نظر در نماز برسیم،بایستی از قلبمون شروع کنیم،بایستی از حرمت نگه داشتن در قلبمون،از حیا داشتن در قلبمون شروع کنیم.خب هر و قت رسیدیم به«حی علی الصلاه»اون موقع به خودم بگم که: ای قلب حیا داشته باش!برای نماز،بخاطر نماز حیا داشته باش،وقتی میرسم به «حی علی الصلاه»میگم :ای قلب تو باید حی باشی برای نماز.اینم اول نمازبه همین راحتی!
یکی از مهترین مصادیق حرمت، حیاست
خب حرمت مصداق های مختلفی داره،یکیش از مهمتریناش همون حیاست،حیا در توضیح حرمت هست بیشترش، اینکه حیا داشته باشیم،بی حیایی نکنه خدای نا کرده قلب. توی حرم جای لجن پاشیه؟ اگه کسی بیاد مثلا تو حرم ،تو دستش یه مشت گل و لای و لجن داشته باشه،بپاشه به در و دیوار،شما میگی این چه کاریه؟ اصلا نپاشه بذاره همین زمین ،همین جلوش،میگی آقا این چه کاریه؟ درسته؟ خب وقتی یک قلبی بی حیایی میکنه،گاهی یک چیز آلوده و لجنی رو در خودش قرار میده،حرم اهل بیت(ع)عاری از اینهاست،نگهبان داره ،صاحب داره. حالا بعدا اگه لازم شد در مورد حرمت داشتن و... با هم صحبت میکنیم، (حرمت داشتن در قلب)مثلا گاهی نوع توجه ما به اهل بیت(ع)،شیوه ی توجه ما به اهل بیت(ع) بی حرمتیه، این بی حرمتی راه نداره.نوع نگاهمون بیحرمتیه،شان اون حرم حفظ نشد،شان اون حرم رعایت نشد،این میشه بی حرمتی. بی حرمتی رو دیگه توضیح ندم گه توضیح بدم بد میشه.99% کارهای ما زیر سوال میره،
تفاوت بی حرمتی و بی حیایی؟
بله بی حیایی بخشی از خودش بی حرمتی تلقی میشه،بی حرمتی موضوعات دیگر رو هم داره. مثل همون مطلب:گاهی نوع توجه،اون نوعی که این فرد داره به امام(ع)در حرم توجه میکنه این،بی حرمتیه و ارتباطی با بی حیایی نداره.
هرچه بیشتر حرمت نگه داریم در حرم بیشتر ارتفاع می گیریم
بله حالادر مجموع حرمت نگه داشتن در حرمه،البته در خود حرم هم باید حرمت نگه داری.و الا گاهی بعضی آدم ها رو در حرم راه میدن ولی در حاشیه حرم،همون اول حرم.ارتفاع نمیگیرن در حرم...مثلا در ...حرام ،باید یه حرمت هایی رو حفظ کنی،هرچی درجات این حرمتی که شما رعایت میکنی،اونجا ارتفاع میگیری،مسجد الحرام اینه دیگه! و اصطلاحا به اون موضوعاتی که اصلا گاهی گفته میشه حرام، از این جهته که(این اصطلاحا هست)از این جهته که اگه این کار رو بکنی حرمت حرم رو رعایت نکردی،حرام ها حرمت شکن اند،حرام ها حرم شکن اند بخاطر این بهشون میگیم حرام.