اصلی ترین عامل انحطاط جامعه ی مسلمین این هست که رابطه شون با نور درست نیست، رفتارشون در قبال نور فِی بَیت رسول الله صلوات الله علیه صحیح نیست، حتی کسانی که در جوار رسول الله هستند.
چرا در صدراسلام مسلمین به سقوط کشیده شدند؟ جماعت کثیری از مسلمین به سمت سقوط رفتند تا جایی که بعد از غدیر خم و با رحلت رسول الله صلوات الله علیه، بسیاری از این افراد به بیراهه رفتند، به ظلمات افتادند، علت اصلی این ماجرا چیه؟ ریشه ی این سقوط چیه؟
آیا اعمال اینها باعث سقوط اینهاست؟ آیا حرص و طمع باعث سقوط اینهاست؟ آیا حرصشون به خلافت و حکمرانی باعث سقوط اینهاست؟ عامل اصلی اینکه این جامعه رفت و در سقیفه قرار گرفت چی بود؟ مگر رسول الله صلوات الله علیه در بین اینها نبود؟ چرا در فاصله ی بسیار کوتاهی( چند ساعت از رحلت رسول الله ص)، این جامعه به سقیفه کشیده شد؟ آیا طمع این انسانها یا برخی از انسانها به حکومت جامعه رو به این سقوط کشوند؟ اگر این طمع بود چرا همه ی جامعه به دنبال اونها رفتند؟ برای بسیاری از جامعه چه فرقی میکرد که اولی حاکم آنها باشه یا« امیرالمومنین علیه السلام» . چرا باید با« امیر المومنین» بیعت نکنند و با اولی بیعت کنند؟ برای حکومت؟ چرا باید بپذیرند؟ آیا همه ی این پذیرش ها بخاطر تطمیع بود؟ آیا همه ی این پذیرش ها بخاطر رعب و وحشت و تهدیدهایی که سپاهیان اولی و دومی داشتند؟ آیا این دلایل برای امت مسلمین که سالها در جوار رسول الله بوده و تنها چند ساعت بعد از رحلت رسول الله ص به این انحراف بزرگ بیافته، توجیه کننده هست؟ بخاطر ترس؟ اینها که در میدانهای نبرد جنگیده بودند، اینها جونشون رو گرفته بودند در میدانها نبرد رفته بودند. چه چیزی اینها رو به این سقوط کشونده؟ چه چیزی راه رو برای اینها بسته؟
تعاد زیادی از افرادی که با اولی و دومی بیعت کردند از جنگجویان سپاه رسول الله هستند، یعنی اینها جانشون رو بر کف دست گرفته بودند و در دروان جنگ های رسول الله ممکن بود که کشته بشن. اینها کسانی هستند که با رسول الله زندگی کردند، با رسول الله آشنا هستند، چه طور ظرف چند ساعت منحرف میشن؟ چطور ظرف چند ساعت، کل مسیر امت مسلمین تغییر میکنه؟ آیا این ماجرا اتفاقی هست؟ آیا این ماجرا یک خواب هست؟ آیا این ماجرا یک تخیل هست؟ اگر یک فیلم تخیلی می ساختند و به این سرعت تغییر می دادند آدم باورش میشد؟ چه عاملی باعث این سقوط هست؟ این سقوط واقعی بوده؟ اتفاق افتاده؟ چه عاملی باعث این سقوط هست؟
در آیات قرآن که جست و جو میکنیم، عوامل مختلفی مطرح هست، عواملی که به ایمانیات اونها مطرح میشه، به نقص در ایمانیات، موضوعاتی مطرح میشه که به برخی از نیات اونها مربوط میشه، موضوعاتی مطرح میشه که به برخی از اعمال اونها مربوط میشه.
وقتی به این موضوعات توجه میکنیم، میینیم اینها کافی نیست، یک عامل ریشه ای تر، یک عامل اصلی تر مطرح هست. و اون « ارتباط افراد با نور فِی بَیت رسول الله» هست.
نوری که در غدیر خم، رسول الله ولایت اون نور، ولایت به سوی اون نور رو، ولایت« إلی اون نور» رو به امیرالمومنین علیه السلام سپرد. شما در آیات قرآن این رو پیدا میکنید، اصلی ترین عامل انحطاط جامعه ی مسلمین این هست که رابطه شون با اون نور درست نیست، رفتارشون در قبال نور فِی بَیت رسول الله صلوات الله علیه صحیح نیست، حتی کسانی که در جوار رسول الله هستند.
از غدیر خم امیرالمومنین با إذن رسول الله صلوات الله علیه« ولی» هستند، « ولی امر مسلمین» ، از فوت رسول الله ظرف چند ساعت، این ولی اجازه نمیده کسی به سوی بیتی بیاد که نور اونجاست، مسیر همه رو می بَنده، چون رابطه ی اونها با این نور صحیح نیست
از غدیر خم امیرالمومنین با إذن رسول الله صلوات الله علیه« ولی» هستند، « ولی امر مسلمین» ، « ولی امر اون جامعه» ،« ولی کل اون جامعه» . از فوت رسول الله ظرف چند ساعت، این ولی اجازه نمیده کسی به سوی بیتی بیاد که نور اونجاست، مسیر همه رو می بَنده، چرا؟ چون رابطه ی اونها با این نور صحیح نیست، رفتار اونها در قبال این نور درست نیست. اونها از این نور بهره ای ندارند،در قلبشون، در جمعشون، در وجودشون، اثری از این نور نیست، لذا اونها به بیت امیرالمومنین علیه السلام راهی ندارند.
دوستان! ولی این ماجرای بعد رحلت رسول الله صلوات الله علیه و این سقوطی که در جامعه اتفاق افتاد، ولی این ماجرا کی هست؟ امیر المومنین علیه السلام. چرا اونها باید سقوط کنند؟ چون با نور رابطه ی صحیحی ندارند. چرا بایستی هدایتها از اونها گرفته بشه؟ چون هدایت، بایستی« لِنُورِهِ» باشه، هدایت بخاطر نور هست، در اونها نوری نیست، اونها از نور بهره ای ندارند، اونها سالهاست که بخاطر رفتار ناصحیح در قبال نور خدا، در قبال نور فِی بَیت رسول الله، قدم به قدم سقوط میکنند.
آیات 6 تا 20 سوره بقره، قدم به قدم مراحل سقوط پیمان شکنان غدیر خم هست. کسانی که در قبال نور فِی بَیت رسول الله، رفتار صحیحی نداشتند
آیات 6 به بعد سوره ی بقره قدم به قدم مراحل سقوط اونهاست؛ در ایمان ضعیف هستند، در ایمان نقص دارند، در عمل صالح نقص دارند و به مسیر فساد هستند.
نفسشون سفیه شده، و در نهایت کارشون بجایی میرسه که در غدیر خم« إِذَا لَقُواْ الَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا» ریاکارانه میگن که ما ایمان آوردیم« وَ إِذَا خَلَوْاْ إِلىَ شَيَاطِينِهِمْ» بعد از اون ماجرا به شیاطینشون میگن که: « قَالُواْ إِنَّا مَعَكُم».
چرا اونها این مسیر رو جلو اومدند؟ چرا اونها این سقوط رو دنبال کردند؟در ادامه ی آیات، خداوند از اونها مثال میزنه، از این رفتار اونها مثال میزنه، در آیه17 میفرماید که؛ أعوذ بالله من الشیطان الرجیم« مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِى اسْتَوْقَدَ نَارًا» مثل اونها چیه؟مثل کسی هست که« اسْتَوْقَدَ نَارًا» از آتش تمنّا دارند، و میخوان آتشی بیفروزن برای اینکه« فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَه» برای اینکه دورشون رو روشن کنند، این رفتار، خلاف رفتار ماجرای آیه ی35 سوره ی نور هست، در آیه ی 35 خداوند میفرماید که:« يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَ لَا غَرْبِيَّةٍ يَكاَدُ زَيْتهُا يُضىِءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» .
ببینید در آیه 17 سوره ی بقره میفرماید" إستَوقَدَ نارا" و در آیه 35 سوره ی نور میفرماید« يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَ لَا غَرْبِيَّةٍ يَكاَدُ زَيْتهُا يُضىِءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلىَ نُورٍ» ؛ بدون نار، «ضیاء بدون نار» . در آیه 17 سوره ی بقره« إستوقد نارا» اونها برای اینکه« أَضَاءَتْ مَا حَوْلَه» بشه، « اسْتَوْقَدَ نَارًا» می کنند. این رفتار، خلاف آیه 35 سوره ی نور هست، خب این رفتار رو انجام میدن و خداوند میفرماید که: « ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فىِ ظُلُمَاتٍ لَّا يُبْصِرُون» .
پس ببینید؛ ماجرای آیه ی 6 تا آیه 16 سوره ی بقره که بحث سقوط این افراد مطرح هست، وقتی خداوند میخواد مثال بزنه، در مثال میفرماید که؛ رفتار اینها در قبال نور صحیح نیست، اینها دنبال چیزهای دیگری هستند که دور و برشون رو روشن کنند ولو اون موضوعات در ظاهر دینی باشه، در ظاهر درون دین باشه و در ظاهر موجه باشه، خداوند میفرماید: « ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ» خدا اون نور رو میبره، خدا هرچی دور و برشون روشن شده باشه، اونجا رو تاریک میکنه.
رفتار صحیح چیه؟ « يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَ لَا غَرْبِيَّةٍ يَكاَدُ زَيْتهُا يُضىِءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلىَ نُورٍ» . رفتار صحیح این هست، باید رفت درون« مشکاة»، باید رفت درون نور زهرائیت، باید رفت درون نور زهرائیت.
شما ببینید در طول تاریخ رفتار سید ما رسول الله صلوات الله علیه در قبال حضرت زهرا سلام الله علیها چی بوده؟ بسیار رفتار های عالی، بسیار رفتارهای قیمتی. از این قوم چندتا رفتار قیمتی در قبال حضرت زهرا سلام الله علیها مطرح هست؟ چیزی در طول تاریخ پیدا نمیکنی.
گفته میشه که وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها و امیر المومنین علیه السلام ازدواج کرده بودند، بعد از ازدواج، در دوران حیات رسول الله، چندین سال رسول الله این رفتار رو انجام میدادند، هر روز صبح می آمدند درب خانه ی امیر المومنین علیه السلام و به اهل منزل سلام میکنند. چه کسی غیر از ایشون این رفتار رو کرد؟ خب رسول الله با این رفتارها، دارن به قوم رفتار یاد میدن.
چه کسی غیر از رسول الله رفتار اینطوری انجام داد؟ حتی بعضی از صحابه که گاهی به نیکی ازشون یاد میشه، رفتار صحیح ندارن. رسول الله که از دنیا رحلت میکنند شما میبینید برخی از صحابه رها میکنند و میرن. این چه رفتاریه؟
بله پس چرا سقیفه؟ چه چیز باعث شد سقیفه اتفاق بیفته؟ رفتار ناصحیح در قبال نور، نور فی بیت رسول الله.
صلواتی بفرستید
أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اگر یک انسان، رابطه اش رو با اون نور معلوم نکنه، بخواد از موضوعاتی مختلفی که درونشون نوری از اون نور هست، بهره ببره ولی در قبال اون نور رفتار صحیح نداشته باشه، خدا اون بهره ای که از این موضوعات میبره رو ازش میگیره؛ « ذَهَبَ اللهُ بِنُورِهِم»
بله! در بسیاری از موضوعات ممکنه نورانیت باشه، نورانیت از کجا؟ از نور آسمانها و زمین. ولی اگر آدم، یک انسان، رابطه اش رو با اون نور معلوم نکنه، بخواد از موضوعاتی مختلفی که درونشون نوری از اون نور هست، بهره ببره ولی در قبال اون نور رفتار صحیح نداشته باشه، خدا اون بهره ای که از این موضوعات میبره رو ازش میگیره؛ « ذَهَبَ اللهُ بِنُورِهِم» هر چند دورش رو روشن کنه، این رو میگیره ازش.
چه خوبه که کتابها و مقاله ها نوشته بشه در مورد اینکه؛ رفتار در قبال حضرت زهرا سلام الله علیها در صدر اسلام چگونه بود؟ رفتار های بسیار بدی داشتند، همین جماعت در ابتدا میگفتند به رسول الله که تو« ابتر» هستی. وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها به دنیا نیآمده بود، این حرف رو میزدند، وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها به دنیا اومد، باز گفتند تو« ابتر» هستی. رفتار درست ندارند.
مثالی عرض کنیم؛ عایشه دختر کی هست؟ ابوبکر. در چه خانه ای بزرگ شده؟ در خانه ی ابوبکر.
در تاریخ نقل هست که این فرد، فردی که در خانه ی ابوبکر بزرگ شده، بسیار نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها بخل، حسادت و کینه داشت. در این خانه چه کسی بزرگ شده؟ در این خانه چه فضایی حاکم بوده؟ در این خانه چه رفتاری وجود داشته؟ چرا یک دختر در یک خانه ای که اون مرد، اون خانه به صحابی رسول الله معروف بوده، شیفته ی حضرت زهرا سلام الله علیها نیست؟ چرا احساس نمیکنه که باید بره کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها باشه؟ این در چه زمانی هست؟ در زمان حیات رسول الله.
