یک شیعه نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) بایستی قدری محبت داشته باشه که اهل بیت (علیهم السلام) را بر همه ی عزیزانش ترجیح بده و همه ی عزیزانش را قربانی اهل بیت (علیهم السلام) بکنه .
یک شیعه نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) بایستی قدری محبت داشته باشه که اهل بیت (علیهم السلام) را بر همه ی عزیزانش ترجیح بده و همه ی عزیزانش را قربانی اهل بیت (علیهم السلام) بکنه .
ابراهیم (علیهم السلام) این رفتار را میکنه . عزیزترین فردش را در اون زمان قربانی اهل بیت (علیهم السلام) میکنه ، البته او تا پای این عمل میره و تسلیم میشه که این کار را بکنه ، یعنی ازش پذیرفته میشه . اگر خداوند قبول نمی کرد، واقعا انجام میداد ، یعنی تسلیم ایشون را قبول نمی کرد، ایشون انجام میداد و واقعا در این موضوع صادق بود .
صدق در عمل ، صدق در ایمان ، صدق در قلب ، در قرآن می فرماد که؛ «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا» آن چیزی که دیدی را واقعا صادقانه پای عمل ایستادی ، ، صدق در این عمل هم برای خدا مهم بود .
بله ، یک شیعه باید عزیزانش را فدایی اهل بیت (علیهم السلام) بدونه ، قربانی بدونه و به راحتی بگذره .
زینب (سلام الله علیها) نقل هست که در روز عاشورا چنین رفتار داشت ، یک بار پیگیر فرزندان خودش از امام حسین (علیه السلام) نشد . دوستان! ما از دور این مطلب را میشنویم و ذکر میکنیم ، در عمل خیلی سخته .
چطور بشه که یک فرد به این جا برسه ؟! باید این قدر محبتش و انسش به اهل بیت (علیهم السلام) زیاد شده باشه ، این قدر در اقیانوس اونها غرق شده باشه ؛ «ارواح التی حلی بفنائک» ، روح و قلبش در وجود اونها غرق شده باشه ، و این قدر از این فضا لذت ببره ، این قدر این فضا براش بهشت گونه باشه که آرزو داشته باشه که عزیزانش هم به این فضا بپیوندند .
کسی که مثل زینب (سلام الله علیها) در اقیانوس حسینی غوطه وره و در بهشت حسین هست ، جنّت او حسین هست، چرا باید نگران باشه که فرزندانش فدای این حسین بشند ، فرزندانش در این بهشت غوطه ور بشند ؟ خب نگران نمیشه بلکه خوشحال میشه .
خداوند به ما توفیق بده که آنقدر در حسینیت ، آنقدر در سفینه ی امام حسین (علیه السلام) ، آنقدر در نور امام حسین (علیه السلام) غرق بشیم ، آنقدر اون فضا برایمان نورانی و بهشت گونه باشه که آرزو داشته باشیم که همه ی نزدیکانمون به هر نحوی وارد این فضا بشند .
فلانی ! این نزدیکت ، این عزیزت اگر بمیره به این فضا وارد میشه ها ! شما میگی بمیره ، نمی دونی که این چیه! می خواد چند سال تو دنیا بمونه که چی بشه ؟ بگذار زودتر بیاد و به این جا بپیونده . می فرماد «فتمنوا الموت ان کنتم صادقین (بقره،94) » اگه واقعا میل به اون فضا دارید در قلبتون تمنای مرگ داشته باشید ، اگه راست میگید .
نه! میل به اون فضا داریم ولی حالا اگر خدا توفیق بده یه پنجاه سالی ، صد سالی ، زندگی بکنیم و از نعمتهای دنیا بهره مند بشیم بعدا . پس میل به اون فضا نداری ، عمر دست خداست ، خداوند به شما پنجاه سال عمر بده ، صد سال ، هر چند سال ؛ شما چرا میل نداری ؟ اگه پای این آمد که شما با مرگ وارد این فضا میشی، چرا پا پس میکشی ؟!