(بعد از شب قدری که معارف قاصدک حریم مادر مهربان س و امی شدن مطرح شد، احتمالا اربعین سال 90)
(قبل از نماز مغرب)
نمیدونیم پیش رو مون چی هست ولی میدونیم بالای سرمون کسی هست، هم اثر او را می بینیم و هم او را حس می کنیم
بشنو این مه چون تلاوت میکند/وز امام خود روایت میکند/این قمر با ذکر مولایش حسین/فاطمه او رو امارت میکند. (شعر: علی چگینی)
إن شا الله دوستانمون مانند دوست عزیزمون مطلبی رو صحبت کنند که تذکری برای سایرین باشه إن شا الله خدا محبت میکنه به خودشون خیلی جزای خیر عنایت میکنه.اگر إن شا الله دوستان همراهی بکنند إنشا الله بعد إنتهای جلسه یه مقداری در خصوص اربعین با هم صحبت میکنیم،خدای إن شا الله محبتهاش رو برهمه ی ما بیشتر کنه.
أللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
خب دوستان اگر ادامه بدن خوبه،اگر خوب ادامه بدید خوب آماده ی نماز اربعین میشیم،بعد إن شا الله بعد نماز یه چند کلامی هم در خصوص اربعین صحبت میکنیم.
تا ولی ما ما رو به کجا ببره؟شب قدر دوستان یادشون هست،زمام امور رو به کسی دیگر سپردیم،تا او ما رو کجا ببره و چه توشه ای در ایام سال و شب قدر بعدی برداریم.
نمیدونیم پیش رو مون چی هست ولی میدونیم بالای سرمون کی هست.اینرو یادتون باشه.اگر از ما پرسیدند که پیش روتون چی هست؟آخرش اینه که نمیدونیم،ولی میگیم یه چیز رو میدونیم«بالای سرمون یکی هست».
چه طور میگی بالای سرت کسی هست؟میگی چون دارم اثر میبینم،دارم او رو حس میکنم .هم در ایامی خاص او رو حس میکنم،هم در اوقات غیر خاص.یا اصلا میگیم مگه خاص و غیر خاص هست؟او که همیشه هست .مگه در شب قدر او رو حس نکردیم؟زمام امور رو تحویل او دادیم.هرسال شاید اینجور کمتر بودیم،امسال بنا کردیم که زمام امور رو بدست او بدیم،چیزی نخواهیم،هرکجا که میل اوست .
خدا محبت کرد هر چقدر جلو تر رفتیم،حضور او رو بیشتر حس کردیم،تلاوت نور اهل بیت رو بیشتر حس کردیم،اباالفضل(علیه السلام)رو بیشتر حس کردیم،قبل از ورود به محرم.