دغدغهی ورود به لیلۀالقدر به خاطر همراهی با او به سوی ظهور
آیا نیاز هست که ما وارد لیلۀ القدر بشیم، دغدغه ی رفتن به سوی لیلۀالقدر رو داشته باشیم، آیا نیاز هست که دغدغهی معرفت به لیلۀالقدر رو داشته باشیم؟ در پاسخ اینکه نیاز برای چه کسی؟ نیاز برای چه چیزی؟ از یک نگاه نیاز نیست. آیا برای حرکت به سوی ظهور و بودن در کاروان به سوی ظهور نیاز هست که بریم و وارد لیلۀالقدر بشیم؟ شاید پاسخ این باشه که نه نیاز نیست، برای چی میخوای بری در لیلۀالقدر؟ خب مثل بچهی آدم به سمت ظهور برو. آیا کسانی که وارد لیلۀالقدر نشوند به سمت ظهور امام علیه السلام حرکت خواهند کرد؟ بله، ممکن هست حرکت کنند، در ظاهر برای حرکت کردن به سوی ظهور امام علیه السلام راه هایی هم هست. خب پس لیلۀالقدر چی هست؟ چرا صحبت میشه که به سوی لیلۀالقدر بریم، چرا صحبت میشه که بریم درون لیلۀالقدر وارد بشیم؟ لیلۀالقدر رو دنبال کنیم بخاطر« همراهی ». چرا داریم به سوی لیلۀالقدر میریم؟ چرا به لیلۀالقدر بریم؟ بخاطر« او »، بخاطر« همراهی او ». نوع رفتن او، نوع حرکت او به سوی ظهور امام علیه السلام لیلۀالقدری هست.
رفتار او به سمت ظهور لیلۀالقدری است پس هر کس بخواهد در همراهی با او به سمت ظهور حرکت کند رفتارش لیلۀالقدری میشود
چرا داریم به سمت لیلۀالقدر میریم؟ برای اینکه با او همراه هستیم، او در لیلۀالقدر میره، نوع حرکت او لیلۀالقدری هست.
آنهایی که با« او » به سوی ظهور همراه میشوند خواه و ناخواه به سمت لیلۀالقدر حرکت میکنند، اصلا بایستی لیلۀالقدری بشوند چون نوع حرکت او به سوی ظهور لیلۀالقدری هست.« او » رفته و در لیلۀالقدر مستقر شده است و به سوی ظهور مولا حرکت میکند. شما میخواهی با او همراه بشی؟ میگی بله، گفته میشه که خب پس باید بری در جایی که او هست، بری اونجایی که او هست و با او به سوی ظهور همراه بشی لذا به سمت لیلۀالقدر میری و این یک روش حرکت هست، یک سبیل هست، یک نوع منش هست، منش حرکت به سوی ظهور. در این منش همراهی« او » پررنگ هست چون « او » هم روش اش لیلۀالقدری هست؛« استقرار در لیلۀالقدر ». در رنگ و بوی لیلۀالقدر حرکت کردن. بله بخاطر این هست که هرچقدر حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها برای فردی پررنگ تر میشوند لیلۀالقدر برای اون فرد پررنگ تر میشه و هرچقدر لیلۀالقدر به معنای واقعی برای فرد پررنگ و دغدغه میشه حضرت زهرا سلام الله علیها برای فرد پررنگ میشه. همراهی با مادر مهربان رو طلب میکنه، داره برای او پررنگ میشه دغدغه میشه میبینید به مرور برای او لیلۀالقدر پررنگ میشه. به معنای واقعی به دنبال درک لیلۀالقدر میره و همراهی با مادر مهربان برای او پررنگ میشه.
پوشیده و در پس پرده بودن در همراهی با مادر مهربان س به سمت ظهور
یک موقعی شما نشسته اید و میگید که آقا من میخوام به سمت ظهور امام علیه السلام برم. میگن بفرمایید، اونجا یک لشگری هست و الان به جنگ رفته اند. میگی خب باشه میرم اونجا، چند قدم برای رفتن برمیداری بعد میگی که نه! اینها خیلی خوب هست خیلی دوست دارم ولی من میخوام با مادر مهربان همراه باشم، میشه برم؟ میگن نه حالا برو اینجا جنگ هست برو اینجا برو جلو به سمت ظهور امام علیه السلام بفرمایید جلو. میگی نه! من میخوام با مادر مهربان سلام الله علیها همراه باشم، اصرار میکنی، از تو اصرار و از اونها انکار. تا اینکه بپذیرند. میگن که خب میخوای با ایشون همراه باشی؟ میگی بله. میگن که خب باید به پس پرده بری، شما این پس پرده رو لیلۀالقدر معنا کنید. باید به پس پرده بری و با ایشون بری. شما فرض کنید مثلا در سرزمین به سوی ظهور حرکت میکنید میگید خوبه من همه رو میبینم، چرا ایشون رو نمیبینم؟ چرا ایشون نیست؟ من میخوام با ایشون همراه باشم؟ میگن که خب ایشون پس پرده هست، ایشون پوشیده هست.
دغدغه لیلۀالقدر یعنی دغدغه با او بودن و همراهی با او به سمت ظهور
خب خیالم راحته که ایشون هست و پوشیده هست و من رو میبینه و من ایشون رو حس میکنم و حرکت میکنم. یک فردی اینجوری رفتار میکنه یک فردی میگه نه! ایشون پوشیده هست؟ کجاست؟ من میخوام برم همونجا؛« این یعنی دغدغه ی به سوی لیلۀالقدر ». خود ایشون کجا هستند؟ من میخوام برم همونجا. حرکت به سوی ظهور به همراه ایشون برای من قیمت داره، من ظهور امام علیه السلام رو دوست دارم، برای من خیلی مهم هست ولی دوست دارم با ایشون به سوی ظهور برم. نه اینکه فقط با حال و هوای ایشون باشم بلکه با ایشون باشم و در کنار ایشون باشم« این یعنی دغدغهی به سوی لیلۀالقدر». حرف بزنم حرف بشنوم، نگاه کنم نگاه کردن ببینم. این رو مثال عرض میکنیم خب خیلی ها دوست دارند به یک سمتی حرکت کنند در یک مسافرتی باشند در جایی بروند در صحنه ای بروند. میگن که خب ما حالا مردانه با هم میریم دیگه. یک کسانی میگن که ما دوست داریم در کنار مادر بریم. مثلا میخواهیم یک سفر زیارتی بریم ولی در کنار مادر برای ما با صفاتر هست. شاید خیلی مرد شده ایم، شاید سن و سالی گذشته، شاید سرباز شدیم، شاید احساس میکنیم که آمده ایم در سربازی ولی همچنان در گوشه ی قلب مون احساس میکنیم که بچه هستیم و در مسیر به سوی ظهور، در مسیر« تا مطلع الفجر » به مادری در سرزمین ظهور نیاز مند هستیم« این یعنی دغدغه ی به سوی لیلۀالقدر ».