فصل لربک - ما ترک رسول الله ص


فصل لربک - ما ترک رسول الله ص

( سحر گاه بازگشت از مشهد مقدس قبل از نماز صبح،صحن گوهر شاد)‌

«فصل لربک» یعنی تو صلاه به جا بیار به خاطر ربوبیت،صلاه تو مسیری باشه برای اینکه که مومنین رو، مردم رو به سمت کوثر بیاره،

به خاطر ربوبیت ،«فَصَلِّ»،به پیامبر (صلوات الله علیه)میگه،فصل لربک،به خاطر ربوبیت،خدا داره به پیامبر میگه،تو صلاه به جا بیار به خاطر ربوبیت،صلاه تو مسیری باشه برای اینکه که مومنین رو، مردم رو به سمت کوثر بیاره، غیر منطقی هم هست دیگه،اگه یه جور دیگه باشه، اگه از یک طریق دیگری،یک شخص دیگری،میتونست راهی درست کنه به سمت کوثر، آیه اول بی مفهوم بود،«انا اعطیناک الکوثر»من کوثر رو به تو عطا کردم،اصلا اگه یه شخص خودش هم میتونست بره به سمت کوثر آیه اول بی مفهوم بود،تو آیه دوم داره مسیر به سمت کوثر رو معرفی میکنه،بعد تو آیه سوم داره این رو تأکید میکنه،«إن شانئک هو الابتر»؛ غیر این کلا بریده است،یعنی همه چیز رو من دیگه بریدم،فقط همین،هر راهی که تو( ...).‌

فعلی که فرد انجام می دهد اگر اثر خدایی خدا نباشه، لله نیست.‌

اینکه میفرماید، لله یا یه جایی میفرماد لِرَبِّ،به این مفهومه،که شما بستری فضایی ،مجرایی ایجاد کنید برای اللهیت الله،برای ربوبیت الله،والا شما به خدا چیزی نمیدی که،شما مسیر ایجاد میکنی برای اعمال خدایی خدا،این میشه،«لله». لله،یعنی اینکه در مسیر خدا،در مسیر خدایی خدا.خاصیت داشتن یعنی همین دیگه، شما میگی من به یکی،حالا مثال های کوچیک رو عرض میکنم،میگی من به یکی کمک میکنم،فلانی فلان کار خیر رو برای فلانی انجام داد،میپرسی لله بود؟بود یا نبود؟اگرلله بود یعنی در ماجرای توباید اثری از اعمال خدایی خدا باشه،این رفتاری که تو کردی ،فعلی که تو انجام دادی،اگر اثر خدایی خدا نباشه، لله نیست.‌

اشتیاق به جلسات را عملاً نشان دهیم، با پیگیری مباحث

یکی از دوستان فحوای صحبتش این بود ؛اگر این دوستانمون اینقدر مشتاق جلسه هستند،تو حرم میدوند میان اینجا می شینند جلسه،چرا وقتی جلسه ی حرم تموم میشه بعداخودشون باهم میریم خونه یه جلسه ای نمیگذارند؟ چرا اصلا تو فضای جلسه نیستند؟بالاخره ما نفهمیدیم(کلام ایشون بود ها!)بالاخره ما نفمیدیم،اینهامشتاق جلسه هستند یا نیستند. من به ذهنم رسید که احتمالا وقتی جلسه داریم دیگه اشباع میشن دیگه میریم خونه نمیتونن جلسه بگذارند.‌

«ما ترک» رسول الله ص، مسیر به سوی کوثره

رسول الله(صلوات الله علیه)«ماترک»ی از خودشون به جای گذاشتند، مسیر به سوی کوثر.همه ی ما ترک رسول الله ... .‌

توی این فضا،افرادی که به فضای ما ترک رسول الله ص تمسک دارند، مشمول «یصلی علیکم» میشوند

(سوال دوستی در مورد اینکه یصلی علیکم برای همه است؟)تو این فضا افرادی که به این فضا تمسک دارند، به فضای ما ترک رسول الله، یصلی علیکم میشوند.(اگر مانع بهره بردن نیست،فعلا لازم نیست بهش بپردازیم.)‌

آیا مادر مهربان س می تونه بچه های شهر غریب رو رها کنه؟! هرگز

وقتی یک کودکی آواره و یک کودکی یتیم،بعنوان مثال در یک گذری،در یک شهری،در یک جایی،به شما بخوره،به گذر شما بخوره،شما یک کمکی بهش بکنی،یک دستی به سر و روش بکشی،یک طعامی براش بگیری،یه دو سه ساعتی باهاش بگذرونی،میخای از اون شهر برای،شما میخای بری،نمیتونی از اون بچه دل بکنی،مجبوری بری ولی دلت پیش اونه،میگی این بچه چی میشه؟این بچه رو من دو سه ساعتی باهاش نشستم،صحبت کردم،با من درد و دل کرد،تکلیفش چی میشه؟ مهربانتر از مادری با بچه هایی همنشین شد و به سر و روشون دست کشید و خاک از روشون شست و طعامی به دستشون داد و بچه ها با او درد و دل کردند و گفتند؛ وقتی نبودی، ما خیلی اذیت شدیم،کنار شما احساس آرامش داریم،کنار شما احساس امنیت داریم،حالا تصور کنید این مهربانتر از مادر که بسیار مهربانتر از من و شما است که اون کودک رو دراون شهر و دیار دیدیم،مجبوره و باید که از پیش بره،به نظر شما،این مادر مهربان میتونه از این بچه ها دل بکنه؟دیگه عرضم اینوری نیست که بگم آیا ما میتونیم از او دل بکنیم یا نه؟صحبت اینه آیا او میتونه از این بچه ها دل بکنه. دقت کردید دیگه،دراین سفر و مقداری قبل از این سفر و بخصوص در این سفر دیگه اصلا موضوع از اون طرف به این طرف شده،آیا او میتونه دل بکنه؟او به سمت بهشت خودش رفت،رفت به سمت جنّت،صحبتمون این بود که این بچه ها صحبتشون به سمت اون درب نیمه بازه ،ول(رها)نمی کنند برن. الان عرضم اینه که اونی که از این در رفت ،تونسته دل بِکَنه؟اینها فرزندان او هستند،امیدشون به همین خونست،نگاهشون به همین خونست.لذا مسیری پر از محبتها و هدایا و صله ها به سوی این بچه ها جاری میکنه،بچه ها !شما در ظلمات هستید ،من نمیتونم دیگه در ظلمات بمونم،انسانهایی که در این ظلمات بودند به من و فرزندانم خیلی ظلم کردند،من نمیتونم در این ظلمات بمونم،لذا امضاء کردند و رفتند.‌

مادر مهربان س در دوره لقاء، زندگی ای زهرایی، از جنس لیله القدر برای بچه های شهر غریب می سازند

این بچه ها،براشون خیی سخت بود این جدا شدن،لذا مسیری از بهترینِ محبتها ،سیل آسا به سوی آنها روان شد،چرا؟(برای اینکه)؛بچه ها! شما باید دوره ای رو سپری کنید برای لقاء من،شما رو به سمت لقاء خودم می کشونم،«یوم یلقونه»،ولی در این دوره ی لقاء و این دوره ای که شما به سمت ملاقات من بالا میآید،برای شما زندگی ای میسازم زهرایی،زندگی ای میسازم از جنس لیله القدر،در یک زندگی زهرایی با بوی زهرایی با بوی فاطمی به سوی لقاء من حرکت کنید،حال و هواتون،زندگیتون،دوستانتون،ایمانتون،بوی او رو میده.رنگ وبوی زهرایی داشته باشه؛«تحیتهم یوم یلقونه سلام».‌

امام رضا ع همه بچه اهی شهر غریب رو تو فضای زهرائی س جلو می برند

همه چی در اینه،بچه هایی که در این مسیر هستند،بوی زهرایی میده،میان به زیارت امام رضا(علیه السلام)،این زیارت هم بوی زهرایی میده،رنگ و بوی زهرایی داره،اصلا انگار همه این بچه ها رو تو این فضا جلو میبرند،امام رضا(علیه السلام) هم این بچه ها رو تو این فضا جلو میبرند. صلواتی بفرستیم.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است