تقریباً همه ی انسانها مشتاق و خواهان نور هستند، یکی از مشکلاتی که براشون وجود داره این هست که منبع نور و خود مصداق نور که از اون منبع ساطع میشه رو اشتباه میگیرن. مانند ابلیس که خود را برتر از آدم ع می داند به خاطر خلقت از نار.
تقریباً همه ی انسانها مشتاق و خواهان نور هستند، دوست دارند به سمت نور حرکت کنند، دوست دارند از نور استفاده کنند. یکی از مشکلاتی که براشون وجود داره این هست که منبع نور و خود مصداق نور که از اون منبع ساطع میشه رو اشتباه میگیرن. ببینید شیطان وقتی میخواد خودش رو با آدم علیه السلام مقایسه کنه میگه که: " من رو از نار آفریدی( خلق کردی) و آدم رو از خاک( آدم رو از گل) ، پس من قیمت بیشتری دارم" . چرا؟ چرا داره به نار استناد میکنه؟ الان از نظر شما آتش بهتره یا خاک؟ میگی فرقی نداره، یعنی چی آتش از خاک بهتره؟
اون چیز که اونجا برای ابلیس جلب توجه میکنه اون نوری هست که در نار هست، اون نوری هست که از نار هست.
اینها انوار به دور عرش رو دیدند، ابلیس در مقایسه ی خودش با اون انوار برمیآد. میگه من از یک چیزی هستم که در ظاهر درونش یک نوری هست و اونها هم که به دور عرش هستند نور هستند پس من قیمت بیشتری دارم.یعنی شیطان دوست داره یک چیزی رو قرار بده در کنار اون انوار و با اون انوار مقایسه کنه. بگه اونها نور هستند؟ خب من هم نور هستم، من هم از یک چیزی هستم که از اون نور هست. این مطلب رو اینجا داشته باشید.
پس از مطرح شدن ماجرای نار توسط ابلیس خداوند ماجرایی برپا میکنه با عنوان جنّة، آدم علیه السلام رو در جنّة قرار میده. از اینجا به بعد در قرآن نگاه کنید دو خط ماجرا مطرح هست؛ « أصحاب نار» و« أصحاب جنّة» .
شاید( البته باید بررسی بشه) شاید از لحاظ زمان اگر آیات رو بچینیم اولین باری که بحث نار در قرآن مطرح هست همین آیه هست یعنی قبل از اون دیگه بحث نار بلحاظ زمان در قرآن مطرح نیست. یعنی بحث خلقت شیطان و اجنه از نار، اولین بار بحث نار اینجا مطرح هست، و استناد به نار که توسط ابلیس مطرح میشه.
بعد از اون خداوند چه چیزی رقم میزنه؟ یک بحثی مطرح میکنه با عنوان« جنّة» برای آدم علیه السلام. ببینید ابلیس به نار استناد میکنه برای برتری خودش، خداوند یه کم صحنه رو جلو میبره، ماجرایی برپا میکنه با عنوان جنّة، آدم علیه السلام رو در جنّة قرار میده.
از اینجا به بعد در قرآن نگاه کنید دو خط ماجرا مطرح هست« أصحاب نار» و« أصحاب جنّة» .
پس از این منظر شما میبینید نار و جنة مقابل هم هستند، دو دسته افراد به دنبال اینها هستند؛ « أصحاب نار» از نار بمنظور نور خودشون، بمنظور استفاده برای نور خودشون نار رو دنبال میکنند. « أصحاب جنّة» هم برای نور، جنّة رو دنبال میکنند.
دو نوع نور داریم؛ نور خدایی و نور شیطانی. منبع نور خدایی« أللهُ نورُ السَمَاواتِ وَ الأرض» است، منبع نور شیطانی « نار» هست
میشه یک عنوان مطرح کرد؛ نور خدایی و نور شیطانی. نور خدایی« أللهُ نورُ السَمَاواتِ وَ الأرض» نور شیطانی منبعش« نار» هست و افرادی که به دنبالش هستند« أصحاب نار» . بعضی افراد سعی میکنند برن در نور شیطانی، از اون نور استفاده کنند و براساس اون ببینند. البته توفیق پیدا نمیکنند و در نهایت شکست میخورن.
مثلا یک از آیاتش از آیات سوره ی بقرة هست« مَثَلُهُم کَمَثَلِ الَّذِی استَوقَدَ نَاراً فَلَمّا .....تا بنورهم» رو اینجا بیاریم . پس اینها برای خودشون نور ایجاد میکنند ولی از چه منبعی؟ از « نار» . از چه" ناری" ؟ از نار شیطانی( نار به مفهوم منبع نور، از منبع نور شیطانی) ولی نورشون دوام نداره.
به این خاطر وقتی خدا از نور آسمانها و زمین صحبت میکنه سعی میشه که این ماجرا توضیح داده بشه، در آیات تبیین بشه، معیار داده بشه آدمها اشتباه نکنند لذا گفته میشه« أللهُ نورُ السَمَاواتِ وَ الأرض» خب یک دفعه ممکنه شیطان اینجا شیطنت کنه و آدمها رو به دنبال خودش بکشونه، به دنبال یک منبع نور دیگری بکشونه، لذا خداوند توضیح میده« مَثَلُ نُورِهِ کَمِشکَاة» از نور مثال میزنه، توضیح میده« فِی بُیُوتٍ» در یکسری جاهای خاصی هست اونجا« رِجَالُ» یکسری افراد هستند.
یعنی آیا به دنبال نور میچرخی؟ خداوند معیار میده، معیار میده که نور رو اشتباه نگیری.
البته ما خود نار مثبت هم داریم، ولی باید به معیارهاش نگاه کنیم؛ اونجایی که موسی علیه السلام میره که از اون درخت، از ناری که در نزد اون درخت هست نور بگیره و میره اونجا، خداوند از نور نار مثبت صحبت میکنه.
ببینید نکته ی جالبیه؛ یک روزگاری ابلیس استناد کرده به موضوعی بنام نار گفته خدایا! تو من رو از این آفریدی و بخاطر همین موضوع به فرمان خدا عمل نمیکنه و بعد در طول تاریخ پیروانش رو میکشونه به سمت نار که اونها میشن« أصحاب النار» . پس باید برای ما مهم باشه وقتی به دنبال نور هستیم منبع این نور کجاست؟ این نور رو کجا باید پیدا کرد؟ از چه منبعی اومده و در کجا هست و با چه کسی میشه رفت سراغ این نور؟
باید از نوری تبعیت کرد که با رسول الله ص نازل شده است « واتبعوا النور الذی اُنزلَ معه»
خداوند در آیه نمیفرماید که: " ای مومنین! رسول الله رو دیدید؟ به رسول الله ایمان آوردید؟ از رسول الله تبعیت کنید و از نور" .
بلکه میفرماید« نوری که با او نازل شده، نوری که همراه اوست» اصلا همینجا که میفرماید:« واتبعوا النور الذی اُنزلَ معه» خب میتونست بفرماید: " َاتَّبِع النُور" چرا میفرماید« اُنزِلَ مَعَه» . معلوم میشه بعضی ها از نوری پیروی میکردند که با رسول الله نازل نشده، درکنار رسول الله نیست، لذا میشن مصداق اون آیه ی« اِستَوقَدَ نَاراً، فلما اضائت ما حوله» یک چیزی، یک ماجرایی که، یک موضوعی که، یک مقوله ای که، یک شیئی که ازش توقع نور داشتند و میخواستند با اون حول حوش شون رو روشن کنند. لذا خداوند میفرماید: « واتبعوا النور الذی انزل معه» نوری که با رسول الله نازل شده لذا برای نور وتشخیص نور معیار میده. این بخش از آیه یعنی معیار، معیار تشخیص نور خدایی.
در کتاب، تورات، انجیل و ... هم نور وجود دارد اما چرا خداوند در آیات سوره ی نور نفرمود" اللهُ نورُ السماواتِ والارض فِی کِتَاب ٍ"؟ چون اصلی تری جای نور، محل نزول نور، محل حضور نور خدایی در بیوت خدا هست. لذا مصداق های دیگر برای نور خدا وقتی نور دارند که در بیوت خدا دیده بشن.
ببینید سرلوحه ی نور چیه؟ نورالسماوات و الارض که نور خدایی هست« اللهُ نورُ السماواتِ والارض» بقیه ی ماجرای این هست که چه جوری پیداش کنیم؟ چه جوری بهش برسیم؟ کجا بهش برسیم؟ از چه راهی بهش برسیم؟ معیارهاتون چی باشه؟
اصلی ترین مصداق و جایی که نور آسمانها و زمین« اللهُ نورُالسماوات والارض» هست کجاست؟ بیوت« فِی بُیُوتٍ» دربیوت خدایی. چه جوری این بیوت خدایی رو بشناسیم؟« رِجَالٌ» .
پس ببینید خداوند در چند گام هم بحث نور رو مطرح میکنه و هم اینکه این نور، « نور» هست، نور خدا این هست.
خب کجا پیداش کنیم؟ « فِی بُیُوتٍ» هم خاصیتهایی از بیوت مطرح میکنه که باز برای ما معیار هست و بعد دوباره میفرماید« رِجالٌ» با رجال بشناسید که این ویژگی ها رو دارند.
دیگه نورخدایی کجا هست؟ در« کتاب، کتاب خدا». دیگه در کجا مطرح هست؟ در« انجیل، تورات» .
چرا خداوند در آیات سوره ی نور نفرمود" اللهُ نورُ السماواتِ والارض فِی کِتَاب ٍ" چرا نفرمود؟ چون اصلی تری جای نور، محل نزول نور، محل حضور نور خدایی در بیوت خدا هست.
طبق این آیات در خارج از« بیوت» نور نیست.خب پس در« کتاب» نور هست یا نیست؟ در پاسخ گفته میشه در« کتاب فِی بُیُوتٍ» نور هست. اگر قران رو بدست گرفتی و از بیوت خدا خارج شدی در اون کتاب نور نیست، اون دیگه« کتاب منیر» نیست.
مصداق های دیگری هم برای نور خدا مطرح هست که نور خدا اونجا هم هست، اونها هم وقتی نور دارند که در بیوت خدا دیده بشن.
بله پس هرچیزی که از نور خدا بهره ای داره حتما با« بیوت خدا» ارتباط داره. و به تعبیری اگر هرچیزی از بیوت خدا فاصله بگیره دیگه در اون« نور خدا» نیست. خب کدام بیوت خدا؟ « رِجَالٌ» . اصلی ترین معیار شناخت بیوت خدا« رِجَالٌ».
معیار اصلی یافتن بیوت خدایی ؛ « رِجَالٌ» هستند، « مَنِّ التَقی» رو پیدا کنید.
ببینید خداوند در قرآن در این آیات نفرموده" اللهُ نورُ السماواتِ والارض فی کتابٍ» یا " فِی موضوع دیگری" بلکه فرموده« فِی بُیُوتٍ» . برای اینکه ما بیوت رو بهتر بشناسیم پیدا کنیم این « بیوت» کجاست؟ با چه معیار اصلی ای این بیوت رو که این ویژگی ها رو دارند پیدا کنیم؟ باز موارد دیگری نفرموده بلکه میفرماید« رِجَالٌ» اون آدمها رو پیدا کنید« مَنِّ التَقی» رو پیدا کنید.
ببینید در دوران امام حسین علیه السلام اون افرادی که به حج اومدند دنبال چی هستند؟ « نور خدا».
اومدن کجا؟ « در بیت خدا» ولی اشتباه کردند؛ ماجرا رو ادامه ندادن تا « رِجَالٌ»، لذا تا همین آیه جلو اومدن.
باید میدیدن اون فرد از رجال کجا می ایسته؟ کدام بیت رو برپا کرده؟ بِرَن« اهل » اون بیت باشن، نور اونجاست. خدا این ماجرا رو در این آیات ادامه داده رها نکرده، یعنی اگر می فرمود« اللهُ نورُ السماوات والارض» همینجا تموم میکرد چه جوری نور رو پیدا میکردیم؟ اگر میفرمود« فِی بُیُوتٍ» دوباره چه جوری پیدا میکردیم؟
آیات نور در سوره نور، اثبات امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام هست و اینکه این امامت و ولایت باید ادامه داشته باشه، نمیتونه تموم شده باشه.
لذا ادامه داده و فرموده« رِجَالٌ» . این سه آیه از آیات اثبات امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام هست و اینکه این امامت و ولایت باید ادامه داشته باشه، نمیتونه تموم شده باشه.
اگر قراره قرآن برای کسی نور داشته باشه، اگر قرار هست که قرآن برای کسی« کتاب منیر» باشه باید اون افراد بِرَن در« بیوت» . قرآنی که در« بیوت» هست نورافشانی میکنه.
پس دوستان اگر قراره قرآن برای کسی نور داشته باشه، اگر قرار هست که قرآن برای کسی« کتاب منیر» باشه باید اون افراد بِرَن در« بیوت» . قرآنی که در« بیوت» هست نورافشانی میکنه.
این بحث قیمت بیوت خدا رو میرسونه" چقدر بیت خدا مهم هست و بیتی که رجالی خدایی صاحب او هستند و اینکه افراد باید بِرَن درون اون بیت، باید برن درون اون بیوت و زندگی کنند. "
باید به سمت بیوت خدا رفت و در بیت خدا زندگی کرد.
این برای ما پررنگ بشه که باید به سمت بیوت خدا رفت و در بیت خدا زندگی کرد.