قرآن دارای سرزمین ها و میدان های مختلف با طبقات و ارتفاعات بسیار است؛ عرصه ی «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء»، قرآن سرزمین آیات ، قرآن سرزمین «احسن القصص»، قرآن سرزمین رحمت، قرآن سرزمین شفاء، قرآن عرصه ی تلاوت، قرآن عرصه ی ترتیل، قرآن عرصه ی قرائت و ... همه این ها دارای ارتفاعات متعدد .
یه بحثی در قرآن هست با عنوان سرزمین های قرآن ، وادیهای قرآن ، عرصه های قرآن یا میدانهای قرآن . عرصه های قرآن ، سرزمینهای قرآن هرکدوم دارای طبقاتی بسیار زیاد . عرصه های مختلف ، دارای طبقاتی متعدد . خداوند توفیق بده که وارد این عرصه ها بشیم .
عرصه ی «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء» دارای ارتفاعات متعدد .
قرآن سرزمین آیات ، دارای ارتفاعات متعدد .
قرآن سرزمین «احسن القصص» دارای ارتفاعات متعدد .
قرآن سرزمین رحمت ، دارای ارتفاعات متعدد .
قرآن سرزمین شفاء ، دارای ارتفاعات متعدد .
بله خداوند توفیق بده که ما وارد وادی های قرآن بشیم و در این وادی های قرآن به ارتفاعات بالاش ، به ارتفاعات بالاتر سوق داده بشیم .
قرآن عرصه ی تلاوت با ارتفاعات مختلف ، قرآن عرصه ی ترتیل با ارتفاعات مختلف ، قرآن عرصه ی قرائت با ارتفاعات مختلف .
خداوند توفیق بده که ما هم وادی های قرآنی را هم دقیق بشناسیم و هم وارد بشیم ، بعد از وارد شدن واجد بشیم ، واجد به تمام ارتفاعات .
مثلا ببینید وادی قرائت ؛ وادی قرائت ثمرات زیادی داره . یکی از ثمراتش چیه و چرا اصلا وادی قرائت هست و ثمرش چیه ؟ یکی از ثمرات وادی قرائت این هست که مفاهیم بر اساس قرآن بیان میشه ، گفته میشه . این که میگن هر سوالی بپرسید بر اساس قرآن پاسخ داده میشه ، این باید بری که دقیق ماجرا در وادی قرائت هست و احتمالا توی ارتفاعات یک کم بالاتر .
بله! خدا توفیق بده که ما وارد وادی های قرآن بشیم و بتونیم که از این وادی ها بهره ببریم . مثلا از وادی شفاء بهره ببریم . چه کسی الان از وادی شفاء بهره میبره ؟ اصلا چقدر باهاش آشناست ؟ چه ارتفاعاتی داره ؟ چه موضوعاتی درش مطرح هست ؟ چجوری میشه ازش استفاده ای برد ؟
وادی رحمت چیه ؟ ارتفاعاتش چیه ؟ چگونه میشه واردش شد ؟ چگونه میشه بهره برد ؟ این که قرآن وادی رحمت داره و از یک دید یعنی این که وقتی که واردش میشی یعنی این که قرآن وادی رحمت هست .
خب قرآن رحمته ، یعنی چی ؟ یعنی این که چطور میشه وارد این عرصه شد ؟ ارتفاعاتش چیه ؟ چه استفاده ای میشه برد ؟ قرآن رحمته ؟ مثلا در اقوال نقل هست که فلان کس ، یهودی ، در یه دوره ای می اومد و به مردم می گفت که من اگر بخوام بارون میاد که این احتمالا دوره ی امام حسن عسگری (علیه السلام) هست ، بعد از امام (علیه السلام) می پرسند که این فرد این کار را می کنه ، این چجوری می شه و اینها ؟ می فرماد که اگر این بار اومد برید دستش را باز کنید و تو دستش یه چیزی پیدا میکنید ، اون تکه استخوانی از یکی از انبیاء (علیه السلام) هست که ایشون اون تکه استخوان را برداشته و میاد بر اساس اون تکه استخوان این کار را میکنه .
در آیات قرآن گفته میشه که قرآن رحمت هست ، قرآن وقتی که از وادی رحمت بهش نگاه میکنیم و میریم از وادی رحمت بهش نگاه میکنیم قرآن رحمته ، خب آیا شما میتونید که قرآن را بگیرید دستت و بایستی و بگی که بارون بیاد و بارون بیاد ؟ این مثال عرض می کنیم ها ! نمی دونیم که وادی رحمت چیه ؟ نمی دونیم که قرآن رحمته یعنی چی ؟ ممکنه رحمت الان یکی از شما بپرسه که رحمت یعنی چی شروع کنی به توضیح دادن ، این که قرآن رحمته یعنی چی ؟
بیان پاسخ های کلی در مورد وادی های قرآن باعث بهره بسیار کم از این وادیها می شود؛ مانند این که کسی بگوید این وادیها آثار قرآن هستند.
یه موقعی برخی ها ممکنه به سادگی بفرماند "این که شفاء ، رحمت ، هدایت اینها همه از آثار قرآن هست واین که شما به قرآن بپردازی همه ی اینها درش هست" این یه حرف کلی هست و باعث میشه که فرد کمترین بهره ها را ببره .
این که قرآن شفاست تنها به این مفهوم نیست که وقتی که شما به قرآن بپردازی شفای روحی و روانی و از این جور موضوعات بدست میاری ، یعنی این که وارد عرصه ای بشو بنام شفا ، ولی جوری تو اون عرصه باشی که تمام اون عرصه قرآن باشه و تو طبقات اون عرصه وقتی که میایی بالا همه جا قرآن هست ، چیزی دیگه ای نیست.
قرآن «احسن القصص» هست یعنی شما "در قرآن" وارد اون قصه میشید ، در جای جای اون قصه قدم میزنید و با جزئیات و کلیات اون داستان زندگی میکنید.
مثلا قرآن «احسن القصص» هست ، یعنی چی ؟ یعنی تاریخ ، آیا تاریخ به این مفهوم رایج هست ؟ نه دقیق تر هست ، «احسن القصص» . قصه فلان موضوع ، میشه وارد وادی قصه ها شد ، وادی قصه های قرآن شد .
در وادی قصه های قرآن همه چیز قرآن هست ، تمام جزئیات و کلیات از اون قصه قرآن هست ، دارای ارتفاعات مختلف . یه موقعی شما به تاریخ از منظر و از وادی «تبیان لکل شیء» می پردازی ، خب این در یک ارتفاعیش میشه این که یک دریچه ای از قرآن باز میشه و شما از اون دریچه و از اون پنجره و از اون تلسکوپ اون ماجرا را نگاه میکنی و یه موقعی با قرآن وارد اون قصه میشید ، نه با قرآن بلکه "در قرآن" وارد اون قصه میشید ، در جای جای اون قصه قدم میزنید و با جزئیات و کلیات اون داستان زندگی میکنید ، با مطالعه ، مثل مطالعه ی تاریخ ؟ نه ، با وارد شدن در قرآن ، در وادی قصه های قرآنی .
بله امیر المومنین (علیه السلام) می فرماد که من گذشتگان را چنان مطالعه کردم انگار که باهاشون زندگی کردم ، کجا مطالعه کردی ؟ در کدام کتاب تاریخ ؟ یه کتاب تاریخ نشون بدید که میشه مطالعش کرد انگار که ما را ببره با انبیاء و رسل (علیهم السلام) زندگی کنیم ، با اقوام گذشته زندگی کنیم ، اصلا بسیاریشون نقل نیست ، در تاریخ ثبت نیست .
کجا مطالعه کردی ؟ کجا بهش پرداختی اون هم جوری پرداختن انگار که باهاشون زندگی کردی ؟ چقدر این مطالعه سرعت میخواسته ؟ اگر مطالعه ی تاریخ بود چقدر زمان می خواست تا این مطالعه انجام بشه ؟ کی امیر المومنین تونسته این کار را انجام بده ؟ آیا امیرالمومنین (علیه السلام) هزار و یا صدها کتاب تاریخ مطالعه کردند ؟ آیا این حرف حاکی از علم غیب و علم لدنی ایشون هست ؟ پس چرا برای ما نقل میکنند ، با لحنی و جوری که درش دعوت هم هست ؟ این ماجرا کجا بوده ؟ آیا میشه گفت که پاسخش قرآن هست ؟
اگر کسی خداوند بهش توفیق بده که دقیق وارد وادی قرائت قرآن بشه باید بتونه کسی که از دنیا رفته و مرد با قرائت قرآن او را در طبقات برزخ بالا ببره
وادی قرائت قرآن چیه ؟ وادی تلاوت قرآن چیه ؟
ببینید اگر کسی خداوند بهش توفیق بده که دقیق وارد وادی قرائت قرآن بشه باید بتونه کسی که از دنیا رفته و مرد با قرائت قرآن او را در طبقات برزخ بالا ببره . این چه قرائت قرآنی هست ؟
امیدوارم که خدا کمک کنه به هممون و توفیق بده که با قرآن بیشتر آشنا بشیم ، بریم درون قرآن ، فردی باشیم که درون قرآن هستیم و در وادیهای قرآن سِیر کردیم و با این رفتار در قبال قرآن و با این محبت خدا در ورود به قرآن، از صفات قرآن بهره مند بشیم ، از مجید بودن قرآن ، ار حکیم بودن قرآن ، از کریم بودن قرآن بهره مند بشیم . قرآن دستمون را بگیره ببره جلو ، جلو ، جلو در فضایی عظیم . وقتی می پرسیم که این فضا چیه ؟ خیلی عظیمتره ، یه کسی بگه که این جا "قرآن عظیم" هست .
بعضی ها متاسفانه قرآن براشون "عضین" هست ، رفتارشون با قرآن جوری هست که قرآن براشون "عضین" هست ، قرآن ازشون مهجور هست .
همه ی وادی های قرآن آثار زیادی داره و به نوعی اِعمال هست، امام هست، اِعمال امامت هست
همه ی وادی های قرآن آثار زیادی داره و به نوعی اِعمال هست، امام هست.
مثلا امام سجاد علیه السلام قرآئت قرآن میکنند، اون موقعی که داره قرائت قرآن میکنه داره امامت میکنه، خود اون قرآئت قرآن امامت هست، اعمال هست. داره با اون قرآئت اموراتی رتق و فتق میشه، با همون قرآئت آثاری گذاشته میشه، نه آثار پیش پا افتاده بلکه آثاری در ارتفاعات که اگر متوجه بشیم ممکنه حتی باورش سخت باشه، با اون قرآئت امام علیه السلام در ارتفاعات وادی قرائت، به قرائت قرآن میپردازه.