پنجشنبه- 8 محرم الحرام 143شب تاسوعا- منزل آقای روزبه
بسم الله الرحمان الرحیم توکت علی الله
گذری به کاروان امام حسین ع از منظر آیات 57 الی آخر سورهی فرقان.
رسول الله ص در قبال رسالتشان اجری نمیخواهند و توکلشان بر خدای حیّ است
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم قُلْ مَا أَسْلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاءَ أَن يَتَّخِذَ إِلىَ رَبِّهِ سَبِيلا» خداوند به رسول الله(صلوات الله علیه) میفرماید که به قوم خودت بگو من که از شما اجری نمیخواهم، من از شما از اجر در مورد این رسالتهایی که برای شما انجام میدم چیزی نمیخواهم الا این که بیایید بسوی رب سبیلی اتخاد کنید، الا اینکه کسی از شما بخواهد که بسوی رب سبیلی اتخاذ کنه. خداوند به رسول الله میفرماید که این را بگو، در ادامه چی میفرماید؟ کلام خداست، میفرماید که : «وَ تَوَكَّلْ» مخاطب کیه؟ رسول الله (صلوات الله علیه) « وَ تَوَكَّلْ عَلىَ الْحَىّ الَّذِى لَا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بحِمْدِهِ» توکل کن به کی، « الْحَىّ»، خدایا به من گفتی که من از شما اجری نمیخواهم، مگه ماجرایی در پیش هست؟ « وَ تَوَكَّلْ عَلىَ الْحَىّ الَّذِى لَا يَمُوتُ » توکل کن به "حی" که موت او را نمیگیره، آدم جای رسول الله(صلوات الله علیه) باشه، احتمالا این به ذهنش میاد که مگه ماجرای "حی و موت" در پیش هست؟ ما به قوممون گفتیم که ازشون اجری نمیخواهیم، دیگه بحث توکل بر « الْحَىّ» چیه؟ ما که گفتیم اجری نمیخواهیم، ما یه رسالتی انجام دادیم یه قرآنی نازل شده، آیاتش را هم مطرح کردیم، هر کی هم میخواهد « مَن شَاءَ أَن يَتَّخِذَ إِلىَ رَبِّهِ سَبِيلا» زور هم که نکردیم، هر کی میخواهد بیایید سبیلی به سوی رب اتخاذ کنه. مگه قراره چیزی بشه؟ خداوند داره زمینه چینی میکنه برای قوم، میگه رسول الله حتی بهشون نگو شما بخاطر رسالت من باید بسوی رب سبیلی اتخاذ کنید، میگه هر کی میخواهد، یعنی لحن صحبت را ببنید، این همه زحمت کشیده شده، توسط رسول الله(صلوات الله علیه) قرآن مطرح شده و بعد مطرح میشه که ببینید من هیچ اجری نمیخواهم، اگر هم دوست دارید هر کی میخواهد یک سبیلی به سمت رب اتخاذ کنه. مگه نگاه قوم چی بوده؟ مرا به خیر شما امیدی نیست شر مرسانید، آدم از این آیه این را برداشت میکنه، من چیزی از شما نمیخواهم، امیدی هم ندارم، اگر هم دوست دارید خودتون میدونید، یک سبیلی به سمت رب اتخاذ کنید، بعد خداوند به رسول الله میفرماید که نگران نباش « وَ تَوَكَّلْ عَلىَ الْحَىّ الَّذِى لَا يَمُوتُ» توکل کن به "حی" که هیچ وقت نمیمیره « سَبِّحْ بحِمْدِهِ» و بیا تو حال و هوای تسبیح خدا، « وَ كَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا» خدا کافی هست، به این که میدونه اینها چه گناههایی و چه اشتباهاتی خواهند کرد، خدا کافیه، خدا برای تو کافی باشه. « الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا فىِ سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلىَ الْعَرْشِ» خدا این آسمانها و زمین و آنچیزی که بین اونها هست را خلق کرده و ماجرا بسوی بالاست، این آدمها فقط رو به پایینش را میبینند، در این آیه یه مسیر رو به پایین وجود داره و یه مسیر رو به بالا، « ثُمَّ اسْتَوَى عَلىَ الْعَرْشِ» درسته آسمانها و زمین خلق شد آسمانها و زمین و آنچیزی که بین اونها وجود داره خلق شد رو به پایین، مسیر رو به پایین هست، « ثُمَّ اسْتَوَى عَلىَ الْعَرْشِ»، بعدا، بعدش مسیر رو به بالاست، اونها حواسشون جمع نیست، بعضی آدمها وقتی رو به پایین اومدند یعنی خداوند خلقشون کرده و روح را بهشون داده اومده، اومده، تا جسم مادی گرفته اومده و روی زمین پا گذاشته دیگه بالا را یادش رفته ولی منش خدا چیه؟ آسمانها و زمین و آنچیزی که بین اونها خلق میشه دوباره « ثُمَّ اسْتَوَى عَلىَ الْعَرْشِ» از این جا باید بری بالای عرش. خدایا این رفتار را کرده ولی اونها چی هستند؟ این رفتار را ندارند.
مسألت رسول الله ص از الرحمن: اتخاذ سبیلی به سوی ربّ توسط کسانی از قوم
یا رسول! ماجرا الرحمان هست، در ادامه میفرماید «الرَّحْمَانُ فَسئَلْ بِهِ خَبِيرًا» ماجرا رحمانیت هست، شما بیا فضای رحمانیت خدا را ببین، « فَسَلْ بِهِ خَبِيرًا» از خدا بپرس، مسالت از خدا داشته باش که او آگاه هست، که او با خبره، إ؟ مسالت داشته باش؟ چی؟ بریم دو تا آیه بالاتر، « قُلْ مَا أَسْلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» از اونها مسالت نداشته باش، فضای مسالت از اونها چی بود؟ خیل سطحی براشون مطرح کن که اگر میخواهید یک راهی بسوی رب، سبیلی بسوی رب اتخاذ کنید. پس این مسالت رسول الله بوده، برای قوم خیلی سطحی مطرح میکنه، خیلی با نرمی مطرح میشه، فضای مسالت رسول الله چیه؟ آدم، انسانهایی که بسمت رب سبیل اتخاذ کنند، خداوند میفرماید که در مقابل قوم این را با نرمی مطرح کن، امیدی به اونها نیست، در کل امیدی بهشون نیست. مسالت رسول الله چیه؟ آدمهایی بیاند به سمت رب سبیلی اتخاذ کنند. در دو آیه بعد خداوند میفرماید که: «الرَّحْمَانُ فَسَلْ بِهِ خَبِيرًا» فضا فضا رحمانیت هست، باید نگاهمون به الرحمان باشه، نگاهت را بیار به سراغ الرحمان حالا « فَسَلْ بِهِ خَبِيرًا» ، این مسالتی که یک کسایی به سمت رب سبیلی اتخاذ کنند، حالا از او بخواه، « فَسَلْ بِهِ» از الرحمان بخواه که او آگاه هست، که او کار سازه. ماجرا را از الرحمان بخواه. آدمهایی میخواهی که بیاند به سمت رب سبیلی اتخاذ کنند؟ ماجرا را از الرحمان بخواه. خیلی به قومت امیدوار نباش، این که یک کسایی بیاند سبیلی به سوی رب اتخاذ کنند، یعنی راهی اتخاذ کنند در مسیری باشند که اون مسیر بسوی رب باشه، ربوبیت رب اونجا جریان داشته باشه، تحت ربوبیت رب رشد بکنند خیلی به قومت امیدوار نباش، نگاهت به الرحمان باشه و این درخواست را از الرحمان داشته باش. «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُواْ لِلرَّحْمَانِ» وقتی به این قوم تو گفته میشه که بیایید در فضای الرحمان اهل سجده باشید، تسلیم بشید، «قَالُواْ وَ مَا الرَّحْمَانُ» میگند که رحمان چیه؟ "الرحمان" چیه؟ «أَ نَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا» آیا ما سجده کنیم به اون چیزی که تو ما را امر میکنی؟ « وَ زَادَهُمْ نُفُورًا» و نفرتشون زیاد میشه. عجب! اینها قوم رسول الله هستند، اینها اطرافیان رسول الله(صلوات الله علیه) هستند. رسول الله براشون بگو که من از شما هیچ مسالتی ندارم، اصلا هم مسالت ندارم که شما بیایید به سمت رب ها! حالا اگه دلتون خواست، اگه خواستید یه کسی بیاد از شماها به سمت رب سبیلی اتخاذ کنه، این مسالت را از الرحمان داشته باش و اونها را دعوت کن که اونها بیاند در مسیر الرحمان و بخاطر الرحمان سر تسلیم فرود بیارند، اونها اعتراض میکنند، میگند « أَ نَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا» میگیم ما بیاییم به اون چیزی که تو ما را امر میکنی سجده کنیم؟ به اون جایی که تو ما را امر میکنی تسلیم بشیم؟ از این مسیری که تو میگی جلو بیاییم؟ « وَ زَادَهُمْ نُفُورًا» نفرتشون زیاد میشه، عقده میکنند.
عباد الرحمن کسانی که در فضای الرحمن به اتخاذ سبیل به سوی رب میپردازند
«تَبَارَكَ الَّذِى جَعَلَ فىِ السَّمَاءِ بُرُوجًا وَ جَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَ قَمَرًا مُّنِيرًا» خدا ماجرا را جلو میبره، خدا برکت دهنده هست، برکت دهنده هست کسی که در آسمان برجهایی قرار داد و در آن ستارگان و ماه درخشانی قرار داد. «وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا» و او کسی هست که شب و روز را پشت سر هم قرار داد برای کسی که اراده داره که متذکر بشه و یا کسی که اراده داره که شکر کنه. این دو آیه بمونه بحث را جلوتر رفتیم اگه شد انشاء الله برگردیم این دو آیه را جاش را پیدا کنیم، چرا این دو آیه اینجا مطرح هست، منظور خدا چیه؟ پس تا قبل از این دو آیه بحث مسئلت رسول الله(صلوات الله علیه) مطرح هست، این که مسئلتی نداشته باش از قومت، و حتی در مورد این که کسی از قومت به سوی رب مسیری اتخاذ کنه با نرمی، بذار در اختیار خودشون، این را اینجوری مطرح کن، این مسئلت را از الرحمان داشته باش، قوم این کار را نمیکنند، از الرحمان این مسالت را داشه باش و قوم نه تنها این کار را نمیکنند بلکه وقتی اونها را دعوت میکنی به یک مسیری که بیان از اون مسیر حرکت بکنند نفرتشون زیاد میشه، عقده میکنند، عقدهاشون زیاد میشه. در ادامه مطرح هست که «وَ عِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُواْ سَلَامًا» اونهایی که میاند در فضای الرحمان، اونهایی که میاند در فضای این دعوتی که از اونها داری که بیایید در فضای الرحمان اونها یه سری ویژگی ها دارند، خب "عباد الرحمان" قراره بیاند در فضای الرحمان که چی بشه؟ بیاند در فضای الرحمان که بشند کسانی که بسوی رب سبیلی اتخاذ میکنند. چرا الرحمان؟ بخاطر این که فضایی ایجاد بشه که اون مسالت تو که کسانی بیاند که به سمت رب مسیری اتخاذ کنند محقق بشه، پس این جا با رحمانیت خدا جلو میاد، حالا "عبادالرحمان" اونهایی که میاند در فضای رحمانیت خدا.
از ویژگیهای عباد الرحمن(کاروانیان حسینی ع): عبد رحمان هستند ولیکن مخاطب جاهلان قرار گرفتهاند
بله با دعوت رسول الله(صلوات الله علیه) یه افرادی هستند که میاند در فضای رحمانیت و میشند "عباد الرحمان".شما وقتی در سورهی حمد مطرح میکنی «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» یه جهتش اینه، عبد الرحمان. بیام در فضای عبودیت الرحمان، « الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا» اینها کسانی هستند که در زمین زندگی میکنند، در زمین راه میرند، ولی رفتارها با اینها خوب نیست، دیگران با این افراد رفتارهای خوبی ندارند، جایگاه این افراد بالاست ولی بخاطر رفتارهای دیگران مجبورند سر پایین راه برند، به آرامی حرکت کنند، بدون سر و صدا راه برند.شما برید در حال و هوای کاروانیان امام حسین(علیه السلام) ابالفضل(علیه السلام) وقتی راه میره باید یه جور دیگه راه بره، ولی وقتی تو مدینه حرکت میکنه، راه میره، آهسته راه میره، یه جور دیگه راه میره. رفتارها یه جوری بوده که مجبوره که نرم راه بره، برخوردها با این افراد صحیح نیست. «وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُواْ سَلَامًا» یه مشت آدم جاهل اینها را مخاطب قرار میدند، به اینها حرف میزنند، « قَالُواْ سَلَامًا» اینها جواب خاصی بهشون نمیدند، مقابله نمیکنند.
از ویژگیهای عباد الرحمن(کاروانیان حسینی ع): در همه احوال تحت تربیت ربّ هستند
«وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قِيَامًا» چه در حال سجده و چه در حال قیام بیتوته کردند برای ربشون، چه در حال سجده و چه در حال قیام فضایی درست کردند پیرامون خودشون که اون فضا فضایی هست برای رب، متعلق به رب. بله از اینجا آرام آرام ویژگیهای اصحاب امام حسین(علیه السلام) را برداشت کنیم، ویژگیهای کاروانیان امام حسین(علیه السلام)، عبد الرحمان. « يَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا» فشارها و دیگران باعث شده سرشون پایین باشه، « يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قِيَامًا» چه در حال سجده و چه در حال قیام تو فضایی هستند که فضایی ایجاد کنند، در راستایی هستند که فضایی ایجاد کنند که اون فضای متعلق به رب باشه، اینجا ربوبیت باشه، فضای تربیت باشه.
از ویژگیهای عباد الرحمن(کاروانیان حسینی ع): تبری از جهنم
«وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا» حال و هواشون اینه که خدایا نکنه ما بسوی جهنم بریم، نکنه ما در مسیری باشیم که اون مسیر بسوی جهنم باشه، « إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا» نکنه غرامت کار ما جهنم باشه.شما در زیارت عاشورا میخوانید "تولی و تبری". یا بحث موالی و ولایت و یا بحث تبری جستن. «وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قِيَامًا» اینجا ولایت را پیدا کنیم «وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ» ما را نبرید در یه فضایی که بریم به سمت عذاب جهنم، اینجا آدم تبری را پیدا کنه. «إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقَامًا» اونجا جای خیلی بدی هست.
از ویژگیهای عباد الرحمن(کاروانیان حسینی ع): اهل انفاق به نحو صحیح و حرمت قائل شدن برای محرمات الهی
«وَ الَّذِينَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ يُسْرِفُواْ وَ لَمْ يَقْترُواْ وَ كَانَ بَينْ ذَالِكَ قَوَامًا» اینها کسانی هستند که به نحو صحیح اهل انفاق هستند، «وَ الَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ» سعی میکنند از شرک فاصله بگیرند، «وَ لَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لَا يَزْنُونَ وَ مَن يَفْعَلْ ذَالِكَ يَلْقَ أَثَامًا» شما اینجا ماجرای کی را ببینید؟ یکی از ماجراها اینجا ماجرای حر هست، « وَ لَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ» به مقاتله با کسی که خدا حرام کرده مقاتله با او را نمیرند، حر رفت، حر باید چیکار کنه، «وَ مَن يَفْعَلْ ذَالِكَ يَلْقَ أَثَامًا» هر کی اینکار را بکنه جزای سختی در انتظارش هست. «يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يخَلُدْ فِيهِ مُهَانًا» خدا عذابش را در قیامت مضاعف میکنه و سرش را پایین میندازه و با خواری او را میکشونه در جهنم. فضا چیه؟ فضای "الرحمان" لذا میفرماید که:«إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا» اومده مقابل امام حسین(علیه السلام) ایستاده، شمشیر کشیده، باید بره جهنم، در قیامت عذابش هم باید مضاعف بشه، ولی اگر توبه کنه و ایمان بیاره و بیاد این ور وایسته و عمل صالح انجام بده همهی اینها میتونه ظرف یک ساعت انجام بشه، درفضای عبادالرحمان در فضای الرحمان همهی اینها میتونه یک ساعت باشه، از مقابل امام حسین(علیه السلام) بیاد این طرف، توبه کنه، ایمان بیاره، بره به میدان عمل صالح انجام بده، ظرف یک ساعت بر میگرده ورق و چه برگشتنی، خداوند میفرماید «فَأُوْلَئكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» خدا هر چی که اینها سیئات کرده بودند را تغییر میده عوض میکنه، اونها را تبدیل میکنه به حسنات، شما تو قیامت حر را ببینید تو پرورندهی عملش سیئه نیست انگار آدمی بوده که نه تنها عمل سوئی نداشته بلکه اعمالی که داشته حسنه بوده، خدایا! فضای رحمانیت در کاروان حسینی چکارمیکنه، الرحمان را گذاشتی بالای کاروان حسینی و با الرحمان اصحاب حسینی را جمع میکنی، نه با الرحیم ها! با الرحمان، فضا بازتره، حتی مقابل امام حسین(علیه السلام) ایستادی، اگه یه لحظه تصمیم بگیری و برگردی بیایی اینور بگی آقا ببخشید قبول کردم، اجازه بده من برم به میدان، خدا می فرماید که «فَأُوْلَئكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» همهی اعمال سوء این فرد تبدیل به حسنه میشه، به حسنات میشه. این فردی که اون ور جایگاهش مضاعف شدن عذاب در یوم القیامه بود، نه عذاب فقط بودها، مضاعف شدن عذابش بود و با خواری در عذاب موندن بود، این فرد تبدیل به چی میشه، خدایا الرحمان بالاسر کاروان حسینی چکار میکنه؟
الرحمن احاطه کننده کاروان حسینی ع و سوق دهنده به سوی رحیمیت
بله آدم در این آیات الرحمان را بالاسر کاروان حسینی بشناسه، وقتی گفته میشه سفرهی رحمانیت در کاروان حسینی آدم بشناسه این سفره را، سفره چیه؟ با رحمانیت اینجوری با این فرد رفتار میشه، بعد خدا چی میکنه؟ «وَ كاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا» خداوند او را مورد غفران قرار میده، همهی چاله چولهها را پر میکنه و میاره بر سفرهی رحیمیت. یعنی به همین موضوع ختم نمیشه که خداوند او را ببخشه و بگه باشه از گناهانت گذشتیم، بلکه میفرماید که « يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» سیئاتش هم به حسنات تبدیل میکنه، به همین هم ختم نمیشه، یعنی شما حر را در قیامت نمیبینی که سیئاتش به حسنات تبدیل شده، ماجرا به اینجا ختم نمیشه، ادامه پیدا میکنه، برو، برو بالا، برو در علیین بشین، « وَ كاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا» بیا روی یه سفرهی اختصاصی، در کاروان حسینی اینکه ما توبه بپذیریم، این که بیاییم بواسطهی ورود به کاروان حسینی سیئات را به حسنات تبدیل کنیم این عمومیت داره، ماجرا به این جا ختم نمیشه، بیا تازه در سفرهی اختصاصی. «وَ مَن تَابَ وَ عَمِلَ صَالِحًا»بله کسی که توبه کنه و بیاد در فضای عمل صالح «فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلىَ اللَّهِ مَتَابًا» واقعا در این فضا اگه کسی بیاد توبه کنه واقعا یک برگشت اساسی به سمت خدا براش اتفاق میافته. کسی که توفیق پیدا کنه که قلب و روحش را برگردونه به سمت کاروان حسینی، توبه کنه به سمت کاروان حسینی واقعا براش یه توبه کردنی اتفاق میافته عجیب و غریب، «فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلىَ اللَّهِ مَتَابًا» یه توبه کردن اساسی اتفاق میافته، اگر میخواهیم قلب و روحمون را برگردونیم، عملمون را برگردونیم بسوی خدا بسوی کاروان حسینی برگردیم، چون بالا سر اونجا الرحمان جلوه کرده، اونجا توبه کردنی اتفاق میافته، برگشتنی اتفاق میافته بسیار عالی، کم نظیر.
از ویژگیهای عباد الرحمن(کاروانیان حسینی ع): دوری از فضایی که الرحمن و یاد امام حسین ع نیست
بله این عبادالرحمان «وَ الَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّواْ بِاللَّغْوِ مَرُّواْ كِرَامًا» این افراد کسانی هستند که با فضاهایی که آکنده به تزویره نمیتونند کنار بیاند، فضاهایی که اون فضاها پوشش ایجاد میکنه نسبت به الرحمان با اون فضاها نمیتونند کنار بیاند، دوست ندارند اونجاها را ببینند، خدایا من دوست ندارم اون فضا را ببینم، چرا؟ چون اونجا یه جوری هست، انگار میخواهد رحمانیت تو را بپوشانه، «وَ إِذَا مَرُّواْ بِاللَّغْوِ مَرُّواْ كِرَامًا» جاهایی که لغو باشه، فضا بسوی رحمانیت نیست، از اون جا میگذره، اونجا را رها میکنه، خدایا اونجایی که یاد امام حسین نیست اونجا برای من قیمت نداره، اونجایی که یاد امام حسین(علیه السلام) هست رحمانیت تو پررنگ هست، دوست دارم اونجا را ببینم، دوست دارم در اون مجلس باشم، «وَ الَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ» تو مجسلی که رحمانیت پررنگ نیست نمیرم، دوست دارند تو مجلسی برند که اون جا یاد حسین هست، یاد کاروان امام حسین اونجاست، یاد سفرهی رحمانیت حسینی اونجاست.هر فضای دیگهای باشه سعی میکنند که از اون فضاها فاصله بگیرند،
از ویژگیهای عباد الرحمن(کاروانیان حسینی ع): عمیق شدن در آیات الهی و کشاندن اطرافیان به این مسیر
«وَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بَايَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يخَرُّواْ عَلَيْهَا صُمًّا وَ عُمْيَانًا» سعی میکنند که نسبت به آیات رب بینا باشند، شنوا باشند، وقتی تو یه مجلسی قرار میگیرند از آیات، از ماجرای امام حسین(علیه السلام) یاد میشه سعی میکنند عمیق بشند، بینا بشند، درست بشنوند و درست ببینند. همینطوری نمیگند که عجب ماجرایی! درخواست میکنند، خدایا میشه من را بیناتر بکنی، من صحیحتر ببینم، صحیحتر بفهمم، خدایا میشه من ماجرای امام حسین(علیه السلام) را صحیحتر ببینم، عمیقتر ببینم؟ «وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّتِنَا قُرَّةَ أَعْينُ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا» و میرند در این حال و هوا که اطرافیانشون، نزدیکانشون را هم بکشونند در این مسیر.
آیات انتهایی سوره فرقان نشان از درجات متفاوت کارونیان امام حسین ع
عالیترین مصادیق این آیات در ماجرای امام حسین(علیه السلام) هست، از اون آیهی "عباد الرحمان" تا این آیات عالیترین مصادیقش در ماجرای امام حسین و اصحاب امام حسین(علیه السلام) هست، البته در این آیات درجاتی از اصحاب امام حسین(علیه السلام) مطرح هست، درجاتی از "عبادالرحمان" یعنی همهی عباد الرحمانی که اینجا مطرح هست یک گروه و یک درجه نیستند، مطرح هست "عبادالرحمان" لذا چند دسته عباد الرحمان مطرح هستند، ممکنه برخی این ویژگیها مربوط به یک فرد و یک دسته هم باشه ولی لزوما یکی نیست، یک دستشون چیه ؟«وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قِيَامًا» اون جا این مطرح هست، در جای دیگه مطرح هست که «وَ الَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ وَ لَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ» بعد برای اینها هم یه استثنا هم مطرح هست، یه کسایی که این کار را میکنند ولی توبه میکنند و خدا جبران میکنه، میگه که چون توبه کردید و عمل صالح انجام دادید اصلا همهی این اشتباهات گذشتتون را تبدیل به حسنه میکنم، پاک میکنم، خب این افراد با هم فرق دارند، چند دسته هستند ولی جایگاهها به یک سمت هست. عجیبه در کاروان حسینی افراد مختلف در موقعیتهای مختلف یکی تو فضای «يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قِيَامًا» خیلی جلو رفته، یکی اونقدر جلو نرفته عقبتره، یکی حتی اشتباه هم میکنه و بعد توبه میکنه، خداوند همه را به یک مقصد میرسونه.
هدیه به پیشگاه اصحاب امام حسین(علیه السلام) صلواتی بفرستیم.