سوره حمد نمایانگر فاصله بسیار ما با کاروانیان حسینی ع
1394/07/27
سوره حمد نمایانگر فاصله بسیار ما با کاروانیان حسینی ع
دوشنبه 5 محرم - منزل آقای روزبه
فاصله بسیار زیاد بین ما و کاروانیان حسینی ع
بله پس بین خودمون و کاروان حسینی فاصلهی زیادی قائل باشیم، با اهالی کاروان حسینی، مثل فاصلهای که بین خودمون الان روی کرهی زمین و ستارههای آسمان الان احساس میکنیم، نزدیکترین ستاره به ما فاصلش به تصور ما در نمیاد.
ثمره همراهی با سوره حمد، درک عظمت خدایی که کاروانیان حسینی ع را بسیار ارتفاع داده و احساس کوچکی در قبال او و به رکوع و در پی آن به سجده کشیده شدن
نسخهی سورهی حمد اینه، وقتی در سورهی حمد مطرح میشه که، وقتی با سوره حمد میریم سراغ کاروان حسینی مطرح میشه که: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِينَ» خدایا حمد برای تو هست، تویی که رب اهالی عالم حسینی ع هستی، تویی که رب اینها هستی، «الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» بهترین سفرهی رحمانیت و رحیمیت را براشون پهن کردی، «مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ» بهترین پادشاهی و ملک خودت را در معرض اونها قرار دادی، اونها بسیار بالا هستند،ربوبیت تو برای اونها اونقدر زیبا بوده و این قدر یزرگ بوده که اونها را خیلی بالا برده، بخاطر این ربوبیت تو، این ربوبیتی که برای اونها داشتی سر تعظیم فرود میارم، "سبحان ربی العظیم و بحمده" ربوبیتت خیلی عظیمه، یک کم که بیشتر فکر میکنم باز احساس میکنم که باید کوچکتر بشم، "سبحان ربی الاعلی و بحمده"، ربوبیت تو خیلی بالاست و با اون ربوبیت و با سفرهی رحمانیت و رحیمیتی بسیار مرتفع اهالی عالم حسینی را خیلی بالا بردی، من از اونها فاصلهی زیادی احساس میکنم.
بعد از درک فاصله بسیار با کاروانیان در سه آیه اول سوره حمد، عبودیت و استعانت از خداوند برای رسیدن به صراطی که کاروانیان حسینی ع در آن قرار دارند
ببینید ما بایستی وقتی از سورهی حمد به ماجرای امام حسین(علیه السلام) نگاه میکنیم بایستی در همین دو سه آیهی اول این بعد فاصله را حس کنیم، بایستی این بعد فاصله را ببینیم، خیلی دوریم، اینجا برسیم به این مطلب که «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» خدایا من دوست دارم که با تو هماهنگ باشم، دوست دارم با تو هماهنگ باشم بیام بالا، دوست دارم با ربوبیت تو هماهنگ باشم، دوست دارم عبد تو باشم بیام بالا، من هم بیام مثل اینها باشم، من هم بیام مثل کاروان حسینی بشم، اینقدر این فاصله که میگم من که با عبودیت نمیتونم، عبودیت من کجا و این جایگاه کجا؟! رسیدن به اون جایگاه کجا؟ لذا میگم «إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» خدایا تو باید کمکم کنی، تو باید دستم را بگیری، تو باید نجاتم بدی، تو باید به من نگاه کنی، اگه نگاه تو نباشه، اگه نصرت تو نباشه، اگه کمک تو نباشه عبودیت من نمیتونه من را جلو ببره، من را به اون جایگاه نمیتونه برسونه. تو کمکم کن، من را بیار ببر به سمت صراطی که اون کاروان از اون صراط جلو رفتند. بله ما از کاروان حسینی فاصلمون خیلی زیاده، حسمون این باشه، حس جایگاه ما در زمین به ستارههای در آسمان، این قدر احساس فاصله کنیم. یعنی در سه آیهی اول سورهی حمد وقتی آدم از تلسکوپ سورهی حمد میخواد به کاروان حسینی نگاه کنه در سه آیهی اول سورهی حمد آدم کوچک میشه، میاد پایین، میاد، احساس فاصله میکنه، میاد پایین، میاد پایین، میاد پایین، نه این که خودش میاد پایینها! اونها میرند بالا، این احساس فاصله زیاد میشه.