با مرگ، انسان بسیاری از دغدغه‌ها، دلبستگی‌ها، افکار و برنامه‌ها را رها می‌کند؛ «موتوا قبل أن تَموتوا»، یعنی قبل از مرگ این دغدغه‌ها را رها کن
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم در روایات هست که می فرماید که مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا بمیرید قبل از اینکه میرانده شوید شما ممکنه سوال بپرسید که چگونه بمیریم ما که نمی تونیم بمیریم ممکنه یکی از پاسخ ها این باشه که مسیری حرکت کنید که مثلاً جان تون رو در راه خدا از دست بدید یا مواردی از این دست، خب اینها ممکنه پیش بیاد برای کسی ممکنه پیش نیاد، در مرگ چه چیزی اتفاق میافته؟ در موت چه چیزی اتفاق میافته؟ شما تصوّر کنید که ساعتی دیگر از دنیا خواهید رفت چه اتفاقی میافته؟ شما میگید دستم از برخی موضوعات کوتاه میشه برخی افکار رو دیگه نمی تونم دنبال کنم برخی برنامه ها رو دیگه نمی تونم دنبال کنم برخی وابستگی ها قطع میشه برخی دلبستگی ها قطع میشه برخی موضوعات از اولویت من خارج میشه برخی دغدغه ها دیگه حذف میشه برخی موضوعات دیگر مهم میشه برخی موضوعات دیگر در اولویت قرار می گیره، مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا اینجوری بشید قبل از اینکه به زور شما رو اینجوری کنند، به همین راحتی، یعنی حداقل یه بار این رو تجربه کن دوباره بعد از یه مدت یک بار دیگه این رو تجربه کن، اونقدر این رو این مطلب رو تجربه کن که این بشه صفت شما، ویژگی شما بشه اگه الان از دنیا بری چه چیزی دیگر در اولویت شما نیست و اصلاً حذف میشه کلاً حذف میشه؟ شما می فرمایی مثلاً این ده مورد، کدام دغدغه ها دیگه حذف میشه یا از اولویت خارج میشه یا به اولویت چندم تبدیل میشه؟ شما مواردی رو می فرمایی، خب همین الان این کار رو بکن، میشه مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا،
«موتوا قبل أن تَموتوا»، یعنی آثار مرگ را پیشاپیش تجربه کردن یعنی بریدن از اعمال و الویتهایی که با مرگ از لیست امور انسان خارج خواهند شد
مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوایه معناش در آثار موت هست آثار موت در زندگی در اعمال در رفتار در اولویت بندی ها در دغدغه ها، اگر من ساعتی دیگر بمیرم اگر در هر زمانی بمیرم چه چیزی دیگه در اولویت من نیست که الان هست؟ چه چیزی دیگه اون موقع اصلاً مهم نیست که الان برام خیلی مهم هست؟ ممکنه چند مورد به ذهن شما برسه، خب الان بمیر مُوتُوا یعنی الان بمیر، یعنی الان اونها رو از اولویت خارج کن مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا یعنی تنظیم رابطه ی وابستگی ما با اعمال با رفتارها با امورات به شکل حالت مرگ، فلانی میاد آنقدر داره برای یک موضوعی حرص میخوره برای یکی از اموراتش حرص میخوره و دغدغه داره نزدیک هست که از این حرص بمیره بعد ازش سوال می پرسی اگه قرار باشه یک ساعت دیگه بمیری اینقدر حرص میخوری در مورد این موضوع؟ میگه نه دیگه اون موقع که حرص نمیخورم میگم خب برای چی حرص میخوری؟ مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا تنظیم وابستگی ها بر اساس مرگ هست یعنی انسان این رو چند بار تجربه کنه.
