انسانها بدون شک محصول هستند، باید به این بپردازیم که شخصیت الان ما محصول چیه؟
شما محصول چه چیزی هستید؟ من محصول چه چیزی هستم؟ شما محصول چه هستید؟ ثمره چی هستید؟ شما میوه ی کدام درختید؟ کلیات زندگی شما ،کلیات زندگی من، محصول چیه؟ چه چیز زندگی من رو شکل داده؟ به این موضوع بپردازیم.
انسانها بدون شک محصول هستند، باید به این بپردازیم که شخصیت الان ما محصول چیه؟ افکارمون از کجاست؟ امیالمون از کجاست؟چیزی که در قلبمون با آن کلنجار می رویم و با اون زندگی می کنیم از کجاست؟بله! این اخلاق تو از کجاست؟ با دوستت چه رفتاری می کنی؟ این از کجاست؟ رفتاریکه با همسرت داری از کجاست؟ محصول چیه؟ بله با این دید باید نگاه کنیم و بعد خودمون بسنجیم که من محصول چی هستم؟ این موضوع جای فکر کردن داره این موضوع ، موضوع قرآنی است باید به آن توجه کنیم .
امّیین محصول ام هستند، اگر ام یک درخت باشه، امی میوه ی این درخته.
امّیین محصول ام هستند . یک امی میوه چیست؟ میوه ی ام. اگر ام یک درخت باشه . امی میوه ی این درخته. محصول این درخته. یک میوه، یک گیلاس، جدای از درخت گیلاس معنا نداره در غیر درخت گیلاس بار نمیاد. ریشه اش آنجاست، اصلش آنجاست نه تنها اصلش از آنجاست که تغذیه اش هم از آنجاست. اگه خاصیت میدهد چون خاصیت گرفته است چون محصول درخت خوبی است خاصیت دارد.
ثمره داشتن نتیجه ثمره بودنه
بارها عرض کردیم که آقا ثمره داشته باش خاصیت داشته باش چطوری؟ ببین از چی هستی؟ از کجا هستی؟ شخصیت و شاکله آت از کجاست؟ همان خاصیت را داری.
عموما"همسر یک انسان تغذیه اش از مردخودش است. او محصول تغذیه‌ای است که تو در دسترسش گذاشتی و اون تغذیه؛ تویی، شخصیت، صفات و اخلاقیات تو است
آقا من می خواهم در خانواده خاصیت داشته باشم. چطور خاصیت داشته باشم ؟ ببین شما محصول چی هستی؟ شما میوه کدام درختی؟ بله حالا نگاه کن خانواده شما از چه میوه‌ای دارند استفاده می کنند؟ خاصیت می برند؟ خدایی نکرده یک میوه ی تلخ و سمی گذاشته اید در معرض آنها و آنها دارند از آن استفاده می کنند بعد می گویی چرا این طور هستند؟!!
عموما"همسر یک انسان تغذیه اش از مردخودش است. مگرموارد استثنایی که این طور نیست. می‌گویی که همسرم چرا اینطوریه؟ اون از تربیتهای تو تغذیه کرده، از اخلاق تو، از معارف تو تغذیه کرده، او محصول تغذیه‌ای است که تو در دسترسش گذاشتی و اون تغذیه؛ تویی، شخصیت، صفات و اخلاقیات تو است. بله حالا ببین تو چگونه محصولی هستی؟ از چه تغذیه کرده ای؟ بله این موضوع مهمه. شایسته است که به آن بپردازیم. من محصول چه هستم؟ من یک جایی یک اخلاقی دارم و آقای فلانی چرا این اخلاق را داری؟ این اخلاقت از کجاست؟ محصول چیه؟ این فکر را دارم چرا این فکر را داری فکرت از کجاست؟ شروع کن اینها را بررسی کن و به دنبال اصلاح باش.
آیا امروز می توانم به خودم بگویم که من محصول فاطمیت هستم؟ آیا ما به درخت فاطمیت وصل هستیم؟ آیا ما میوه این درخت هستیم؟
قریب به یک سال است از فاطمیت برای من صحبت شده است از زهراییت برای من صحبت شده! آیا امروز می توانم به خودم بگویم که من محصول فاطمیت هستم؟ مثلا فلانی اگر تو امروز بخواهی بگویی محصول چی هستی . چه باید بگویی؟ مثلا می گویی من محصول فاطمیت هستم؟ و یا می گویی من محصول زهرائیت هستم؟ چرا می گویی من محصول زهرائیت هستم؟ چون که صفات من محصول اوست، افکارم از آنجاست، امیالم از آنجاست، اخلاقم از آنجاست، این اخلاق ها را می بینی این اخلاقها زهرائی است، فاطمی است، میل من را می بینی، این امیال را من رویش کار کرده ام هر بار که آمدم میل کنم به خاطر فاطمه س بود. آمدم رفتاری با اطرافیانم داشته باشم به خاطر او و در فضای او این کار را کردم. این شروع راهه! ما افکارمون را چقدر از ایشون گرفتیم؟ جهت های زندگیمون را چقدر از اونجا گرفتیم؟ زندگیمون به همان اندازه از ایشونه. بله ما بدون شک میوه هستیم محصول هستیم ولی میوه هایی که خودشون را به درخت وصل می‌کنند، تغذیه می شوند و براساس آن تغذیه شکل می گیرند. آیا ما به درخت فاطمیت وصل هستیم؟ آیا ما میوه این درخت هستیم؟ انشاء الله خداوند کمک کند میوه های خوبی باشیم.
این طور فکر کردن بسیار ساده است یک مقداری به فضای فکری آدم کمک می کند، به فضای فکری آدم جمع بندی می دهد به خودمون نگاه کنیم ببینیم محصول چه چیزی هستم؟ حالا بی خیال محصول داشتن، بی خیال خاصیت داشتن آیا من محصول غرور هستم؟ من محصول تکبرم؟ این رفتارهای من محصول غرور و تکبر است؟ رفتارهای من محصول دنیاست؟ خیلی ساده است. راه گم نیست راه پیداست. انسان خودش ببیند "ان الانسان علی نفسه بصیره" ببیند یک نگاه کند که محصول چه چیزی است؟ یک خربزه نمی تواند ادعا کند که من گلابی هستم در واقع خربزه است یک انسان خربزه ای ادعا کند که من گلابی هستم تو گلابی نیستی بلکه خربزه هستی! اینها که گاهی ادعا می‌کنی حرف است.
آیا کسی هست که محصول حسین ع باشه؟ آیا کسی هست که محصول ابوالفضل ع باشه؟ تو کی هستی؟من میوه ی این درختم میوه ی درخت ابوالفضل ع، زندگیم محصول این درخته، زندگیم محصول اینجاست، فکرم میلم اخلاقم صفاتم معارفم از اینجاست.
بیشترین بهره را از یک درخت، میوه ی آن درخت می برد، از ام (مادر) کی بهره می برد؟ میوه ی درخت ام (مادر). اوج بهره بردن تازه بعد از میوه شدن است که شروع می شود
از یک درخت چه کسی بهره می برد؟ میوه ی آن درخت. بله! بیشترین بهره را از یک درخت، میوه ی آن درخت می برد، ما ازیک درخت بهره زیادی نمی بریم بلکه از میوه ی آن درخت است که بهره می بریم. دیگران از میوه ی درخت است که دارند بهره می برند از خود درخت بهره کمی دارند. چه کسی بیشترین بهره را از درخت می‌برد؟ میوه آن درخت. از ام (مادر) کی بهره می برد؟ میوه ی درخت ام (مادر).
به این مطلب فکرکنیم جای تأمل دارد اوج بهره بردن تازه بعد از میوه شدن است که شروع می شود.
اخلاقت رو اصلاح کن. رفتارت رو اصلاح کن. افکارت رو فاطمی کن. صفاتت رو فاطمی کن. تو می شوی یک انسان فاطمی، یک میوه ای از این درخت. تازه بهره بردن شروع می شه
اخلاقت رو اصلاح کن. رفتارت رو اصلاح کن. افکارت رو فاطمی کن. صفاتت رو فاطمی کن. تو می شوی یک انسان فاطمی، یک میوه ای از این درخت. تازه بهره بردن شروع می شه.
شما یک درخت فرض کنید که از ملکوت به سمت آسمانها و زمین. از آن درخت شاخه ای به عمق آمده و از آن درخت و شاخه چه کسی می‌تواند بهترین بهره را ببرد؟ در این شاخه چه چیزی جریان دارد؟ نور زهرائیت. چه کسی بهره می برد تو این شاخه ی درخت تغذیه‌های بسیاری جریان دارد، کی بهره می برد؟ شما به آن شاخه نگاه می کنید چقدر جالب چقدر تغذیه های زیبایی در آن جریان دارد، بله درسته! ولی چه کسی می تواند از آن بهره ببرد؟ آیا تو می توانی از آن بهره ببری؟ آیا می توانی بخوری؟ آیا می توانی استفاده ببری؟ کی می تونه استفاده ببره . این میوه ی درخته که می تونه بهره ببره، اونی می تونه بهره ببره که وصل به این درخت باشه، اونی که شده ثمره ی این درخت، اونی که برگ این درخته. اهل بیت ع می فرمایند که ما مثل یک درختیم انبیاء ع و رسل ع شاخه های این درختند، شیعیان ما برگهای این درختند یعنی چی؟ یعنی محصولند تو از چی بوجود آمده ای؟ من از اهل بیت ع ! کو ؟ یعنی میوه اون درختی؟ با این صفات این رفتار این اخلاق این امیال این تقوا ؟! مثل ادعای یک خربزه است که من یک گلابی ام از شوره زار در آمده می گوید من گلابی‌ام!
برامون پررنگ باشه من محصول چه هستم؟ ماگاهی ظاهرمون شیعه است، ظاهرمون محصول حسینیته! ظاهرمون محصول فاطمیته ! مثلا بریم هنگامی که یک سیب متصل به درختی که دارد بزرگ می‌شود یک قالب گلابی برای اون سیب بگذاریم و آن را شبیه گلابی در بیاوریم بعد بیاوریم به فردی بدهیم و به او بگوییم بیا به تو گلابی بدهیم این یک گلابی است خاصیت یک گلابی را دارد این حرف است این سیب خاصیت گلابی را ندارد. این یک مثال است تا اینکه موضوع بهتر جا بیفتد.
اگر میوه فاطمیت باشیم، در شب دفن، مانند یک تماشاچی نیستیم، همان حس و حال مادر را داریم؛
شب دفن فاطمه س شب قدر بچه های شهر غریبه! یعنی شب قدر میوه های فاطمه س است یعنی شب آخر یعنی تمام
آیا من میوه ی درخت فاطمیتم؟ این فکر باید از ما شب وروز را بگیرد، تصور کنید یک در خت را و یک مقدار میوه به این درخت وصل است و یکی دارد با چیزی با تبری به این درخت می زند و تعدادی از افراد ایستاده اند و دارند این موضوع را تماشا می کنند و تعدادی از افراد هم میوه های این درختند حس و حال این دو گروه چقدر باهم تفاوت دارد. من در ایام فاطمیه چه حس و حالی دارم ؟ من در شب دفن چه حس و حالی دارم؟ دارم دفن می شوم ؟ دارم نگاه می کنم ؟ وقتی به یک درخت آسیبی می رسه میوه ها هم همان حس وحالی را دارند که اون درخت داره، تماشاچی نیستند، حس یک تماشاچی را ندارند حس یک تماشاچی دلسوز و گریان را ندارند وقتی کسی یک تبر محکمی را به این درخت می زنه تعداد زیادی از این میوه ها می ریزند می‌پرسی شما چرا ریختی؟ شما چرا له شدی ؟ شما چرا خورد شدی؟ به درخت ضربه خورد مگه به شما خورد؟ آخه من میوه ی این درختم، بله شب دفن فاطمه س شب قدر بچه های شهر غریبه! یعنی شب قدر میوه های فاطمه س است یعنی شب آخر یعنی تمام.
اینکه امیر المومنین ع در شب دفن،ابتدا خود وارد قبر می شوند، حاکی از این است که؛ من محصول فاطمه س هستم
وقتی حضرت زهرا س را امیرالمومنین ع به سمت قبر میبرند، رسول االله ص از داخل قبر، ایشون را تحویل می گیرند، این یعنی من هم اینجاهستم.
بیایید دوستان از امشب عزم کنیم که بشویم میوه های درخت فاطمه س. میشه این طوری بشه؟ همین الان شروع کنیم، این شدنیه. خلوت کنیم با این فکر. خلوت کنیم با مادر مهربان س. نمی‌خوام جدا باشم یک کسی دیگه باشم و در اون حالت ناراحت باشم گریه کنم بلکه من می خواهم محصول شما باشم و وارد شب دفن شوم میوه شما باشم و وارد شب دفن شوم. حالا ببینید امیرالمومنین ص شب دفن یک رفتاری می‌کنند که من محصول فاطمه س هستم ایشون ابتدا خودشون وارد قبر میشوند یعنی این شب. شب دفن منه شب دفن میوه های فاطمه س است. بله فاطمه س ام ابیهاست یعنی پدر او هم "سید مارسول الله ص" میوه درخت -محصول درخت- فاطمه س است. وقتی حضرت زهرا س را امیرالمومنین ع به سمت قبر میبرند، رسول االله ص از داخل قبر ایشون را تحویل می گیرند از داخل قبر ایشون. این یعنی من هم اینجاهستم.
همه خوبان ؛ اهل بیت ع، انبیاء ع، رسل ع، ابالفضل ع و ... میوه های فاطمه س هستند
میوه های فاطمه س، همه در مزار فاطمه س هستند
میوه های فاطمه س کجا هستند؟ همه در مزار فاطمه س در مزار فاطمه س کیا هستند؟ میوه های فاطمه‌س. آیا هر کی می تونه بره؟ نه فقط میوه های فاطمه س می تونند بروند. می پرسی آقا کجا هستی؟ در مزار فاطمه س، کی اونجاست؟ همه هستند؛ انبیاء و رسل دیگه کیا هستند؟ همه اهل بیت ع هستند دیگه کی هست؟ ابالفضل ع . بله همشون میوه های فاطمه‌اند آیا می شه من هم در مزار فاطمه س باشم یک ساله صحبت از این میکنیم که بریم در حرم اهل بیت ع، یکی گفت حرم امام حسین ع یکی گفت حرم امام رضاع یکی گفت حرم ابالفضل ع یکی گفت حرم امیرالمومنین ع آیا میشه من در مزار فاطمه س باشم؟ میشه من میوه فاطمه س باشم؟
بر محمد و آل محمد صلواتی بفرستید. هدیه به پیشگاه مادر مهربان س صلواتی بفرستید. هدیه به پیشگاه میوه های مزار مادر مهربان صلواتی بفرستید .
