بهره بردن از قرآن مستلزم شناخت وجوه قرآن و آثار آن و روشها و اصول استفاده از هر وجهی است
1394/01/18
بهره بردن از قرآن مستلزم شناخت وجوه قرآن و آثار آن و روشها و اصول استفاده از هر وجهی است
سهشنبه-17جمادی الثانی- حکیم- جلسات تدبیر
«تفسیر قرآن» واژهای غیر دقیق و مفهومی مورد اختلاف است
در مورد قرآن صحبت میشه که باید بیاییم در مورد "تفسیر قرآن" صحبت کنیم .
خب تفسیر چی هست ؟
تقریبا یک نظر جامعی در مورد تفسیر وجود نداره ، یه نظری که همه روش اجماع داشته باشند ، حتی تعاریف در مورد تفسیر بین برخی از علماء متفاوت هست.
ما باید به دنبال شناخت وجوه قرآن و آثار آن و آنچیزی که ما را بدان دعوت کرده باشیم: مثل وجه مصدق بودن قرآن.
خب ما چرا اصلا باید بریم و دنبال مفهومی بدویم ، دنبال رفتاری بدویم از قرآن که اصلا نمیدونیم که چی هست ؟ ما باید بریم و وجوه قرآن را بشناسیم ، ببینیم که قرآن دارای چه وجوه و آثاری هست ، به تبع وجود اون وجوه یه آثاری هست و ما را دعوت به چی کرده .
مثلا قرآن دارای وجه مصدق بودن هست ، خب ما بیاییم با وجه مصدق بودن قرآن آشنا بشیم و روی این موضوع کار کنیم و روش در بیاریم ، چگونه میشه از قرآن برای تصدیق ماجراها استفاده کرد ، آیا یک نظامی داره ؟ آیا یک روشی داره ؟ آیا اصولی داره ؟
بله بیاییم پس در مورد قرآن به موضوعاتی از قرآن بپردازیم که قرآن دعوت کرده و اون وجه در قرآن هست ، ما بریم آیات قرآن را تصدیق کنیم ، یعنی چکار کنیم ؟ یعنی از چه وجهی از آیات قرآن استفاده کنیم ؟ این که شما میگید که تفسیر کنید منظورت چیه ؟
استفاده از هر وجه و عرصه قرآن اصول و روش خاص خود را دارد.
اگه شما می خواهی و بری از "قرآن مبین" ، از وجه تبیین قرآن استفاده کنی خب چرا میگی تفسیر ؟ می فرمایید من میخواهم از وجه تبیین قرآن استفاده کنم ، از وجه «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء» ، از وجه تبیین کنندگی قرآن و آیات قرآن ؛ خب این بحث خودش را داره ، اصول خودش را هم داره . اصولش را پیدا کنه و بره بهش بپردازه .
یه موقعی میگی که من می خواهم از وجه "تصدیق قرآن" استفاده کنم ، این هم بحث خودش را داره ، اصول خودش را هم داره .
یه موقعی می فرمایید که من می خواهم از بحث "علم قرآن" استفاده کنم ، این هم بحث خودش و اصول خودش و روش خودش را داره .
بحثهایی مثل "تفکر" ، "تفقه" جایگاهشون چیه ؟ یه کسی میگه که من می خواهم برم در قرآن فکر کنم ، نه شما خیلی اشتباه میکنی ، آقا تفسیر یعنی تفکر ، نه شما اشتباه میکنی . برای چی می خواهی بری در قرآن فکر کنی ؟ باید اول بدونی که در چه وجهی از قرآن وارد میشی ، روش فکر کردنش فرق داره . از چه وجهی از قران می خواهی بهره ببری ، وارد چه عرصه ای از قرآن می خواهی بشی ؟
دعوت صرف به تفکر در قرآن قیمتی ندارد؛ ابتدا باید وجه مورد نظر از قرآن مشخص شده و روشهای آن معلوم گردد و سپس در قالب آن روشها و اصول در قرآن تفکر، تفقه، تعقل و ... نمود.
مثلا اگر شما می خواهی وارد "قرآن مصدق" بشی ، بله این جا نیاز داری فکر کنی ، نیاز داری از فکر استفاده کنی ولی باید بدونی که چجوری باید فکر کنی و روش تفکر چیه ؟ این که ما دعوت کنیم افراد را به تفکر در قرآن فقط به منظور تفکر در قرآن این جایگاهی نداره ، قیمت خاصی نداره ، ما باید افراد را دعوت کنیم به "وجوه قرآن" به بهره بردن از وجه قرآن . برای بهره بردن از وجه قرآن نیاز به تفکر هست ، نیاز به تفقه هست .
چرا بسیاری از سعی ها در قرآن نتیجه نمیده ؟ چون نمیدونه که داره چکار میکنه ، نمیدونه که وارد چه بخشی از قرآن می خواد که بشه ، می خواد که با قرآن چی بشه ؟ سعی کرده ، تفکر کرده ، فکر را آزاد گذاشته در آیات قرآن و نکاتی برداشت کرده ، موضوعاتی برداشت کرده ، خب چی ؟ محصولش شده چندین جلد کتاب نوشتن با عنوان تفسیر قرآن . خب چی ؟
بله آدم بیاد آدم باشه و از "تفکر" ، تعقل" ، "تدبر" استفاده کنه ، بهره ببره برای وارد شدن به وجوهی از قرآن . مثلا بگه که من از این ابزارها ، از تفکر و تعقل استفاده کردم و محصولش شد فهمیدن بخشی از قرآن مصدق ، روشن کردم ، ده جلد کتاب نوشتم ، ببینید که قرآن مصدق هست .
متاسفانه با این دید وقتی که به برخی از کتب نگاه میکنی میبینی که داره سعی میکنه که تفکر کنه ، تعقل کنه ولی پنج تا روایت مصداقی وقتی میبینه ذیل یک آیه به راحتی یک جمله می نویسه ، این ها را باید بگذاریم کنار . تو برای چی داری تفکر میکنی ؟ با این تفکر و تعقل و اینها دنبال چی هستی ؟ این که براحتی میگی که این روایات مصداقی هست و اصلا بررسی هم نمیکنی و فقط در گوشه ی کتابت مینویسی که پنج تا روایت این جوری هم وجود داره . خب معلوم میشه که تو اصلا به وجه مصدق بودن قرآن نهتنها وارد نشدی بلکه نمی خواهی که وارد بشی .
از دلایل اینکه خداوند در قرآن تدبیر قرار داده و تدبر در قرآن، تصدیق ماجراهاست.
چرا تدبیر در قرآن وجود داره ، یعنی تدبیر در قرآن ، چرا خداوند در قران تدبیر انجام داده ؟ آیا فقط یک تدبیر انجام داده ؟ نه خداوند در قرآن تدبیر ها انجام داده ، یکی از دلایلش تدبیر برای تصدیق هست ، خداوند آیات و ماجرا ها را به شکلی چیده که اگر شما اون چیدمان را پیدا کنی محصولش میشه تصدیق یک ماجرا . تدبیر کن تا قرآن مصدق را بفهمی ، وجه تصدیق قرآن را متوجه بشی .
در روایات مطرح است که وقتی امام زمان ع قیام میکنند برخی بوسیله قرآن در مقابل ایشان قرار میگیرند؛ دلیلش این است که آنها وارد وجه مصدق قرآن نشده اند.
مثلا در برخی روایات وجود داره که در مورد امام زمان (صلوات الله علیه) وقتی که ایشون قیام میکنه «نطق فصدّقه القرآن» قرآن ایشون را تصدیق میکنه . شما این روایت را بگذارید ذیل «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْه» خب آیا لازم نیست که ما با این ماجرا آشنا باشیم ، آیا ما نباید با قرآن مصدق آشنا باشیم ؟
در فلان روایت نقل هست که وقتی امام (علیه السلام) قیام میکنند در اون دوران برخی بوسیله قرآن مقابل امام زمان (علیه السلام) می ایستند ، چرا ؟ چون قرآن اونها قرآن مصدق نیست ، اونها وارد وجه تصدیق قرآن نشدند ، نمی تونند از اون وجه استفاده ببرند .