کسانی که آیات را تکذیب میکنند در آن زمان که لازم است ابواب آسمان برایشان باز نمیشود؛ باز شدن ابواب آسمان مقدمه‌ای بر ورود به جنت است
بسم الله الرحمن الرحیم نکاتی ترجمه گونه از آیات 40 تا 46 سوره ی اعراف می فرماید که اعوذ به الله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء همانا کسانی که آیات ما رو تکذیب کردند و استکبار ورزیدن به آنها ما برای اونها ابواب آسمان را باز نمی کنیم در واقع ابواب آسمان برای اونها گشوده نمی شود خب آیه نمی فرماید کسانی که تکذیب می کنندآیات ما را الَّذِينَ كَذَّبُونَ بِآيَاتِنَا در زمانی که تکذیب می کنند آیات ما را خب به تبع این بلافاصله بعدش ابواب آسمانها باز نمیشه ابواب آسمانها برای اونها باز نمیشه کی؟ موقعی که نسبت به اون موقع تکذیب آیات اونها مدتی گذشته یه موقعیتی میرسند نیاز دارند ابواب آسمانها باز بشه براشون براشون باز نمیشه باز نمیشه چه اتفاقی میافته براشون؟ وَلاَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وارد جنت نمی تونند بشند خب یه نکته اینکه آسمان باب داره ابواب داره پس وقتی آسمان رو میخوایم معنا کنیم سماء رو میخوایم معنا کنیم باید جوری معنا کنیم که باب داشتن در اون مفهوم و معنا جایگاه داشته باشه کاربرد باب آسمانها چی هست؟ داخل شدن در جنت وقتی می فرماید لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء در ادامه می فرماید وَلاَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ لزوماً پیوسته به هم نیست ولی یه مقدمه هست اگر ابواب آسمانها باز نشه فرد نمی تونه به سمت جنت بره و داخل در جنت بشه حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ باب باز نمیشه باب آسمانها باز نمیشه
«حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ» میتواند دو وجه داشته باشد یکی اینکه این موضوع غیر ممکن است و یکی اینکه آن افراد که به اندازه شتر بزرپ شده اند باید آنقدر کوچک شوند که بتوانند از یک روزنه رد شوند
حالا این بحث حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ دو تعبیر و معنا درش هست یکی این رو به معنای کنایه ای بگیری که یعنی دیگه این هیچ وقت باز نمیشه وتحقق پیدا نمیکنه غیر ممکن است یکی هم به این معنا بگیری که خب وقتی جمل میخواد از یک جایی رد بشه باب مربوط به خودش رو میخواد اگه از یه مانعی بخواد رد بشه باب مربوط به خودش رو میخواد حالا شما تصور کنید یه شتری اومده روبروش یک دیواری هست از دیوار میخواد رد بشه از دیوار که نمی تونه رد بشه باید یه دری داشته باشه رد بشه فرض کنید دری وجود داره که به اندازه ی روزنه ی یک سوزن اونجا روزنه باز هست به اون شتر میگی از این روزنه رد شو اگر از اینجا تونست رد بشه رد میشه والا رد نمیشه پس باید آنقدر کوچیک بشه کوچیک بشه تا بتونه از اونجا رد بشه روی این بحث نمی کنیم ممکنه هر دو معنا باشه یه جایی مطرح باشه که غیر ممکن است یه جایی به برخی از قرائن میشه بحث کرد که می توان اتفاق بیافتد
« وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا»، رفتاری است که باعث بزرگ شدن و باد کردن مجرمان میشود تا به اندازه یک شتر میشوند
چرا؟ چون اونها خودشون رو بزرگ کردند یه جور خاصی بزرگ شدند کجا می فرماید؟ می فرماید که وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا خودشون رو بزرگ کردند اون آدم اون انسان انسانی شده انسانی باد کرده شده در اصطلاحات گاهی برخی از افراد گفته میشه که خیلی باد کردی همچین بادی به قب قب انداختی، باید کوچیک بشه، چقدر بزرگ شده؟ خیلی به چه نسبت استکبار ورزیده؟ این استکبارش به چه میزان او رو مستکبر کرده؟ به اندازه تناسب بین روزنه ی یک سوزن و شتر اون در واقع باید اینقدر می بود خودش رو اینقدر به اندازه ی یک شتر در مقایسه ی با روزنه ی یک سوزن بزرگ کرده وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ و آن گونه ما به مجرمین جزا خواهیم داد
« وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ »، در اینجا خود جزاء مجرمان مطرح نیست بلکه شبیه آن بحث شدن است
خب این به چه معنا هست؟ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ ما آن گونه به مجرمین جزا خواهیم داد در اینجا لزوماً بحث جزای مجرمین مطرح نیست مطرح هست که ما آن گونه به مجرمین جزا خواهیم داد یعنی جزا دادن مون بر اساس اون منطق هست شبیه به این منطق هست شبیه به این ساز و کاری هست که عرض شد لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ برای اونها از جهنم مهادی هست می تونست بفرماید لَهُم فی الجَهَنَّمِ مِهَادٌ فرموده که لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ جهنم یه کم باهاشون فاصله داره از جانب جهنم برای اونها یه بسترهایی هست مهادی هست وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ و بالای اون و فوق اونها پوشش هایی هست یعنی لَهُم فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ و برای اونها از سمت بالا سرشون یه پوشش هایی هست وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ و آن گونه ما جزا میدهیم ظالمین را،
«لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا» خداوند برای مومنان به اندازه وسعشان رفتار تعیین میکند و در عمل با مجرمان برعکی تا آنجا که گفته میشود شما که به اندازه شتر بزرگ شده اید از سوراخ سوزنی رد شوید
وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ و کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و اعمال صالح انجام دادند لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا ما تکلیف نمی کنیم به نفسی الا به اندازه ی وسعش خب این لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا تقریباً شاید به گفت در مقابل حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ هست اونجا در بحث يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ یه تکلیف بسیار بسیار ما لایطاق هست فرض کنید یه انسانی ایستاده با ابعاد قد دو متر عرض نیم متر شما یه دریچه ی نیم سانتی جلوش قرار میدی میگی از این عبور کن می فرماید تکلیف ما لا یطاق هست من نمی تونم از این عبور کنم خیلی سخت هست یه موقعی هم برخورد خداوند با وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ چطور هست؟ می فرماید که چی هستی من به اندازه ی همون به تو تکلیف می کنم الان صحنه ای هست که باید من به تو یه تکلیفی بکنم تو آدمی بودی که قبلاً ایمان آوردی و عمل صالح انجام دادی من الان باید به تو یه تکلیفی بکنم اینجا فضایی هست که باید یه تکلیفی به او انجام بشه همه قراره یه فعلی انجام بدند داستان هنوز ادامه داره تکلیفی می کنم در حد وسع تو همون در حد وسع تو انجام دادی سرافرازید شما دو متر هست عرض نیم متر یه درب با قد دو نیم متری و عرض هشتاد سانتی مقابل شما قرار میدم میگم ازش عبور کن شما قدم میزنی ازش عبور میکنی به راحتی البته باید زحمت بکشی قدم بزنی و عبور کنی ولی یک تکلیف ما لا یطاق نیست
زیر پای مجرمان بستری از جهنم و زیر پای بهشتیان انهاری از مربوط به جنت قرار داده میشود این موضوع قبل از این است که آنها وارد بهشت یا جهنم شوند
أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ یه خبر هم از اون وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ داد میشه اونها کی هستند؟ اونها اصحاب جنت هستند و در آن خالد خواهند بود یه خبر از إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا داده شد چی؟ لاَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ اونها وارد جنت نخواهند شد یه خبر از الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ داده شد أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ مسیر اینها به سوی جنت هست اینها وارد جنت خواهند شد وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ ما خارج کردیم بیرون کشیدیم از صدور آنها، صدور کی؟ صدور وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ، مِّنْ غِلٍّ یک سری غل و زنجیر رو از صدور آنها بیرون آوردیم وقتی این غل و زنجیر رو بیرون میاریم بعد چه اتفاقی افتاد براشون؟ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ پیرامون شون زیر پاشون اَنْهَار جاری می شود زیر پای الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ چی بود؟ مهادی از جهنم یه بستری از جنس جهنم زیر پای یا بستر حرکت وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ چی هست؟ مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ یا بستر زیر پای اونها چی هست؟ اَنْهَار جاری این اَنْهَار جاری متعلق به کجا هست؟ متعلق به جنت جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهِ الأَنْهَارُ یعنی یه موضوعی هست یه بستری هست مربوط به جنت پس شما بگو تجری مِن تحتهِمُ الانهار مِن الجَنَّۀ بستر زیر پای اینها بستری از جنس بسترهای جنت، بستر زیر پای الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا بستری از جنس جهنم، اینها هنوز وارد بهشت وارد جنت و جهنم نشدند بلکه زیر پاشون بسترهای از جنس جنت و جهنم قرار گرفته در زیر پای الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ بستری هایی از جنس جنت کدام بستر؟ مشخصاً بستر اَنْهَار جاری،
فضای کلی بحث در فضای آسمان و ماجرای افتتاح ابواب آسمان و دو بستر حرکت از جنس بهشت و جهنم مطرح است
ذیل پای الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا بستری از جنس جهنم قرار گرفته، الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ در اینجا می فرمایند که وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ و گفتند که حمد برای خداست خدایی که هدایت کرد ما را به اینجا خدایی که ما را به این موضوع خدایی که ما را اینجا در این وضعیت به این وضعیت هدایت کرد وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ و اگر خداوند ما را هدایت نمی کرد ما هم هدایت نمی شدیم به این ماجرا پس هدایت خدا بود به اینجا رسوند پس الحمدالله، لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ و قطعاً اینطور بود که رسولان خداوند به حق آمدند بله و اینجا اون الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ اقرار می کنند که واقعاً اینطور بوده که رسولان پروردگار ما به حق اومدند در ادامه مطرح میشه که وَنُودُواْ أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ بله پس اونها که در این موقعیت قرار می گیرند مطرح می کنند که الحمدالله خدایی که ما رو هدایت کرد به این ماجرا و هدایت نمی شدیم به این ماجرا یا بر این هدایت نبودیم اگر خدا ما رو هدایت نمی کرد بله این فضا در موقعیت قبل از جنت هست بر بستری از جنس جنت اینها در موقعیتی هستند که به اونها ندا داده میشه اونها مورد ندا قرار می گیرند أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ اون که می بینید تِلْكُمُ اون که می بینید اونجا اون چیز دور جنت هست به جنت اشاره میشه در یک فضایی در دور دست پس به این افراد که در بستری از جنت هستند ندا داده میشه که اون جنت هست أُورِثْتُمُوهَا که به شما ارث داده میشه اون، آن به شما ارث داده میشه بخاطر آن چیز که عمل کردید بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ، وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ؛ اصحاب الجنۀ اصحاب النار رو ندا می زنند پس اینجا این ندا از داخل جنت به داخل جهنم نیست الان در فضایی بیرون از این فضا هستند پس تا اینجا ما فعلاً یک مشخصاتی از فضای کلی بحث یافتیم فضای کلی بحث در فضای آسمان، ماجرا افتتاح ابواب آسمان، دو بستر بستر حرکتی از جنت بستر حرکتی از جهنم بر بستر از جنت الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ در بستر از جهنم الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا
در مواجهه اصحاب جنت و اصحب نار، هنوز اصحاب نار به ربّی به جز خدا اعتقد دارند
در این موقعیت اصحاب الجنۀ یعنی کسانی که بر بستر اَنْهَار تجری بر بستری از جنت هستند اصحاب النار رو مورد خطاب قرار میدند و اونها رو ندا می کنند وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا که ما مای اصحاب جنت آن چیز که پروردگار ما به ما وعده داده بود به صورت حق یافتیمش بهش رسیدیم یعنی الان کاملاً حقاً متوجه شدیم که وعده ی رب ما حق بود بعد از اونها سوال می پرسند فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا پس آیا شما وعده ی رب تون رو حق یافتید؟ می تونست اینجا بفرماید فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ اللهِ حَقًّا آیا شما وعده ی خدا رو حق یافتید؟ که اونها پاسخ بدند که بله نه بلکه می فرماید که آیا شما وعده ی رب تون رو حق یافتید؟ اونها چه پاسخی میدند قَالُواْ نَعَمْ پس اونها هنوز فعلاً در حال و هوای خودشون هستند فعلاً در باغ خودشون هستند آیا اینجا این پرسش مطرح هست که از اونها پرسیده میشه وعده ی رب شما حق بوده و اونها برای خودشون ربی قائل بودند غیر از خدا و همچنان گمان می کنند که بله وعده ی رب ما حق بوده آیا اینطور هست؟ یا نه دارند اقرار می کنند که وعده ی رب که رب اونها و رب الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ هست حق بوده یعنی وعده ی اللهی که رب هست حق بوده، خب باید بحث رو ادامه بدیم
از لحاظ موذن خدایی آن مجرمان ظالم هستند و تصیفشان از لحاظ خداوند «الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ» میباشد
فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ اینجا یه ماجرایی اتفاق افتاد یه حرف و حدیثی شد پس موذنی بین اونها اذن داد اذن داد که یعنی انگار یه حکمی بین شون جریان پیدا کرد یه حرفی بین شون زده شد یه موذن یه ندایی در بین اونها داد یه اذنی بین اونها داد که چی؟ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ که لعنت خدا بر ظالمین، پس اونها رو اونها کی هستند؟ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا که مسیری رو پیش اومدند بر مهادی از جهنم قرار گرفتند و در این مکالمه ی با اصحاب جنت چنین مکالمه ای رو انجام دادند و این گونه پاسخ دادند موذن اونها رو خطاب میکنه به عنوان ظالمین لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ عنوان شون اینجا چی هست؟ ظالم از نگاه موذن عنوان اونها اینجا هست؟ ظالم اسم اونها که حاکی از وصف اونهاست حاکی از صفت اونها اینجا از نگاه موذن خدایی هست ظالم، در ادامه در آیه بعد خداوند این ظالمین رو توصیف میکنه اون الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا که قبلاً تکذیب کرده بودند و استکبار ورزیده بودند و این مسیر رو پیش اومدند و این مکالمه رو انجام دادند که عنوانش شون هست ظالمین رو خداوند میخواد توصیف کنه ببینیم چه وصفی میکنه الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ این ظالمین چه کسانی هستند؟ شاید اینجا باید اینطور مطرح بشه شاید به ذهن میرسید که باید گفته میشد که ظالمین چه کسانی هستندظالمین آنهایی هستند که وعده ی خدا رو تکذیب کردند به وعده ی خدا اهمیت ندادند رسولان رو تکذیب کردند به رسولان ظلم کردند به خدا ظلم کردند مطرح میشه که میکنه الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ اونها کسانی هستند که جلوگیری می کنند مانع ایجاد می کنند در سبیل الله در مسیر خدا مطرح میشه که سوال پیش میاد
زمان مضارع فعل «يَصُدُّونَ» نشان میدهد که آن افراد هنوز در تقابل با خدا هستند این موضوع مشابه روایاتی است که گفته میشود کافران محض دوباره رجعت میکنند و مقابل مومنان محض میایستند آنها باز هم متوجه رفتارهای اشتباه خود نشده‌اند
که خب اینجا باید گفته میشد شاید بهتر بود گفته بشه که اونها کسانی هستند که صَدُّوا عَن سَبِيلِ اللّهِ مانع ایجاد کردند در راه خدا آنها کسانی هستند که جلوگیری می کنند از راه خدا رفتار مورد انتظار رفتاری که از ظالمین سر میزنه وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ در حالی که اونها به آخرت کافر هستند خب این جالب هست آیا میشه از این نکات برداشت کرد که اونها هنوز اونجا در مقابله ی خدا هستند در مقابله ی با راه خدا هستند؟ فضا فضایی هست که هنوز تقابل با راه خدا معنی داره یه نکته در تفکر ما شیعیان ماجرایی وجود داره به نام رجعت مطرح هست در رجعت خوبان محض مومنان محض بر میگردنند کافران محض هم برمی گردند یه فضایی هست در آینده در موقعیتی که فضاها خیلی دگرگون شده جالبه در اونجا دوباره کافران محض علیه مومنان محض تقابل می کنند خب یه سوال همیشه در بحث رجعت می تونه مطرح باشه چه طور اینطوری می تونه باشه چرا هنوز مطلب رو نگرفتند چرا هنوز متوجه نشدند فرض کنید در روایات رجعت مطرح هست که امام حسین علیه السلام رجعت میکنه اون قاتلان امام حسین علیه السلام هم رجعت می کنند دوباره مقابل هم می ایستند خب قاتلان اونجا بیاند بگند ببخشید ما اشتباه کردیم، خداوند بر سر این قاتلان در ادامه و حتی پس از مرگ شون چی قرار داده؟ غواش قرار داده، بسترشون مهادی از جهنم هست فَوق شون غواش هست، یعنی آیا میشه اینطور گفت که یک انسان حتی وقتی مسیرها بسیار ادامه پیدا میکنه پیش میره حتی پس از مرگش حتی در مسیرهایی در ادامه تا موقعی که در محدوده ی آسمان هست و ابواب آسمان به روش باز نشده ممکنه هنوز در مقام تقابل راه خدا باشه، از نمونه های باز این نوع رفتار و صفات کی هست؟ خود شیطان، از مخالفت و تقابلش با راه خدا از زمان خلقت آدم علیه السلام گرفته که ماجراها ادامه پیدا کرده ادامه پیدا کرده همچنان تقابل میکنه و مخالف و در آینده و در مقاطعی از آینده که مسیرها بسیار دگرگون خواهد شد باز همچنان به تقابلش ادامه میده
مشخصه ممتاز رجل بر اعراف این است که افراد را به سیمایشان میشناسند فلذا اینجا نمیتواند قیامت یا حشر باشد چرا که در آن موقع سیمای افراد در ظاهرشان ظاهر است
در ادامه می فرماید که وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ و بین اونها بین اصحاب الجنۀ و اصحاب النار حجابی هست وَعَلَى الأَعْرَافِ و بر اعراف رِجَالٌ مردانی هستند يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ همه رو به سیماشون می شناسند پس یه جایی هست یه موقعیتی هست به نام اعراف بر اعراف مردانی هستند که بقیه رو که همه رو به سیماشون می شناسند ویژگی مردان عَلَى الأَعْرَافِ چی هست اون مشخصه ای که براشون مطرح شده چی هست؟ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ این به عنوان یه امتیاز هست برای اونها الان امتیاز این رجال اینجا چی هست؟ اینکه همه رو به سیماشون می شناسند پس اینجا فضایی هست که همه همدیگر رو به سیما نمی شناسند به سیمای دیگران اونها رو شناختند یک امتیاز هست فضایی از قیامت نیست که سیمای افراد فِی وُجُوهِهِم مشهود هست همه می بینند فضایی از حشر نیست که در اون فضا سیمای افراد در چهره شون پیدا هست همه می فهمنند اینجا دورانی هست که شناخت به سیما یک امتیاز هست و این امتیاز در اختیار مردانی هست که عَلَى الأَعْرَافِ هستند خب این مردان وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ اصحاب جنت رو ندا میدهند أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ مردانی عَلَى الأَعْرَافِ ایستادند اصحاب الجنۀ بر بستری از جنس جنت بر اَنْهَار تجری از جنس جنت در حال حرکت هستند الی جنت چون قبلش دارند می بینند اونجا رو میگه تِلْكُمُ الْجَنَّةُ به سوی جنت در حرکت هستند به موقعیتی میرسند عَلَى الأَعْرَافِ رجالی هستند رجال کلاً همه رو به سیما شون می شناسند و به اصحاب الجنۀ میگند که سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ این در چه موقعیتی هست؟ کی هست؟ آیا وارد بهشت شدند؟ آیا وارد جنت شدند به اونها گفته میشه سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ ؟ ما در آیات دیگر داریم که فی جنت در جنت سلام هست سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ بحث اونجا مطرح هست فِیها سَلامٌ ، این کجاست؟ بلافاصله توضیح میده لَمْ يَدْخُلُوهَا اینها هنوز وارد جنت نشدند هنوز تا جنت فاصله دارند وَهُمْ يَطْمَعُونَ در حالی که خیلی اشتیاق دارند به سمت جنت خب با این ترجمه از آیات یک مقدار از فضا و موقعیت اعراف مشخص میشه اینکه این فضا کجا هست ولی نیاز به بحث بیشتر داره ان شاءالله که خداوند همه ی ما رو در مواجهه ی با رِجالٌ عَلَى الأَعْرَافِ سرافراز قرار بده انشاءالله همه ی ما مخاطب این گونه این ندای از رجال عَلَى الأَعْرَافِ باشیم که در اون موقعیت به ما هم بگند سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ ، بر محمد و آل محمد صلواتی بفرستیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
