صحیفه فاطمه س، الگوی سربازی برای سرداران امام زمان ع
1394/10/12
صحیفه فاطمه س، الگوی سربازی برای سرداران امام زمان ع
شنبه 21 ربیع الاول 1437 - حکیم
قرآن، چارچوب اصلی و صحیح نگاه به احادیث و تاریخ اهل بیت ع
بله باید حواسمون باشه، در نگاه به احادیث، نگاه به احادیث جزئی پراکنده، نگاه به وقایع جزئی پراکنده، دنبال یک نقطه راه نیفتیم، باید یه چارچوب بسازیم، چارچوب اصلی قرآنه، باید قرآن را پیدا کنیم، در تاریخ اگر وارد میشیم اول باید کلیات را پیدا کنیم، با کلیات بتونیم فضا را ترسیم کنیم، یک ترسیمی از فضای حاکم بر اونجا پیدا کنیم و بعد وارد جزئیات تاریخی بشیم، فضای تاریخی 25 سال بعد از سقیفه، شما هم باید این را پیدا کنید، امیرالمومنین(علیه السلام) در این 25 سال بودند، حضور داشتند، زندگی میکردند، ممکنه در وقایع ریز تاریخی مطرح باشه که بله به ایشون بها داده میشده، عمر یا یکی از خلفاء از ایشون تعریف میکرده، از ایشون مشورت میگرفتند، نباید بحثهایی اینجوری بکنیم، گول این حرفها را نباید بخوریم، این فضای 25 سال زندگی امیرالمومنین(علیه السلام) در این فضا هست و چهار پنج سال زندگی امیرالمومنین بعد از این فضا هست، در این چهار و پنج سال چند جنگ بزرگ، چند فتنهی بزرگ را از بین بردن، فتنهی خوارج را کور کردن، امیرالمومنین(علیه السلام) میگه که من بعضی از فتنهها را کور کردم که فقط من میتونستم کور کنم، این چهار پنج سال از حکومت و یا از دوران حکومت امیرالمومنین(علیه السلام) را اگر بخواهیم تقسیم کنیم شاید بیشتر از پنجاه درصدش یا جنگ بوده و یا مقدمات جنگ بوده و یا مؤخرات جنگ بوده، یعنی درگیر یه چنین فضایی بوده و بخشیش هم درگیر اصلاح حکومت بوده، 25 سال دورانی که رانتها شکل گرفته، فسادهای اداری شکل گرفته، فسادهای مالی شکل گرفته، فسادهای اخلاقی شکل گرفته، در اقصی نقاط مملکت اسلامی، در دور دستها از یمن، ایران بخشهایی از عراق، بخشهایی از عربستان که دامنهی زیادی بوده، اون دوره دایرهی حکومتهای اسلامی زیاد بوده.
دوران 25 ساله خلفا، دوران خفقان و بعد از آن تحویل مملکتی مملو از فساد به امیرالمومنین ع
ببینید کی امیرالمومنین فرصت میکنه که آدم بفرسته برای حکومت، برای اصلاح این حکومتها، سالها میگذره و بسیاری از این جنگها میگذره نمیدونم چند سال میگذره که مالک را میفرسته به سمت مصر، سالها از این دوران گذشته بوده تازه فرصت میکنه که مالک را بفرسته به یک سرزمینی که شما برو اون حکومت را اصلاح کن. یک نامه مینویسه برای مالک که این دستورالعملها را پیاده کن، اینها یعنی چی؟ یعنی این که اینها پیاده نمیشه، اگه پیاده میشد که نمیگفت که برو و اینها را پیدا کن، بعضی از این موارد دستورالعملها بسیار جزئی هست، الان نگاه میکنی میبینی که خب یه حاکم باید اینجوری باشه دیگه، مگه میتونه غیر این باشه، معلوم میشه که 25 سال از سقیفه گذشته و اینجوری نیستند حاکمان اونجا، این موارد را رعایت نمیکنند، دارند به مردم ظلم میکنند، در حکومت اسلامی و در مملکت اسلامی دارند به مردم ظلم میکنند و شکل گرفته اینها، اینها در دوران 25 سالهی سه خلفاء اول شکل گرفته این نوع فسادها و این نوع برخوردها، یه بخشی از فرصت امیرالمومنین برای این امورات میگذره، یه بخشیش برای جنگها میگذره، یه بخشی فرصت میکنه به معارف، به نصیحتها، به ارشاد، به درس اخلاق، به کلاس اخلاق، به کلاس معارفی بپردازه، این بخشیش میشه بسیاری از این خطبه ها و نامه ها و حدیث ها که از ایشون مطرح هست، پس یه بخش اندکی از دوران پنج سالهی خلافت وقتی امیرالمومنین(علیه السلام) میپردازه امروز میشه کتابهایی که برخی از دانشمندان غربی که مسلمان هم نیستند و نهج البلاغه را میخونند، همین نهج البلاغه مختصری که در اختیار قرار میگیره و این نهج البلاغه را میخونند از این نهج البلاغه به عنوان بزرگترین کتابها یاد میکنند، این یکی از دستآوردها کوچک اون دوران هست، اگر امیرالمومنین در دوران 25 سالهی خلافت سه نفر فرصت داشت و دست و بالش باز بود و فقط به منبر می رفت ما امروز چند تا نهج البلاغه داشتیم؟ ما امروز چند تا کتاب داشتیم که دانشمندان بزرگ جهان را به تعجب وادار کنه، فقط از همین بخش میخواهیم نگاه کنیم، حالا بقیهی موضوعاتش جای خود. پس نتیجه بگیریم، فضای دوران 25 ساله فضای خفقان بوده، فضای برخورد و حکومت نظامی بوده، برخورد انتظامی با امیرالمومنین(علیه السلام) برخوردی بسیار محصور کننده. حالا شما این جا جست و جو کن سقیفه چه کرده؟ 25 سال خرابکاری کردی، تمام مملکت اسلامی را به هم ریختی فساد ، فحشاء فساد اخلاقی، فساد مالی همه جا را فرا گرفته بعد حکومت را آوردی تحویل این فرد دادی با فتنههای بزرگ، فتنهای که در شام شکل گرفته، فتنهای که درون مرکز حکومت اسلامی شکل گرفته، هم باید این فتنه ها را مهار کنه و هم بایستی وضع مملکت را اصلاح بکنه و هم گوشه ای به معارف و اخلاق، بعه تربیت معارفی و اخلاقی جامعه بپردازه، گوشه ای پرداختنش میشه برخی از شاگردان و این نهج البلاغه ای که دست ما هست، همین نهج البلاغهی مختصری که دست ما هست، حالا با اون مستدرکاتش که چندین جلد میشه جای خود، همین یک جلدی که سید رضی جمع آوری کرده، امروز کتاب نهج البلاغه به عنوان دوره های تحصیلی تدریس میشه، به عنوان نمونه ترین کتابها قلمداد میشه، این یه محصول از بخش کوچکی از فرصتی هست که امیرالمومنین(علیه السلام) در دوره ی 5 ساله برای تربیت معارفی و اخلاقی جامعه گذاشته.
فرصت کم امیرالمومنین ع برای اشاعه معارف و تربیت صحیح در جامعهای که 25 سال تربیت منفی شده است
خب اگر این فرصت 25 سال قبلش هم در دست بود حالا این جوری نگاه کن و بگو که سقیفه چه کرده؟؟ چرا یک کتاب مثل نهج البلاغه از خلفای قبلی در دست نیست. ما برخی از دانشمندان جهان، برخی از دانشمندان غیر مسلمان که مسلمان شدند بخاطر نهج البلاغه مسلمان شدند، اگر بجای اون بخش کوچکی از 5 سال 30 سال امیرالمومنین فرصت داشت، چون که حدود پنج سال دوره ی خودش و حدود 25 سال قبلیش، 30 سال امیرالمومنین ع فرصت داشت و با فراغ خاطر بیشتر و با دغدغه های کمتر که تو جامعهی اسلامی ایجاد شده بود فرصت داشت به چنین معارفی می پرداخت چه کسانی مسلمان میشدند؟ یهود امروز کجا بود؟ نصرانی ها به کجا کشیده میشدند، هندوها چه میشدند؟ بودایی ها کجا بودند؟ بعد از این فرصت کوتاهی که در اختیار امیرالمومنین(علیه السلام) قرار میگیره دوباره دوره ی خفقان از دوران امام حسن به بعد دوباره دوره ی خفقان، دوباره دوره ی حکومت نظامی، دوباره دوره ی برخورد ها. ببینید 25 سال امیرالمومنین (علیه السلام) تحت محاصره ی جدی بود، چرا نقل نیست که در دوره ی 25 ساله امیرالمومنین(علیه السلام) در کدوم مسجد پیش نماز بوده، کجا نماز جمعه خطبه خونده، کجا منبر رفته، کدوم مراسم صحبت کرده، به عنوان یه عالم دینی چرا دست و بالش باز نبوده، برای چند تا سخنرانی، این یعنی محاصرهی جدی، محاصرهای شدید برای امیرالمومنین(علیه السلام) چند سال کوچک، کوتاه دست او باز شد، اون هم محدود، با یک سری آدمهایی که 25 سال تربیت منفی پیدا کردند، این آدمها آدمهای همنشین رسول الله نیستند، این آدمها آدمهایی هستند که 25 سال تربیتهاشون عوض شده. الان یکسری جوانها اینجا هستند که رسول الله را تا الان نشناختند، ندیدند، یا به دنیا نیومده بودند و یا در طفولیت بودند و رسول الله از دنیا رفته، امروز شده یه جوان 25 ساله، 30 ساله، 35 ساله، 40 ساله و درکی از رسول الله نداشته، اینها اومدند تو میدان و امیرالمومنین(علیه السلام) با این ها باید جلو ببره ماجرا را، اصلاح کنه، اگر سقیفه اتفاق نمی افتند آدمهای دیگری بودند، اگر سقیفه اتفاق نمی افتاد یکی از سربازان امیرالمومنین(علیه السلام) اسامه بود که بدلیل سقیفه میبینی یک جوان خوبی مثل اسامه هم بعدا به انحراف کشیده میشه، 25 سال زمینه ی فتنه گری و انحراف وجود داره، خب معلومه آدمها تو این 25 سال استحاله میشند، عوض میشند، یه سری آدمها اصلا تازه به دنیا اومدند، یه سری آدمها تازه اسلام آوردند، شما چنین فضایی را میدی دست امیرالمومنین(علیه السلام).
نتیجهگیری دشمن در زمان امیرالمومنین ع: به این خاندان حتی یک فرصت کوتاه هم نباید داده شود
حکومت یار می خواهد، حکومت یار تربیت شده میخواد، کاروان یار میخواد، یاران امام حسین(علیه السلام) بیشتر از امیرالمومنین(علیه السلام) بودند، ما میگیم امام حسین مظلوم، یارانش بیشتر از امیرالمومنین بودند، باور میکنی؟ بله یه فرصت کوتاه در اختیار امیرالمومنین(علیه السلام) قرار میگیره و دشمن به یک نتیجه ای میرسه، حتی به این خاندان یک فرصت کوتاه هم نباید داد، باید بکشیمشون، اگر زودتر به این نتیجه میرسید شاید در دوره ی 25 ساله امیرالمومنین را میکشت، وقتی یک فرصت کوتاه قرار میگیره میبینه از این فرصت کوتاه این خاندان بهترین و بیشترین استفاده ها را میکنند، بهترین خروجیها بیرون میاد، نهج البلاغه بیرون میاد، از این فرصت بسیار کوچکی که در این دوره ی 5 ساله اتفاق می افته نهج البلاغه بیرون میاد. فتنه های زیادی در هم ریخته میشه، برخی آدمها تربیت میشند، لذا دیگه نباید در اختیار اینها فرصتی قرار بگیره، بایستی همیشه اینها محصور باقی بمونند، این ماجرا ادامه پیدا میکنه، محصوریت. تا دوران امام صادق(علیه السلام).
اهل بیت ع بعد از سقیفه پیوسته در حصر بودند و این محاصره دائما سختتر میشد
در اون حوالی به دلیل اون تغییر حکومتی که در تاریخ هم نقل هست که اتفاق می افته یه فرصتی پیش میاد ببینید از این فرصت کوتاه بیشتری استفاده را میبرند، چهار هزار شاگرد تربیت میکنند، بیشترین روایات، فقه، اخلاق، معارف، تفسیر، کلام، شاگردهای مختلف شکل میگیرند، از یک فرصت کوتاه، دوباره خفقان، دوباره محصوریت، محصوریت مدام شدیدتر، شدیدتر، یه فرصت کوتاه برای امام رضا(علیه السلام) یک جامعه تغییر میکنه، یه پیکره ی جامعه ی اسلام تغییر میکنه، جامعه ای که پیوسته با حمله ی عمر و ابوبکر مسلمان شدند، اسلام بهشون قبولانده شده، حکومتهای بنی عباس و بنی امیه بالا سرشون بودند در یک فرصت کوتاه تبدیل میشه به جامعه ی شیعه، تبدیل میشه به جامعه ی علوی، دوباره این خاندان باید محصور بشند، دوباره محصوریت و شدت محصوریت، ببینید هر بار که محصوریت اتفاق می افته و یک گریز اتفاق می افته، یک باز شدن فضا و دوباره محصوریت شدت محصوریت بیشتره، دوباره به شدت محصوریت تا میرسه به ماجرای امام حسن عسگری که دیگه اصلا محصوریت لقب ایشون میشه، در پادگان نظامی میبرند نگهش میدارند، ایشون را در پادگان نظامی میبرند نگهشون میدارند، در یک محیط نظامی، این قدر اون محوطه را شکل نظامی میدند که اصلا میشه به اونجا گفت پادگان، یعنی حکومت نظامی بر قرار نمیکنند بلکه اون محله را تبدیل به یک پادگان میکنند، تا میرسه به ماجرای غیبت.
سقیفه عامل دور ماندن بشریت از محبتهای اهل بیت ع
خب حالا شما از این نگاه سقیفه را ببینید، بابا شما یه آدمی یه جا یه خطایی میکنه، باعث میشه زندگی پنجاه نفر به هم میریزه، به هم میریزه و چند نفر کشته میشند و زندگیشون به هم میریزه و خانواده هاشون از هم میپاشه و شما واقعا از ته دلت میگی خدا لعنتت کنه، چرا این کار را کردی؟ وقتی این را حس میکنی که کار این فرد و رفتار این فرد زندگی 50 نفر را به هم زد اگر حس کرده باشی واقعا از ته دلت میگی که خدا لعنتت کنه، سقیفه زندگی بشریت را به هم زد. دوستان اگر امیرالمومنین(علیه السلام) از اون 25 سال که ایشون را خانه نشین کرده بودند 5 سالش را فرصت میدادند که شما در یک مسجدی و بالای منبری صحبت کن، فقط همین نکتش را میخواهم بگم، موضوعات دیگه از امیرالمومنین بر میاد خیلی زیاد، ولی اگر همین یک موضوع باشه امروز کتابهای باقی مونده از امیرالمومنین(علیه السلام) تمام دانشمندان جهان را به تعجب وادار میکرد و به ایشون گرایش پیدا میکردند، به وسیله ایشون به اسلام گرایش پیدا میکردند، این استناد داره، استنادش نهج البلاغه، یه کتاب کوچک میبینی فلان عالم غیر مسلمان به دلیل نهج البلاغه مسلمان شد. این که عرض میشه از دوران مثلا 25 ساله خانه نشینی امیرالمومنین(علیه السلام) چیزی در دست نیست این به این مفهوم نیست که امیرالمومنین(علیه السلام) رفتاری نداشت و کاری نکرده، موضوع اینه که در دست نیست، موضوع اینه که از قاطبه و بخشیش از عموم جامعه مسلمین و جامعه ی بشریت دور شد و به دستشون نرسید، از نعمتها دور شدند، از بهره بردن از این نعمت ها فاصله گرفتند و الا اهل بیت(علیهم السلام) منششون این جوری نیست که خب حالا نخواستید پس حالا ما هم هیچ کاری نمیکنیم، رفتار اهل بیت(علیهم السلام) بسوی آینده هست.
اهل بیت ع و دغدغه ورود به آینده
ببینید شما مطرح میکنی که فلان عالم مطرح کرده که یه دوره ای میشه که این اتفاقات می افته، فرض کنید مقام معظم رهبری فرض کنید مطرح میکنه که ده سال دیگه ما وارد چنین شرایطی میشیم، خب گروههای مختلف، تیمهای مختلف در رأسشون خود ایشون دغدغه ی ورود به اون ده سال آینده را پیدا میکنند، برای اون جا برنامه ریزی میکنند و تدارک میبینند، برنامه های ورود به اونجا را آماده میکنند. قرآن مطرح میکنه که بشریت وارد چنین فتنههایی در آخرالزمان و در مقاطع مختلف میشه، خود امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه بارها در این مورد صحبت دارند، آیا میشه ایشون مطرح کنه و به فکر این سرزمین ها و این مقاطع و این موقعیتها نباشه؟ حتما برنامه ریزی کرده، اخلاق و منش اهل بییت(علیهم السلام) اینجوری هست.
نگارش صحیفه حضرت زهرا س بعد از رحلت رسول الله ص، نشان از دغدغه و احساس مسئولیت مادر مهربان س نسبت به آینده
حضرت زهرا(سلام الله علیها) نقل هست که مدت کوتاهی، احتمالا 95 روز بعد از رسول الله(صلوات الله علیه) در قید حیات بودند، عمدتا به شکل مداح ها بخواهیم نگاه کنیم در این 95 روز یه بیت الاحزانی درست کرده بودند و روزها اونجا گریه میکردند و شبها خونه، در صورتی که ماجرا این نیست، آیا ماجرای گریه کردن ایشون هست؟ بله هست. ولی ماجرا این نیست، در همین 95 روز ایشون صحیفه را کامل میکنه، سلمان را صدا میکنه میگه بشین من میگم تو بنویس، فلانی را صدا میکنه و میگه بشین، من میگم تو بنویس، در 95 روز از بعد از رحلت رسول الله(صلوات الله علیه) برنامه های خاصی با ملائکه از جمله جبرئیل دنبال کردن بسیاری از موضوعات. صحیفه ی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مطرح هست که یکی از مواردی که مطرح هست در اون صحیفه احتمالا این که تمامی حوادث آینده جزء به جزء نقل شده، چرا نقل شده؟ ایشون خواسته پیش گو باشه؟ در دوران بعد از رحلت روسل الله ایشون خواسته یک نفر را بیاره و پیش خودش و بگه که بشین من می خواهم پیش گویی کنم، در دورانی که پدر بزرگوارشون از دنیا رفته، دنبال چی هستند؟ محصول این چند جلسه میشه صحیفه، صحیفه ی حضرت زهرا(سلام الله علیها) چیدمان حوادث آینده، فقط مطرح کرده که فلان چیز خواهد شد؟ خب این یه خوبیای داره ولی چی؟ این کامل نیست که، این یعنی دغدغهی آینده، این یعنی احساس وظیفه، این یعنی احساس مسئولیت، من برای این امت احساس مسئولیت میکنم، من برای این انسانها احساس مسئولیت میکنم، بایستی یک چیزهایی تبیین بشه، این رفتار مادر مهربان(سلام الله علیها).
کتابت مصحف حضرت زهرا س در بدترین شرایط، موضوعی برای الگوگیری سربازان و سرداران امام ع
آیا امیرالمومنین در دوران 25 سال فقط خانه نشین بود؟ فقط چاه میکند، فقط یه نخلستان درست کرد؟ نه! ماجرای ایشون را در این 25 سال باید این جوری دنبال کرد، البته دو وجه داره، یه وجهش این که دنبال کنی در تاریخ که به انسانها نرسیده، یه وجه هم دنبال کنی که بالاخره ایشون کار خودش را دنبال کرده کارهای بزرگی انجام داده. بله شما این طور ببینید، مادر مهربان(سلام الله علیها) بعد از وفات رسول الله(صلوات الله علیه)، بعد از اتفاقات سقیفه، این طور نیست که فقط یه گوشه بشینه و به گریه و زاری بگذرونه، یکی از محصولات این دوره مصحف فاطمه(سلام الله علیها) هست، تبیین تمامی ماجراهای پیش رو، دوستان این خیلی بزرگه ها!!! شما میگی من سربازم، دوست دارم سربازی کنم، دوست دارم سرباز باشم مربی من مادر مهربان(سلام الله علیها) هست، بدان مادر مهربان از سردارها سردارتره، نگاهت اینطور نباشه که مادر مهربان در دوران کودکی دختر خوبی برای رسول الله(صلوات الله علیه) بودند مودب بودند، بالای حرف پدرشون حرف نمیزدند، در دوران همسری امیرالمومنین(علیه السلام) تا وفات رسول الله همسر خوبی برای امیرالمومنین بودند، بچه ها را خوب تربیت میکردند، اهل قناعت بودند، با انصاف بودند، با اخلاق بودند، اهل همسرداریه خوبی بودند ولی بعد از دوران وفات رسول الله و اون ماجراهای سقیفه و ماجراهای حادثه هایی که برای خود ایشون اتفاق افتاد دیگه ایشون در بستر بیماری بودند و یا در گوشه ای گریه میکردند و این طور. این حرفها یعنی سرداران شیعیان را کوچک کردن، سرداران شیعیان را پایین آوردن، بعد از وفات رسول الله بزرگترین حزنی که مادر مهربان وارد شده، وفات رسول الله(صلوات الله علیه) بعد از اون بلافاصله ماجرای سقیفه، بعد از اون ماجرای اون درگیری هایی که در درب خانهی ایشون اتفاق افتاد و اون جراحتهایی که اتفاق افتاد یکی از محصولات این چند روز، ببینید از وفات رسول الله تا وفات مادر مهربان یه چیزی حدود 95 روزه، اگه ما 15 روز یا 20 روز را بگیریم تنش های سقیفه و اون ماجراهای درگیریها و این بحثها یعنی 70 روز، 70 روز یک زن که رسول الله پدرشون بوده و فوت کرده، امیرالمومنین همسرشون بوده ماجرای سقیفه اتفاق افتاده، خودشون چنین جراحتهایی براشون اتفاق افتاده، یکی از خروجی های این چند روز باقی مانده صحیفه ی فاطمه هست، زن ها باید این جوری الگو بگیرند نه فقط خانه داری حضرت زهرا(سلام الله علیها)، مردها هم جا داره از این جا الگو بگیرند نمی تونند الگو بگیرند، اینقدر سنگینه، سرداران از این جا الگو بگیرند، سربازان فقط نگاهشون را دقیق کنند، نگاه درست داشته باشند، آقا! یکی از محصولات ایشون بعد از وفات رسول الله صحیفه ی فاطمه هست، این محصول چیه؟ محصول یه جلساتی هست که چند تا جلسه داشته، بله ظاهرا ایشون مطرح میکنه و امیرالمومنین(علیه السلام) می نویسند، یادداشت میکنند، آقا امیرالمومنین یادداشت میکنه، اگر ما بگیم امیرالمومنین یادداشت میکنه احتمالا شاید یه جا نقل باشه که سلمان یادداشت میکنه.
مصحف فاطمه س، طرح ماجراهای آینده توسط مادر مهربان س و پیادهسازی توسط امیرالمومنین ع
بله اگر اینطور باشه که، که همینطور به نظر میرسه که امیرالمومنین(علیه السلام) مصحف فاطمه را مینویسه یعنی حضرت زهرا نقل میکنه و ایشون مینویسه دوستان این ماجرا کی هست؟ بعد از سقیفه هست، بعد از این همه مصیبتها، مصیبت رسول الله، ماجرای سقیفه، حادثه ی بسیار تلخ و تلخترین حادثه ی جامعه ی اسلام حادثه ی جلوی درب خانه ی امیرالمومنین(علیه السلام)، دوستان این زن و مرد یکی از محصولاتشون صحیفه ی فاطمه هست، در چند روز بعد از این ماجراها. چرا مصحف فاطمه قبل از وفات رسول الله(صلوات الله علیه) نوشته نمیشه؟ امیرالمومنین و حضرت زهرا(سلام الله علیها) سالهاست که با هم همسر هستند، تو یه خونه هستند، فرصتهای بیشتری داشتند، چرا بایستی بعد از وفات رسول الله، بعد از حادثه ی سقیفه، بعد از ماجرای درب خانهی امیرالمومنین(علیه السلام) نوشته بشه؟ شما این طور پاسخ بده که حضرت زهرا(سلام الله علیها) به امیرالمومنین(علیه السلام) می فرماد که، یا هر دو با هم که : حالا بشینیم الان دیگه وقتش هست که بشینیم و ماجراهای آینده را تعیین کنیم، یک کتابی بنویسیم، مصحف فاطمه، چرا مصحف فاطمه؟ چون منتسب به ایشون هست، ماجراهای آینده منتسب به ایشون هست، آنچیز که ایشون تصحیف کرده، آنچیز که فاطمه تصحیف کرده. حضرت زهرا(سلام الله علیها) میگند امیرالمومنین(علیه السلام) مینویسند، یعنی حضرت زهرا(سلام الله علیها) طرح میکنند و امیرالمومنین(علیه السلام) پیاده میکنند. ببینید بعد از ماجرای وفات، سقیفه، درب خانهی امیرالمومنین(علیه السلام) یه ماجرایی اتفاق میافته، یا زهرا تو بگو آنچه خواهد شد، تو بگو "ما یکون" را امیرالمومنین(علیه السلام) تو پیاده کن، "ما یکون" را.