هر روز باید یک گام جلوتر باشیم،این دغدغه ی ما باشه،اگر نبودیم فردا شب یه کمی به خودمون بیاییم،نفس لوامه مون رو هم یک مقدار بیدارش کنیم.
.... برای اینکه چنگ بندازیم،وخدای نکرده فاصله نگیریم.میتونه تحقیق معارفی باش،میتونه جلسات با دوستان باشه،میتونه دیدار برخی از دوستان باشه،
فاصله نگیریم.اگر میآیم در یک جلسه ی معارفی خدا محبت میکنه یک مقدار متذکر میشیم، این رو حفظ کنیم،ازدست ندیم ،دوروز گذشت، سه روز گذشت نگاه نکنیم ببینیم اون روز یک جوری بودیم، یک فضایی داشتیم،الان دیگه متفاوت شده.نه! بلکه این جلسه باید کف حال و هوای ما باشه،باید کف شخصیت ماباشه،فردا باید جلوتر از امروز باشیم،فردا بایستی جلوتر از امروز باشیم،هر روز باید یک گام جلوتر باشیم،این دغدغه ی ما باشه،اگر نبودیم فردا شب یه کمی به خودمون بیاییم،نفس لوامه مون رو هم یک مقدار بیدارش کنیم.
الحمد لله در کلام برخی از دوستان هم در جلسات متعدد بوده که به سرعت درحال جلورفتن هستیم،یعنی به سرعت مشمول محبت ها هستیم،ما که در حال جلو رفتن نیستیم،احتمالا همه ی روزگار داره عقب میره ما حس میکنیم داریم جلو میریم.درسته؟
دغدغه ی فاطمیت چرا خواب رو از ما نمیگیره؟!
به سرعت مشمول محبتها هستیم،متذکر بشیم.مثلا یک شب، فردا شب بعضی ها به خودشون بگن،محمد!چه کار میکنی؟صادق چه کار میکنی؟من باید بهره ببرم،من باید از فاطمیت بهره مند بشم،من درون این نور هستم.واقعا درون این نور هستم؟نور درون من هست،من درون این نور هستم.خیلی قاطی هست(هم این هست و هم اون).پس باید بهره ببرم.
حالا إن شاء لله ریسمانهایی درست کنیم که بواسطه ی اون ریسمانها چنگ بزنیم و شخصیتمون رو بسازیم،شخصیتی دغدغه دار برای بهره مندی از فاطمیت،عموما انسانها دارای شخصیت دغدغه داری هستند،ولی دغدغه ی چی؟گاهی دغدغه ی دنیایی خواب رو از ما میگیره،مثلا برخی از دوستان ممکنه دغدغه ی پاس شدن یک چک در هفته ی آینده،یک هفته خواب رو ازشون بگیره،دغدغه ی فاطمیت چرا خواب رو از ما نمیگیره؟