آیا میشه در کاروان امام (علیه السلام)مسیری رو دنبال کنیم، مسیری رو حرکت کنیم که اون مسیر، مسیر ابا الفضل شدن باشه؟
مسیر ابا الفضل شدن:آیا میشه در کاروان امام (علیه السلام)مسیری رو دنبال کنیم، مسیری رو حرکت کنیم که اون مسیر، مسیر ابا الفضل شدن باشه؟ چرا سالها به عشق ابا الفضل (علیه السلام) باشیم ولی فاصله مون نزدیک نشه،چرا سالها به یاد و نیاز ابا الفضل (علیه السلام) باشیم و ابا الفضل(علیه السلام) بهره ای که از ایشون میبریم از این باشه که إنشاءالله ایشون سری به ما بزنه،آیا راهی هست برای نزدیک شدن به موقعیت ابا الفضل(علیه السلام)؟راهی هست به سوی موقعیتی که ایشون اونجا هستند؟
اگر میخوایم بریم سراغ ابا الفضل (علیه السلام) یعنی سراغ صاحب فضل، صاحب طبقات، بایستی در کاروان امام (علیه السلام)بالا بریم،ارتفاع بگیریم،طبقات فضل رو بالا بریم.
این راه در نام ایشون نهفته است؛ابا الفضل؛صاحب فضل.صاحب طبقات،صاحب ارتفاع.کسی که در کاروان امام(علیه السلام)ارتفاع گرفته،کسی که بالا اومده.اگر میخوایم بریم سراغ ابا الفضل (علیه السلام) یعنی بایستی در کاروان امام (علیه السلام)بالا رفت،ارتفاع گرفت،طبقات فضل رو بالا بریم.
نقطه ی شروع بالا رفتن، اُمّی شدنه. اُمّی بشیم بالا بریم.
چه جوری بالا بریم؟نقطه ی شروع،پایه ی وایستادن اونجا،و بالا رفتن از اونجا چیه؟ اُمّی بودن. اُمّی بشیم بالا بریم.ابا الفضل (علیه السلام) طبقات فضل رو بالا رفتند، و تبعیت از ایشون به خاطر تبعیت از امام(علیه السلام) یعنی بالا رفتن از طبقات فضل در کاروان امام (علیه السلام) .نقطه ی شروع اینکار اینه که امی باشیم. یعنی از اون دسته ی اول و دسته ی دوم نباشیم،از کسانی که برای امام(علیه السلام) در زندگیشون نقشی قائل هستند،نقشی جزئی و یا کلی قائل هستند نباشیم، بلکه از کسانی باشیم که،شیئی هستیم در میدان امام،جزئی هستیم در نماز امام.جزئی هستیم از تلاوت قرآن امام.
ابا الفضل(علیه السلام) امی است، مسیری که جلو رفته، مسیر آیه ی دو سوره ی جمعه است؛«هو الذی بعث فی الامیین رسولا ً منهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم »
ابا الفضل(علیه السلام) اینجوریه،امی است.لذا مسیری که جلو رفتن چیه؟با اُمیّت مسیر آیه ی دو سوره ی جمعه رو جلو رفتند؛«هو الذی بعث فی الامیین رسولا ً منهم یتلوا علیهم آیاته،چون امی هستند آیات حسینی رو حیف نمیکنند،چون امی هستند آیات حسینی به عمق جانشون اثر میکنه،آیات حسینی بر حیطه ی حسینی بسیار اثر میکنه،امیین جزئی از حیطه ی حسینی هستند،ابا الفضل بخشی از حیطه ی حسینی هست،بخشی از کتاب حسینی هست.«ویزکیهم»؛ امام اونا رو رشد میده،امام (علیه السلام)اونهارو تزکیه میکنه،اباالفضل تو باید تزکیه بشی،تافرصت هست باید تزکیه بشی،تا فرصت هست بایستی رشد کنی.
صحنه ی عاشورا صحنه ی آیه ی دو سوره ی جمعه است،امیین کنار امام ع بایستی رشد کنید،«یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم»
صحنه ی عاشورا صحنه ی آیه ی دو سوره ی جمعه است،امیین کنار امام ع بایستی رشد کنید،«یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم»
امیین کنار امام(علیه السلام) در صحنه عاشورا، تا «یزکیهم» جلو آمدند.
آیا میشه این اجزاء حیطه ی امام (علیه السلام) نقشی داشته باشند؟آیا میشه نقش موثری داشته باشند؟آیا میشه امام (علیه السلام)رو نصرت کنند؟آیا میشه یه کار بزرگی انجام بدهند؟آیا میشه یه اثر بزرگی بذارند؟از خودشون میپرسیم،میگن ما اینحرفها رو نمیفهمیم،این حرفها در قاموس ما تعریف نشده. من جزئی از حیطه ی امام هستم،یاران امام(علیه السلام)،امیین کنار امام(علیه السلام) در صحنه عاشورا تا یزکیهم جلو آمدند.
امام(علیه السلام) اجزاء حیطه ی خودشون رو وارد بخش «یعلمهم الکتاب و الحکمه» نکردند،چرا؟ (به یاران فرمودند:)هرچی فرصت هست بایستی تزکیه بشید.
آیا قابلیت اینرو نداشتند که وارد«یعلمهم الکتاب و الحکمه»بشن؟آیا نمیشد بهشون حیطه ای داد؟ آیا نمیشد بهشون ابزاری عطا بشه که با اون ابزار،صحنه ی عاشورا رو یک جور دیگه رقم بزنند؟میشد ؛ام تا فرصت هست بایستی رشد کنند،رشد بیشتر،رشد بیشتر.بیشتر و بیشتر...
داخل پرانتز عرض کنم؛ما در نماز ها نمازی داریم به اسم نماز باران،گاهی میگن آدم خوب وایسته یه نماز باران بخونه،باران می آد.چرا یاران امام به نماز باران نه ایستادند؟نماز چیه؟از یاران امام (علیه السلام)بپرسی نماز باران بایستید بخونید،(میگن): نماز چیه؟من جزئی از نماز امام هستم.تا نماز امام چی بخواد؟تا در نماز امام چی باشه؟آقا یه دعایی بکنید که همین الان عذاب بر سر این قوم مقابل نازل بشه،آقا ابالفضل چرا یه دعا نمیکنی عذاب بر سر اینها نازل بشه؟(میفرمایند که:)دعا چیه؟ من جزئی از دعای امام هستم،تا دعای امام چی بخواد.امام(علیه السلام)این افراد رو وارد حیطه ی وارد بخش «یعلمهم الکتاب و الحکمه»نکردند در صحنه ی عاشورا.امام(علیه السلام) اجزاء حیطه ی خودشون رو وارد بخش «یعلمهم الکتاب و الحکمه» نکردند،چرا؟ (به یاران فرمودند:)هرچی فرصت هست بایستی تزکیه بشید؛ابا الفضل،علی اکبر،باید تزکیه بشید.
در مسیر«یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم»مسیر رو به سمت بالاست،به سمت امامه،الی الله است،به سمت کوثر است.هر چی فرصت هست اینها باید به سرعت بیایند به سمت کوثر،اگر بهشون ابزار بدیم،به سمت پائینه،یعنی باید برن اثر بذارند
آقا!اینها تزکیه شون کمه؟ نه!خیلی زیاده،اصلا تو تصور آدم نمیگنجه،ولی باز باید تزکیه بشید،بیشتر از این تزکیه بشید.آقا!ابا الفضل(علیه السلام)تاظهر عاشوراتزکیه نشده؟خیلی تزکیه شده،خیلی.تزکیه مفهومش تا
طبقات بالا بالا بالا...هست تا هرچی بری،تزکیه مفهوم پائینی نیست.اباالفضل(علیه السلام)تزکیه نشده؟تا تزکیه رو چی بدونیم؟تا کدوم حد تزکیه؟کدوم حد تزکیه؟خیلی بالا تزکیه شده،بیشتر باید تزکیه بشه،در مسیر«یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم»مسیر رو به سمت بالاست،به سمت امامه،الی الله است،به سمت کوثر است.هر چی فرصت هست اینها باید به سرعت بیایند به سمت کوثر،اگر بهشون ابزار بدیم،یه سمت پائینه،یعنی باید برن اثر بذارند،اگر بهشون ابزار بدیم،یعنی برو اونجا اون کار رو بکن.(اما امام فرمودند:)فرصت کمه، هرچی فرصت هست باید بیاین،ابا الفضل (علیه السلام)در این فرصت باقی مانده باید بیاد درون کوثر.امام حسین(علیه السلام)اینجوری نگاه میکنه؛اباالفضل!باید تا فرصت هست بیای درون کوثر.علی اکبر تا فرصت هست باید بیای درون کوثر.
یه فرقی بین اباالفضل (علیه السلام) و انسانهایی که اونجا نبودند باید باشه،یه فرقی بین اباالفضل(علیه السلام) و شیعیانی که بعدا میآن باید باشه.اباالفضل(علیه السلام) باید همون موقع بره در کوثر.
امام حسین(علیه السلام)که مسیر به سوی کوثر رو شکافته و جلو رفته و خودش در کوثر ساکن شده،یارانی که همراه ایشون هستند،اُمّیینی که همراه ایشون هستند،نباید جا بمونند،نباید گفته بشه که اونها بعدا بیان،حالا بعدا یه راهی میذاریم اونها بیان.یه فرقی بین اباالفضل (علیه السلام) و انسانهایی که اونجا نبودند باید باشه،یه فرقی بین اباالفضل(علیه السلام) و شیعیانی که بعدا میآن باید باشه.اباالفضل(علیه السلام) باید همون موقع بره در کوثر.لذا فرصت دادن حیطه و ابزار، برای اثر گذاری نیست.آیا امام(علیه السلام) نمیتونست به اباالفضل(علیه السلام)بفرماید که؛این ابزار دست شما ،این کار رو انجام ،با این ابزار آب بیار و اباالفضل(علیه السلام)بیاره.آیا نمیتونست یک چوب خشک بده دست اباالفضل(علیه السلام)بگه،اباالفضل!با این چوب بزن به اون سنگ«فانفجرت منه اثنتی عشره عینا؛از اینجا دوازده تا چشمه بیاد بیرون».نمیشد؟میشد.ولی اگر اینکار رو بکنه فرصت کمه،لحظات رو باید غنیمت شمرد.وقتت رو برای این چیزها نذاری،تزکیه شو بیا بال،نمیبینی راه کوثر رو!به همه نشون داده راه کوثر رو.به یاران نشون داده امام .مسیر کوثر رو نمیبینید؟نمیبینید اونجا رو؟همه دیدند،فردا همه میگن بذار بریم،امام بذار بریم،همه مشتاق رفتند هستند،تا مسیر اینقدر هموار هست بگذار بریم به سوی کوثر،بذار بریم اونجا.
علی اکبر(علیه السلام)در زمان شهادت چی نقل میکینه؟امام (علیه السلام)رو صدا میکنه؛آقا جان!رسول الله اینجاست.این فضا کجاست که ایشون داره اینجور حرف میزنه؟رسول الله اینجاست،امیر المومنین اینجاست،فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها) اینجاست،امام حسن اینجاست،آقا برام آب آوردند،آقا اصلا منتظر من هستند،اینها دارند من رو تحویل میگیرند.اینجا کجاست؟چه جوری میشه اینجا رفت؟
با تزکیه،باید بری بالا ،باید پرتاب بشی باسرعتی بسیار زیاد بری به سوی کوثر
با تزکیه،باید بری بالا ،باید پرتاب بشی باسرعتی بسیار زیاد بری به سوی کوثر،فرصت اعمال ابزار نیست، فرصت اعمال اثر نیست.خیلی عجیبه این ماجرا،در این نیمه آیه ی سوره ی جمعه،امام (علیه السلام) یاران رو به ارتفاعات بالا کشوند.
اباالفضل(علیه السلام)؛یا اباالفضل! برای اثر گذاری فرصت هست.مگه نیست؟ابا الفضل(علیه السلام)بعد از شهادتشون اینهمه کرامات.علی اصغر(علیه السلام)بعد از شهادتشون اینهمه کرامات.حیطه داده میشه،کتاب داده میشه،حکمت داده میشه،اینها با یک اشاره است برای امام(علیه السلام) فعلا باید بیای بالا،در این فضا رفتار رو ببینید،اباالفضل(علیه السلام)بعد از ظهر عاشوراست اومده خدمت امام(علیه السلام) ؛آقا! چی میفرمایید؟آقا نگاه میکنه؛اباالفضل!برو آب بیار.خیلی عجیبه؟من که بیرون ایستادم اینجور نگاه میکنم؛آقا!اونجا رو نگاه کن شما،سی هزار لشگر اینجا ایستادند،شما به یه نفر بعد از اینهمه جنگ و خسته شدن،اینهمه سختی های این روزها،همین یه نفری،بهش میگی برو آب بیار،یعنی چی؟یعنی تا فرصت هست تزکیه شو،بیشتر تزکیه شو،بیشتر تزکیه شو.
بعضی ها ممکنه مسیر آیه دوم سوره جمعه را جلو آمده باشند، اما ابالفضل(علیه السلام)این مسیر رو تمام نکرده، اینقدر زیبا جلو آمد ،اینقدر زیبا بالا می اومد که از بالا آمدن بسیاری از خوبان زیبا تر بود .سرعت بالا اومدنش از بسیاری از خوبان بیشتر بود،لذا همون موقعی که داشت بالا می اومد بهش گفتند؛ ابالفضل
اباالفضل(علیه السلام)اینقدر زیبا مسیر آیه ی دو سوره ی جمعه رو شروع کرد اینقدر زیبا اُمی بود،اینقدر زیبا تلاوت آیات رو پذیرفت و اثر گرفت،اینقدر زیبا تزکیه شد که هنوز وارد مراحل بعدی نشده بود ،که امام(علیه السلام) ایشون رو هنوز وارد مراحل بعدی نکرده بودند ،به ایشون خطاب میشد؛ابا الفضل.مسیر آیه ی دو سوره ی جمعه رو ممکنه خیلی ها ،حالا بعضی ها جلو آمده باشند،و رسیده باشند، در آیه ی چهارم ظاهرا خداوند میفرماید که«ذلک فضل الله » فضل خدا اینه. این موضوع رو دیدید؟«ذلک فضل الله یوتیه من یشاء» فضل اینه، خدا به هرکه بخواد میده. ابالفضل(علیه السلام)این مسیر رو تمام نکرده اینقدر زیبا جلو آمد ،اینقدر زیبا بالا می اومد که از بالا آمدن بسیاری از خوبان زیبا تر بود .سرعت بالا اومدنش از بسیاری از خوبان بیشتر بود،لذا همون موقعی که داشت بالا می اومد بهش گفتند؛