«فاخلع نعلیک» در ماجرای امام حسین


«فاخلع نعلیک» در ماجرای امام حسین

برای ملحق شدن به کاروان امام علیه السلام، برای رفتن در درون نماز امام علیه السلام ؛ بایستی امی باشیم .

برای ملحق شدن به کاروان امام علیه السلام ، برای نزدیک شدن به ابالفضل علیه السلام، به کاروانیان امام علیه السلام ، به امام علیه السلام ، برای نزدیک شدن به نماز امام علیه السلام ، برای رفتن در درون نماز امام علیه السلام ؛ بایستی امی باشیم . رفتاری که ملائکه هم به خوبی از این رفتار ، از پس این رفتار بر نمیاند ، صفتی که اجنه نمی توانند به راحتی وارد این صفت بشوند . امی بودن .‌

به سرعت بایستی به سوی امی شدن رفت . هر درجه ای هر فضایی که خدا ایجاد میکنه برای رشد ، قبلش امی شدن می خواد . امی شدنی درخور اون رفتار ، درخور اون فضا

به سرعت بایستی به سوی امی شدن رفت . هر درجه ای هر فضایی که خدا ایجاد میکنه برای رشد ، قبلش امی شدن می خواد . امی شدنی درخور اون رفتار ، درخور اون فضا .‌

«فاخلع نعلیک» یکی از موضوعات امی شدنه ، بریز ، هر چی داری بریز . هر چی برای خودت برداشتی رها کن .

یا موسی ، اومدی به کوه طور : «فَاخْلَعْ نَعْلَيْك‏»، امی شو ؛ پس «فاخلع نعلیک» یکی از موضوعات امی شدنه ، بریز ، هر چی داری بریز . هر چی برای خودت برداشتی رها کن . موسی علیه السلام میخواست بره کوه طور امر شد به «فَاخْلَعْ نَعْلَيْك‏». کوه طور کجاست ؟ نسبت به کربلا کجاست ؟ نسبت به موقعیت و ارتفاعه کربلا کجاست ؟ هرکجایی هست، عمق دنیا نیست . ‌

در ساله 61 هجری ماجرای عاشورا و کربلا عمق دنیاست . شما مسیره «خافِضَةٌ رافِعَة» را ببینی ، عمق این مسیر کربلاست .

چون سفینه ی امام حسین تا عمق دنیا اومد، هر کسی به راحتی میتونه، وارد سفینه ی ایشون بشه

در ساله 61 هجری ماجرای عاشورا و کربلا عمق دنیاست . شما مسیره «خافِضَةٌ رافِعَة» را ببینی ، عمق این مسیر کربلاست . اگه کسی قرار باشه قوایی به کار ببره اونجا دیگه عمق دنیا نیست . قوای برزخی مال برزخه ، قوای اجنه مال دخانه ، ما باید بریم تو عمق دنیا ، همه چیز را باید بریزی . چرا ماجرای امام حسین علیه السلام در همه تاثیر گذاره ؟ چرا سفینه ی ایشون وسیع تره ؟ چرا هر کسی به راحتی میتوانه، وارد سفینه ی ایشون بشه ؟ چون سفینه ی ایشون تا عمق دنیا اومد . انسانهایی که در عمق دنیا هم هستند با کوچکترین سعیی از سفینه ی امام علیه السلام بهره میبرند . چون ایشون تا عمق دنیا اومد ، ماجرای ایشون اصلا در عمق دنیا بود . ‌

یه کسی میخواهد از سفینه ی امام صادق علیه السلام بهره ببره ، سفینه ی امام صادق علیه السلام یکم از عمق دنیا بالا تره ، پس خیلی ها که توی عمق دنیا و سطح عمق دنیا هستند، اصلا نمیتوانند از اون سفینه بهره ببرند . باید بیان بالاتر، بعدا از اون سفینه بهره ببرند ، بعدا از صادقیت بهره ببرند . هر کی که توی عمقه دنیاست از سفینه ی امام حسین علیه السلام بهره میبره ، از حسینیت بهره میبره .یک آدم مفسد از حسینیت میتوانه بهره ببره ، یه آدمه عرق خور از حسینیت میتوانه بهره ببره . عرق خروده ولی یه لحظه نگاه میکنه ، یه یاحسین بهره میبره . چرا ؟ حسینیت به عمقه دنیا اومده . ‌

اگر ملائکه وارد صحنه ی عاشورا میشدند و از قوای ملائکه بودنه خودشون استفاده میکردند ، اگر اجنه وارد صحنه میشدند و از قوای خودشون استفاده میکردند حسینیت به عمقه دنیا نمی اومد .

اگر ملائکه وارد صحنه ی عاشورا میشدند و از قوای ملائکه بودنه خودشون استفاده میکردند ، اگر اجنه وارد صحنه میشدند و از قوای خودشون استفاده میکردند حسینیت به عمقه دنیا نمی اومد . ‌

مسیر رشد کاروانیان، رفتن به عمق دنیا و پرتاب شدن به سوی کوثره

ماجرایه امام حسین علیه السلام در ایام محرم 61 هجری به سمت عمق دنیاست . به کاروانیان نگاه میکنه ، ما باید از عمقه دنیا بکنیم بریم بالا . مسیر رشد کاروانیان، رفتن به عمق دنیا و پرتاب شدن به سوی کوثره ، طی کردن و پیمودنه مسیر تا کوثره ، یک بار بایستی مسیره کوثر از عمق دنیا تا کوثر ساخته بشه . ‌

اونایی که توی عمقه دنیا هستن چی ؟ اونا هم باید بتوانند بیایند به سمته کوثر ، اونها هم بایستی بوتانند از کوثر بهره ای ببرند . لذا حسینیت به عمق دنیا میره . از عمق دنیا، میشکافه به سمت کوثر . ‌

یا رسول الله«فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَر» ، مسیری از عمق دنیا تا کوثر درست کن ، با حسینیت مسیر از عمقه دنیا تا کوثر ایجاد میشه

یا رسول الله«فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَر» ، مسیری از عمق دنیا تا کوثر درست کن ، با حسینیت مسیر از عمقه دنیا تا کوثر ایجاد میشه . ‌

کی میتوانه به همراه امام عالم بره به عمق دنیا ، وقتی رفتند به عمق دنیا، «وَ انْحَر» اتفاق بی افته و توی اون فضا حامد باشه ؟کی می توانه هر چی داره بریزه ؟ «فَاخْلَعْ نَعْلَيْك‏»

خیلیها مثلا ملائکه در برزخ هستند ، در برزخ هستند و حامدند .کی میتوانه بیاد به عمقه دنیا و حامد باشه ؟ کی میتوانه به همراه امام عالم بره به عمق دنیا ، وقتی رفتند به عمق دنیا «وَ انْحَر» اتفاق بی افته و توی اون فضا حامد باشه ؟کی می توانه هر چی داره بریزه ؟«فَاخْلَعْ نَعْلَيْك‏»، هر چی داره بریزه ، بگذاره کنار ، اصلا فراموش کنه .با امام همراه بشه بره در عمقه دنیا وَ انْحَر را محقق کنه و از اونجا مسیر بزنه به سوی کوثر . وقتی اونجا رفت در عین حال حامد باشه .‌

برای ملحق شدن به امام علیه السلام بایستی حامد باشیم . امی باشیم ، فَاخْلَعْ نَعْلَيْك‏ کنیم و حامد باشیم . بله همه چیز بایستی ریخت و کنار گذاشت

بله برای ملحق شدن به امام علیه السلام بایستی حامد باشیم . امی باشیم ، فَاخْلَعْ نَعْلَيْك‏ کنیم و حامد باشیم . بله همه چیز بایستی ریخت و کنار گذاشت و رفت پیش امام ع، ملحق شد به امام علیه السلام . کاروانیان امام علیه السلام همه چیز را رها کردند . موقعیتها، منسبها ، قواها ، هر چی که فکر میکنند خودشون به درد میخوره، رها کردند . اصلا اونها فکر نمیکنند چی باید بیارند ، چی نباید بیارند . آقا جان با شمشیر برم توی میدان ؟ یا با نیزه ، با زره باشم یا بی زره . اصلا بدون شمشیر برم ؟شما میخواهی ما چه جوری توی میدان باشیم ؟ آقا بدون زره بیام جلوی شما وایستم وقتی نماز میخوانی یا با زره ؟ با سپر وایستم یا بی سپر ؟ همه چیز را بریزید همراه امام باشید به سمته عمق دنیا برای برپائی ماجرای «وَ انْحَر».‌

فلانی میگه آقا اسبام را ببر، امام میگه اسبات را نمیخواهم . خودت میای ؟ شاید اون بنده خدا به امام علیه السلام میگفت باشه، خودم میام، میگفت شمشیرت را هم نیاری ها . (برفرض عرض میکنم)،من شمشیر و اسباهات را میخواهم چکار؟ خودت بیا . میای ؟ جانب ملائکه ، جنابه ملک ، می توانی این جوری بیای توی صحنه ؟ همه چیزت را امام علیه السلام از تو بگیره . بشی یک ملک بی پر و بال . میتوانی بیای توی صحنه ؟ میتوانی این جوری بیای توی صحنه و حامد بمونی ؟ میوتانی همه چیزت را بریزی دور، بیای توی صحنه، توی صحنه ی چی ؟ «وَ انْحَر» ، در عمق دنیا برپائیه ماجرای« وَ انْحَر» و حامد بمونی ؟ ‌

صحنه ی عاشورا برای ملائکه صحنه ی پر و بال گرفتنه ، صحنه ی قوا گرفتنه، ولی برای امیین ، برای کسایی که درون کاروان هستند، صحنه ی «فَاخْلَعْ نَعْلَيْك»، صحنه ی همه چیز را کنار گذاشتنه .

ملائکه از امام علیه السلام در خواست میکنند که بیان ، امام علیه السلام نگاه میکنه : شمایی که در برزخ به این ماجرا پرداختید، نتونستید اون جوری که باید و شاید حامد بمونید ، حالا اگر همه جیزتون را ازتون بگیریم و بیاید توی این صحنه ضایع میشید . نه شما نمیخواد . اجنه میرند ، شما هم نمی خواد . صحنه ی عاشورا برای ملائکه صحنه ی پر و بال گرفتنه ، صحنه ی قوا گرفتنه ، اونا میان اون می چرخند و از نور اون جا قوا میگیرند ولی برای امیین ، برای کسایی که درون کاروان هستند صحنه ی «فَاخْلَعْ نَعْلَيْك»، صحنه ی همه چیز را کنار گذاشتنه . ‌

فطرس ملک میاد از امام حسین علیه السلام پر و بال میگیره . ابالفضل علیه السلام میاد توی صحنه میگه : آقا جان پر و بالمون را بگیر . پر و بال میریزه . عاشورا برای کاروانیان امام علیه السلام صحنه ی پر و بال ریختنه

فطرس ملک مدتها پر و بالش را از دست داده ، میاد از امام حسین علیه السلام با حس کردن و نزدیکه به امام حسین علیه السلام به جسم مبارک ایشون به گهواره ی ایشون پر و بال میگیره . ابالفضل علیه السلام میاد توی صحنه میگه : آقا جان پر و بالمون را بگیر . پر و بال میریزه . عاشورا برای کاروانیان امام علیه السلام صحنه ی پر و بال ریختنه ، برای امیین همراه امام علیه السلام صحنه ی «فَاخْلَعْ نَعْلَيْك» هست . ‌

صلواتی بفرستیم . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .‌

انبیا علیهم السلام از درس «فَاخْلَعْ نَعْلَيْك»، بهره بردند . سعی کردند این درس را بگیرند

بله درس «فَاخْلَعْ نَعْلَيْك» برای امیینه صحنه ی عاشورا ، ماجرای امام حسین علیه السلام ؛ بریز ، هر چی داری بریز . انبیا علیهم السلام از این درس بهره بردند . سعی کردند این درس را بگیرند :یا موسی «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى» این جا وادیه مقدسیه ، این جا نور خداست . میخوای بیای به سمته نور خدا ؟ میگه بله . «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ».نور خدا بیت نوره خدا هر کجا که هست میخوای بری به سمتش؟ بله ، «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ »،هر چی داری بریز ، چیزی با خودت بر نداری ها . میریم احرام ، همین مراسمه مکه ، چیزی با خودت ور نداری ها . یه چیزی ور نداری بری سمته طواف ها . لباس میخوای بپوشی لباس زیاد نپوشی ها . دو تیکه لباس .دو تیکه لباس بپوش . یک لباسه ساده ، لباست زرق و برق نداشته باشه ها .زره نپوشی ها . یه مشک آب ور نداری بگی میخوام دورطواف از این مشک آب استفاده کنم ها . همه چیز را بریز «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ» .‌

ابراهیم ع در کلاس «فَاخْلَعْ نَعْلَيْك»، هیچ چیز با خود به وادی غیر ذی زرع نمی برد

ابراهیم علیه السلام از ذریه اش را در وادیه غیر ذی ذرع میبره ، جایی که نزدیکیه یا درجواره یا بیت خدا اون جاست . نمیتوانست چهار تا ظرف آب براشون موقعی که داره میره ببره . به این فکر کردید ؟ موقعی که داره اونها را میبره توی صحرا یه چهار تا ظرف آب با خودشون ببره ، هاجر سلام الله علیها نمیدونه داره بچه میبره ؟ یه بچه ی نوزاد داره با خودش میبره ؟ خب یه چند تا ظرف آب با خودش ور داره ببره .یه مقدار غذا با خودش ور داره ببره . تو که داری میری توی وادیه غیر ذی ذرع خو یه مقداری با خودت ببر . نه . به سمته بیت المحرم که میری هیچ چی با خودت نبر . «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ »همه چیز را بریز . حتی اگر اون بیت محرم، در صحرایی غیر ذی ذرع باشه . ‌

«فَاخْلَعْ نَعْلَيْك» یعنی؛ میخوای بیای به سمت کاروان امام ع، میخوای بیای به سمت امام ع، به سمته بیته خدا ، به سمته نور خدا، ولو در یک صحرای خشک و بی آب و علف، در یک صحرای خشک و سوزان ، هیچی با خودت نیاری ها .

امام حسین رفتی در صحرایه غیر ذیی ذرع ؟ من میخواهم بیام به سمته تو ، خطاب میشی که هیچ چی با خودت نیاری ها، همه چیز را بریز . حر میخواهی برگردی بیای این جا میخوای بیای به سمته امام ؟ ور نداری یه ظرف آب از اون ور بیاری ها . ای حر که آب به روی امام بستی ، چند روزه میدونی در کاروان امام آب نیست ، همه تشنه اند ، میخواهی بیای این ور هیچ چی با خودت نیاری ها . «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ» .لذا شما میبینی که حر داره میاد به سمته امام علیه السلام کفشاشم در میاره به دوره گردنش آویزان میکنه ، یعنی آقا جان ؛ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ، من هیچ چی ندارم . هیچ چی با خودم نیاوردم . من صفره صفرم . هیچم . هیچی نیستما . هیچی هم همراه خودم ندارم . بله میخوای بیای به سمت کاروان امام ع، میخوای بیای به سمت امام ع، به سمته بیته خدا ، به سمته نور خدا، ولو در یک صحرای خشک و بی آب و علف، در یک صحرای خشک و سوزان ، هیچی با خودت نیاری ها .‌

بیا توی این صحنه بدون هیج ابزاری ، بدون هیچ پشت گرمی ای ، باید به این باور برسی ، باید به این ایمان برسی پشت گرمی تو امامه .

فلانی میگه اسبام را ببر ، امام علیه السلام می فرماند خودت بیا ، فلانی میگه من رئیس یک قبیله ام امام علیه السلام میفرماند خودت بیا . ظهیر خودت بیا ، فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ هر چی داری بریز . حر فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ، هر چی داری بریز . بیا توی این صحنه بدون هیج ابزاری ، بدون هیچ پشت گرمی ای ، باید به این باور برسی ، باید به این ایمان برسی پشت گرمی تو امامه . ‌

هاجر میخوای اسماعیل علیه السلام را ببری در صحرای غیر ذی ذرع ؟ با اسماعیل میخواهی بری در صحرای غیر ذی ذرع، ساکن بشی ؟ هیچی با خودت نبری ها . ور نداری آب ببری با خودت ، ور نداری طعام ببری با خودت ، دوتا بار شتر راه نیندازی آب و طعام و اینها بری در صحرای غیر ذی ذرع ساکن بشی . نه وقتی به سمته بیت خدا داری میری ولو در صحرایه غیر ذی ذرعه ولو در صحرایه خشک و سوزانه چیزی با خودت نبری ها ، فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ .همه چیز را بریز . ‌

هل من ناصر ینصرنی ؟ یعنی؛ آیا شمایی که فکر میکنید به نصرت امام مایلید ، آیا شمایی که فکر میکنید میتوانید سپاهی فراهم کنید و اسبانی داشته باشد و سلاحهایی داشته باشید و با این سلاح ها بیاین به نصرت امام ، مرد میدان این نصرت هستید؟ اسباتون را بگذارید کنار ، سلاحاتون را بگذارید کنار، بیاید توی میدان ؟

هل من ناصر ینصرنی ؟آیا کسی هست من را نصرت کنه ؟ امام علیه السلام میفرماد . آیا کسی هست بیاد توی این صحنه مثل هاجر بدونه هیچ ابزاری بیاد و بدوه ؟ آیا کسی هست بیاد توی این صحنه بدون هیچ ابزاری نگاه کنه به سپاه دشم،ن به اون طرف سپاه دشمن ببینه آب هست ، بدوه به سوی آب ؟آیا از کسانی که گمان میکنند که اهل نصرت کردن هستند ، کسی هست که من را نصرت کنه ؟ آیا شمایی که فکر میکنید به نصرت امام مایلید ، مرد میدان این نصرت هستید ، مرد میدان این گونه نصرت هستید ؟ آیا شمایی که فکر میکنید میتوانید سپاهی فراهم کنید و اسبانی داشته باشد و سلاحهایی داشته باشید و با این سلاح ها بیاین به نصرت امام ، مرد میدان این نصرت هستید؟ اسباتون را بگذارید کنار ، سلاحاتون را بگذارید کنار، بیاید توی میدان ؟ ‌

هل من ناصر ینصرنی ؟ یعنی؛ شماهایی که خودتون را در زمره ی ناصرین قلمداد میکنید ، آیا مرد میدان این نصرت هستید؟ همه چیز را بگذارید کنار ، اون جوری که امام میخواهد بیایید توی صحنه ، اون جوری که امام میخواهد توی صحنه باشید و بدوید ، سعی صفا و مروه کنید ؟

شماهایی که خودتون را در زمره ی ناصرین قلمداد میکنید ، آیا مرد میدان این نصرت هستید؟ همه چیز را بگذارید کنار ، اون جوری که امام میخواهد بیایید توی صحنه ، اون جوری که امام میخواهد توی صحنه باشید و بدوید ، سعی صفا و مروه کنید ؟هاجر سلام الله علیها اومد در میدان، فرزند رسول خدا ص را نصرت کنه ، چجوری باید نصرت کنه ؟ اون جوری که امامش میخواهد . ‌

همه چیز را از خودتون بریزید، دور کنید ، «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ »، بیاین همراه امام شوید ، به عمق عالم برید ،برای ماجرای « وَ انْحَر »

خب آقا جان من میخواهم این فرزند را نصرت کنم، یه مقدار آب ور دارم، غذا ور دارم، یه چند تا بار شتر کنم، بیارم اینجا نصرتش کنم . نه . بیا در این صحنه بین صفا و مروه بدو . حر میخواهی نصرت کنی ور نداری از اون ور آب بیاری ، حتی کفشات را هم در بیار ، هیچی با خودت نیاری ها . بعضی از افراد ممکنه تحته فرمان تو باشند به خاطر فرمان بری از تو هر چی بگی، گوش کنند ، براشون فرقی نداره چیه، ور نداری اونها را بیاری ها . همه چیز را از خودتون بریزید، دور کنید ، «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ »، بیاین همراه امام شوید ، به عمق عالم برید ،برای چه ماجرایی ؟ ماجرای « وَ انْحَر »‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است