چگونه ارتفاع بگیریم؟ منظر صحیح، تقدیس، سبک شدن، اعتصام به حبل الله جمیعا
آقا سعید فرمایشی دارید؟ بالاخره چی کار کنیم؟بالاخره چه جوری ارتفاع بگیریم؟اگه ارتفاع گرفتن مهمه؟ اگه امام (علیه السلام)بر ارتفاعات عرش ساکن اند،خب چه کار کنیم الان؟بالاخره چه کار کنیم؟چه جوری ارتفاع بگیریم؟ بله دوستان مطالب خوب و ارزنده ای صحبت کردند،تغییر منظر ،اینکه انسان منظر و نگاهش رو ببره به سمت ارتفاعات،اینکه اهل تقدیس باشه،اینکه استقامت داشته باشه،اینکه توجهش به ارتفاعات باشه،به موضوعاتی از جنس ارتفاعات بپردازه،مطلب دیگه ای هم بود؟ اینکه زنجیر ها رو از پاهاش باز کنه،سبک بشه.اعتصام به حبل الله یعنی(البته جمیعا در این آیه مهمه)یه بار عرض کردیم،این رو صحبت کردیم؛اینکه«واعتصموا بحبل الله»خدا این رو میگه،که اون رو بگه.مثلا بعضی ها داشتند اعتصام می ورزیدند به حبل الله،خدا میگه «واعتصموا بحبل الله جمیعا»اعتصام بورزید به حبل الله همگی،با هم دیگه،یعنی اینش رو داره تذکر میده،«ولا تفرقوا» ونه اینکه جدا جدا باشید.
خدای خود را اینگونه بشناسیم: « هو الذی یصلی علیکم و ملائکته علیکم لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان بالمومنین رحیما»
حالا یه سوال دارم؛از آقا مهدی مثلا«آقا مهدی!واقعا فکر میکنی در مثلا طول ماه های گذشته،همونجوری که خود شما هم ذکر نعمت کردی،در طول ماههای گذشته،ارتفاع گرفتی؟»خودت ذکر نعمت کردی گفتی من حس میکنم ارتفاع گرفتیم.واقعا شما زنجیری از پات باز کردی؟شما سعی کردی زنجیری از پای خودت باز کنی؟بواسطه ی باز کردن این زنجیر ها یا باز شدن این زنجیرها ارتفاع گرفتی؟چی تو رو ارتفاع داده؟همون ارتفاع یک متری ای که گرفتی،همون ارتفاع هزار متری ای که ایجاد شده؟کسی هست که حسش این باشه،گمانش این باشه که در...یه صلواتی بفرستیم.
کسی هست گمانش بر این باشه که،مثلا در طول مدتهای گذشته ارتفاع نگرفته باشه،تقریبا عمده ی دوستانی که حالا صحبت کردند،ذکر نعمت کردند،شکر نعمت کردند،حاکی از این بود که ؛قائل به این اند که ارتفاع گرفتند،قائل به این اند که در لیله القدر یک قدم بالاتر بودند نسبت به لیله القدر قبلی،در ماه مبارک رمضان ،مرتفعتر بودند نسبت به ماههای قبل،و حتی ماه رمضان قبلی،قبوله؟ چه جوری شده؟ چون آقا سعید زنجیر های پاهاش رو باز کرده،ارتفاع گرفته؟اصلا اون فکر نمیکرد بره زنجیر های پاهاش رو باز کنه،چه جوری ارتفاع گرفته؟ بله!چه کسی میتونه ادعا کنه به واسطه ی سعی و تلاشی که داشته ارتفاع گرفته؟به واسطه ی مثلا تقوایی که ورزیده ارتفاع گرفته.واقعا کسی میتونه این ادعا رو بکنه؟هیچ کس نمیتونه.آیات قرآن رو ببینیم،همین آیه ای که این دو سه روز صحبتش رو کردیم؛میفرماید که«یا ایها الذین امنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا:ای کسانی که ایمان آوردید ذکر کنید خدا رو ذکر کثیر ،و سبحوه بکره و اصیلا:و تسبیح کنید او رو بکره و اصیلا»این رو بعدا یه صحبت بکنیم در مورد بکره و اصیلا این به مفهوم صبح و شام نیست،یعنی اون درش ممکنه باشه ها ولی مفهوم دقیقش صبح و شام نیست. خب حالاخدا داره یه چیزی میگه،یه چیزی میفرماید خیلی عجیب،لحن صحبت،نوع صحبت ،نوع کلام،نوع عباراتی که به کار میبره، خیلی عجیبه،میفرماید؛«ای کسانی که ایمان آوردید»اگه شما خودت رو مخاطب این آیات میدونی،اگه اون قاری،مثلا فلان قاری برای شما این آیات رو خوند،شما فکر کردی داره برای شما میخونه،خب خدا چی میفرماید،میگه؛«ای کسانی ایمان آوردید! «ااذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکره و اصیلا»بعد توضیح میده، میگه «هو الذی او کسی هست که ،یصلی علیکم و ملائکته ،صلاه میفرسته بر شما،فرستاده و میفرسته و خواهد فرستاد،علیکم ، لیخرجکم من الظلمات الی النور،برای خارج شدن شما،برای خارج کردن شما از ظلمات به سمت نور» .إه! وایستا ببینم،یعنی یه کسی داره یه کاری میکنه؟ یعنی یه عملی داره انجام میشه؟پس من چی کارم؟وایستا کنار حرف نزن فقط..
«هو الذی»او کسی هست که داره این کار رو میکنه، گرفتی محمد آقا!درسته؟او کسی هست که داره این کار میکنه،یک لحظه فکر کنی او این کار رو نمیکنه، جفا کردی،او کسی هست که داره شما رو از ظلمات به سمت نور خارج میکنه،نه اینکه شما فکر کنی باید از ظلمات به سمت نور خارج بشی،او داره شما رو از ظلمات به سمت نور خارج میکنه،او داره به شما ارتفاع میده. استناد دیگه ی این بحث هم«و کان بالمومنین رحیما»او از گذشته همیشه با مومنین رحیمانه برخورد میکنه. این ماجرا عجیبه ها!خداوند داره این کار رو میکنه آ قا مهدی!شما خدا رو چه طور میشناسی؟میگن خدای تو کیه؟(میگی)همون کسی که داره من رو ازظلمات به سمت نور خارج میکنه.
دیدید بعضی موقع ها، عمده ی او قات از انبیاء(علیهم السلام)در قرآن وقتی یه کسی سوال پرسیده،یه کسانی ،قومی،سوال پرسیدند؛خدای شما کیه؟چه جوریه؟توصیفشون چی بوده؟خدای ما این کار رو میکنه،من رو هدایت کرده،من رو اینجا آورده،من رو این کار رو کرده،(اگر آیاتش هم به ذهنتون اومد بگید یه چند تا آیه).خدا داره این کار رو برای من میکنه،توصیفشون از خدا چیه؟خدا داره این کار رو با من میکنه،خدا داره این کار رو برای من میکنه. آیا توصیف ما از خدا از خدای خودمون این هست؛«هو الذی یصلی علینا ؛او کسی هست که داره این کار رو برای ما میکنه،لیخرجنا من الظلمات الی النور؛ما رو داره از ظلمات به سمت نور خارج میکنه». این خیلی بزرگه،این خیلی مهمه،آدم نوع نگاهش اینجوری باشه،خودش رو توی این فضا بدونه،نه بیرون این فضا ،توصیف کننده ی ای فضا،به استناد چی توی این فضا بدونه،به استناد تجربه، به استناد این همه محبتها،خدا هم قبلش یه تذکر میده دیگه،میگه:«اذکر الله ذکرا کثیرا»،ذکر کن،مگه برات اتفاق نیفتاده،میگی بله! بعد خدا همین رو توصیف میکنه؛«هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور».یه صلواتی بفرستیم.
ارتفاع گرفتن به ما ربطی نداره، خدا داره این کار رو می کنه
(سوال: اینکه علیرغم عدم انجام ذکر کثیر و تسبیح از طرف ما آیا این فضا دائما هست؟ که«هو الذی یصلی علینا»)
جواب:بله،اگر باور داریم،اگر اعتماد داریم در یک فضا هستیم ،در این فضا هستیم،خدا داره این کار رو میکنه،پیش شرط ذکر هم نداره،پیش شرط تسبیح هم نداره،اصلا میگه او کسی هست که داره این کار رو میکنه،حالا شما این کار ها رو بکنید.نمیگه اینکار ها رو بکنید تا خدا این کار رو بکنه،«یا ایها الذین امنوا اذکروالله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا»حالا همون او رو میخاد توضیح بده،«هو الذی او کسی هست که، یصلی علیکم لیخرجکم من الظلمات الی النور،برای اینکه شما خارج کنه از ظلمات به سمت نور بر شما داره صلاة جاری میکنه،او که داره این کار رو میکنه حالا شما ذکر کنید،»إه! من اومدم حرم امام (علیه السلام)،امام(علیه السلام)در ارتفاعات من در اینجا چه جوری ارتفاع بگیرم؟نه!اینجوری نگاه نکنیم،امام(علیه السلام)من رو آروده حرم خودش،این آوردن . این ماندن،ارتفاع دادن من هست.
دقت میکنی،این دوتا نگاه هست ها! یه تقریبا صد و هشتاد درجه فرق دارن باهم اگر تجه کنیم بهش،همین که من رو آورد یعنی داره من رو ارتفاع میده،همین که من رو این جا نگه داشته یعنی داره من رو ارتفاع میده،مَردِشی فکر کن چه جوری ارتفاع پیدا نکنی،!والا ارتفاع پیدا کردن که فکر نمیخاد،ارتفاع پیدا کردن فکر نمیخاد،ذکر میخاد،یعنی شما فکر نکن چه جوری ارتفاع پیدا کنی،بلکه ذکر کن ارتفاعی که داری پیدا میکنی،ارتفاعی که داره ایجاد میشه رو ذکر کن،منافی در خواست نیست، ها،منافی سرعت بیشتر نیست، ها!ولی عرضم اینه،دوستان !ما در فضای ارتفاع گرفتن هستیم،این یعنی ساکن صلاةخدا بودن،خودمون رو ساکن صلاه خدا بدانیم،ما در فضای ارتفاع گرفتن هستیم،باید این فضا رو ذکر کنیم،این یه تبیین موقعیت بود ها!یه تبیین فضا بود،این که ما الان در چه فضایی هستیم،در چه ماجرایی هستیم. در چه ماجرایی هستیم.چه اتفاقی داره می افته.
(حسین آقا می خوند،میگفت چند شب،این همه خوابیدی ونمیدونم از این حرفها،و اینها،یک شب بیدار باش،.آواز میخوند همین چیز ها رو میگفت.خوابتون میآد؟چه معنی داره؟)
(بیشتر از این که «یا ایها الذین آمنوا؛پیش شرط نداره)،خدا شما رو ،روی پله برقی گذاشته،خدا شما رو با آسانسور داره بالا میبره،شما فقط این ماجرا رو ذکر کن،شما این ماجرا رو ذکر کن،تسبیح کن خدا رو. چرااین کار رو بکن؟
ما باید ذکر و تسبیح داشته باشیم چون( هو الذی یصلی علیکم)
این آیات رو باید اینجوری معنا کنیم؛ذکرخدا کنید ،ذکر کثیر،تسبیح خداکنید ، بکره و اصیلا،آخرش یه علامت سوال باید بذاری،«چرا»؟ میگه«هو الذی یصلی علیکم»اون خدایی که داره این کار رو برای شما میکنه،اون خدایی که اینطور با رحیمیتش داره برخورد میکنه،اون خدایی که معصیت میکنی،تو رو ارتفاع میده، اون خدایی که بر سر سفره رمضان مینشینی،محبتها میبینی،بعد از رمضان به دنیا میپردازی،تو رو ارتفاع میده،اون خدایی که آداب رعایت نمیکنی،تو رو ارتفاع میده،اون خدایی که نمکدون میشکنی،تو رو ارتفاع میده. خداوند میفرماید ؛حد اقل این رو ذکر کن که تو رو ارتفاع میده،حد اقل او رو تسبیح کن که تو رو ارتفاع میده، یه بار چند روز های قبل سفر بود،یه اشاره ای به این مطلب داشتیم ها؛این که اگر صحبت میشه گاهی؛که بچه ها بیاید این کار رو بکنیم،اون کار رو بکنیم،این جوری باشیم،این جوری نباشیم، این به خاطر اینه که زیاد پر رو نباشیم،نشون بدیم که خدایا ما خیلی پر رو نیستیم،آدم احساس شرمندگی میکنه.آدم سر سفره،سالها مدتها،بر سر این سفره محبت رو میدن میگن؛آقای فلانی!بفرما. میگیره میخور،انگار نه انگار ه ،میگن آقای فلانی این رو هم بفرمایید،میخوره،میخوره و بالا میآد،،انگار نه انگار،بعد وسط هاش میگه اون رو هم بدید، میخوره میگه این مزه اش خوب نیست،خواهش میکنم بفرمایین،این یکی رو بفرمایید.قبوله؟!قبوله که اینجوری هستش؟آقای مرادی قبول داری که اینجوری هستش؟الان میگه موضوع چیه؟
چگونه ارتفاع بگیریم؟ سوال اصلی نیست، چرا ارتفاع می گیریم؟ سواله
اگر از یکی از دوستان بپرسن بگن؛چگونه ارتفاع بگیریم؟میگه ببخشید سوال من این نیست،سوال من اینه که چرا دارم ارتفاع میگیرم؟سوالم این نیست که چگونه ارتفاع بگیرم،سوال من اینه که اصلا چرا دارم ارتفاع میگیرم؟تشریف آوردید حرم امام(علیه السلام) ،چگونه ارتفاع بگیریم؟میگی ببخشید سوال من این نیست،سوال من اینه که امام (علیه السلام)چرا من رو آورده تو حرم ارتفاع بده؟