کوثر


کوثر

اطمینان داشته باشیم به مار مهربان س، او ما را به بهشت خود خواهد برد

...اطمینان داشته باش،من میبرمت،اطمینان شما حلقه ی اتصال شما به چادر منه،شما اطمینان داشته باش،شما وصلی،من شما رو میبرم،دغدغه من رفتن شماست،این رفتن منفی نیست،این رفتن مثبته،رفتن از دنیاست،رفتن از جایی هست که نمیتونه نور امام رو بپذیره،رفتن از جائیکه نمیتونه نور مادر مهربان رو بپذیره.بیاید بریم یک جائیکه بهشته،یه جائیکه همه چیزش به نور من هست،به نور مادر مهربان هست،یه جائیکه اصلا بهشت شده به نور مادر مهربان،بیاید اینجا،....بیاید اینجا؛«وادخلی جنتی»بیاید اینجا،این هرچه هست نور منه،همه چیز با نور من آباده،همه چی به نور من زیبا شده،«وادخلی جنتی»بیاید داخل شید،چه جوری؟در بازه.اگر در بسته باشه،اگر در قفل شده باشه،میگی یعنی چی رفتی تو،به ما میگی بیا داخل ،رفتی در رو هم از پشت سر بستی،قفل هم زدی حالا به ما میگی باید تو،این که نمیشه....مگه نمیبینی این یعنی همون«وادخلی جنتی»اگر ایشون با ما حرفی نمیزنه،باعملش،با زبان سر اگر حرف نمیزنه،با عمل داره حرف میزنه،با عمل آیه قرآن تلاوت میکنه؛«یا ایتها النفس المطمئنه؛ای تکه ها ی وجود من که به من وصلید،إرجعی الی ربک؛رجعت کنید با ربتون،به سوی ربتون،وادخلی جنتی بیاید تو جنت من »اینجوریه. این دیگه خیلی حرف نمیخواد،خیلی آیه و حدیث نمیخاد،خیلی روایت نمیخاد،خیلی حرف نمیبره،خیلی لازم نیست حرف بزنی،درسته؟خیلی نمیخواد بری بگردی،خیلی نمیخواد بری دنبال نخود لوبیا،خیلی نمیخواد بری دنبال فلان حرف و فلان حرف و فلان حرف ....‌

تمام توجه ما فقط به ندای مادر مهربان س باشه، هیچ چیز نباید ما را غافل بکنه

اعتماد کن،اعتماد کن،با اعتمادت وصل به این چادر باش،با اعتمادت وصل به مادر باش،آقا!یک لحظه بیاید اینجا بنشینیم در مورد راه خدا صحبت کنیم،در مورد سیر الی الله صحبت کنیم،آقا این حرفا چیه؟اُمی باش،اُمّی یعنی چشمت رو از مادر برندار،آقا بیا در مورد سیر الی الله صحبت کنیم،بیا در مورد فلان موضوع صحبت کنیم،فلان بحث صحبت کنیم،فلان روایت جالب،اونجا نکته داره ها...نگاه من رو از مادر مهربان جدا نکن،آقا بیا بنشینیم با هم این ذکر رو بگیم،خوبه؟ذکر بگو،اهل بیت(علیهم السلام)گفتند،خیلی جالبه، ذکر خوبیه،هرچی هست باید با این نگاه باشه،اینجا باشه،درسته؟حتی توجه هم نمیکنه دیگران چی کار میکنند،اصلا توجه به دیگران یعنی نگاه رو بر داشتن،یه کسی از یه جایی داره صدا میزنه،(کسی که اون اطراف یه جاهایی هستش،مثلا میگه «یا رب الملائکه والروح»شما این رو میشنوید،شما هم میگید یا رب الملائکه و الروح،اصلا نگاه نمیکنید،اون چرا میگه؟کجا میگه ؟اون الان به چی رسید؟چه کار کرد؟‌

یارب الملائکه و الروح؛چون میدونی این جایگاه داره،میبینی رب ملائکه و روح داره میره،از پشت سر صداش میزنی؛«یا رب الملائکه و الروح».هستید؟تو صحنه هستید؟هستید؟به ایشون نگاه میکنید از پشت سر،داره میره،داری صداش میکنید...حالا اون آقا ،اون خانم اونجایی که این ذکر رو گفت برای چی گفت،من نمیدونم،شاید هم اینجاست(شاید هم تو همین فضاست)ولی من یک لحظه دیدم جایگاه داره،همینه،صداش میکنم؛یا رب الملائکه و الروح؛ای کسی که میخوای بری اونجا اذن نزول ملائکه و الروح رو بدی،ای کسی که ملائکه و روح در بهشت تو در ید تو هستند،ای کسی که به اینطرف نگاه نمیکنی و داری میری،ای کسی که یک در نیمه باز گذاشتی،ای کسی که در وجود من وِلوِله انداختی،ای کسی که نور تو در وجود من ندا میده؛«إرجعی الی ربک؛تو هم بیا به سمت این رب»...‌

درسته؟یه کسی تو بیابون دنیا میدوه سر در گم به دور خودش و صدا میزنه «یا رب الملائکه و الروح»،یه کسی پشت سر مادر مهربان میدوه و صدا میزنه«یا رب الملائکه و الروح»،بله خیلی حرف نمیخواد،خیلی مطلب نمیخواد،خیلی توضیح نمیخواد.روح،وجهی از ایشونه،وجهی از،وجهی بالاتر؛رب الملائکه و الروح،إرجعی الی رب؛حالا اینی که داره میره رب الملائکه و الروحه،بعدا رفتیم اونجا می پپرسیم ازش کی هست؟پیوسته این فضا رو در خودمون نگه داریم،به هرچی که میپردازیم،تو هر فضایی که هستیم،شنونده ی هر کلامی که هستیم،گوینده ی هر نوع کلامی که هستیم این فضا رو در خودمون نگه داریم.صداش بکنیم،درب نیمه باز میبینی؟صدا کن؛یا رب الملائکه...تو دلمون به خدا توجه کنیم،یا من یوتی الکثیر بالقلیل؛من مطمئنم،تو به ازای قلیل کثیر عطا میکنی،تو به ازای این نگاه به این در ،کوثر عطا میکنی.برمحمد وآل محمد صلواتی بفرستیم‌

صفت خداوند (یؤتی الکثیر بالقلیل) است

نمیگی یارب ،یا ،یا الله،یا رحمان،اعطنیَ الکثیر بالقلیل،به من عطا کن بسیار در ازای قلیلی که دارم،میگی چی؟یا من یوتی الکثیر بالقلیل؛ای کسی که تو اصلا اینجوری هستی،نمیگی‌اینجوری با من رفتار بکن،میگی اصلا این که هست،«یا من یوتی الکثیر بالقلیل»،اشتباه نکنیم،یه وقت نگیم خدایا!از تو درخواست میکنم به قلیل من کثیر عطا کن،این درسته ها!غلط نیست ،دعاست،ولی اعتماد به خدا یعنی اینکه «یا من یوتی الکثیر بالقلیل»ای کسی که تو اینطوری هستی،اگر غیر از این فکر کنم در مورد تو درست نیست،اصلا اینها رو که داری انجام میدی،خب با این جمله وقتی خدا رو مخاطب قرار میدیم،به خدا توجه میکنیم،بیایم این فهم رو داشته باشیم،این معرفت رو داشته باشیم،بااین منظر نگاه بکنیم،یعنی سرشار از اعتماد به توایم،اعتماد نسبت به چی؟نسبت به اینکه به قلیل من حتما تو کثیر عطا خواهی کرد،نمیگی؛خدایا به قلیل من کثیر عطا کن،تو رو خدا ازت التماس میکنم،این کا رو بکن،نه!تو حتما این کار رو میکنی،اصلا غیر این ظن به تو خطاست.دقت میکنید؟ این ظریفه ها!دوتاست؛یکی التماس به خدا (که خیلی خوبه)یکی اعتماد به خدا،خیلی بالاتره.ای کسی که من مطمئنم،تو به این ناچیز عمل من بسیار عطا میکنی،حتما میکنی.ناچیز عمل من چیه؟عمل ناچیز من چیه؟هر کی یه جوریه،ما هم یه جوری هستیم،شما نگاه به یک درب نیمه باز میکنی،در صورتی که...یه صلواتی بفرستیم.‌

خیر کثیر مادر مهربان س هست؛ کوثر

بله قراره که یه کسی یه مسافتی رو بره تا یک دری،و از دری داخل بشه،خب اگر این همه ی مسیر رو بره تا اونجا و از اون در بره تو که خودش رفته دیگه،درسته؟ اینجا جا داره،نگاه میکنه به خدا،توجه به خدا؛«یا من یوتی الکثر بالقلیل»؛من میدونم،اگر فقط به این در نگاه کنم تو من رو از این در تو میبری،تو به این قلیل من کثیر عطا میکنی،من به تو اعتماد دارم،تو اینجوری هستی،من تو رو اینجوری میشناسم، اگر من خودم برم که خودم رفتم؛ من تو رو اینجوری میشناسم،حالا که من نمیتونم برم،حالا که رفتنم سخته،حالا هرچیزی...همینکه من موندم نگاه میکنم این قلیله در قبال این رفتن ولی تو کثیر عطا میکنی،اگر خیر من قلیله،من خیر قلیل هستم،تو خیر کثیر عطا میکنی.خیر کثیر در قرآن چیه؟«مادر مهربان،کوثر».بله من اعتماد دارم،ما،نه ما،کلا نه امشب هر شب این اعتماد رو دارم.اهل بیت (علیهم السلام)تو این دعا این رو خواستند آموزش بدهند دیگه،وإلّا که میگفتند که یا رب!ای خدا،ای پروردگار من،«أعطنی الکثیر بالقلیل؛به من خیلی عطا کن به واسطه ی این قلیلی که دارم،دعا میکردند.میگن؛نه!ما شناختمون اینه،اصلا تو رو اینجوری میشناسیم،قبوله؟‌

دعاها و اذکار اهل بیت ع کد و نشانه هستند برای ما

خیلی کدگذاری و نشانه گذاشتند اهل بیت(علیهم السلام)،از دعاها و اذکار خیلی معروفی که حالادربرخی کتب و ادعیه معروفه که در ماه رجب بگید چیه؟«یا رب الملائکه و الروح،یا رب الملائکه و الروح»شما ببینید‌

ذکر (یارب الملائکه و الروح) برای یک نشانه است

گفتند اینرو خیلی بگید چرا؟(خب این برای خودش که چیزی نیست اینرو میخواستن بگن تو یه چیزی بفهمی،) چی رو بفهمی؟«یا رب الملائکه الروح»رب الملائکه و الروح چیه؟کجاست؟ چیه موضوع؟«تنزل الملائکه و الروح فیها بإذن ربهم»؛فضایی ملائکه و روح در اون به اذن او نازل میشن،این داره میگه نگاهت رو ببر کجا؟ کجا رو نگاه کن.یک عمر اگر این ذکر رو بگی،نگاهت رو دست نکنی،یک ذکر رو گفتی،نگاهت رو درست کن،همین ذکر رو یک بار بگو،نه!اصلا نگو.بعضی موقع نگاه به اذکار،یا برخی ذکر مانندها،که در ادعیه یا کتب از اهل بیت(علیهم السلام) منقوله،نگاهمون بهش اینجوری باشه که ؛«این یک خبره،این یک توجه دادنه،این یک فلشه»إه!اهل بیت(علیهم السلام)گفتند اینجا بگید(خیلی بگید بارها تکرار کنید)،چی رو؟«یا رب الملائکه و الروح»برای چی اینرو بگم؟این چیه؟ موضوع چیه؟ما میگیم دیگه ثوابش رو میبریم،تسبیح بزنیم تند تند بگیم ثوابش رو ببریم.بابا این کجا رو نشونه گرفته؟(اینجا رو که:)یعنی نگاهت رو برگردون،ببر،اعتماد کن،تو فضای اعتماد به خدا نگاهت اونجا باشه،به کجا؟به فضای ...اونجایی که اونجا چیه؟«تنزل ملائکه و الروح فیها بإذن ربهم»،لذا به این فضا که نگاه میکنی میگی« یارب الملائکه و الروح»یا من یوتی الکثیر بالقلیل»من اعتماد دارم ....به واسطه ی نگاه پیوسته ی من به این در من رو بالاخره وارد کوثر میکنی،من اعتماد دارم،امیدوارم خدا این کار رو بکنه نیست ها،من امیدوارم خدا اینکار رو بکنه،نه!اعتماد دارم خدا اینکاررو میکنه،خب اعتماد دارم خدا اینکار رو میکنه؟اعتماد دارم خدا اینکار رو شروع کرده،وإلّا من کجا و نگاه به این در کجا؟ من کجا و این فضا کجا؟همون خدایی که کار رو به 99 رسونده،کار رو به 100 هم میرسونه.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است